بخشی از مقاله

چکیده هدف اصلی این پژوهش، بررسی دلالت های تربیتی از دیدگاه هایدگر می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش فلسفی بهره گرفته شد. بدین ترتیب، نخست به چهارچوب نظری اندیشه مارتین هایدگر پرداخته شده است، سپس مبحث در - هستن و تعلیم و تربیت هایدگر بیان گردیده و در ادامه جهانیت جهان و تعلیم و تربیت و شیوه های دسترسی به جهان از منظر هایدگر مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، به منظور پرداختن به خودی که در - جهان - هستن بنا می شود، مکان مندی و تاریخ بندی دازاین و داسمن مورد مداقه قرار گرفت.

در پایان الگوی مینوی تعلیم و تربیت ارائه شد. در این الگو خداوند مبدأ، آفریننده و کارگردان جهان و دازاین تاریخ مند است و خداوند به واسطه رسولان خود در برهه های زمانی مختلف، هنجارهای حاکم بر جوامع بشری را تغییر داده است. غایت تعلیم و تربیت در این دیدگاه نیز دازاین اصیلی است که رو به سوی پروردگار دارد و علاوه بر بررسی مدام افکار، اعمال و رفتار های خویش که سبب اصلاح آن ها و حرکت رو به جلوی جامعه خویش است، در برابر کارگردان صحنه نیز مسئول و پاسخگو می باشد.

مقدمه

به اعتقاد هایدگر، دریافت هستی ویژگی هستی دازاین است، لذا دازاین به لحاظ وجودی متمایز است . هایدگر بر این باور است که همه انسان ها دریافتی از هستی دارند، هر چند به این امر توجه نکنند. از نظر هایدگر هستی انسان همانند سایر اشیاء از قبل تعیین شده نیست و نمی توان برای آن ویژگی هایی مانند آنچه برای صندلی تعیین می شود، مشخص کرد. لذا، او ساختارهای وجودی و نه مقوله ها یا ویژگی ها را در مورد آدمی به کار می برد. هایدگر بر این عقیده است که انسان تنها می تواند ارتباط خاصی با خویش بنیان نهد و این رابطه را گسترش دهد.

به زعم او آدمی در هر عصری به شیوه خاصی به هستی خود و سایر موجودات نگریسته و آن را درک کرده است. او منتقد نحوه نگرشی به جهان است که همه چیز و از جمله خود انسان را همچون شیئی به منظور شناسایی، پیش بینی و کنترل مورد بررسی قرار داده است و به پوچی و بی معنایی زندگی انسان معاصر منجر شده است. آدمی همان در- جهان- هستن است و همین وصف هر گونه رابطه ادراکی با عالم را ممکن می کند و دازاین بر مبنای شرایط زمانی و مکانی که در آن قرار دارد و هستی ای که در این شرایط شکل گرفته جهان پیرامون خود را درک می کند. - Biemel, 2009 - از این رو می توان نتیجه گرفت که فراگیر دریافتی از هستی خود دارد، هر چند متوجه آن نباشد و معلم می تواند با آگاهی دادن او را در درک درستی از هستی کمک کند.

برای هایدگر فلسفه فراهم آورنده ی درک هستی و نوعی از شناخت است که هدف اصلی آن به لحاظ تعلیمی، گسترش و عمق بخشیدن به دیدگاه آدمی درباره ی جهان است کتاب فلسفه ی تعلیم و تربیت هایدگر بر این اندیشه استوار است که به پژوهش وجه تعلیمی فلسفه، آن هم بر حسب دیدگاه هایدگر، بپردازد زیرا برای هایدگر فلسفه ذاتاً به عمیق ترین و گسترده ترین معنا، تعلیمی است. در تعلیم و تربیت از منظر هایدگر، رابطه معلم - فراگیر وسیله ای برای رسیدن به استاندارد های از پیش تعیین شده نیست. در اینجا سؤال های دیگری مطرح می شوند، از جمله این که تعلیم و تربیت بر مبنای چنین نگرشی چگونه است؟ و انتقاد های مطرح به آن چیست؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید