بخشی از مقاله

مصرفکنندة اخلاقی کسی است که در انتخاب و مصرف - خرید - کالا ملاحظات اخلاقی را در نظر میگیرد. از مهمترین ملاحظات که او باید در نظر بگیرد، ویژگیهاي تولیدکننده است. براي مثال، براي مصرفکنندة اخلاقی مهم است که آیا تولیدکننده با کارکنان خود عادلانه رفتار میکند یا نه؛ او کالاي تولیدکنندهاي را که برخورد عادلانه دارد، در شرایط برابر یا نزدیک، بر کالاهاي بدیل ترجیح میدهد. حال، آیا ویژگی »داخلی« یا »خارجی« بودن تولیدکننده نیز میتواند در تصمیمگیري و انتخابِ اخلاقی تأثیر بگذارد؟ به بیان دیگر، آیا این ویژگی، همانند رفتار عادلانه با کارکنان، از ویژگیهاي اخلاقاً مربوط است؟ به نظر میرسد پاسخِ این سوال مثبت است و میتوان به سود آن استدلال کرد. براي پاسخ به این سوال، مقاله در سه بخش پی گرفته می شود. در بخش نخست، تفکیک پیشنهادي نگارنده براي تقسیم کالا به ساده و پیچیده طرح میشود. سپس موقعیت مورد بحث را روشن میگردد. در انتها دو استدلال در دفاع از مدعاي مقاله عرضه میشود: استدلال از راه دیگرخواهی و استدلال از راه عقلانیت. بنا بر استدلال از راه دیگرخواهی، اگر معتقدیم دیگران بر ما حقی دارند یا ما نسبت به دیگران وظیفهاي داریم، از لوازمش این است که کالاي سادة داخلی را بر بدیل خارجی ترجیح دهیم، زیرا این کار به بهبود زندگی دیگران - هموطنان ما - کمک شایانی میکند. و بنا بر استدلال از راه عقلانیت، لازمه پایبندي به عقلانیت هدف-وسیله این است که براي رسیدن به کالاهاي عمومی - هدف - باید کالاي سادة داخلی را بر بدیل خارجی ترجیح دهیم - وسیله - .

کلیدواژه: مصرف اخلاقی، اخلاق مصرف، کالا – تقسیمات، کالاي ساده/پیچیده، کالاي داخلی، اخلاق کاربردي، حمایت از تولید ملی

درآمد

آیا مصرفکننده میتواند اخلاقی یا غیراخلاقی باشد؟ اساساً آیا مصرف و خرید اخلاقیاتی دارد؟ پاسخ مثبت است. انتخاب - ترجیح یک چیز بر چیز دیگر - امري اختیاري است، و هر انتخاب مبتنی بر اصولی است و پیامدهایی دارد. با این حساب، میتواند از حوزهاي به نام اخلاق مصرف سخن گفت: حوزهاي که در آن از مسائل و چالشهاي اخلاقی در مصرف بحث میشود. به بیان دیگر، انسانی که میکوشد اخلاقی زندگی کند و در تصمیمگیريهاي خود ملاحظات اخلاقی را وارد کند، در زمینههاي مختلف با مسائلی روبرو است، از جمله در مصرف کالا - خرید - . چنین فردي با چنین سؤالاتی روبرو است: آیا خرید هر نوع کالایی اخلاقاً مجاز است؟ آیا خرید از هر تولیدکننده اي مجاز است؟ آیا کالاي تولیدکنندههاي مختلف از حیث اخلاقی برابرند؟ آیا میتوان از این نظر دفاع کرد که تولیدکنندة کالا امري اخلاقاً مربوط است؟

در اینجا بیشتر به پرسش آخر نظر داریم. پاسخ مثبت به این سوال رایج و پذیرفته شده است. در دهه هاي اخیر حساسیت مصرفکنندگان به این امر بیشتر شده است و بنابراین با دقت بیشتري دربارة تولیدکنندگان تحقیق میکنند. - Bowie and Schneider, 2011: 17 - شهود ما نیز این نکته را تأیید میکند: اگر کمپانی الف و کمپانی ب هر دو یک نوع کالا را تولید کنند، و ما بدانیم که کمپانی الف درآمدهاي خود را صرف فعالیتهاي نژادپرستانه میکند و کمپانی ب درآمدهاي خود را صرف فعالیت هاي محیطزیستی میکند، طبیعی است که خرید کالاي کمپانی الف را غیراخلاقی می دانیم. شاید اگر کالاي کمپانی الف از کالاي غیرضروري بود، حتی اگر بدیلی نداشت، خرید آن را غیراخلاقی میدانستیم. بنابراین، در این بحثی نیست که باید به تولیدکنندة کالا توجه کرد. اما سوال این است که چه ویژگیهایی از تولیدکننده را باید در نظر گرفت؟

در این مقاله صرفاً به ویژگی »داخلی« و »خارجی« بودنِ تولیدکننده میپردازم. به اجمال، مدعاي مقاله این است که در مورد کالاهاي ساده - مبتنی بر تفکیک پیشنهادي نگارنده براي تقسیم کالا به ساده و پیچیده - ، در شرایط برابر یا نزدیک، کالاي داخلی نسبت به کالاي خارجی ترجیح اخلاقی دارد. تأکید بر »ترجیح اخلاقی« به معناي آن است که در این شرایط انتخاب مبتنی بر »سلیقه« نیست، و به بیان دیگر این انتخاب »اخلاقاً خنثی« نیست. براي بحث از این مطلب، مقاله در سه بخش سامان یافته است: ابتدا تفکیک کالاي ساده/پیچیده را طرح میکنم و سپس وضعیت مورد بحث را تصویر میکنم و شرایط مد نظر را روشن میسازم. در مرحله بعد دو استدلال به سود مدعاي مقاله پیش مینهم و اشکالات محتمل هر یک را بررسی می کنم.

– 1 تفکیک کالاي ساده/پیچیده

– 1 – 1 کالا و تقسیمات آن

تعبیر »کالا« از تعابیر بسیار پرکاربرد در اقتصاد، و شاید بنیاديترین مفهوم، است. میتوان گفت کالا »هر چیزي است که افراد از آن رضایت یا خشنودي مییابند« و کالاي اقتصادي »کالاهایی که محدودند، و در صورتی که به رایگان عرضه شوند مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر است.Miller, - « - 2012: 28 در اینجا مراد از کالا همان کالاي اقتصادي است - زیرا، اساساً کسی خریدارِ کالاي غیر- اقتصادي و به تعبیرِ دیگر غیر-کمیاب - مثلاً هوا - نیست - . اگرچه تعبیر »کالا و خدمات« رایج است، عمدتاً »کالا« اعم از خدمات است.تعبیر کالا به معناي عام شاملِ »خدمات« نیز میشود و خدمات همان »کالاي غیرمادي2« یا »کالاي غیرملموس« است.

کالاها را با توجه به معیارهاي گوناگون در دستهبنديهاي مختلفی میگنجانند. نخستینِ آنها همین تقسیمِ کالا به کالاي ملموس و کالاي غیرملموس - خدمات - است. در تقسیمی گفته میشود کالا یا ضروري است یا تجملی - لوکس - . نمونه دیگر، تقسیمِ کالا به کالاي عادي و کالاي پست است. کالاي عادي کالایی است که با افزایش درآمد مقدار بیشتري از آن تقاضا می شود، در حالی که با افزایش درآمد تقاضايِ کالاي پست کاهش مییابد. براي مثال، پرتقال را در نظر بگیرید. پرتقالِ کیلویی 1000 تومان در مقابل پرتقال کیلویی 2500 تومانی براي کسی که درآمد زیادي دارد، کالاي پست محسوب می شود؛ در حالی همین پرتقال براي مصرفکنندهاي دیگر کالایی عادي است. - مثال و نکات قبلی دربارة تقسیمبندي کالاها از: دادگر و رحمانی، - 60-58 :1380 این مثال از آنرو نقل شد تا توجه شود که تقسیمبندي کالاها قاطع و مطلق نیست.

– 2 – 1 ویژگیهاي کالاي ساده و کالاي پیچیده

به نظر میرسد میتوانیم تقسیمی دیگر نیز براي کالا طرح کنیم: کالاي ساده و کالاي پیچیده.3 به بیان کوتاه، کالاي ساده آن است که از حیث کارکرد کارِ مشخص و روشنی را انجام میدهد، و بدیلهاي مختلف تفاوت اساسی و مهمی با یکدیگر ندارند. در مقابل، در کالاهاي پیچیده، بدیلهاي مختلف کارکردهاي گوناگونی دارند که در بعضی موارد این تفاوتها بسیار اساسی و مهم است. بگذارید مصادیق این دو دسته را مقایسه کنیم. سینی، چنگال، جوراب، پارچه، و مداد از مصادیق کالاي ساده هستند. در مجموع، سینیهاي مختلف از حیث کارکرد با یکدیگر تفاوت مهم و اساسی ندارند، یا چنین نیست که چنگالی کارآییهاي بیشتري از چنگال دیگر داشته باشد. این کالاها را مقایسه کنید با ماشین، موبایل، کامپیوتر، دوربین عکاسی و فیلمبرداري، و تلویزیون، که همگی مصادیقی از کالاي پیچیدهاند. قابل انکار نیست که بدیلهاي مختلف موبایل کارآییها و کارکردهاي متفاوتی دارند که در مواردي اساسی و مهم است. دو دوربین عکاسی داراي کیفیت عکس متفاوت، توانایی زومِ مختلف، و مصرف باتري گوناگون اند. همچنین، انسانهاي زیادي به سبب امنیت پایین خودرو جان خود را از دست دادهاند، در صورتی که خودروي دیگر امنیت بالاتري دارد؛ یعنی، تفاوت بینِ دو ماشین میتواند اساسی و مهم باشد.

جا دارد به این نکته نیز اشاره شود که تعبیر »ساده« و »پیچیده« به نحوي سادگی و پیچیدگی از حیث »تکنولوژیک« را به ذهن می آورد. اگرچه این تفکیک در وهله اول ناظر به میزان پیچیدگی از حیث فناوري نیست، توجه به سادگی و پیچدگی از حیث تکنولوژیک به استدلال مقاله کمک میکند. کالایی که از حیث تکنولوژیک ساده است، در دسترس بیشتر کشورها قرار دارد، یعنی براي تولید آن نیاز به فناوريهاي خاص و کمیاب نیست. براي مثال، تقریباً هر کشوري میتواند به نحوي پارچه تولید کند، اما فقط برخی ٣ این تقسیمبندی را از جایی نگرفتهام؛ از اینرو، احتمالاً توضیح و تحلیل آن پختگی لازم را ندارد، و نامِ هر دسته به اندازة کافی بیانکنندة چیستی آن نیست. با این حال، برای فهم این تقسیمبندی خوب است که - ١ - در کنار توضیح، به مصادیق توجه شود؛ و - ٢ - توضیحات گفتهشده در کنارِ استدلالهای بخشهای بعدی مقاله در نظر گرفته شوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید