بخشی از مقاله
رابطه عوامل و وجوه ا لگوي پنجعاملی شخصیت با شادکامی و سلامت روانی و جسمانی
چکیده
پژوهشگران شادکامی را به بهزیستی روانشناختی، بهزیستی روانی یا بهزیستی ذهنی تعریف کردهاند در سالهاي اخیر براي تبیین علل و پیامدهاي شادکامی تلاشهاي زیادي انجام شده است اگرچه بیشتر این بررسیها بر عوامل جمعیت- شناختی و دیگر متغیرهاي اجتماعی- اقتصادي تمرکز کردهاند، پژوهشهاي کنونی، شادکامی را برآورده از ویژگیهاي شخصیتی افراد میدانند. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی رابطه عوامل و وجوه الگوي پنجعاملی شخصیت با شادکامی، سلامت روانی و جسمانی میپردازد.
در این بررسی توصیفی، 359 دانشجو(182 مرد و 177 زن) که با روش نمونهگیري تصادفی- طبقهاي- چند مرحله- اي از میان دانشجویان دانشگاه آزاد و پیامنور سنقر انتخاب شدند، به پرسشنامه تجدیدنظر شده شخصیت NEO و سه مقیاس درجهبندي فردي(شادکامی، سلامت روانی و سلامت جسمانی) پاسخ دادند. دادهها به کمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند.
یافته ها:
شادکامی و سلامت جسمانی با برونگرایی و وظیفهشناسی ارتباط مثبت و با روانرنجورخویی رابطه منفی نشان داد. سلامت روانی با برونگرایی، توافق و وظیفهشناسی ارتباط مثبت و با روان رنجورخویی ارتباط منفی داشت. هم چنین شادکامی با سلامت روانی و جسمانی ارتباط مثبت داشت. نتایج تحلیلهاي رگرسیون گام به گام نیز نشان دادند که متغیرهاي روانرنجورخویی، گشودگی به تجربه و برونگرایی، شادکامی و سلامت جسمانی را پیش بینی میکنند. سلامت روانی نیز توسط متغیرهاي برونگرایی، روانرنجورخویی و گشودگی به تجربه پیشبینی میشد. البته تنها تعدادي از وجوه هر عامل قادر به پیشبینی معنیدار متغیرهاي ملاك بودند.
نتیجه گیري: هم سو با نتایج سایر پژوهشها، برونگرایی بالا و روانرنجورخویی پایین از پیشبینی کنندههاي مهم شادکامی و سلامتی روانی و جسمانی به شمار آمدند.
کلید واژه ها: الگوي پنجعاملی شخصیت، شادکامی، سلامت روانی و جسمانی
مقدمه
در دهه گذشته در مورد جنبه هاي مختلف شاد کامی پژوهش هاي زیادي انجام شده است (آرجیل، 1987؛ آیزنک، 1990؛ مایرز، .(1992 پژوهشگران شادکامی را بهزیستی روانشناختی، بهزیستی روانی یا بهزیستی ذهنی تعریف کردهاند (ونهوون، 1984، دینر، 1999؛ آیزنک، 1990؛ مایرز، 1992؛ آرجیل، .(2001 در سال هاي اخیر براي تبیین علل و پیامد هاي شادکامی یا به زیستی روانی تلاش هاي زیادي انجام شده است (چنگ و فارنهام، .(2005 اگرچه بیشتر این بررسی ها بر عوامل جمعیت شناختی و دیگر متغیرهاي اجتماعی - اقتصادي تمرکز کرده اند، پژوهش هاي کنونی، شادکامی را بر آمده از ویژگی هاي شخصیتی افراد می دانند. ادبیات پژوهشی گستر ده اي در مورد ارتباط صفات شخصیتی و شادکامی وجود دارد (آرجیل، .(2001 نخستین پژوهش انجام شده در زمینه ویژگی هاي شخصیتی و شادکامی(کاستا و مک کري،(1980
نشان داد که شادکامی با سطح بالاي برون گرایی و سطح پایین روان رنجور خویی مرتبط است. بیشتر پژوهش هاي انجام شده پس از این بررسی(فارنهام و برون، 1990؛ لو وآرجیل، 1991؛ بربنر، دونالدسون، کیرباي و وارد، 1995؛ لو، 1995؛ نور، 1997؛ فرانسیس، کاتز، یالبون و رابینز، 2004؛ فرانسیس، 1999؛ فارنهام و چنگ، 1999، 2000؛ چان و جوزف، 2000؛ چنگ وفارنهام، 2001؛ هیل وآرجیل، (2001 نیز هم سو بر این ارتباط ها مهر تأیید زدند. دو بررسی انجام شده در ایران(گروسی فرشی، مانی وبخشی پور، 1385؛ مرادي، جعفري و عابدي، (1384 نیز گویاي آن است که شادکامی با برون گرایی ارتباط مثبت و با روان رنجور خویی ارتباط منفی دارد. به اندازه اي که در این بررسی ها به برون گرایی و روان رنجور خویی اهمیت داده شده است، دیگر ابعاد شخصیت مورد توجه قرار نگرفته اند. به دنبال قوت گرفتن نظریه پنج عاملی شخصیت، مک کري وکاستا 1991)، به نقل از گروسی فرشی وهمکاران، (1385 ابعاد شخصیتی توافق و وظیفه شناسی را نیز با شادکامی در ارتباط دانستند. به باور آنان این دو ویژگی می توانند به عنوان عوامل تسهیل کننده تجارب مثبت در موقعیت هاي اجتماعی به شمار آیند ودر نتیجه به افزایش احساس شاد کامی بینجامند؛ ولی گشودگی به تجربه، فرد را هم به سوي تجارب هیجانی مثبت وهم به سوي تجارب هیجانی منفی هدایت می کند و بنابراین ارتباط مستقیمی با شادکامی ندارد. باز بینی پژوهش هاي انجام شده در زمینه ارتباط شادکامی با ایجاد شخصیتی توافق، وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه نشان میدهد که این ارتباط ها ناپایدار هستند. براي نمونه بررسی گروسی فرشی وهمکاران((1385 درباره ویژگی هاي شخصیتی افراد شادکام نشان داد، اگر چه روان رنجور خویی، برون گرایی، توافق و وظیفه شناسی با شادکامی همبستگی دارند، ولی بر پایه نتایج تحلیل رگرسیون عوامل پنج گانهه شخصیتی، تنها دو بعد برون گرایی وروان رنجور خویی توان پیش بینی شاد کامی را دارند و گشودگی به تجربه با شاد کامی ارتباط ندارد. هم چنین فارنهام وچنگ((1997نشان دادند که نمرات شاد کامی با برون گرایی، توافغق، وظیفه شناسی، گشودگی به تجربه و روان رنجور خویی همبستگی دارد، ولی نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد تنها سه عامل روان رنجور خویی( به صورت منفی)
برون گرایی وتوافق، توان پیش بینی شادکامی را دارند؛ که روي هم رفته %43 از واریانس شادکامی را تبیین می کنندش؛ به بیان دیگر افراد برون گرایی که ثبات هیجانی ومیزان توافق بالایی دارند، مستعد شاد بودن نیز هستند .دنو وکوپر (1998) نیز دریافتند در مرحله نخست روان رنجور خویی(به صورت منفی) وسپس دو بعد برون گرایی و توافق، توان پیش بینی شاد کامی را دارند . آن ها می نویسند: » هیجان مثبت یا شادي الزاماً برابر با برون گرایی نیست، بلکه در اصل از روابط ما با دیگران سرچشمه می گیرد که این ارتباط هم جنبه هاي کمی روابط (برون گرایی) وهم جنبه هاي کیفی روابط(توافق) را در بر می گیرد.« پایداري بلند مدت ارتباط دو ویژگی برون گرایی و روان رنجور خویی با شاد کامی یا یا به زیستی ذهنی در طول 10 سالبعد، به تأیید رسیده است)کاستا ومک کري، .(1980 هم چنین کاستا، مک کري ونوریس((1981 نشان دادند که برون گرایی می تواند طی یک دوره 17 ساله شادکامی را پیش بینی کند. بنابراین همه بررسی هاي انجام شده بر پایه الگوي پنج عاملی شخصیت ، نشان می دهند که دو عامل برون گرایی و ثبات هیجانی پیش بینی کننده شاد کامی به شمار می روند، در حالی که ارتباط توافق، وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه با شادکامی ناپایدار است. بیشتر بررسی هاي انجام شده در زمینه عوامل الگوي پنج عاملی شخصیت وسلامت روان( کاستا ومک کري، 1980؛ دنو و کوپر، 1998؛ هارن و میشل، 2003؛ هایس و جوزف، 2003؛ جعفر نژاد، فرزاد، مرادي و شکري؛ (1384 نشان داده اند که روان رنجور خویی با سلامت روانی ارتباط معکوس دارد. در دیگر بررسی ها(دنو وکوپر، 1998؛ پنلی و توماکا، 2002؛ هایس وجوزف، (2003،
میان سلامت روان و دو بعد برون گرایی و وظیفه شناسی ارتباط مثبت به دست آمده است وتنها یک پژوهش(هایس و چوزف، (2003 میان توافق و سلامت روان ارتباط نشان داده است. تعداد پژوهش هایی که به طور مستقیم به بررسی ارتباط میان عوامل پنج گانه شخصیتی وسلامت جسمانی پرداخته اند اندك است، ولی از آن جا که یکی از عوامل شادکامی یا به زیستی ذهنی، سلامت جسمانی است، انتظار می رود میان ویژگی هاي شخصیتی افراد شادکام و ویژگی هاي شخصیتی افرادي که احساس سلامت جسمانی بهینه می کنند، نقاط مشترکی وجود داشته باشد. از سوي دیگر وهماهنگ با باور آرجیل( (1987 ممکن است ویژگی هاي شخصیت به گونه ي متفاوتی با شادکامی وبه زیستی ذهنی( سلامت روانی و جسمانی) ارتباط داشته باشند(فارنهام وچنگ، .(2000 بنابراین هدف این پژوهش بررسی ارتباط هر یک از عوامل پنجگانه شخصیتی با سه متغیر شادکامی، سلامت روانی و سلامت جسمانی است. هر یک از عوامل پنج گانه شخصیت، ازشش صف ثانویه یا وجه(رویه)، تشکیل شده است. فرضیه هاي این پژوهش عبارتند از : -1 عامل برون گرایی با شادکامی وسلامت روانی ارتباط مستقیم دارد، -2 عامل روان رنجور خویی با شادکامی و سلامت روانی ارتباط معکوس دارد، -3 عامل وظیفه شناسی با سلامت روانی ارتباط مستقیم دارد و -4 میان شادکامی و سلامت روانی و جسمانی ارتباط مستقیم وجود دارد.
روش
این پژوهش ار نوع توصیفی- مقطعی است و جامعه آماري آن را همه دانشجویان دختر وپسر مقطع کارشناسی دو دانشگاه آزاد و پیام نور شهرستان سنقر تشکیل می دادند. آزمودنی ها به روش نمونه گیري تصادفی_ طبقه اي – چند مرحله اي برگزیده شدند. پس از تعیین شمار دانشجویان دو دانشگاه نسبت دانشجویان در هر دانشگاه مشخص شدن نسبت دانشجویان پسر و دختر، نمونه مورد نظر به تصادف از هر دانشگاه انتخاب شد. بنابراین از میان دانشجویان دو دانشگاه بر پایه حداقل حجم نمونه در جدول مورگان، 359نفر(182مرد و 177 زن) انتخاب شدند. میانگین سنی کال دانشجویان نمونه 21/77 سال(انحراف معیار(2/42 ودامنه 18-31، میانگین سنی دانشجویان مرد 22/58سال(احراف معیار(2/56 ودامنه 18-31 و میانگین سنی دانشجویان زن، 20/95 سال( انحراف معیار(1/94 ودامنه 18-29بود. از کل گروه نمونه %19 زیر 20سال، %47/6 بین 20تا 22سال، %26/2 بین 23تا 25 سال و%7/1 از 26 سال به بالا بودند.ابزارهاي گرد آوري داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه تجدید نظر شده شخصیت(NEOPI‐R)NEO پنج عامل اصلی شخصیت ودر هر عامل، شش وجه(روي هم 30 وجه) را اندازه گیري می کند( ماستا ومک کري، .(1992 این پرسش نامه ارزیابی جامع شخصیت بزرگسالان را امکان پذیر می سازد( گروسی فرشی، 240 .(1377 پرسش این پرسش نامه به کمک پنج گزینه( از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) پاسخ داده شده، بعضی از آن ها به صورت معکوس نمره گذاري می شوند. این پرسش نامه در گروه هاي سنی و نژادي گوناگون از روایی عاملی خویی برخوردار بوده ( کاستا و مک کري، (1992 ودر ایران نیز توسط گروسی فرشی((1377، بر روي نمونه اي از دانشجویان دانشگاه هاي دولتی هنجار یابی شده است. در بررسی اخیر، همسانی درونی بر پایه آلفاي کرونباخ بر اي عواملA,O,E,N وC به ترتیب 0/86، 0/73، 0/56، 0/68، 0/87 گزارش شده است. روایی ملاك این پرسش نامه به روش همبستگی بین دو فرم )Sبراي گزارش شخصی)و )Rبراي ارزیابی مشاهده گر) محاسبه شده است، که در بین عوامل اصلی، برون گرایی بیشترین میزان((0/66 وتوافق کمترین میزان((0/45 همبستگی را دارا بودند. در این پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی با روش تحلیل مؤلفه اصلی((PCA بهره گرفته شد. پس از بررسی راه حل هاي پنج و شش عاملی با چرخش واریماکس و آبلیمین، بر پایه تحلیل نمودار اسکري همراه با بررسی قابلیت تفسیر پذیري آن ها، یک راه حل پنج عاملی همراه با 30 وجه به دست آمد، که روي هم رفته %56/32 از واریانس کل را تبیین می کرد. میزان اشتراك نهایی براي این راه حل عاملی0/35تا (MD =0/56)0/75 به دست آمد. اندازه کفایت نمونه برداري برابر با 0/88 وآزمون کرویت بارتلت معنی دار بود(P <0/001،.(df=435 بنابراین روش تحلیل مؤلفه اصلی، به تکرار پنج عامل و30 وجه با روش نمره گذاري استاندارد انجامید(ساولا، دیوي، کاستا و وایت فیلد، بالاي ./40، ودر عوامل N،E،O،A وc براي بررسی روایی، به ترتیب اعداد 0/86، 0/78، 61/65،0/0و 0/83 را به دست داد. مقیاس هاي درجه بندي فردي: در این بررسی مقیاس هاي درجه بندي فردي براي ارزیابی سه متغیر شادکامی، سلامت روانی وسلامت جسمانی به کار برده شد.
هر یک از این مقیاس هاي سه گانه به صورت تک پرسش و به شرح زیر بود: »-1 به طور کلی تا چه حد در زندگی خود احساس شادمانی می کنید؟» -2 « به طور کلی میزان سلامت روانی خود را در یک دامنه صفر تا 10 چه قدر ارزیابی می کنید؟» -3 « به طور کلی میزان سلامت جسمانی خود را در یک دامنه صفر تا 10 چه قدر ارزیابی می کنید؟« آزمودنی روي یک دامنه درجه اي به هر پرسش پاسخ می دهد. پیش از پاسخ گویی توجه آزمودنی ها به این نکته ها جلب می شود:- 1 » در پاسخ به هر پرسش، احساسات کلی خود را در نظر بگیرید، نه احساساتی را که در حال حاضر دارید. -2 در نظر داشته باشید که عدد صفر، به عنوان کمترین مقدار وعدد 10 به عنوان بیشترین مقدار در نظر گرفته شده است: -3 در پاسخ گویی به هر پرسش، بکوشید عددي را برگزینید که توصیف کننده کامل احساسات واقعی شما باشد.« مقیاس هاس درجه بندي فردي با موفقیت در بررسی هاي پیش( عبدل خالک، 2002، 2006a، (2006b به کار رفته اند. عبدل خالک(2006a، (2006 روایی این سه مقیاس ها و دیگر مقیاس هاي سنجش شاد کامی، سلامت روانیو سلامت جسمانی 0/84، 0/79 و 0/70 گزارش کرده است. در این پژوهش پایایی این سه مقیاس به روش باز آزمایی بررسی وضریب همبستگی براي سه مقیاس شادکامی، سلامت روانی و سلامت جسمانی به ترتیب 0/54، 0/42 و 0/20 به دست آمد. پس از انتخاب آزمودنی ها، تشریح هدف هاي پژوهش و جلب همکاري آن ها، پرسش نامه ها توزیع شدند. براي جلب همکاري وایجاد انگیزه به آزمودنی ها گفته شد که نتایج فردي به نشانی پست الکتریکی آن ها فرستاده خواهد شد. براي پاسخ دادن به پرسش نامه، محدودیت زمانی وجود نداشت و براي خنثی کردن اثرات سوگیري جنس، براي آزمودنی هاي مرد وزن به ترتیب پرسشگر مرد(دستیار پژوهشگر) و پرسشگر زن(پژوهشگر) در نظر گرفته شدند. داده ها به روش ضریب همبستگی گشتاوري پیرسون وتحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با روش گام گام تحلیل شدند.
یافته ها
%72/1 آزمودنی ها از و %27/9 از دانشگاه %49/3 مرد و %50/7 زن ودامنه سنی آن ها بین 18-31 سال بود که %47/9 آن ها بین 250-22سال داشتند میانگین وانحراف معیار پنج ویژگی شخصیتی (روان رنجور خویی، برون گرایی، گشودگی به تجربه ، توافق و وظیفه شناسی)، شادکامی، سلامت روانی وسلامت جسمانی به ترتیب140/71، 156/28، 159/00، 159/63، 162/10، 6/40، 7/30 و 7/85 واحراف معیار مقیاس ها به همین ترتیب برابر با 22/76، 19/56، 15/48، 14/33، 19/35، 17/33،/2و 1/75 بود.همان گونه که جدول نشان می دهد ، ارتباط برون گرایی و وظیفه شناسی با شادکامی و سلامت روانی مستقیم است، بنابراین فرضیه اول وسوم پژوهش تأیید می شود. هم چنین روان رنجور خویی با شادکامی و سلامت روانی ارتباط معکوس دارد، بنابراین فرضیه دوم پژوهش نیز تأیید می شود. ارتباط مستقیم شاد کامی با دو شاخص سلامت روانی و سلامت جسمانی نیز تأیید کننده فرضیه چهارم پژوهش است. براي بررسی خطی بودن ارتباطات معنی دار دیده شده، تحلیل رگرسیون گام به گام به کار برده شد وپنج صفت شخصیتی به عنوان متغیر پیش بین وشاد کامی، سلامت روانی وسلامت جسمانی به عنوان متغیر ملاك در نظر گرفته شدند(جدول .(2 در مرحله بعدي هر یک از متغیرهاي ملاك، همه وجوه( هر عامل بعدي هر یک از متغیرهاي ملاك، همه وجوه ( هر عامل داراي شش وجه است) عواملی که پیش بینی کننده معنی دار آن متغیر ملاك بودن، وارد معادله تحلیل رگرسیون چند متغیري گام به گام شدند، تا روشن شود که از میان وجوه هر عامل، کدام یک در تبیین واریانس متغیر ملاك مورد نظر سهم دارد (جدول .(3