بخشی از مقاله
چکیده
در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، نمودهای دخالت دولت در قالب نقش آن در پیکربندی و شکل دهی فضاهای شهری با رویکردی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد تا میزان دخالت این نهاد را در پیکره شهرهای ایران به تحلیل بکشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، دولت با ایجاد کاربری های متعدد اداری که بخش اعظمی از کاربری شهرهای ایران را تشکیل می دهد نقش عمده ای در شکل دهی و پیکر بندی فضاهای شهری دارد. در واقع فضاسازی دولت در شهرها بیشتر در قالب کاربری های اداری نمود پیدا می کند که معمولا در بهترین نقاط شهر و در خیابانهای اصلی واقع می شوند.
مقدمه
بافت شهرها همواره تحت تاثیر نیروها و مولفه های گوناگونی همچون نیروهای طبیعی مثل آب، توپوگرافی زمین، باد، فناوری ساخت یا نیروهای اقتصادی و جریان های سرمایه نیروهای سیاسی و جریان های قدرت، نیروهای اجتماعی یا نهادهای مدنی بوده است. فضاهای شهری در طول تاریخ نقش مهمی در زندگی اجتماعی _ اقتصادی ساکنان داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل کرده[1] و نقش بسزایی در توسعه پایدار شهرها دارند.
دخالت دولت در شهرنشینی و نظام شهری ایران در قالب یک نظریه علمی به نام " دولت و شهرنشینی" توسط دکتر محمد تقی رهنمایی در سال 1373 مطرح و بررسی شده است
در این نظریه مطرح است که با اهمیت یافتن درآمدهای نفتی در اقتصاد کلان کشور بویژه در سالهای پس از اصلاحات ارضی، اقتصاد ملی و در رأس آن اقتصاد شهری از وابستگی به تولیدات کشاورزی یا مازاد محلی تغییر پایگاه داد و به درآمدهای حاصل از فروش نفت یا مازاد ملی متکی شد و بدین طریق دولت به اصلی ترین متولی توزیع و هزینه کردن این درآمدها و تزریق آن در جوامع شهری تبدیل گردید.
با این رویکرد در تحقیق حاضر سعی شده است نمودهای دخالت دولت در قالب نقش آن در پیکربندی و شکل دهی فضاهای شهری با رویکردی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد تا میزان دخالت این نهاد را در پیکره شهرهای ایران به تحلیل بکشد.
روش تحقیق
این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، به این صورت که مبانی تئوریک آن با مراجعه منابع کتابخانه ای جمع آوری و تدوین شده است و به منظور بررسی نقش دولت در فضاسازی شهری، آمار سرانه کاربری ها مورد مقایسه قرار گرفته است. نهایتا با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی نقشه توزیع فضایی کاربری ها و متعاقب آن نمودهای دخالت دولت در فضاسازی شهری مورد ارزیابی قرار گرفته است.
محدوده مورد مطالعه
این ناحیه با مساحت 4177191 متر مربع مساحت و 45538 نفر جمعیت یکی از نواحی شهرداری منطقه 6 تهران مشتمل بر 4 محله پارک لاله - محله - 13 ، محله کشاورز غربی - محله - 14 ، محله نصرت - محله - 15 و محله دانشگاه تهران - محله - 16میباشد که از شمال به خیابان باقرخان حدفاصل تقاطع بزرگراه چمران تاخیابان بعثت و خیابان فاطمی حد فاصل تقاطع خیابان بعثت تا تقاطع خیابان ولی عصر از جنوب خیابان آزادی حد فاصل تقاطع خیابان توحید تا میدان انقلاب و در ادامه خیابان انقلاب تا تقاطع خیابان ولی عصر از شرق خیابان ولی عصر حد فاصل تقاطع خیابان فاطمی تا تقاطع خیابان انقلاب و از غرب خیابان توحید حد فاصل تقاطع خیابان انقلاب تا میدان توحید و در ادامه بزرگراه چمران تا تقاطع خیابان باقرخان و خیابان بعثت محدود می باشد.
شکل شماره :1 نقشه موقعیت جغرافیایی محدوده مورد مطالعه
مفهوم فضای شهری
مفهوم فضای شهر با مفهوم ساخت فضایی شهر ارتباطی ناگسستنی دارد و از آن جا که این ساخت در سیر تحول تاریخی خود دگرگون شده و معنا می شود، فضای شهری نیز تغییر یافته و معانی متفاوت می پذیرد. بسیاری عقیده دارند که فضای شهری از دو جنبه کالبدی و اجتماعی مورد ارزیابی اندیشمندان قرار گرفته است. بدین معنا که بررسی های کالبدی بیشتر از نگاه معماران و بررسیهای اجتماعی از دید جامعه شناسان شهری، برنامه ریزان و جغرافیدانان شهری بوده است
زوکر در تعریف چیستی فضای شهری آن را ساختاری سازمان یافته و واجد نظم تعریف می کند که به صورت کالبدی برای فعالیت های انسان و بر قواعد معین و روشنی استوار است.در اعتقاد او فضای خالی بین ساختمان ها فضای شهری نیست، بلکه بلکه درک مخاطبین با اندوخته های ذهنی اش از کالبد شهری که در ارتباط ویژه بصری و حرکتی او ایجاد شده است، فضای شهری است.
یک فضای شهری را می توان بر مبنای رویکردهای مختلف محیطی، جغرافیایی،معماری و... مطالعه و بررسی کرد. فضای شهری،عرصه ی ایفای نقش بازیگرانی است که هریک به عنوان کنشگرانی ازجامعه ی خود محسوب می شوند. نقش های مثبت و گاهی منفی، نقش های پررنگ وگاهی کمرنگ، نقش های عام و گاهی خاص. فضای شهری به مفهوم صحنه ای است که فعالیت های عمومی زندگی شهری در آن ها به وقوع می پیوندند. خیابان ها، میادین و پارک های یک شهر، فعالیت های انسانی را شکل می دهند. این فضاهای پویا در مقابل فضاهای ثابت و بی تحرک محل کار و سکونت، اجزای اصلی و حیاتی یک شهر را تشکیل داده و شبکه های حرکت، مراکز ارتباطی و فضاهای عمومی بازی و تفریح را در شهر تأمین می کنند ..
فضای شهری فضایی است که نیروهای مختلفی در تحولات آن نقش بازی می کنند - شکل شماره - 2 که در آن نیروهای موثر بر روند تحولات شهری به گونه ای قرار گرفته اند که فرصت را برای انتخاب عموم فراهم کنند و ضمن اینکه هر یک از نیروهای بیان شده در این فضا خود را آشکار می کنند و به باز آشنایی دیگری هم می پردازند و در نهایت به فهم مشترک نائل می شوند.
شکل شماره :2 نیروهای موثر بر تحولات فضای شهری
نظریه دولت و شهر نشینی
به دنبال تحولات اجتماعی - اقتصادی و سیاسی سده ی اخیر بویژه پس از بهره برداری های فزاینده از نفت در کشورهای نفت خیز خاورمیانه که باعث تغییر پایگاه درآمد ملی از وابستگی به مازاد روستایی به مازاد نفت گردید، الگوهای جدید از رشد شهری در بسیاری از این کشورها از جمله ایران شکل گرفته که تنها براساس قانونمندیهای نظریه سرمایه داری بهره بری قابل تبیین نیست و تعمیم این نظریه به آنها با تردیدهای جدی مواجه است. این الگوهای شهری جدید به نظریه دولت و شهر نشینی نیازمند است که اصول و گزاره های آن قادر است مکانیزم رشد، عملکرد و ساختار شهرها را آنگونه هست تبیین نماید.
نظریه دولت و شهر نشینی نخستین بار توسط دکتر محمد تقی رهنمایی در سال 1373 در مقاله ای با عنوان »دولت و شهرنشینی: نقدی بر نظریه عناصر شهری قدیمی و سرمایه داری بهره بری هانس بوبک« تدوین و عرضه شد. بر اساس این نظریه دولت و شهرنشینی، در خاورمیانه و ایران مصادیقی از توسعه های شهری و شهرهای ن بنیاد وجود دارد که سازماندهی نظام اقتصادی آنها طی دهه های اخیر صرفا با مباشرت و حمایت دولت شکل گرفته گرفته اند. به عبارت دیگر این نظریه در صدد بیان این نکته است که در پیدایش نظام اجتماعی- اقتصادی جوامع ودر راس آنها شهرها در خاورمیانه به طور اعم و ایران به طور اخص بویژه پس از انقلاب مشروطیت، عنصر دولت به عنوان یک بردار جدید نقش بسزایی را ایفا کرده است.
شکل شماره:3 ساختار حکومت و جریان منابع درآمد شهرها پس از مشروطیت بر اساس نظریه دولت و شهرنشینی
اشکال مداخله و نقش دولت در شهر و شهرنشینی در ایران
نقطه شروع دخالت دولت در شهر و نشینی در ایران به انقلاب مشروطیت برمی گردد. انقلاب مشروطیت و عناصر و بردارهای اجتماعی و اقتصادی آن بر شهر و شهرنشینی تاثیرات بسیار زیادی نهاده است. واقعیت این است که انقلاب مشروطیت یک انقلاب شهری و طغیانی برعلیه محدودیت های حاکمیت ایلاتی بود که اجازه نمی داد، فرهنگ و اقتصاد شهری از حریم سنتی خارج شده و به مناسبات جهانی راه یابد. سه گروه عمده با خاستگاه شهری، رهبری انقلاب مشروطیت را بر عهده داشتند که عبارت بودند از: روشنفکران، روحانیون و بازاریان. منافع هر سه گروه در جامعه شهری به یکدیگر پیوند خورده بود و به همین دلیل ائتلاف سیاسی هدفمندی را به وجود آورده بودند.
رهنمایی تحولات ساختاری حکومت و دولت به دنبال انقلاب مشروطیت و شیوه اثرگذاری آن بر شهر و شهرنشینی را در زمینه های زیر عنوان می کند:
-1 تفکیک مسئولیت های متمرکز در حکومت از یکدیگر و تفویض آن به سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه.
-2 ایجاد دیوان سالاری و ساختارهای اداری و قانونی جدید برای قوای سه گانه.
-3 تفکیک حوزه و میدان عملیاتی دولت از حکومت. بدین معنا که حکومت و ساختار آن معرف شکل حاکمیت شد و دولت، کارگزار اجرایی حکومت جدیدی گشت که شیوه های اجرایی در مدیریت کشوری، از جمله شهرها را بر اساس مصوبات قانونی به کار می بست.
-4 تدوین قانون اساسی جدید و محور قرار گرفتن آن برای اداره امور کشور و انتقال تصمیم گیری از شخص به نهادهای قانونی.
-5 احداث ساخت و سازهای کالبدی مناسب در عرصه های شهری برای استقرار عناصر حکومتی و خدماتی جدید و تغییر منظر شهرها از طریق اجرای برنامه های عمرانی و عملیاتی در شهرها.
-6 به خدمت گرفتن نیروهای اداری و نظامی و انتظامی جدید برای اداره امور کشوری و لشگری و استقرار آنها در شهرها و تبدیل شهرها به پایگاه عملیاتی دولت و حکومت و محل اعمال اراده حاکمیت به مردم شهری و غیرشهری و عرصه های اقتصادی کشور.
-7 نظام مند کردن جریان گردش پول و سرمایه از طریق گسترش نظام بانکی و کنترل امور اقتصادی کشور.
-8 قانونمند کردن منابع درآمدی دولت، از جمله مالیات، نفت، املاک و دارایی های ثابت، منابع معدنی و طبیعی، عوارض و دارایی ها و نظایر اینها.
بدین ترتیب دولت با نهادینه کردن ساختارهای جدید،عملاً مدیریت های کشوری، منطقه ای و شهری را در حوزه اقتدار و تصمیم گیری خود قرار داد و توانست از طریق نهادهای قانونی مستقر در شهرها، عملاً اراده حاکمیتی خود را بر جوامع شهری و غیرشهری اعمال نماید. این تغییر جغرافیایی مواضع قدرت و تصمیم گیری از چادرهای سران ایلات و عشایر و قلعه های روستایی خوانین وزمین داران را به ادارات و سازمان های دولتی مستقر در شهرها منتقل کرده و نیز زمینه های تسلط سیاسی و اقتصادی شهرها بر عرصه های غیرشهری را فراهم آورد. این چنین بود که دولت و اجزای دیگر حکومت، یکی پس از دیگری، مواضع اقتدار و اعمال حاکمیت را در شهرها توسعه داده و از پایگاه شهرها اداره امور کل کشور را بر عهده گرفتند.
تمرکز خدمات برتر در شهرها بر اساس نظام سلسله مراتب اداری آنها، به شهرهای بزرگتر منزلت بیشتری می بخشید و به همین دلیل بود که زمین داران، بازرگانان و سران ایلات و عشایر، متناسب با نقش و جایگاه اجتماعی و اقتصادی خود کوشش می کردند که در شهرها - بویژه شهرهای بزرگتر - ساکن شوند و بدین ترتیب همانطور که بوبک در بیان نظریه سرمایه داری بهره بری خود عنوان کرده، به مراکز قدرت نزدیکتر شده و از اقتدار حاکمیتی آن برای تثبیت موقعیت های محلی و منطقه ای خود بیشتر بهره گیرند.
تحولی که در عملکرد و وظیفه دولت و حکومت طی این دوره به وجود آمد، تبدیل دولت حاکم در شکل قبلی به دولت حاکم و کارفرما بود. هدف انقلاب مشروطیت این بود که به دولت حاکم مسئولیت های کارگزاری را نیز واگذار کند. بدین معنا که دولت حاکم باید کارگزار امور اجرایی و نیازهای خدماتی مردم نیز باشد. در مفهوم کارگزاری این دولت، هرگز ماهیت کارفرمایی پیش بینی نشده بود. اما روند تحولات و دستیابی روزافزون دولت به منابع درآمدی و ثروتی کشور، باعث شد که به تدریج دولت حاکم و کارگزار به دولتی با مسئولیت سه گانه زیر مبدل شود:
-1 دولت و حکومت - حاکمیت - به عنوان دولت حاکم
-2 دولت به عنوان کارگزار حکومت و مردم
-3 دولت به عنوان کارفرمای مردم
این چنین بود که ماهیت و عملکرد دولت طی یک دوره یک صد ساله به شدت دگرگون شد. این دولت هم برای انجام امور کارگزاری، هم برای تصدی گری امور کارفرمایی و هم برای اعمال حاکمیت خود به پایگاه های شهری برای استقرار عناصر و عوامل خود نیازمند است.