بخشی از مقاله
چکیده
پیشرفت دانش و گسترش راههای ارتباطی بستری برای نفوذ عناصر معماری سایر کشورها، بهخصوص کشورهای غربی، به وجود آورد که بهموجب آن فرهنگ و در پی آن هویت جامعه ایرانی نیز دستخوش تغییراتی شد؛ بررسی عناصر فضایی مرتبط بافرهنگ جامعه، یکی از راههای شناخت هویت جامعه است. ازاینرو در این پژوهش سعی بر این است ابتدا مفاهیم و عناصر زیباییشناسی در معماری ایرانی موردبررسی و ارزیابی قرار گیرد و سپس تبلور این مفاهیم در معماری معاصر از طریق بررسی چند اثر از آقای علیرضا تغابنی بهعنوان معمار برجسته و مطرح در عصر حاضر، مورد ارزیابی قرار گرفت.
پرسشهای این پژوهش عبارتاند از اینکه آیا کاربرد مفاهیم و عناصر معماری گذشته در معماری معاصر قابلیت اجرایی دارد؟ و یا در صورت کاربرد این عناصر پاسخگوی نیازهای جامعه هستند؟ آیا این مفاهیم و عناصر زیبایی شناسانه میتوانند گامی در جهت غنای فرهنگ و هویت جامعه معاصر بردارند؟ جامعه آماری این تحقیق شامل 4 اثر شاخص آقای تغابنی، سازمان نظاممهندسی ساختمان در قزوین، خانه شریفیها، طرح مسابقه طراحی ویلای دروس و مجتمع مسکونی شار در تهران میباشد. در این بررسی از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفادهشده و شیوه گردآوری دادهها روش اسنادی بر اساس مطالعات کتابخانهای و استفاده از مقالات و سایتهای اینترنتی مربوطه است.
چارچوب نظری تحقیق بر این نکته استوار است که استفاده از عناصر معماری ایرانی همچون ارتباط با طبیعت، حیاط مرکزی، فضای انعطافپذیر و ... تأثیر مستقیمی بر زیبایی ظاهری و کاربردی آثار آقای تغابنی داشته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با داشتن آشنایی کامل نسبت به مؤلفههای زیبایی شناسانه معماری ایرانی می-توان این عناصر را به شیوهای مدرن در معماری معاصر به کار گرفت بهگونهای که نمیتوان نقش آنها را در بازسازی فرهنگ و هویت ایرانی انکار کرد.
واژههای کلیدی: معماری ایرانی، معماری معاصر، علیرضا تغابنی، ارتباط با طبیعت، حیاط مرکزی، فضای انعطافپذیر.
مقدمه
مطالعه مبانی شکلدهنده معماری در بستر شهرهای ایرانی نشان میدهد که همواره عناصر متعددی نقش به سزایی در شکلگیری شهرها و بهتبع آن معماری و بهویژه مسکن داشته است. یکی از این عوامل طبیعت است. درگذشته رابطه انسان، محیط طبیعی و معماری به صورتی بوده که هم انسان در ارتباط مستقیم با طبیعت بوده و هم معماری - بهخصوص مسکن - در بستر طبیعت شکل میگرفته است. ولی در حال حاضر، رویکردهای جدید طراحی مسکن در ایران توجه چندانی به همجواری طبیعت ندارند. در حال حاضر بازگشت به سابقه تاریخی همجواری طبیعت در حیاطهای مرکزی در کنار مسکن شاید راهگشای مناسبی در اجرای طرحهای کنونی باشد.
عامل دیگر فضا و انعطافپذیری فضا است. هر کاری که انسان انجام میدهد دارای یک جنبه فضایی نیز هست به عبارتی هر عملی که انجام میشود احتیاج به فضا دارد. درواقع فضا از طریق عناصر محدودکنندهی آن قابلشناسایی است و شخصیت آن تابع چگونگی و نظم حاکم بین این عناصر است. عناصر سازنده فضا میتوانند دارای شخصیتهای مختلف باشند و این عناصر میتوانند کف، بهعنوان اولین عنصر تعریفکننده فضا و سقف یا بام، بهعنوان دومین عنصر افقی محدودکننده فضا و دیوارها و ستونها، بهعنوان عناصر عمودی محدودکننده فضا، باشند.
اگرچه فضای معماری فضایی املاًک مشخص است، اما به دلایل مختلف ممکن است این نیاز وجود داشته باشد که فضا بهگونهای قابلتغییر طراحی شود تا بتواند با سایر فضاها ارتباط برقرار کند. وقتیکه در یک سیستم یا عناصر اصلی آن خللی وارد شود، امکان تغییر فضا متناسب با نیاز وجود داشته باشد، فضا انعطافپذیر طراحیشده است.
مفاهیم زیباییشناسی عناصر معماری ایرانی
اثر محیط معماری نهتنها در واقعیت متصل به محیط است بلکه در دنیای خاطرات ما نیز چنین است. ماریوبوتا ارتباط بین یک ساختمان با پیرامون خود را چنین شرح میدهد: هر اثر معماری دارای محیط ویژه مربوط به خود است، به بیانی سادهتر پیرامون این محیط ویژه را میتوان بستر ساختمان نامید. ارتباط میان معماری و بستر آن ارتباطی نقش گرفته از یک تأثیرپذیری متقابل است. میتوان گفت که این بستر و معماری آن در تماس دوجانبه و همیشگی هستند و همواره باهم در ارتباطاند.
ارزیابی یک مسکن بهخصوص در کاشانه سازی تنها وابسته به فرم ظاهری، مصالح، رنگ و عوامل مانند آن نیست، بلکه در این ارزیابی تأثیر کلی دارد. کسی که میخواهد در مکانی سکونت نماید، بایستی بتواند بهراحتی محیط اطراف خود را تجربه کند؛ یعنی محیط بایستی با هویت او هماهنگ باشد. برای رسیدن به این هدف بایستی از یکسو تنوع فضاها را در نظر داشت تا از این طریق گوناگونی تجربیات امکانپذیر گردد و از سوی دیگر لازم است در نسبت بین فضاهای خصوصی، نیمه عمومی و عمومی دقت فراوانی داشت. بیشترین آثار منفی روانی روی افراد، نتیجه کمبود امکان تماس غیراجباری بین آنان و یا بهعکس زیاد بودن تماسهای ناخواسته ولی گریزناپذیرند.
این نقصی است که بیشتر نتیجه مستقیم اشتباهات طراحان ساختمانهاست. در آسانسورهای کوچک اغلب اشخاص احساس میکنند که به حریم خصوصی آنها تجاوز شده است و مایل به هیچگونه ارتباطی در این شرایط نیستند رابطه انسان با محیط برای درک رابطه ساختمان با محیط ابتدا بایستی به دیدگاه انسان در مورد محیط و یا بهطورکلی نسبت به طبیعت، نظرداشت. اساس ساختن، دستاندازی به طبیعت است. نوع این دستاندازی ارتباط بسیار نزدیک با طرز تفکر انسان در مورد طبیعت دارد.
در بسیاری از فرهنگهای شرقی، ارتباطکاملاً نزدیکی بین انسان و طبیعت وجود داشته و امروزه نیز گاهی این ارتباط به چشم میخورد. انسان خود را جزئی از طبیعت میدانسته و به این دلیل در ارتباطی چندگانه با آن بوده است مؤثرند.
رابطه ساختمان با محیط تجانس. تضاد. تقابل
تجانس: آنچه بایستی ساخته شود، چه ازنظر فرم، تکنیک و جنس - - زبان - - محیط را پذیرا میشود.تضاد: به این معنی که آنچه ساخته میشود بهعمد خود را از محیط جدا کرده و بهعنوان چیز دیگر خود را نشان میدهد. تقابل: یعنی آنچه ساختهشده است نهتنها جدا از محیط است که با آن مقابله مینماید.رابطه میان دو فضا فضا در فضا: یک فضای کوچک بهتمامی در داخل فضای بزرگتری قرار دارد. فضای محاطیکاملاً تابع فضای محیطی است و نمیتواند با خارج ارتباطی داشته باشد.
مکان
مکان، جا یا قسمتی از یک فضا است که از طریق عواملی که در آن قرار دارند صاحب هویت خاصی شده است. فضا را میتوان جابهجا کرد اما جابهجایی مکان امکان ندارد. نوربرگ شولتس در این مورد میگوید: خاصیت وجودی ساختمان ای است که یکجا را به یک مکان تبدیل کند و این یعنی به فعل درآوردن محتوای بالقوه محیط.
نوع محیط و انتخاب مکان گذشته از فرم توپوگرافیک یک محیط، مشخصات ظاهری متفاوت سبب به وجود آمدن محیطهای گوناگون میگردد مانند مسطح، پست و بلند و شیبدار و غیره. همانطور که جنس کل محیط ر روی ادراک ما از فضا اثر میگذارد، بافت و جنس سطح محیط نیز بر نوع ادراک قسمت داخلی فضای خارجی درعینحال فضای محیطی فضای کوچکتر بهحساب میآید. بین اندازههای دو فضا باید اختلاف کلی وجود داشته باشد. اگر این اختلاف اندازه زیاد نباشد، فضای محیطی، فضای قابلتشخیص نخواهد بود.
تداخل: فضاهایی که با یکدیگر تقاطع یا تداخل دارند. دو حجم در یک قسمت مشترکاند ولی از طرفی هرکدام فضایی مستقل به شمار میروند. این تداخل میتواند افقی یا عمودی باشد و نقش اساسی در رابطه بیرون و درون ایفاء میکند.
مفهوم سنتی نما و دو متغیر اصلی آن
رابطهی فیزیکی و بصری بیرون و درون و رابطه جنبهی ایستا و متحرک ساختمان؛ یعنی فرم و کاربری. بحث نما به مفهوم خاص آن از جایی شروع میشود که سطوح یا سطحی مهم واصلی که به دلیل قرار گرفتن در معرض دید، بیشترین اطلاعات را در مورد حجم ساختمان انتقال میدهد.