بخشی از مقاله

چکیده

هنر و به طور مشخص معماری برای انسان آغاز شد. از هر هدف هنر که سخن بگوییم مساله ی وجود انسان مطرح می شود. از هنر غارنشینان، که برای بیان خود و ارتباط و آیین های اعتقادی شان بوده، گرفته تا هنر اسلامی و هنر دوران قبل از رنسانس اروپا، که گرچه سخن از مذهب می زند اما تمام آن بدون انسا ن سازنده، محقق نمی شد و بدون انسان مخاطب بی معنا می شد، تا هنر دوران مدرن و بحث عملکرد، که به رابطه ی انسان با محیط باز می گردد، تا مقوله های هنر برای هنر، جنبش های حالت گرا برای بیان حالات انسانی، هنر پست مدرن و انسان برداشت کننده و بحث های مرگ مؤلف و هزاران هدف دیگری که برای هنر قائل بشویم یا هنرمند انسان است یا مخاطب هنر . هدف بررسی رابطه ی متقابل هنر و انسان است که چگونه می توان به رفتار انسانی که بطور دائم در گردش است به شکل نوعی سمفونی نگاه کرد و این سفونی را، که از هر سو به آن نگاه کنید دارای هارمونی است، به تصویر کشید. بدین منظور به بررسی چند نمونه موردی، که در سراسر دنیا با هدف به تصویر کشیدن رفتار انسانی اجرا گردیده اند، پرداخته می شود. از طرفی انسان قسمت جدایی ناپذیر و به بیانی، مهم ترین بخش هنر و پدیدارشناسی هنر است و از طرفی دیگر مقوله ای است که اگر هنرمند هم به اجبار انسان نباشد دخالت انسانی و اهمیت وی به عنوان مخاطب اثر در حال ناپدید شدن است . گویی دیگر مخاطب هنر انسان نیست، برای او پدید نمی آید، و هدف، دیگر بیان او نیست.... این تحقیق قصد دارد بیان کند که چگونه انسان حتی با این بی توجهی اش به مخاطب باز هم ناخودآگاه در حال بازآفرینی دنیای پیرامون خویش است.

مقدمه

به تصویر کشیدن و تجسم تصویری داده های دو و سه بعدی آماری سابقه ای به طول عمر فناوری دیجیتال در دنیا دارد. برای مثال اولین کامپوتر های دنیا اتاق های بزرگی از لامپ هایی بودند که هر عنصر حافظه در آن یک چراق بود که روشن و یا خاموش بودن آن تصویر مفهوم صفر و یک بود. این مطالعات از تصویرسازی ها ی علمی تا موضوعاتی مثل انیمیشن و شبیه سازی های کامپیوتری، به تصویر کشیدن پدیده های جغرافیایی و زیست شناسی ،آماری، علوم کاربردی و بسیاری حیطه های دیگر را شامل می شود. داده های ذکر شده وضعیت های قابل پیش بینی دارند، اما رفتار انسانی سالهاست مورد مطالعه قرار گرفته و هر روز متدهای جدید تحلیل رفتار بیان می گردند .همه و همه درحالیست که انسان خود برای بیان خویشتن خویش راه هنر را در پیش گرفته است . انسان حتی به صورت ناخوداگاه جهان را بازآفرینی می کند. این ناخوداگاه ریشه ی هنر و آفرینش هنری است. مقاله بر آن است تا از این ناخوداگاه سخن بگوید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید