بخشی از مقاله

مقدمه

لپتوسپیروز بیماري باکتریایی مشترك بین انسان و دام با انتشار جهانی است که توسط نوعی اسپیروکت به نام لپتوسپیرا اینتروگانس ایجاد می شود. این بیماري خسارات اقتصادي زیادي را به سیستم دامپروري کشور به واسطه مرگ دام، کاهش تولید شیر، سقط جنین و سایر اختلالات تولیدمثلی تحمیل میکند. سازمان بهداشت جهانی این بیماري را دومین بیماري قابل انتقال از دام به انسان گزارش کرده است و از آن به عنوان یک بیماري بازپدید نام میبرد. این بیماري موجب تب، هموگلوبینوري، زردي، سقط جنین، ورم پستان، کاهش تولید شیر، اختلالات تولید مثلی و مرگ در دام هاي درگیر میگردد. منبع عفونت لپتوسپیرایی معمولا حیوان آلودهاي است که بهوسیله ادرار، جنین سقط شده، ترشحات مهبلی و شیر، چراگاه، آب آشامیدنی و مواد غذایی را آلوده میسازد Constable - و همکاران، 2016، Gomp و همکاران، . - 2008 لپتوسپیراها، باکتريهایی گرم منفی، متحرك، بی هوازي اجباري و مارپیچی شکل هستند که تقریبا 0/1-0/3 میکرومتر قطر و 6-20 میکرومتر طول دارند - Gyles و همکاران، . - 2010 تا سال 1989 فقط در دو گونه شامل لپتوسپیرا اینتروگانس - بیماریزا - و لپتوسپیرا بایفلکسا1 - غیربیماریزا - تقسیم میشدند ولی این تقسیمبندي فنوتیپی امروزه با نوع ژنوتیپی جایگزین شده است.

مطالعات تاکسونومیک براساس آنالیز DNA منجر به توصیف هشت گونه بیماریزا لپتوسپیرا شامل L. kirschner، L. interrogans، L. inadai، L. borgpetersenii، L. weilii، L. santarosai، L. noguchi و L. meyeri گردید که این هشت گونه به 23 سروگروپ و بیش از 200 سرووار تقسیم می شوند. البته این تقسیمبندي در مطالعات مختلف کمی متفاوت می باشد به گونهاي که تحت یک مطالعه تاکسونومیک همزمان بر روي جنس لپتوسپیراسه انجام گرفته بود این جنس به 13 گونه پاتوژن متعلق به 23 سروگروپ و بیش از 260 سرووار تقسیم گردید Lucheis - و همکاران، Markey ;2011 و همکاران، . - 2013 در طبقهبندي جدیدتر، لپتوسپیراها در سه شاخه پاتوژنیک، ساپروفیت و اینترمدیت - یا حد وسط - با بیش از 20 گونه قرار میگیرند که 9 گونه از شاخه پاتوژنیک و 5 گونه از شاخه اینترمدیت شامل بیش از 200 سروتیپ بوده که در انسان و حیوانات بیماریزا میباشند - Chiriboga و همکاران، 2015، Ko و همکاران، 2009، Evangelista و Coburn، . - 2010

در هر محدوده جغرافیایی سروتیپهاي مختلفی از لپتوسپیراها شایع هستند. بعضی از انواع لپتوسپیرا در اغلب کشورها دیده می شوند ولی عدهاي محدود به مناطق خاصی میباشند. بهطور کلی توزیع واریتههاي سرمی عامل بیماري در دامها از یک کشور به کشور دیگر و حتی در بین نواحی مختلف در یک کشور متفاوت می باشد و به عوامل محیطی و میزبانی بستگی دارد. بیماري لپتوسپیروز با اشکال حاد، تحت حاد و مزمن بروز میکند. علائم بالینی دال بر بیماري شدید اغلب در میزبانان تصادفی و توسط سرووارهاي غیر عادت یافته به میزبان ایجاد می گردد. در یک میزبان مخزن براي هر سروتیپ خاص، عفونت عمدتاً از لجاظ بالینی مخفی و بدون علائم باقی میماند. نمود بالینی بیماري اغلب به صورت درگیري ارگانهایی مانند کلیه، کبد و دستگاه تناسلی است Lucheis - و Ferreira، 2011 و Constable و همکاران، . - 2016

روش هاي تشخیص بیماري

از روش هاي مختلفی مانند روش میکروسکوپی مستقیم، کشت باکتري، تلقیح به حیوانات آزمایشگاهی، MAT، ELISA و PCR براي تشخیص لپتوسپیرا و آلودگی به آن استفاده می شود Constable - و همکاران، . - 2016 عمدتا از MAT به منظور جستجوي پادتن ضد لپتوسپیرا در خون استفاده میگردد. محدودیتهاي متعدد این تست که استفاده گسترده از آن را محدود کرده است عبارتند از:ضرورت  نگهداري طیف وسیعی از سرووارهاي لپتوسپیرا به منظور فراهمسازي منبع آنتیژنی زنده، نیاز به وجود آنتیسرم هاي استاندارد و میکروسکوپ زمینه تاریک، مهارت و تخصص تکنسین آزمایشگاه، داشتن نمونههاي سرم زوج که سبب تأخیر در تشخیص می شود و نتایج منفی کاذب - که عمدتاً ناشی از عدم آزمایش با همه سروتیپها است - . علاوه بر نکات فوق تفسیر این تست نیز به دلیل میزان بالاي واکنشهاي متقاطع که بین سروگروپهاي مختلف به خصوص در فاز حاد اتفاق میافتد، دشوار است - Ahmed

و همکاران، . - 2005 از دو روش PCR و کشت به منظور تشخیص حاملین یا مخازن نگه دارنده باکتري استفاده می شود. در این دو روش، باکتري یا آنتیژن آن در ادرار و کلیه ردیابی میگردد. روش کشت، وقتگیر بوده و در حین انجام آن احتمال آلودگی به سایر باکتريها نیز وجود دارد. در حالیکه روش PCR قابل اعتمادتر و سریعتر بوده و بر روي کلیه، ادرار، ترشحات واژینال و سرم حیوانات قابل انجام می باشد در عین حال این روش تیتر آنتیبادي تولید شده بر ضد لپتوسپیرا و سطح ایمنی حیوانات را مشخص نمی سازد 2014 Fang - ، Shafighi و همکاران . - 2014 بنابراین نشان دادن لپتوسپیرا در کلیه و ادرار همزمان با بررسی سرولوژیک جهت تعیین تیتر پادتن بر علیه سروتیپهاي لپتوسپیرا براي تشخیص حیوانات حامل و منبع عفونت در محیط حائز اهمیت می باشد Burhan - و همکاران، . - 2000

تاریخچه

ابتداییترین تحقیقات درباره لپتوسپیروز توسط ویل1 استاد دانشکده پزشکی هایدلبرگ آلمان در سال 1886 صورت گرفته است. وي بیماري را در انسان شناسایی کرد و از بیماريهاي مشابه مثل یرقان نزله اي، تورم کلیه و تب راجعه تفکیک نمود. البته قبل از آن در سال 1881 در پراگ، ویس2 بیماري به نام زردي نزلهاي را بیان نمود که احتمالاً منظور وي همان لپتوسپیروز بوده است - Lucheis و Ferreira، . - 2011 در سال 1887 گلدشمیت3 به احترام کاشف آن، این بیماري را ویل نامید. استیمسون4 در سال 1907 اولین کسی بود که لپتوسپیرا را در لولههاي ادراري کلیه فردي در نیواورلئان که تصور میشد در اثر یرقان مرده، پیدا کرد و این ارگانیسم را اسپیروکت5 نامگذاري کرد - ذوقی، . - 1372 اولین توصیف در مورد لپتوسپیروز گاوي در سال 1935 در روسیه بوسیله آزینوف6 و میشی1 صورت گرفت. متعاقب آن در سال 1944 در آمریکا نیز لپتوسپیروز در گاو تشریح گردید. در سال 1948 سویه لپتوسپیرا پومونا2 از نظر سرولوژیکی در گاوهاي مبتلا تشخیص داده شد - Ellis و همکاران، . - 1985

تاریخچه بیماري در ایران

اولین مطالعه در مورد لپتوسپیروز در ایران توسط دکتر رفیعی و دکتر مقامی در سال 1337 در بخش انگلشناسی موسسه رازي حصارك صورت گرفت. در این مطالعه نمونههاي خون بیش از 3000 رأس گاو، گوسفند و شتر مناطق مختلف تهران، گیلان، مازندران و خراسان، مورد آزمایش سرمی قرار گرفت که نتیجه این مطالعات نشان داد حدود %31 گاوان و %17 گوسفندان به ترتیب درجه اهمیت به سروتیپهاي گریپوتیفوزا، پومونا، هیوس3 و ایکتروهموراژیه آلوده بودند - Rafyi و Maghami ، . - 1968 در سال 1359 دکتر مقامی تعداد 2097 نمونه سرم گاو از 23 گاوداري اطراف تهران را بر علیه 14 سروتیپ لپتوسپیراي زنده با روش آگلوتیناسیون میکروسکوپی 4 - MAT - مورد آزمایش قرار داد. در این بررسی 24/6 درصد ماده گاوهاي اطراف تهران داراي پادتن ضد لپتوسپیرا بودند که به ترتیب 21/6 درصد و 3 درصد آن ناشی از سروتیپ برینکانا از سروگروپ هبدومادیس و سروتیپ هاي گریپوتیفوزا، تاراسوي، پومونا و گوپنهاگنی5 از سروگروپ ایکتروهموراژیه بود. در همین بررسی براي اولین بار لپتوسپیرا اینتروگانس سروتیپ پومونا از کلیه یک گوساله بیمار ذبح شده، جدا گردید.

از سال 1370 بررسیهاي سرولوژیک به منظور تعیین آلودگی به لپتوسپیرا در شهرهاي مختلف ایران صورت گرفته است که نتایج تعدادي از آنها جدول شماره 1 آمده است. نگاهی گذرا به مطالعات فوق نشان میدهد که بین مناطق مختلف از نظر فراوانی آلودگی سرمی به لپتوسپیرا و پراکندگی سروتیپها با همدیگر تفاوتهایی وجود دارد. این تفاوت را میتوان به شرایط جغرافیایی، میزان آبهاي راکد و سطحی منطقه، محل و نحوه نگهداري دام - دامپروري سنتی یا صنعتی - ، کیفیت مزارع و تعداد دامهاي گله، نگهداري توامان چند نوع دام با هم دیگر، میزان بهداشت گله، واکسیناسیون، درجه حرارت محیط و میزان بارش سالانه نسبت داد. حتی بین دامهاي مختلف در یک منطقه نیز ممکن است از لحاظ فراوانی آلودگی تفاوت وجود داشته باشد. نکته قابل توجه این است که بین این مطالعات صورت گرفته از نظر سروتیپ غالب لپتوسپیرا تفاوت وجود دارد و سروتیپی که در یک منطقه بیشترین فراوانی را به خودش اختصاص می-دهد ممکن است در منطقه دیگر در حداقل بوده و کمترین میزان فراوانی را به خودش اختصاص بدهد. از طرف دیگر با استفاده از روش سرولوژي نمی توان به حامل بودن دامها، نوع سروتیپی را که دفع مینمایند و همچنین به نقش و اهمیت آنها در اپیدمیولوژي لپتوسپیروز پی برد. نکته قابل توجه دیگر این است که بدلیل محدودیت در تعداد سرووارها مورد استفاده و عدم آزمایش با همه سروتیپها فراوانی اعلام شده در این مناطق کمتر از فراوانی واقعی باشد زیرا در اکثر این مطالعات تعداد 6 سرووار شامل هارجو، ایکتروهموراژیه، پومونا، کانیکولا، گریپوتیفوزا و بالوم بودند و اخیرا از دو سرووار استرالیس و تاراسوي علاوه بر 6 سرووار قبلی نیز استفاده شده است. با توجه به تعداد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید