بخشی از مقاله

کارهای صحرايی،ابزارها و وسايل موردنياز و کارکرد صحيح با آنها


پيشگفتار
آنچه پيش روی شماست، نتيجه وماحصل آموخته های ما درطی چند سال آموزش علم زمين بصورت دروس تئوری وآزمايشگاهی در مقطع کارشناسی می باشد . در اين دوره ما از هر شاخه ای تنها نکته ای آموختيم و اگر چه مجموع اين نکته ها در مقابل دريای شيرين و وسيع اين علم ، هيچ است ولی ما بر آن شديم تا در واحد عمليات صحرايی هر آنچه آموختيم بر کار ببنديم تا بيشتر بياموزيم ودرک کنيم .


هدف از ارائه اين واحد عملی، آشنا کردن دانشجويان با کارهای صحرايی،ابزارها و وسايل موردنياز و کارکرد صحيح با آنهاست تا درموقع کار صحرايی وپياده کردن نقشه زمين شناس بتواند کارهای خود را با نقشه هماهنگ نمايد وبطور صحيح نقاط مورد نياز را از ديدگاه زمين شناسی بررسی نمايد.
شناسايی ساختها و سازندها و روابط بين آنها، بدون حضور عملی و صحرايی ومشاهده ودرک اين ساختارها اگر امری محال نباشد بسيار دشوار است .در عمليات صحرايی می توان ديدی واقعيتراز مجموعه درهم محيط ،سازنده ها و ساختها بدست آورد که راهنمای بسيار مفيدی برای مطالعات دقيقتر بعدی صحرايی خواهد بود .


بر روی زمين حاضر شديم ،اگرچه کم می دانستيم و زمين سخت بر آن شده بود که سرگذشت خويش را بر ما پوشيده نگه دارد ولی با حضور وياری استادی توانا از آنچه می دانستيم نهايت بهره را گرفتيم تا اندکی از پوشيده ها بر ما آشکار شود و پی به احولات اين گوشه کوچک از عالم هستی ببريم و حمد وستايش حق گوييم.
در پايان بر خود لازم می دانيم که از زحمات و تلاشهای بی شائبه استاد گرانمايه وتوانا جناب آقای دکتر کوروش رشيدی قدردانی نموده و اذعان نماييم که اين گوهر گرانمايه نه تنها در عرصه علمی بلکه درساير عرصه ها نيز ،استادی راهنما و مشاوری گرانقدر برای ما بوده اند.

چكيده
ناحيه مورد مطالعه در شمال شرقي يزد قرار دارد و رخنمونهايي از رسوبات اينفراكامبرين تا ژوراسيك در آن مشاهده مي شود.
سازندهاي عمده مطالعه شده در منطقه دره بيد- نيوك به ترتيب سن از قديم به جديد شامل :
سازند بايندر: متشكل از تناوبهاي ماسه سنگ، شيل و مارن با ميان لايه هاي دلوميت
سازند باروت: از شيلهاي سيلتي ميكادار با ميان لايه هاي آهك و دلوميت تشكيل شده است.
سازند زاگون: شامل ماسه سنگ،شيلهاي سيلتي و ماسه سنگهاي پيرولوسيت دار
سازند لالون: متشكل از تناوب كوارتزيت، ماسه سنگ همراه با ميان لايه هاي نازك شيل
بخش يك سازند ميلا كه در واقع قاعده دلوميتي ميلا ميباشد.


سازندهاي ذكر شده (اينفراكامبرين_اردوويسين زيرين) داراي يك مرز تدريجي و پيوسته بوده كه در ادامه آهك بهرام بعد از يك مرز فرسايشي و نبود رسوبگذاري اردوويسين بالايي تا دونين مياني با ناپيوستگي هم شيب و يك سطح فرسايشي روي بخش يك ميلا قرار مي گيرد.
سازند بهرام: شامل تناوبي از آهكهاي ضخيم لايه، كوارتزيت همراه با ميان لايه هاي نازك آهكي ميباشد.
سازند شيشتو: متشكل از يك افق تخريبي در قسمت زيرين و يك افق آهكي دلوميتي در قسمت فوقاني ميباشد.
سازند جمال: از آهكهاي ضخيم لايه دلوميتي شده شكل گرفته كه توسط افقي از خاكهاي قديمي محدود ميشود.
بعد از اين خاكهاي قديمي كه بيانگر خروج اين ناحيه از آب و عملكرد فرايندهاي هوازدگي، انحلال و فرسايش حد فاصل پرمين _ ژوراسيك است شاهد رسوبات لياس ميباشيم.
سازند شمشك : شامل رخساره هاي ضخيم لايه ماسه سنگي ، شيلي با ميان لايه هاي مارني مي باشد.
سازند آهك بادامو : متشكل از يك آهك ريفي همراه با ميان لايه هاي رسوبات تخريبي در بخشهاي مختلف سازند ميباشد
استان يزد
استان يزد از نظر جغرافيايی بين 29 درجه و 52 دقيقه تا 33 درجه و 17 دقيقه عرض شمالی و 52 درجه و 55 دقيقه تا 56 درجه و 37 دقيقه طول شرقی قرار گرفته است . که از شمال با استانهای اصفهان و خراسان ، از شرق با استانهای خراسان و کرمان ، از جنوب با استانهای کرمان و فارس و از غرب با استانهای فارس و اصفهان مجاور است .

موقعيت زمين شناسی استان يزد
استان يزد دارای قديمی ترين تشکيلات زمين شناسی ( پرکامبرين ) تا جوانترين آن هولوسن است . تشکيلات پرکامبرين از سنگهای دگرگونی به فرمهای مختلف و سنگهای آذرين تشکيل شده که حتی لايه های گچ در آنها نيز ديده می شود . تشکيلات پرمين،دونين و کربونيفر در مقياس محدودتری اغلب به صورت سنگهای آهکی و سنگهای شنی قرمز رنگ،کنگلومرا تا سنگهای دولوميتی و بالاخره مارن وشيل وجود دارند . کرتاسه و ﮊوراسي

ک که قسمت اعظم از تشکيلات زمين شناسی استان را تشکيل می دهد شامل سنگهای آهکی،مارنی،شيلی،شنی،گنکلومرا،کوارتزيت و سنگهای آذرين (گرانيت) می باشد. تشکيلات ترياس محدود بوده و اغلب شامل سنگهای آهکی تيره متراکم، شيل و دلوميت می شود . تشکيلات پالئوژن (ائوسن، اليگوسن و پالئوسن) از سنگهای رسوبی و سنگهای آذرين (بازی) تشکيل می گردند.در بعضی موارد همراه با گنبدهای نمک ولايه های گچ نيز می باشد که وجود اين گنبدهای نمک سبب آلودگی آبهای زير زمينی و رسوبات سطحی شده که در نهايت بر شدت وگسترش دامنه کويری می افزايد. رسوبات مربوط به تشکيلات نئوژن (پليوسن وميوسن) شامل

سنگهای شنی ،مارنی ،کنگلومرايی همراه با لايه ها وعدسی های گچ ونمک می باشد بطوری که هر جايی رسوبات نئوژن واقع گردند اغلب با شوری منابع آب وخاک منطقه تحت نفوذ خود مواجه هستيم و بالاخره تشکيلات مربوط به کواترنررا شاهديم که در وهله اول کليه برکه ها را در بر می گيرد. (قباديان، 1361)

شرايط آب هوايی استان يزد
با توجه به موقعيت جغرافيايی استان يزد شرايط آب و هوايی بشدت خشک وکويری بر اين استان حکفرماست ، نزولات اندک جوی همراه با تبخير بسيار شديد ، رطوبت نسبی ناچيز توأم با گرمای زياد و نوسانات شديد درجه حرارت اين استان را به کويری تبديل کرده است که ميزان بارندگی ساليانه به طور متوسط 50 ميلی متر در سال است . نوسانات درجه حرارت در زمستان و تابستان وحتی در شب و روز بسيار شديد است . درجه حرارت ماکزيمم ومينيمم بين 20 درجه سانتيگراد زير صفر تا 46 درجه سانتيگراد بالای صفر نوسان می کند . درجه حرارت متوسط ساليانه حدود 18-20 درجه سانتيگراد بالغ می گردد. وزش باد در استان نيز به علت لخت بودن دشتها و کوهستانها با شدت در جريان است جهت وزش باد غالب در فصول گرم اغلب از شمال – شمال شرق ودر پريودهای سرد از جنوب – جنوب غرب است .

زمين شناسی استان يزد
از نظر زمين شناسی استان يزد بخشی از ايران مرکزی بوده ودارای ويژگيهای مختلفی است محدوده بسيار کوچکی از قسمت جنوبی استان در جنوب هرات جزء منطقه زاگرس است .
از ديدگاه ريخت شناسی می توان ارتفاعات استان را به رشته کوههای با روند تقريبی شمال غربی - جنوب شرقی و کوههای جدا مانده که در سطح دشتهای استان پراکنده اند، تقسيم نمود.

تاريخچه مطالعات زمين شناسی در استان يزد
وجود کانسارهای متعدد در استان از دير باز باعث توجه زمين شناسان و مکتشفين به اين منطقه بوده است. اولين عمليات اکتشافی ناحيه بافق در 1897 با تهيه نقشه زمين شناسی به مقياس 1:840000 شروع شد. از اين پس با توجه به گسترش و تعدد ذخاير سنگ آهن در استان افراد متعددی ضمن بازديدهای عمومی و بررسی های زمين شناسی و معدنی در ايران مرکزی از آنوماليهای آهن و ﮊنز آن صحبت کرده اند. احتمالا قديمی ترين آنها Boehme(1929) بوده که ضمن مطالعات زمين شناسی منطقه به پديده های کانی سازی آهن اشاره نموده است

Beohiyee(1932) اولين اطلاعات عمومی از وضعيت سنگ معدنی ناحيه بافق و ساختمان زمين شناسی آن تهيه نمود.


E.Eaier(1938) مطالبی درباره تکتونيک عمومی ايران ارائه نمود که ضمن آن وجود توده های ميانی پايدار در ايران مرکزی را مردود شناخت وی همچنين طی سالهای 40-1938 مطالعات خود را بر روی سنگهای متامورفيک نواحی شرقی استان بانجام رسانيد.Kumer اولين اطلاعات دقيق زمين شناسی ايران در نواحی چغارت وچادرملو (40-1938) را بدست آورد که متأسفانه گزارش آن

منتشر نشد.در سال 1942 R.Furon کتاب زمين شناسی فلات ايران را که حاوی نکات تازه ای در مورد زمين شناسی ايران بوده منتشر نمود .به دنبال آن Ladan(1945) مطالعات خود را در مورد ساختمان زمين شناسی کانسارها و ارزيابی ذخاير سنگ آهن طی مقاله ای ارائه داد و در سال 1955 نقشه 1:250000 از زمين شناسی مرکز ايران و گزارش مربوطه به آن را منتشر نمود وی 12 فاز کوهزايی در ايران مرکزی را اعلام نمود.W.Kursten(1958) ساختمان زمين شناسی و وجود کانيهای مفيد را در ناحيه شمال شرق بافق بررسی کرد. I.Stockin(1959) ايران مرکزی را به

عنوان يکی از واحدهای زمين شناسی در تقسيمات زمين شناسی ايران منظور نمود.
با انتشار نقشه 1:2500000 زمين شناسی از طرف شرکت ملی نفت ايران برای اولين بار تمام سطح استان يزد زير پوشش قرار گرفت که تا حدودی وضعيت زمين شناسی ايران مرکزی مشخص گرديد. به دنبال آن در سال 1961 هوکريده و همکاران با استفاده از عکسهای هوايی و مدارک زمين شناس و نيز اطلاعات حاصله از عمليات صحرايی نقشه زمين شناسی بافق با مقياس 1:250000 و گزارش زمين شناسی ناحيه کرمان – ساغند را تهيه نمود . در همين حال شرکت

ملی ذوب آهن ايران مطالعات اکتشافی خود را بر روی ذخاير سنگ آهن منطقه شروع کرد . مطالعاتی نيز توسط زاهدی (1966) ، ويليامز و هوشمندزاده (1966) ، برومندی(1972) ، درويش زاده (1981) وسازمان انرﮊی اتمی در نواحی شرقی استان صورت گرفته است .نقشه زمين شناسی 1:1000000 ايران در سال 1977 توسط شرکت ملی نفت ايران منتشر گرديد که موجب شناخت عمومی از وضعيت زمين شناسی استان شد.در نهايت نقشه های زمين شناسي يزد ، اردکان ، نائين ، نيريز ، انار ، آباده ، اقليد و طبس به مقياس 1:250000 و نقشه های دهج ، رباط و ناحيه پشت بادام به مقياس 1:100000 توسط سازمان زمين شناسی تهيه و به چاپ رسيده است.



چينه شناسی استان يزد

اينفراکامبرين :
مجموعه ای از سنگهای رسوبی _ تبخيری و آتشفشانی است که در بعضی نقاط قسمت عمده آنها را دولوميت همراه با سنگ آهک و ماسه سنگ و در مرحله بعدی شيل تا سيلتهای اسليتی و ژيپس همراه با مواد معدنی آتشفشانی با افقهايی از آهن و آپاتيت تشکيل يافته است .
سنگهای اينفراکامبرين بيشتر در قسمتهای غرب وجنوب غرب ساغند ، بافق ، شمال شرق اردکان و جنوب عقدا بيرون زدگی دارند. در استان يزد بويژه حوزه اردکان وعقدا، اينفراکامبرين با سنگهای ولکانيکی اسيدی تا بازيک همراه با گرانيت ديده می شود. سنگهای ولکانيکی در طول دوره

کوهزايی پرکامبرين پسين به وجود آمده اند و اغلب در اثر دگرگونی اينفراکامبرين پايانی، آلبيتيزه شده وبه کراتوفير واسپليت تبديل شده اند. سنگهای آذرين اين دوره شامل گرانيت زريگان ، گرانيت ناريگان و گرانيت چادرملو می باشد.

پالئوزوئيک:
کامبرين تحتانی
تشکيلات مربوط به اين دوره در استان يزد بيشتر در جنوب و غرب عقدا و جنوب يزد بيرون زدگی دارند . تشکيلات کامبرين با رخساره گنگلومرايی شروع شده و با ماسه سنگهای لالون و کوارتزيت رأسی ادامه يافته و به سازند ميلا (کامبرين ميانی تا اردوويسين زيرين) می رسد . ماسه سنگهای بخش فوقاني سازند کامبرين تحتانی ازنظر اشتوکلين معادل سری داهو در کرمان و ماسه سنگهای لالون در شمال ايران است.

کامبرين ميانی تا بالايی
تشکيلات مربوط به کامبرين ميانی تا بالايی که روی کامبرين تحتانی در اغلب نواحی استان ديده می شود شامل دو بخش زيراست :
بخش زيرين متشکل از شيلهای ماسه ای خاکستری تا سبز همراه با سنگهای ولکانيکی قليايی می باشد اين بخش از مجموعه سنگهای کامبرين ميانی- بالايی با سازند کالشانه در شيرگشت و بخش يک سازند ميلا در البرز معادل است


بخش بالايی شامل شيلهای رسی ، ماسه سنگهای قرمز رنگ ، ماسه سنگهای سيليسی و آهک بوده که شباهت زيادی به بخش دوّم ميلا در البرز دارد. گسترش تشکيلات فوق بيشتر در نواحی عقدا ، پشت بادام و اردکان است.

دونين زيرين
بيرون زدگی سنگهای دونين زيرين در منطقه بسيار محدود بوده و بيشتر درغرب استان رخنمون دارند. سنگهای فوق روی ماسه سنگ فخرآباد قرار گرفته واز کوارتزيت و دولوميت تشکيل يافته اند. احتمالا سنگهای فوق معادل با سازند پادهاست.


دونين بالايی _ کربونيفرزيرين
عمده سنگهای مربوط به اين دوره دولوميت ، آهک ، شيل وماسه سنگ همراه با شيلهای زغالدار و لايه های نازک فسفات دار است که در نواحی عقدا ، ندوشن ، اردکان ، يزد و تفت گسترش دارند.

کربونيفر_ پرمين
متشکل از ماسه سنگ ، شيل همراه با تناوبهای ازآهک پر از کرينوئيد و دولوميت است که احتمالا با سازند سردردر کوههای شتری شرق ايران معادل است .

پهنه‌هاي ساختاري استان يزد
از نگاه پهنه‌هاي ساختاري استان يزد بخشي از ابر ورق ايران مركزي است كه در نتيجه عملكرد گسل‌هاي خميده با تحدب به سمت باختر به چندين بلوك جدا با ويژگيهاي متفاوت تقسيم شده است. به همين دليل ويژگيهاي زمين‌شناسي و ساختاري استان در همه جا يكسان نيست و در يك روند تقريبي جنوب باختر به شمال خاور، استان يزد را مي‌توان به بلوكهاي زير تقسيم كرد.

الف: بلوك فرو افتاده ابرقو )ابركوه)
بخش باختري استان يزد از نوع بلوكهاي فرو افتاده جوان است كه محل مناسبي براي تخليه آبهاي سطحي است به همين رو سطح آن با نهشته‌ها آبرفتي به ويژه رسوبهاي دانه ريز كويري پوشيده شده است كه كفه ابرقو يكي از آنها است. كفه ابرقو بخشي از يك بلوك فرو افتاده است كه از شمال باختري ايران آغاز و در يك روند جنوب خاوري پس از عبور از درياچه اروميه، درياچه توزگل اراك، مرداب گاوخوني به استان يزد مي‌رسد. به سمت جنوب خاوري اين فرونشستگی تا كفه سيرجان ادامه پيدا مي‌كند. مرز باخري بلوك ابرقو چندان روشن نيست و حد باختري آن با كمان ماگمائي

اروميه ـ بزمان تعيين می شود كه در امتداد آن مي‌توان رخنمونهاي پراكنده‌اي از پوسته‌هاي اقيانوسي (مجموع افيوليتي دهشير) را ديد. دركفه ابرقو املاح تبخيري و در افيوليتها كمي كروميت و كانيها گروه پلاتين در خور انتظار است.

ب: كمان ماگمائي اروميه ـ بزمان
در حد فاصل يزد ـ دهشير رخنمونهاي نه چندان گسترده‌، از سنگهاي آتشفشاني از نوع آندزيت و سنگهاي آذر آواري، به سن بيشتر ائوسن، وجود دارد كه در يك روند شمال غرب ـ جنوب شرق از استان يزد عبور مي‌كند اين سنگهاي آتشفشاني بخشي از يك كمان ماگمائي است كه از شمال غرب ايران (اروميه) آغاز و تا كوههاي بزمان، در جنوب شرق، ادامه پيدا مي‌كند.

ج: خرد قاره ايران مركزي
بخش خاوري استان يزد در سيطره خردقاره‌ ايران مركزي است كه از غرب به شرق شامل خشي از بلوكهاي يزد، پشت بادام و طبس است. در بلوك پشت بادام هسته‌هاي كهن و دگرگونه پركامبرين برونزد دارند. در بلوك يزد مي‌توان رخنمونهايي از تواليهاي پلاتفرمي پركامبرين پسين _ ترياس مياني را ديد كه با رسوبهاي زغالدار ژوراسيك مياني (سازند شمشك) پوشيده شده‌اند. در بخش خرد قاره استان يزد سنگهاي بالايي وجود ندارند و به نظر مي‌رسد كه رويداد سيمرين پسين در حركتهاي شاغولي زمين، دگرگوني و پلوتونيسم اثر در خور توجه داشته كه گرانيت شيركوه يزد از پيامدهاي آن است. سنگهاي كرتاسه بيشتر بلنديهاي ناحيه را مي‌سازند كه به طور دگر شيب بروي سنگهاي كهن قرار گرفته‌اند. سنگهاي ترشيري گسترش محدود دارند.از ويژگيهاي در خور توجه خرد قاره پديده‌هاي كاني‌زائي است كه از انواع گوناگون بوده سن، جايگاه و خاستگاه متفاوت دارند.( سايت سازمان زمين شناسي، زمستان 1382 )
موقعيت و راههاي ارتباطي منطقه :

منطقه مورد مطالعه (دره بيد_ نيوك) در 30 كيلومتري شمال شرقي يزد ما بين عرض جغرافيايي 32 درجه تا 32 درجه 15 دقيقه و طول جغرافيايي 54 درجه و 30 دقيقه تا 54 درجه و 45 دقيقه قرار

گرفته است. دو ر اه عمده براي ورود به منطقه وجود دارد اگر در سمت خرانق ،اردكان و يا ميبد باشيم در 25 كيلومتري دوراهي طبس (در مسير يزد – اردكان) به سمت خرانق در روستايي به نام انجيره جاده اي خاكي به طول 12 كيلومتر به سمت جنوب شرق وجود دارد كه در نهايت به

روستاي دره بيد مي رسد . و اگر از شهرستان يزد قصد ورود به منطقه را داشته باشيم در شمال شرقي شهر يزد (محله حسن آباد) جاده اي آسفالته به طول 20 كيلومتر وجود دارد كه با دو جاده خاكي به طول 10 كيلومتر امتداد پيدا مي كند يكي از اين جاده ها به روستاي دره بيد و جاده دوم به معدن باريت نيوك مي رسد.

سازندهاي عمده مطالعه شده در منطقه دره بيد – نيوك به ترتيب سن از قديم به جديد شامل:

اينفرا كامبرين _ كامبرين
سازند بايندر :
از تناوبهاي ماسه سنگ، شيل، مارن با ميان لايه هاي دلوميت به ضخامت 142 متر شروع مي شود. در بخش مياني تناوبهايي از سيلتستون و دلوميت چرت دار به ضخامت 50 متر وجود دارد كه با ماسه سنگهاي حاوي ميان لايه هاي دلوميت به ضخامت 60 متر ادامه پيدا مي كند.
سازند بايندر در شمال شرق داراي يك مرز گسله با دلوميت سلطانيه و در جنوب شرق به طور تدريجي توسط سازند دلوميت سلطانيه پوشيده مي شود.مرز بين سازند بايندر و دلوميت سلطانيه با تناوبهاي ماسه سنگي_كنگلومرايي به ضخامت 50 متر مشخص مي شود. اين سازند را مي توان معادل سازند ريزو در نظر گرفت.


سازند دلوميت سلطانيه :
اين سازند در قسمت زيرين از 116 متر دلوميت زردرنگ چرت دار كه به طور محلي حاوي قطعات كنگلومرايي ميباشد شروع مي شود. اين قطعات كنگلومرايي مربوط به بخشهاي فوقاني سازند بايندر بوده كه در تعيين توالي لايه ها از قديم به جديد قابل تأمل ميباشد.
سازند دلوميت سلطانيه بر روي تناوبهاي ماسه سنگي_كنگلومرايي سازند بايندر قرار مي گيرد. در قسمت فوقاني در حدود 50 متر با تناوبهاي شيل و دلوميت ادامه پيدا مي كند كه در نهايت توسط شيلهاي سازند باروت پوشيده مي شود.
سازند دلوميت سلطانيه در منطقه مرزهاي تدريجي با سازندهاي باروت وبايندر داشته و كنتاكت اين سازند با سازند لالون و آهك بادامو با مرزهاي گسله و تراستي مشخص مي شود.
دلوميتهاي چرت دار منطقه را مي توان با دلوميتها چرت دار شمال ايران برابر دانست .
سازند باروت :
سازند باروت بعد از دلوميت سلطانيه با مرز تدريجي قرار گرفته، حدود 400 متر ضخامت داشته و از شيلهاي سيلتي_رسي و سيلتستونهاي قرمز رنگ ميكادار با خردشدگي شديد همراه با ميان لايه هاي دولوميت و آهك بوجود آمده است.
سازند باروت به طور تدريجي توسط شيلهاي سازند زاگون پوشيده مي شود. اين سازند به كامبرين پيشين تعلق داشته و عمده تفاوت آن با مقطع تيپ در ضخامت كمتر رسوبات تخريبي در منطقه مي باشد. سازند باروت با قسمتهاي بالايي دزو و قسمتهايي از سازند راور در نواحي كرمان قابل مقايسه است .

سازند زاگون :
سازند زاگون حدود 140 متر ضخامت داشته و از ماسه سنگ، شيلهاي سيلتي و ماسه سنگهاي پيرولوسيت دار تشكيل شده است .مرز اين سازند با باروت و لالون تدريجي بوده وعمده تفاوت آن با مقطع تيپ درضخامت كمتري از رسوبات تخريبي ميباشد.


به نظر مي رسد كه قسمتهاي بالايي سازند دياپيري راور در شمال كرمان معادل زاگون باشد. در ضمن مي توان مجموعة سازندهاي سلطانيه، باروت و زاگون را معادل دزو در نظر گرفت. (جهت ديدن نماي سازند زاگون به نگاره 1-1 مراجعه شود)

سازند لالون :
از تناوب كوارتزيت و ماسه سنگهاي سفيد و صورتي رنگ با ميان لايه هاي نازك شيل به ضخامت 195 متر تشكيل شده است. رگه هاي لنزي باريت و دو سري شكستگي به وضوح در ماسه سنگهاي لالون ديده مي شود. به مانند بسياري از مناطق ايران، چينه بندي متقاطع و آثار ريپل مارك در ابعاد بزرگ در اين ماسه سنگها ديده شده كه بيانگر حركت تلماسه ها در هنگام شكل گيري اين سازند ماسه سنگي ميباشد.


سازند لالون داراي مرز تدريجي با سازند زاگون ميباشد. در قسمت فوقاني به يك كوارتزيت سفيد رنگ بنام كوارتزيت رأسي منتهي شده و توسط بخش يك سازند ميلا پوشيده مي شود. سازند لالون در منطقه دره بيد_نيوك ليتولوژي و چينه بندي مشابه با مقطع تيپ اين سازند دارد با اين
تفاوت كه در مقطع تيپ ضخامت سازند لالون به 600 متر مي رسد. سازند لالون را مي توان با سري داهو در كرمان معادل دانست.

كامبرين فوقاني_اردوويسين زيرين
سازند ميلا :
دلوميت قاعده ميلا (بخش يك ميلا) بر روي كواتزيت رأسي قرار گرفته است. به سمت شمال غرب بر ضخامت سازند ميلا افزوده مي شود.به علت خروج رسوبات و فرسايش بخشهاي از اين سازند (اردوويسين مياني_دونين مياني) در نواحي مختلف تغييرات قابل توجهي درضخامت اين
سازند ديده مي شود . سازند ميلا با ناپيوستگي هم شيب و يك سطح فرسايشي توسط آهك بهرام پوشيده مي شود.
دونين فوقاني _ كربونيفر زيرين
آهك بهرام :
آهك بهرام در نواحي مختلف ضخامتهاي متفاوتي داشته بدين نحو كه از معدن باريت نيوك به سمت شمال غرب بر ضخامت اين سازند افزوده مي شود بطوريكه در حوالي روستاي دره بيد ضخامت اين سازند به 300 متر مي رسد.اين سازند از تناوب آهكهاي ضخيم لايه، كوارتزيت با ميان لايه هاي نازك آهكي شكل گرفته است .


نكته قابل توجه در مورد اين سازند وجود چند لايه فسفاته حاوي زره ماهي، ذرات چرت و peble ميباشد كه در تمام منطقه رخنمون داشته و جهت پي جويي لايه ها و توالي سازندها به خوبي قابل استفاده است.


در زير لايه دلوميتي_فسفاته ، آهكهاي نازك لايه اي حاوي آثار ريپل مارك و حركت جانداران بصورت خطي و شعاعي (Trace fossil) ديده مي شود. اين سازند توسط رسوبات تخريبي شيشتوІ پوشيده شده و با ناپيوستگي همشيب و يك سطح فرسايشي بر روي دلوميت قاعده ميلا قرار مي گيرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید