بخشی از مقاله
چکیده
لمس کردن و دادن ماساژ به عنوان یکی از روش های مراقبتی برای ایجاد ارتباطات جسمانی و عاطفی نوزاد به شمار می رود. هدف از این مطالعه بررسی مقالاتی است که که به بررسی مداخله ای ماساژ و تاثیرات لمس بر سلامت جسمانی و روانی نوزادان پرداخته اند. مروری بر مطالعاتی که سن نوزادان زیر 6 ماه بوده و از جیث شاخص های سلامتی در معرض خطر پایین بودند در دستور کار قرار گرفت. در مجموع 19 مطالعه مورد بررسی قرار می گیرد که با هدف تحقیق ما منطبق هستند.
از جمله معیارهای تحقیقات مورد بررسی، می توان به روش انتخاب تصادفی آزمودنی ها اشاره کرد. از جمله نتایج این تحقیقات می توان به ارتباط گرم تر مادر-فرزند در مطالعات، تاثیر معنی دار بر میزان گریه، اثر معنی دار بر عوامل فیزیولوژیکی موثر بر کیفیت زندگی نوزاد، اثرات مفید ماساژ بر کیفیت خواب، طول دوره خواب بهبود شاخص های رشدی مثل وزن، قد و دور سر مشاهده شد. با این حال، تحقیقات بیشتری برای تقویت این نتایج مورد نیاز است اما تحقیقی که دال بر زیان بار بودن ماساژ برای نوزادن باشد مشاهده نشد.
-1 مقدمه
لمس کردن ابزاری قدرتمند برای ایجاد ارتباط عاطفی میان نوزاد و مادر می باشد. - موسکوفسکی ، . - 2007 در اکثر فعالیت های روزمره نوزادان، لمس کردن وجود دارد که شامل انواعی از پیام های حسی پیکری است. در طول سال اول زندگی، یکی از مواردی که می تواند منجر به تقویت رشد حرکتی نوزادان شود، تحریک رفلکس ها می باشد. برخی محققین بر این اعقادند که تحریک رفلکس ها می تواند موجب بر جای ماندن اثری در حافظه نوزاد شده و در نهایت آغاز حرکات ارادی بعدی را تسریع نماید. برای مثال، برخی تحقیقات نشان داده اند که تحریک رفلکس گام برداری در نوزاد می تواند موجب تسریع ظهور راه رفتن در سن 1 سالگی باشد.
در همین راستا ماساژ یکی از راههایی است که به بهترین وچه موجب تحریک و تقویت رفلکس ها شود. پیشرفت در علم پزشکی و مراقبتهای پرستاری منجر به بقاء نوزادان نارستر و کوچکتر شده است با این وجود، در 43 درصد از این نوزادان تأخیر تکاملی در طی سال اول زندگی اتفاق میافتد و بیشتر نگرانیها متوجه این تأخیر تکاملی است.
در بروز احساسات عاطفی، فشار، دما، سختی و نرمی و حتی درد لمس وجود دارد. میزان وجود لمس میان بزرگسالان و نوزاد در فرهنگ های مختلف، متغیر است. در برخی کشورها در طول سال اول زندگی مادر و فرزند ارتباط جسمی زیادی با هم دارند در حالیکه در برخی فرهنگ ها تلاش برای مراقبت جداگانه - تنها خوابیدن نوزاد - صورت می پذیرد
در دهه گذشته شناخت خوبی در خصوص تاثیر مثبت لمس بر رشد ظرفیت های رفتاری نوزادان ایجاد شده است 10 - ، جینگ و همکاران 2007، مایمایتی و همکاران . - 2007 مارتین 1991 اظهار کرد که لمس کردن نوزاد موجب بهبود عواطف او شده که این امر می تواند در رشد مطلوب مغز اثرگذار باشد - مارتین و همکاران . - 1991 هنگام تولد، مرکز اولیه حسی پیکری که اطلاعات لامسه ای را در نیمکره مغز پردازش می کند به لحاظ متابولیکی فعال می شود
سیستم هیپوتالاموس-هیپوفیز موجب تنظیم کورتیزول در مقابل استرس می شود و در دو ماه اول زندگی بسیار ناپایدار است - گانر ، - 1998 که این سیستم قابلیت تنظیم با لمس و ماساژ دارد. ماساژ به عنوان عاملی مهم در تنظیم رفتارهای نوزاد ایفای نقش می کند - برازلتون ، . - 1990 تاثیرات مثبت ماساژ و لمس بر خنده رو بودن و گریه و زاری کمتر نوزاد - چاتو، - 1976گزارش شده است.
تحریک لمسی یا ماساژ نوزاد در بسیاری از کشورهای دنیا اجرا می شود به خصوص در آفریقا، آسیا و استرالیا - فیلد و همکاران، . - 1996 در مطالعه ای نشان داده شد که پرستاران بنگلادشی یک تا سه بار در روز به ماساژ نوزادان می پرداختند - دارمستات و همکاران، . - 2002 در جوامع غربی، تحریک لمسی فقط برای نوزادانی که در معرض بالایی از خطر قرار داشته اند اجرا می شود
این در حالیست که در همین جوامع، به والدین آموزش تحریک لمسی و ماساژ در قالب کلاس های هفتگی داده می شود. به طور کلی، شواهدی وجود دارد که ماساژ نوزاد می تواند آثار خوبی بر رشد و نمو نوزاد داشته باشد
به استناد همین تحقیقات، ذکر شده است که محرک های تماسی ممکن است به وسیله تحریک اعصاب محیطی، عصب واگ را تحریک کنند که این به نوبه خود باعث آزاد شدن هورمون های معدی، روده ای از قبیل گاسترین و کوله سیستوکینین شده که متعاقب آن هضم و جذب مواد غذایی تسهیل و وزن گیری افزایش می یابد.
اهمیت لمس در حفظ سلامتی تا جایی است که شیوع اپیدمی ماراسموس در اردوگاههای کودکان در طی جنگ جهانی دوم که در برخی از پرورشگاهها بدون هیچگونه علت تغذیهای و عفونی تا صددرصد مرگ و میر ایجاد کرده بود، به محرومیت حسی، نسبت داده شده و مشخص گردید در محرومیت از لمس هضم و جذب مواد غذایی صورت نمیگیرد.
لمس درمانی یک تکنیک درمانی غیرتهاجمی است. اجرای آن نیاز به تکنولوژی و تجهیزات خاصی ندارد و می تواند براحتی با طب کلاسیک همراه شود و در نتیجه هزینه درمان، طول مدت بیماری و عوارض ناشی از آن را کاهش دهد. با توجه به اهمیت دوره نوزادی و مرگ و میر آن از نقطه نظر بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی و نقش این دوره در سلامتی کودک در سالهای بعد و همچنین تاثیر لمس بر رشد و تکامل نوزادان، لازم است از طریق ارتقاء کیفیت و کمیت مراقبت، اقدامات لازم صورت گیرد. برای دستیابی به این هدف و تنویر افکار عمومی پژوهش حاضر با عنوان" مروری بر تحریک لمسی در نوزادان و پیامدهای جسمانی-روانی" انجام شد.
-2 روش
روش این مطالعه با تمرکز بر مطالعاتی انجام شد که طرح های تصادفی با گروه کنترل داشتند. مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفتند که در پایگاههای اطلاعاتی معتبر 1970 - تا - 2014 به صورت الکترونیکی قرار داشتند. تنها نوزادان در معرض پایین خطری که تحت هر شکلی از تحریکات لمسی و یا ماساژ بودند مورد بررسی قرار گرفتند. نوزادان مادران افسرده و نوزادان پرورشگاهی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند در حالیکه نوزادانی که در معرض ایدز بودند از بررسی خارج شدند. روش های ماساژ در تحقیقات بر حسب مدت زمان و تکرار متفاوت بود. در تحقیق گلدشتاین نوزادان روزانه 30 دقیقه ماساژ می گرفتند. در مطالعه کیم دو بار در روز به مدت 15 دقیقه و به مدت 4 هفته ماساژ داده می شد.
-3 نتیجه کلی
مزیت های بالقوه ارزشمندی در خصوص ابعاد ارتباطی مادر و نوزاد از طریق تحریکات لمسی و ماساژ ذکر شد و تبعات مثبت روانی و فیزیولوژیک مورد اشاره واقع شد. در تمامی تحقیقات فوق الذکر، به احتمال زیاد وجود تفاوت های معنی دار در خصوص شاخص های رشد و نمو - وزن-قد-دور سر - ، ارتباطات عاطفی، الگوهای خواب و میزان ناله و گریه، و عوامل فیزیولوژیکی موثر بر کیفیت زندگی نوزاد در دو گروه مداخله و کنترل با توجه به تحت نظرقرار دادن تمامی متغیرهای تاثیرگذار، به علت عامل لمس می باشد. به طور کلی، هیچ شواهدی دال بر مضر بودن ماساژ در تحقیقات مشاهده نشد. با این حال، تحقیقات بیشتری برای تقویت این نتایج مورد نیاز است.