بخشی از مقاله

چکیده:

روستاها مراکز اصلی تولیدات زراعی ، باغی و دامی کشور ایران هستند، روند رو به تنزل شدید روستا نشینی از 75 درصد در سی سال پیش به بیست و پنج درصد در سال های اخیر مهمترین چالش زندگی در روستا می باشد که گردشگری روستائی را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داده است. گردشگری روستائی یکی از ارکان اصلی اقتصاد گردشگری در جهان به شمار می رود و سالیانه میلیارد ها دلار از محل تور های گردشگری در بخش کشاورزی نصیب اقتصاد های قدرتمند جهان می گردد. گردشگری روستائی در صورت برنامه ریزی اصولی می تواند علاوه بر درامد حاصل از گردشگری باعث توسعه روستاها از طریق ارزش افزوده املاک کشاورزان، احداث راه و جاده و توسعه خدمات روستائی و بهداشتی و درمانی، معرفی و تبلیغات برای فروش مستقیم تولیدات زراعی ، باغی و دامی، علاقه مندی گردشگران به فراگیری فنون کشاورزی در مزرعه، ترویج کشاورزی، ارزش گذاری به تولید و زارع، تو سعه هتل داری در مناطق روستائی، ایجاد اشتغال در مناطق روستائی، دلگرمی کشاورزان به کار و تلاش در حرفه کشاورزی، رشد و آگاهی کشورزان از طریق تبادل اطلاعات فرهنگی و نتیجتا جلب نظر مسئولین به توسعه روستا و توسعه ملی ختم شود. گردشگری روستائی از سرمایه گذاری کشاورزان بهره مند می شود و عواید ناشی از گردشگری روستائی در جهان جزو درآمد هائی است که با کمترین خطر مواجه هست و اقتصادی ترین نوع سرمایه گذاری در جهان است. تولیدات زراعی، باغی و دامی کشور ایران که هنوز به شکل سنتی ایران باستان تولید و به بازار فروش عرضه می شوند می تواند، مهمترین جذابیت را برای گردشگران روستائی داخل و خصوصا گردشگران خارجی ایجاد نمایند، در این پژوهش به روش تحلیلی به مطالعه اثرات تولیدات زراعی ،باغی و دامی که تا کنون کمتر مورد توجه برنامه ریزان ، برگزار کنندگان کنفرانس، سمینار های علمی و پژوهشی بوده، بر گردشگری روستائی در ایران پرداخته شده است.

مقدمه:

گردشگری روستائی و توسعه آن در کشور ایران نیازمند فعال بودن روستا به امور تولیدی از جمله تولیدات زراعی ، باغی و دامی می باشد، چگونه می توان به گردشگری و تو سعه گردشگری در روستا پرداخت در حالی که در روستا ابتدائی ترین زیر ساخت ها وجود نداشته باشد. مهمتر از زیر ساخت ها فعالیت تولیدی در روستا هست. از این رو روستا باید فعال، آباد و مولد باشد که بتوان در آن زیر ساخت ایجاد کرد. خالی شدن روستاها از جمعیت مولد و مهاجرت به شهرها از چالش های عمده گردشگری روستایی کشور ایران است، سیر صعودی مهاجرت باعث شده که پیش بینی شود در ده سال آینده جمعیت شاغل و مولد روستایی کشور به ده درصد کاهش یابد و یا عمدتا روستاهای آباد در حاشیه شهر ها توسط شهر های بزرگ بلعیده شوند. گردشگری روستائی می تواند بهانه ای برای هزینه کردن در روستاهائی باشد که هرگز دولت در آنها به نحو شایسته و آنگونه که مورد نیاز مبرم بوده هزینه نکرده و در صدد توسعه و عمران روستاها نیست و بر این اساس روستا ها از اهداف بلند مدت توسعه و عمران روستائی فاصله شدید گرفته اند. اقتصاد ایران به شدت به نفت وابسته هست و در طی سی و هفت سال پس از انقلاب گر چه بخش صنعت همواره مورد لطف و محبت برنامه ریزان و قانونگزاران بوده است، لیکن تا کنون در هیچ زمینه ای به اهداف تعیین شده در اشتغال و درآمد زائی ارزی نرسیده است. تنها بخشی که که با کمترین حمایت و بدون سرمایه گذاری بخش دولتی در اشتغال مستقیم و غیر مستقیم کشور به طور میانگین در سی و هفت سال گذشته در نیمی از اشتغال کشور نقش داشته است ، بخش کشاورزی بوده است.تولیدات زراعی ، باغی و دامی حدود شصت و پنج درصد اشتغال را در روستاها ایجاد کرده اند.

در کشور های توسعه یافته مثل انگلستان گرانترین منازل مسکونی اعیان نشین را فقط در روستا ها می توان دید، مردم روستا در کشور انگلستان نه تنها متمدن، برخوردار، آگاه به امور کشور و حساس در تصمیم گیری ها، برخوردار از رفاه، بهداشت، آموزش ، بلکه منظبترین و آرام ترین و مقید ترین به قانون و مقررات هستند و واژه روستایی به آن مفهوم غلط که در کشور ایران کاربرد دارد و روستا و روستایی مورد تمسخر است و حتی برای خندانیدن مردم در برنامه های رادیویی یا تلویزیونی لهجه روستایی مورد تمسخر قرار می گیرد. در آن کشور روستا و روستایی از چنان قدرتی در امور اقتصادی، سیاسی و اقتصادی و خصوصا گردشگری برخوردار است که روستا و روستایی مفهوم ارزش، توان، سرمایه، قدرت و احترام است و کار کشاورزی باعث سرافرازی و سر ببلندی است نه باعث فقر و محرومیت و سرافکندگی و عقب افتادگی، جاده های بین روستا ها همگی به نحو جاده های درون شهری به نحو استاندارد آسفالت شده است، تفاوتی بین شهر و روستا در خدمت رسانی دولتی نسیت. آیا در کشور ایران نیز بستر توسعه در روستا فراهم شده است که به فکر گردشگری روستایی بیفتیم، آیا فکری برای توسعه در روستا انجام گرفته، چه امکاناتی دولت برای توسعه و عمران روستاها ها هزینه کرده است؟ آیا در روستائی که دیگر از تولید خبری نیست، آیا در روستائی که دیگر آب نیست، آیا در روستائی که به دلیل نبود جمعیت اامنیت نیست و محصولات کشاورزی از درون مزرعه توسط افراد بیکار و معتاد در شب دزدیده می شود و کشاورز تولید کننده که با هزار مصیبت و بدبختی محصول زراعی ، باغی یا دامی تولید کرده است به جای اینکه شب به استراحت بپردازد باید با اسلحه شکاری از مزرعه، باغ و دام خو نگهداری کند و اگر یک ساعت غفلت نماید محصول بدست آمده در یک سال مورد تاراج و غارت جوانان بیکار و معتاد قرار می گیرد، در چنین روستایی می توان به گردشگری روستایی فکر کرد، اگر امنیت ایجاد نشود، اگر اشتغال ایجاد نشود مقبره های قبرستان دزدیده می شود. چرا چنین اتفاقی در روستا افاده است؟

پاسخ رها کردن روستا توسط دولت است، هیچ بانی و مسئولی برای روستا وجود ندارد که تامین کننده اعتبار عمران و توسعه روستا و متعاقب آن فراهم کردن زیر ساخت های لازم برای توسعه گردشگری روستایی باشد. راه و جاده و امکانات رفاهی و خدماتی ، بهداشتی و درمانی نیست یا به سبک کشور های پشت به توسعه وجود دارد، برنامه ریزی برای احیا و آبادانی ، تمیزی، سر سبزی و نشاط و امید به زندگی در روستا نیست، در چنین شرایطی می توان به فکر گردشگری بود؟ و اگر هم در برخی از مناطق کشور به عنوان مثال استان چهارمحال و بختیاری که به دلیل نوع قومیت عشایر و طوایف محلی و از جمله ایل چهار لنگ و هفت لنگ بختیاری یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری روستائی ایران را در دامنه های سر به فلک کشیده زاگرس دارد که هر کدام از مراسم این ایل یک یادگار تاریخی به شمار می رود و چه جشن عروسی و چه روش تولید محصولات زراعی، باغی و دامی و چه چه مراسم مذهبی و یا حتی مرگ و میر هر کدام جلوه گاهی از آداب و سنن کهن است، اما شدید ترین فقر را در بین همین عشایر زحمتکش می توان دید. این در حالی است استان چهار محال و بختیاری یکی از بی نظیر ترین اقلیم های کشور از نظر توسعه کشاورزی را دارا می باشد و طبیعتا می بایستس گردشگری روستایی در این استان در رتبه های عالی کشور قرار می گرفت ، اگر چه قسمت اعظم روستا های ایران دچار بی آبی و خشکی و خشکسالی مرگبار هستند، اما در استان چهار محال بختیاری به دلیل ریزش باران بلاتر از میانگین کشور ایران معضل خشکسالی وجود ندارد، اما با این وجود چرا گردشگری در استان چهار محال و بختیاری با مناطق مختلف تاریخی، با امتیازات ویژه اقلیمی و منابع سرشار آب معدنی، چشمه های روان، عشایر ایل بختیاری و زندگی دیدنی این اقوام که در نوع خود در قرن اخیر در دنیا بی نظیر است چرا موفق نبوده است؟ داستان سرائی در کنفرانس ها، سیمیتارها و مجالس هرگز نخواهد توانست مشکل گردشگری ایران را حل کند، مگر اینکه گردشگری روستائی و ابزار و ادوات ، سرمایه گذاری، آموزش، احداث جاده های امن، سرویس های نقلیه عمومی استاندارد، هتل و مجتمع های اقامتی تمیز و شیک ایجاد شود و نه مهمانپزیر هائی که حتی یک ایرانی مایل نیست در آنها شبی با خانواده به استراحت بپردازد چه برسد به یک گردشگر خارجی که می خواهد در ایام تعطیلی و مسافرت و تفریح با زیبایی و تمیزی مواجه شود و خستگی از تن بزداید نه اینکه روح خود را با زباله و آشغال و بی حرمتی بیازارد.

اکنون در کشور های مبتنی بر درآمد گردشگری روستا ها به عنوان مهمترین مکان های جلب گردشگر در دنیا به شمار می روند، چرا که بستر فرهنگی، اداب و سنن، مناظر طبیعی بی نظیر، گویش های متنوع، تولیدات دست اول ارگانیکی بخش کشاورزی شامال تولیدات زراعی ، باغی و دامی دست اول که می تواند مهمترین جاذبه گردشگری در روستا های ایران باشد فقط در روستا وجود دارد، محصولات زراعی ، باغی و دامی دست اول و سر شار از ویتامین ها که می تواند به عنوان مهمترین سرمایه بخش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید