بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به اهمیت فراوان پروژهها و محصولات پیچیده در اقتصاد کشورها و فراهم کردن زمینههای رشد و توسعه اقتصادی و صنعتی، پژوهشهای مختلف در این حوزه میتواند به کشورهای درحالتوسعه و نوپا کمک شایان نماید. عدم قطعیت یکی از ویژگیهای مهم و تأثیرگذار درروند اجرای پروژهها و توسعه محصولات پیچیده است که باید برای مدیریت آنها تلاش نمود. موفقیت در این امر مستلزم شناخت دقیق قابلیتها و توانمندیهای موردنیاز جهت اجرا و توسعه پروژهها و محصولات پیچیده است.

این تحقیق از نوع کاربردی و کمی توصیفی است که ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانهای صورت گرفته و سپس تشکیل گروههای خبرگی به جمعآوری و تجزیهوتحلیل اطلاعات در رابطه با قابلیتهای موردنیاز برای اجرا و توسعه پروژهها و محصولات پیچیده با رویکرد مقابله با عدم قطعیتها پرداختهشده است. با استفاده از تحلیل محتوای مطالعات صورت گرفته و مصاحبه با خبرگان، 10 قابلیت محوری استخراج شده و درنهایت با استفاده از روابط بین قابلیتها و عدم قطعیتها در چرخه عمر پروژه، چارچوبی ارائه شده است که میتواند برای مدیریت عدم قطعیتها مورداستفاده قرار بگیرد.

-1 مقدمه

طی دهه های اخیر اقتصادهای نوظهور و کشورهای تازه صنعتی شده تلاشهای زیادی درزمینه دستیابی به دانش و قابلیتهای مختلف موردنیاز برای اجرای پروژههای پیچیده و ساخت و توسعه محصولات پیچیده و همچنین شناخت و مقابله با عدم قطعیتهای این مسیر، به نمایش گذاشتهاند.

در سطح بینالمللی، میتوان تلاشهای زیادی از سوی اقتصادهای نوظهور و کشورهای درحالتوسعه برای دستیابی به دانش و قابلیتهای مختلف درزمینه پروژهها و محصولات پیچیده مشاهده کرد اما نکته بسیار مهم این است که اجرا و توسعهی پروژهها و محصولات پیچیده به دلیل برخورداری از ویژگیهای متمایز آنها و عدم قطعیتهایی که در آنها وجود دارد، با محصولات و کالاهای مصرفی و دارای سیستم تولید انبوه متفاوت هستند و به همین جهت مستلزم قابلیتهای متعدد و متمایزی است .

در کشور ما تاکنون درزمینه اجرای پروژههای پیچیده و ساخت و توسعه محصولات پیچیده نظیر نیروگاههای حرارتی و برقابی [4] توربینهای گاز [7] و هواپیماهای مسافربری [8] تلاشهایی صورت گرفته است. از طرفی، بخش اعظمی از پروژهها و محصولات که در صنایع دفاعی کشورها ازجمله کشور ما اجرا و ساخته میشوند در زمره پروژهها و محصولات پیچیده قرار دارند لذا تحقیق در این حوزه از اهمیت ملی برخوردار است.

با توجه به ویژگیهای خاص پروژهها و محصولات پیچیده، و همچنین عدم قطعیتهایی که درروند اجرا و ساخت آنها وجود دارد، سازمانهایی قادر به اجرا و توسعه اینگونه پروژهها و محصولات دارند که دارای قابلیتهای ویژهای در حوزه پروژهها و محصولات پیچیده باشند یا بتوانند این قابلیتها را اکتساب نمایند. سازمانها جهت تضمین موفقیت در اجرای پروژههای پیچیده و مدیریت عدم قطعیتهای مربوط به این حوزه، باید تمامی قابلیتهای موردنیاز را کسب و تقویت نمایند .

ازآنجاییکه پروژه و فرآیند توسعه محصول پیچیده فازهای مختلفی دارد و در هر قسمت ممکن است با عدم قطعیتهای مختلف مواجه شود، تمامی تیمهای توسعه محصول اعم از طراحی، مهندسی، تست و ساخت بایستی درک صحیحی از میزان آمادگی قابلیتهای سازمان برای اجرای پروژه و تولید محصولات پیچیده و شناختی دقیق از وضعیت قابلیتهای موجود یا موردنیاز در سازمان داشته باشند.

در این پژوهش سعی بر این است با شناخت بیشتر پروژهها و محصولات پیچیده، عوامل مؤثر بر عدم قطعیتهای کلیدی در مراحل مختلف شناسایی شوند و همچنین قابلیتها و الزاماتی که محققان و صنعت گران این حوزه طی سالیان اخیر به آن توجه داشتهاند، استخراج شوند. درنهایت چارچوبی برای تبیین ارتباطات عدم قطعیتها قابلیتهای موردنیاز و مدیریت عدم قطعیتها در پروژه پیچیده، ارائه میشود.

-2 مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مفهوم پروژه و محصولات پیچیده بهعنوان یک مقوله کلیدی توسط هابدی و همکارانش در اوایل دهه 1990 معرفیشده است 

محصولات پیچیده بهعنوان کالاهای سرمایهای پیچیده، گرانقیمت و دارای فناوری پیشرفته هستند که در قالب پروژهها و دستههای کوچک تولید میشوند، دارای مؤلفههای سفارشیشده زیاد و مرتبط هستند و برای پاسخگویی به نیاز مشتریان خاص تولید میشوند 

عدم قطعیت و پیچیدگی در پروژهها و فرآیند ساخت محصولات پیچیده، همواره کنار یکدیگر بودهاند و تأثیر زیادی بر روند پروژههای پیچیده میگذارند که برای کاهش اثرات باید قابلیتهای موردنیاز درروند اجرا و تولید آنها تقویت شود.

پادالکار [11] در رابطه با ارتباط بین مفاهیم پیچیدگی و عدم قطعیت در پروژهها، تحقیقاتی را انجام داده است. تحقیق پادالکار شامل چند مرحله اجرایی بود که ابتدا با استخراج مفاهیم و کلیدواژههای مربوط به موضوع ادبیات، اقدام به طبقهبندی آنها و به دست آوردن ارتباطاتی بین مفاهیم کرد که درنهایت منجر به مدلی شد که در چند سطح، ارتباط بین پیچیدگی پروژه و عدم قطعیت را از منظر مفهومی نشان میدهد.

وارد و چاپمن [12] تحقیق دیگری درزمینه مدیریت عدم قطعیت در پروژهها انجام دادهاند که تمرکز آن بر روی نقش ذینفعان در ایجاد عدم قطعیت است. ازنظر آنها، ذینفعان منبع اصلی عدم قطعیت در پروژهها هستند. همچنین این عدم قطعیت تحت تأثیر افرادی است که با ذینفعان مرتبط هستند و اینکه چگونه میتوانند بر یک پروژه تأثیر بگذارند و انگیزههای آنها تا آنجا که اقدامات آنها بر فعالیت پروژه تأثیر میگذارد موردتوجه است.

در پیشینه مدیریت نوآوری و فناوری میان محصولات پیچیده و کالاهای مصرفی که دارای سیستم تولید انبوه هستند، تفاوتها و تمایزهای فراوانی وجود دارد.

محصولات پیچیده را بهعنوان محصولات، زیرسیستمها، سیستمها یا زیرساختهای پرهزینه، کلانمقیاس، دارای فناوری پیشرفته و مهندسی تعریف میکنند که توسط معدودی واحد تولیدی، تأمین و توسط معدودی مشتری و در قالب قراردادهای رسمی خریداری میشوند. محصولات پیچیده نقشی کلیدی در گسترش فناوریهای جدید و توسعه فناورانه، صنعتی و اقتصادی در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه بازی میکنند

تأکید و تمرکز درروند اجرای پروژههای پیچیده و ساخت محصولات پیچیده بر روی طراحی، مدیریت پروژه، مهندسی سیستم و یکپارچهسازی سیستم برای مقابلهی بیشتر با عدم قطعیتها است. این پروژهها و محصولات، بخش قابلتوجهی از تولیدات صنعتی و سرمایه ثابت را تشکیل میدهد که بر اساس آن محصولات و خدمات، تولیدشده و مورد مبادله قرار میگیرند و ستون فقرات و پایههای اقتصاد و جامعه مدرن را تشکیل میدهند که امروزه بهعنوان یک حوزه تحقیقاتی متمایز موردمطالعه و بررسی قرار میگیرند

سو و لیو [16] در رابطه با قابلیتهای پویا در محصولات و پروژههای پیچیده تحقیقاتی را انجام دادهاند. هدف این پژوهش، کشف و استخراج قابلیتهای پویای مؤثر برای پروژههای توسعه محصول جدید و محصولات پیچیده - CoPS - است. شکل 1، مدل سو و لیو را نشان میدهد. نتایج نشان میدهد که توانایی ادراک مشتری محوری که با توانایی جستجو در سیاست و ظرفیت سرمایهگذاری مدیریت ارشد اجتماعی مشخص میشود، ابعاد قابلتوجهی از قابلیتهای پویا برای توسعه محصولات و پروژههای پیچیده میباشد.

باید در نظر داشت که قابلیتهای پویا ترکیبی از ابعاد مختلف قابلیت هستند که تغییر خواهند کرد و برخی تغییرات را با تغییر محیط تغییر خواهند داد. این کار مداوم برای پرورش تواناییهای پویا است و همچنین باید ابعاد جدیدی از قابلیتهای پویا را توسعه میدهد. همچنین با استفاده از توسعه قابلیتهای پویا میتوان عدم قطعیتها را کنترل و مدیریت کرد تا نتیجه موردنظر به بهترین نحو ممکن حاصل شود.

شکل :1 قابلیت های پویا در محصولات و پروژه های پیچده 

در تحقیقات مختلفی بر روی اثرات قابلیتها و توسعه آنها در کاهش عدم قطعیت ها مطالعاتی انجام گرفته است. محققین در حال بررسی کردن این مسئله هستند که چگونه قابلیت مدیریت دانش به ساختارهای سازمانی کمک می کند تا بر عدم قطعیت محیطی غلبه کند و تحقیقاتی نیز در این راستا صورت گرفته است .

عدم قطعیت محیطی یک متغیر مهم در مدیریت دانش و طراحی سازمانی است.

عدم قطعیت محیطی به عدم توانایی برای تعیین احتمالات با درجه ای از اطمینان درباره چگونگی تأثیر عوامل محیطی بر موفقیت یا شکست واحد تصمیم گیری در انجام نقش آن اشاره دارد. عدم قطعیت محیطی همچنین به تنوعی از نیرو های خارجی اشاره دارد که یک سازمان باید با آن ها تعامل برقرار کند .

برخی از تحقیقات بر روی چهار جنبه مهم ساختاری - یعنی: تمرکزسازی، رسمیت، پیچیدگی و یکپارچگی - تمکز کرده اند. تمرکزسازی یعنی، تا چه اندازه روی تصمیم گیری درست و ارزیابی اقدامات تمرکز شده است. رسمیت یعنی یک سازمان تا چه اندازه از قوانین و شیوه ها برای توصیف رفتار استفاده می کند.

پیچیدگی یعنی تا چه اندازه عملکردهای متفاوت درباره اهداف کاری و میزان خود مختاری تشخیص داده می شوند یکپارچگی یعنی تا چه اندازه اقدامات اجراکنندگان مجزا در سازمان می توانند از طریق مکانیسم های هماهنگ رسمی، هماهنگ شوند. اگر چه این ها تنها عوامل ساختاری نیستند که طرح سازمان را تحت تاثیر قرار می دهند اما آنها چهار عنصر عمده در کنترل و هماهنگ کردن هستند و اغلب برای عملکرد شرکت حیاتی هستند

گردون و ناریانا [18] پیشنهاد می کنند که عدم قطعیت محیطی یک متغیر کلیدی است که ساختار سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد. تحقیقات دیگر، بیشتر درباره روابط عدم قطعیت محیطی برای هر کدام از چهار ویژگی ساختار سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد - یعنی: تمرکز سازی، رسمیت، پیچیدگی و یکپارچگی - بحث می کنند.

میلر [20] معتقد است که سازمان ها بیشتر تمرکز زدایی می کنند تا با افزایش عدم قطعیت محیطی سازگار شوند. وقتی یک سازمان با تغییرات پیچیده و سریع محیط روبرو می شود، تمرکز زدایی بطور خاصی بیشتر موثر است. میلر پیشنهاد می کند که عدم قطعیت سازمانی تاثیر چشمگیری روی رسمیت سازمان دارد. سطوح بالایی از رسمیت منجر به قوانین و روش هایی می شوند که ریسک کردن را محدود می کنند.

این ها ویژگی هایی هستند که به سازمان ها کمک می کنند تا تغییرات موجود در عدم قطعیت محیطی را تشخیص دهند. دافت و لنگل [21] تاکید می کنند که یک سازمان برای چیره شدن بر عدم قطعیت سازمانی به ساختار سازمانی متفاوت، آرایش گسترده ای از موقعیت های رسمی مدیریتی، کارهای تخصصی و نیاز مداوم به ارتباط دادن کارکنان نیاز دارد تا تلاش های متخصصان مختلفی که این وظایف را انجام می دهند، یکپارچه کند. بنابرای سازمان های سازگار روابط چشمگیری را بین عدم قطعیت محیطی و استفاده از تمرکز زدایی، پیچیدگی، رسمیت و یکپارچگی نشان خواهند داد.

ایگل و وی [22] در مقالات مختلفی به قابلیت های کلیدی و مورد نیاز برای موفقیت در پروژه های پیچیده و فرآیند توسعه محصولات پیچیده و مقابله با عدم قطعیت های موجود پرداخته اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید