بخشی از مقاله
چکیده:
مسیرهای اصلی قراردادها و روندهای توسعه گردیده است. قرارداد مهندسی EPC بدین معنی می باشد که یک پیمانکار عمومی همه پروسه ها و جوانب پروژه شامل طراحی ، تأمین کالا و تجهیزات، نصب و راه اندازی تا مرحله بهره برداری از پروژه را انجام دهد. در سال های اخیر پروژه های EPC با چالشهای بزرگی مواجه بوده است و این صنعت همچنان در حال حرکت به سمت عدم رضایت می باشد. از جمله مشکلات این صنعت رقابتی شدن و حاشیه سود کم ، طولانی شدن پروژه نسبت به زمان بندی اولیه و افزایش هزینه ها نسبت به بودجه اولیه می باشد. در این تحقیق به ارائه روشی جهت حل برخی از این چالشها، مدل سازی و برنامه ریزی بهینه پروژه های EPC با هدف کاهش هزینه ها پرداخته خواهد شد و جهت دست یافتن به این هدف از مفهوم زنجیره تأمین، زنجیره بحرانی، تئوری فازی و تئوری امکان استفاده خواهد شد.
کلید واژه- پروژه های -EPC تصمیم گیری تحت عدم قطعیت- زنجیره تامین دینامیک- مدل سازی فازی
-1 مقدمه
در سال های اخیر پروژه های EPC با چالشهای بزرگی مواجه بوده است و این صنعت همچنان در حال حرکت به سمت عدم رضایت می باشد. از جمله مشکلات این صنعت رقابتی شدن و حاشیه سود کم ، طولانی شدن پروژه نسبت به زمان بندی اولیه و افزایش هزینه ها نسبت به بودجه اولیه می باشد. تحقیقات انجام شده توسط مؤسسه ای در انگلیس نشان می دهد که حاشیه سود پروژه های EPC در این کشور %1-2 می باشد . مؤسسه صنعت ساخت آمریکا ( (CII اعلام کرده است که 1 از پروژه های EPC در این کشور
3
کنترل هزینه و زمان را از دست می دهند و در نهایت با شکایت و نارضایتی به پایان می رسند . این آمار در کشور انگلیس %52 از پروژه های ساخت این کشور را شامل می شود .[1]
نیازها و چالشهای سالهای اخیر، مدیران را مجبور به ایجاد روشهای جدید برای حل مسائل مدیریتی نموده است، روشهایی با انعطاف پذیری بالا که بتواند با شرایط واقعی پروژه ها تطبیق داشته و به فرد یا ارگان تصمیم گیر در تصمیم گیری بهتر و حل مسائل کمک نماید.
-1-1 چالشهای پروژه های EPC
از جمله چالشهای بزرگ پروژه های EPC وابستگی شدید و پیچیده فعالیتهای داخلی به یکدیگر، وجود تداخل بین فازهای مختلف پروژه شامل طراحی، بازرگانی و نصب، وجود گروههای مختلف با اهداف و مهارتهای متفاوت در کنار یکدیگر (مانند کارفرما، مشاور، گروه طراحی، گروه بازرگانی، گروه نصب، تأمین کنندگان کالا، گروه مالی و بانکداری، استراتژی های حکومتی و ...) خاصیت توزیع شده و تکه تکه شدن فعالیتها، وجود عدم قطعیت ها و عدم توانایی در پیش بینی خروجی مطلوب، دینامیک سیستم و ... می باشد. بسیاری از بنگاههای اقتصادی بزرگ پروژه محور EPC برای مدیریت پروژه های خود از ماتریس های سازمانی بسیار پیچیده استفاده می کنند و همین پیچیدگی یکی از عوامل افزایش زمان و هزینه در این پروژه ها می باشد. تحقیقات زیادی درخصوص جوانب مختلف بهبود پروژه های EPC انجام شده است که هر یک بر بهبود جنبه خاصی از چالشهای پروژه تمرکز داشته است، در این تحقیق بر بهبود پروسه های کاری، اهمیت زمان و تصمیم گیری بهینه تحت عدم قطعیت و دینامیک در پروژه های EPC پرداخته خواهد شد.
چهاردهمین کنفرانس دانشجویی مهندسی برق ایران دانشگاه صنعتی کرمانشاه، 17 -15 شهریور 1390
-2 استفاده از مفهوم زنجیره تأمین و زنجیره بحرانی در پروژه های EPC
زنجیره تأمین سیستمی متشکل از سازمانها، افراد، فعالیتها، اطلاعات، دانش، منابع و تکنولوژیهایی می باشند که برای تولید یک محصول خاص در کنار یکدیگر قرار می گیرند.
مدیریت زنجیره های تأمین شامل کلیه فعالیتهای استراتژیکی میباشد که جهت بهبود کارایی زنجیره تأمین انجام می شود و دارای دو جزء اصلی است. جزء اول: مدیریت روابط بین اجزای زنجیره تأمین و جزء دوم: مدیریت سیستم گردش اطلاعات در زنجیره تأمین میباشد.
توسعه تئوری زنجیره تأمین در سالهای اخیر به خصوص در سازمانهای پروژه محور به علت عدم کارآمدی ساختارهای سلسله مراتبی و افزایش هزینه های مربوط به استفاده از روش اداری ایجاد شده است.
دو نوع عدم قطعیت در پروژه های EPC وجود دارد : (1) عدم قطعیت درخصوص زمان انجام فعالیتها (2) عدم قطعیت در منابع مورد نیاز در پروژه
هر فعالیتی قسمتی از زمان را به خود اختصاص می دهد که پیش بینی این زمان در ابتدای پروژه با توجه به تعاریف و چالشهای مطرح شده، همواره با عدم قطعیت همراه می باشد. از دست دادن زمان در پروژه های EPC می تواند هزینه های جبران ناپذیری را به پروژه تحمیل نماید. بنابراین در سازمان های بزرگ پروژه محورکه معمولاً ده ها پروژه به صورت همزمان در حال اجرا می باشد مدیریت زمان بسیار با اهمیت می باشد.
درخصوص منابع مورد نیاز در پروژه ها، در این تحقیق فرض بر آن است که
(1) سازمان EPC از یک بخش مرکزی تشکیل شده است که نظارت بر زمان، هزینه و کیفیت کار را برعهده دارد و کلیه فعالیتهای تخصصی پروژه از جمله طراحی، بازرگانی، نصب، تولید در گروههای مستقل از یکدیگر در حال انجام می باشد. بنابراین عدم قطعیت در منابع، مربوط به بخش مرکزی نمی شود بلکه مربوط به گروههای مستقل می باشد که هر کدام انجام بخشی از فعالیتها تخصصی پروژه را برعهده دارند. عدم قطعیت در منابع هر یک از گروههای مستقل به صورت عدم قطعیت زمانی در بخش مرکزی خود را نشان می دهد.
(2) در خصوص تأمین مالی پروژه، فرض بر این است که یک بانک مجازی در بخش مرکزی سازمان وجود دارد که وظیفه
تأمین مالی کلیه پروژه ها را برعهده دارد. لذا یکی از تصمیمات کلیدی که توسط بخش مرکزی سازمان اتخاذ می گردد، تصمیم گیری درخصوص زمان تخصیص منابع مالی می باشد.
بنابراین با توجه به فرضیات فوق، عدم قطعیت منابع مورد نیاز پروژه تبدیل به عدم قطعیتهای زمانی (زمان انجام فعالیتهای مربوط به روابط بین عوامل پروژه) میگردد.
-3 استفاده از مفهوم تئوری فازی و تئوری امکان در پروژه های EPC
در این قسمت با توجه به مطالب ارائه شده تا کنون استفاده از مفهوم تئوری فازی و تئوری امکان جهت برنامه ریزی و تصمیم گیری تحت عدم قطعیت در پروژه های EPC پیشنهاد می گردد. از آنجایی که تصمیم گیری در پروژه های EPC تحت شرایط دینامیک انجام میشود، تابع تعلقی که برای بیان عدم قطعیت پارامترهای فازی (زمان انجام فعالیت ها) استفاده میشود مشابه تابع تعلق S شکل پیشنهاد شده توسط وسنت میباشد [4] (با توجه به شرایط دینامیک پروژه های EPC تابع تعلق انعطاف پذیر استفاده میشود) با این تفاوت که در این تحقیق µ به عنوان درجه امکان قید مورد نظر، تعریف می شود و به صورت رابطه (1) تعیین میگردد.
a x x
0
x xa 0.001
(1) B
b a
xx x 1 (x)
Cex 1
b
x x
0.999
x xb 1
نمودار مربوط به تابع تعلق رابطه (1) به ازایα=13/81 و تغییر پارامتر فازی بین 0 تا 10 در شکل (1) نشان داده شده است . نقطه 0/5) و ( 5 به این معنی می باشد که هنگامی که α=13/81 می باشد امکان انجام فعالیت مورد نظر تا روز 5 ام، 0/5 یا به صورت معادل %50 می باشد. (در رابطه (1) در شرایطی که نقطه عطف منحنی در وسط بازه تغییرات پارامتر فازی قرار میگیرد α=13/81 میباشد (.[4]
چهاردهمین کنفرانس دانشجویی مهندسی برق ایران دانشگاه صنعتی کرمانشاه، 17 -15 شهریور 1390
1
0.9
0.8 values(Possibility)
0.7
X: 5 0.6
Y: 0.5004
0.5 Membership
0.4
0.3
0.2
0.1
10 9 8 7 6 5 4 3 2 1 00
Fuzzy variable(Time)
شکل :(1) تابع تعلق S شکل به ازای α=13.81
پس از مدل سازی مناسب روابط بین اعضای پروژه و تعیین پارامترهای فازی سیستم، تصمیم گیری مناسب در خصوص زمان انجام هر یک از فعالیت ها در هر لحظه با توجه به نحوه پیشرفت زنجیره های تأمین، عدم قطعیت های موجود، اطلاعات دینامیک و زبانی افراد کارشناس و استراتژی فرد تصمیم گیر انجام میشود.
-4تصمیم گیری تحت عدم قطعیت و دینامیک
مدل جدیدی که در این قسمت برای تصمیم گیری تحت عدم قطعیت پیشنهاد می شود مدل Dynamic Fuzzy (DFLP) Linear Programming میباشد که به صورت
تصمیم گیری و استراتژی نهایی تاثیرگذار باشد. در واقع αi عددی مثبت و حقیقی میباشد که با توجه به شرایط محیط و تجارب فرد کارشناس تعیین می گردد و این پارامتر، تصمیم گیری فازی را انعطاف پذیر و دینامیک می نماید .[2]
(3) 0.001 Bi Bi 0.999 (1 Ci )
Ci e 1
با بکار بردن معادلات (3) به ازای مقادیر Ci , Bi ,αi و µi مسئله برنامه ریزی خطی فازی دینامیک فرموله میشود و همه ضرایب آن پارامتریزه خواهند شد.
بهترین مقدار برای تابع هدف به ازای مقادیر مشابه i بدست می آید[.5] مانند روش خطی سازی پیشنهاد شده توسط وسنت به منظور پیشگری از حل مسئله برنامه ریزی غیر خطی، مقادیر µi در بازه های کوچک و مشخص گسسته میگردد و پاسخ مسئله برنامه ریزی خطی به ازای آن مقادیر بدست می آید . این پاسخ در واقع رفتار تابع هدف مسئله را به ازای مقادیر مختلف µi نشان میدهد.[6]
از طرف دیگر آبراهام و لازارویک در سال 2003 روش Max-Min را برای بدست آوردن پاسخ بهینه در مسائل برنامه ریزی خطی با منابع فازی بکار بردند. در روش مذکور دو نوع تابع تعلق خطی تعریف می شود یکی برای µi ها (درجه امکان قید) و دیگری برای µ0 (درجه رضایت تابع هدف) و پاسخ نهایی برای متغیرهای تصمیم گیری با هدف
زیر فرموله میشود:
(2)