بخشی از مقاله

چکیده:

جهت تعیین الگوي بهینه تولید سیستمهاي زراعی و دامی در تعاونیهاي تولید روستایی غرب استان گیلان و افزایش سودآوري در این واحدهاي تولیدي و ترسیم جایگاه تعاونی در مسیر توسعه این تعاونیها از مدل برنامهریزي خطی چنددورهاي در هفت دوره از سال 1387 تا 1393 استفاده شد. این مدل داراي 134 متغیر و 66 محدودیت بود که در افق برنامهریزي توسعه پیدا کردند.

متغیرها شامل پنج سیستم تولید برنج، چهار سیستم تولید شیر و پروار تلفیقی و غیر تلفیقی گاو آمیخته، پنج محصول کشت دوم و جایگزین برنج، دو سیستم سنتی نگهداري دام شیرده و پرواري بومی همراه با کشت برنج و خرید تراکتور مخصوص شالیزار، کمباین هدفید، وجینکن و نشاکار برنج در تعاونی بود.

نتایج تحلیل حساسیت نشان داد، سیستم تلفیقی زراعی و دامی بر سیستم غیر تلفیقی و سیستم مکانیزه تولید برنج بر سیستم سنتی و نیمه مکانیزه برنج اولویت خواهد داشت و تعاونی باید به گرفتن وام براي خرید تراکتور مخصوص شالیزار و وجینکن برنج در سال اول اقدام نماید. سیستم تولید شیر از دام آمیخته بر تولید گوشت اولویت داشت و در هر صورت پس از ورود دام %75 آمیخته به مدل از اهمیت دام پروار در ترکیب بهینه کاسته شد. بنابراین با تکمیل مراحل آمیختهگري، باید سیستم تولید شیر در این تعاونیها همراه با سایر اولویتها توسعه یابد.

مقدمه

موفقیت یک واحد کشاورزي یا دامپروري نتیجهي یک برنامهریزي متناسب با عملکرد آن واحد است. قبل از هر چیز برنامهریزي عبارتست از انتخاب کردن، تصمیمگیري و گزینش بهترین گزینه از میان همه گزینههاي ممکن.

مدیر یک واحد کشاورزي باید درمورد سه مسئله اساسی تصمیمگیري کند. اینکه چه تولید کند، چه مقدار تولید کند و چگونه مراحل این تولید انجام شود. تخصیص بهینهي منابع محدود میان فعالیتهاي رقیب با توجه به محدودیتهاي موجود، برنامهریزي را ضروري میسازد

اصل 44 قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران که دربردارنده پایههاي سهگانه اقتصاد کشور است تعاونیهاي تولید، توزیع و مصرف را به رسمیت شناخته است و در سیاستهاي ابلاغی اصل 44، بخش تعاون جایگاه بسیار مهمی دارد تا آنجا که این بخش باید بتواند %25 از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص دهد. تصور این جایگاه با تجربه گذشته تعاونیها در ایران نیاز به برنامهریزي و سازماندهی مجدد در بخش تعاون دارد.

رسالت مهم شرکتهاي تعاونی تولید، ارتقاء سطح دانش روستاییان و بهبود بهرهوري از منابع روستایی، جلوگیري از مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها و برقراري توازن بین توسعه شهري و روستایی تعریف میشود. علیرغم اینکه تعاونیهاي تولید روستایی و نظامهاي تجاري بهترین نظامهاي بهرهبرداري کشاورزي در ایران معرفی شدهاند

- عبدالهی، - 1377، تعاونیهاي تولید روستایی نتوانستهاند جایگاه حقیقی خود را در بسترسازسی حضور روستاییان و کاهش تصدي دولتی فراهم آورد

فعالیت تلفیقی زراعی و دامی عمدهترین فعالیت اعضاء تعاونیهاي تولید استان گیلان را تشکیل میدهد

اعضاي این تعاونیها به تناسب ترکیب فعالیتهاي تولید برنج و کشت دوم پس از برداشت برنج، سطح استفاده از مکانیزاسیون برنج، نوع دام نگهداري شده و روش تأمین علوفهي دام، سیستمهاي تولیدي متفاوتی را دنبال میکنند. از سوي دیگر نقش تعاونیها و نقشی که اعضاء در تأمین نهادههاي تولیدي اعم از ماشین و نهادههاي مستقیم تولیدي زراعی و تأمین احتیاجات غذایی دامها و جمعآوري و فروش شیر در تعاون ایفا میکنند، به تنوع سیستمهاي تولیدي در این تعاونیها میافزاید.

در تعاونیهاي تولید روستایی استان گیلان تولیدات بخش کشاورزي با مدیریت فردي زارعین انجام میشود.

تعاونی در تولید و بازاریابی تولیدات زارعان هیچ نقشی ندارد. خدمات مکانیزه برنج در بخش آمادهسازي زمین و کشت مکانیزه توسط صاحبان ماشین، با اخذ کرایه سنگین که بدون هیچگونه عامل کنترلی هر ساله بر بهاي آن افزوده می-شود ارائه میگردد. مشکل نبود مکانیزاسیون برداشت و سیلوي علوفه، عدم آگاهی زارعین از امکان و روش خشک کردن و سیلوي علوفه، باتلاقی شدن زمینهاي شالیزار به علت لایروبی نشدن زهکشهاي موجود، رها سازي دامها و لطمه دامها به محصول کشت شده، نداشتن سرمایه کافی براي خرید بذر و سیم خاردار جهت محصور نمودن زمین، نبود سود کافی در تولید این محصول، عدم تضمین کافی براي فروش علوفه تولیدي و مهمتر از همه تعریف نشدن جایگاه تعاونی در مدیریت، تولید علوفه را به استفاده شخصی زارعین در باغات محدود نموده است.

سؤال اساسی اینست که کدام سیستم تولیدي و تحت چه مدیریتی اعم از مدیریت تعاونی و مدیریت شخصی زارعین میتواند بر مشکلات مدیریت تولید و امکان افزایش سرمایهگذاري اعضا در تعاونیهاي تولید و در نتیجه توسعه تعاونیها بهتر از سایر سیستمها فایق آید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید