بخشی از مقاله
چکیده
نگاه وحدت در کثرت، از مفاهیم بزرگ قرآنی است که روشنگر اندیشهها و هدایتگر انسان به سمت علم و نور میباشد. سالهاست که کتابهای پزشکی، دانشجویان این رشته را به سمت کثرت در تشخیص ودرمان بیماریها هدایت کرده است. اما هم اکنون شاهد افزایش روزافزون انواع بیماریها و بروز انواع جدید هستیم که علم پزشکی در تشخیص علت و درمان آنها قاصر است. نگاه جزءنگر و کثرتگرا در این موضوع باعث شده است که نه تنها علت اصلی و مشترک بروز انواع بیماریها، از دید پزشکان و محققین مخفی بماند بلکه به همین دلیل درمان ریشهای انجامنشده و اغلب با درمانهای سطحی و تسکینی روبرو هستیم. محقق معتقد است که همه بیماریها منشا مشترک دارند و آن ایجاد یک پاتولوژی به نام - کاهش نیروی حیاتی سلول و تورم - در اثر انواع استرسورها - شلشدگی و تورم سلولی - میباشد.
در واقع انواع بیماریهایی که ما با آن روبرو هستیم، طیف وسیعی از ایجاد یک عامل به نام التهاب در اثر آسیب سلولی ناشی از انواع استرسورها، در منشور بدن انسان است و نامهای مختلف بیماریها، صرفاً اختلاف رنگهای خروجی از منشور را نمایان میسازند. مطالعهها و تجربههای چندین ساله محقق بر روی تعداد زیادی از بیماران و با دیدگاه کلنگر و وحدتگرا - دیدگاه قرآن - باعث شده است که نه تنها علت ایجاد و افزایش روز افزون بسیاری از بیماریها از جمله : میگرن، آلوپشیا آره آتا، انواع سرطان، بیماریهای اتوایمیون و ... خود را نشان دهد، بلکه راه منطقی و ریشهای برای پیشگیری و درمان نیر مشخص گردد.
اهداف: مقایسه دیدگاه توحیدی در تشخیص علت بیماریها با دیدگاه کثرتگرا - طب رایج -
روشها: بررسی بیش از 60 هزار نفر بیمار در سراسر کشور از نظر ارتباط بیماریها با یکدیگر
✓ ارتباط علایم در هر بیمار شباهت علایم بیماری در بیماریهای مختلف
✓ بررسی بیماریها از دیدگاه طب مکمل ✓ بررسی آیات و روایات اسلامی درباره سلامت
مقدمه
دانش سلامت، مهمترین و اصلیترین دانشی است که انسان باید به دنبال شناخت آن و ارتقاء خود وجامعه به سمت این مقصد باشد. بزرگترین هدیه الهی برای انسان که از طریق پیامبران به عنوان مسیر هدایت یا تحت عنوان - دین - ، ارائه شده است خود را دارای دو مشخصه اصلی میداند:
.1 انا مدینه العلم - پیامبر اکرم ص - ْآَنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ.2 وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ
قرآن به عنوان جامعترین و کاملترین کتاب دینی ا ست که دو مشخصه بارز و دو پرچم بزرگ برای معرفی خوددارد: اول اینکه این دین و این کتاب افراد را به شهر علم و نور رهنمون میسازد و دوم اینکه این مسیر یک مسیر سلامت وشفا هست. اما آنچه ما در دانشکدههای پزشکی مسلمانان مییابیم عجیب است و آن اینکه اصلا ردپایی از این کتاب بزرگ در این مراکز که به عنوان پرچمدار سلامت اجتماعی هستند وجود ندارد و مرجع علمی که در این دانشگاهها تدریس میشود هاریسون و سیسیل و ... - کتب پزشکی غربی - میباشد. حال سوال اینجاست که آیا قرآن کارایی لازم برای ارائه راه سلامت را نداشته است که مسلمانان به سمت این کتابها رفتهاند؟
آیا این کتابها همان مسیری را برای سلامت نشان میدهند که قران نشان میدهد؟ آیا این کتابها پس از قرنها رفتن به مسیری که ادعای مسیر سلامت را دارند، به قله سلامت و علم سلامت رسیدهاند؟ واینکه چرا پس از چندین قرن مطالعات فراوان که دانشمندان و پژوهشگران غربی در آن کتاب انجام دادهاند، هماکنون شاهد بروز روز افزون بسیاری از بیماریها و نیز عدم توانایی تشخیص این کتابها از علت و درمان آنهاست؟ مشکل اصلی کجاست؟ آیا هر دو مکتب،یک مسیر و یک روش واحد را ارائه میدهند؟ دلیل این همه بیماریهای نوظهور و عدم توانایی تشخیص و درمان از سوی علم پزشکی روز بهخاطر چیست؟ آنچه مسلم است این است که ابتدا باید روش علمی دو بینشی را که کتاب قران و کتابهای - هاریسون وسیسیل - بهعنوان دو مدعی دانش و سلامت دارند را از نظر علمی بررسی نمود تا اختلافها کاملا روشن شود.
-1 روش دانش پژوهشی قرآن:
قرآن کتابی است که دانشجویان خود را به دیدگاه کلنگر و وحدتگرا دعوت مینماید و برای اینکه آنان را به شهر دانش رهبری نماید، از هرگونه تفرقه و کثرت گرایی پرهیز داده و به وحدت و نگرش توحیدی میخواند از طرفی تفکر و تعقل و تلاش گسترده دانشجو را از مهمترین ابزار رسیدن به شهر دانش میداند کما اینکه این موضوع را در سوره مباکه فلق به زیبایی بیان مینماید. رفتن به سمت کثرت و جزنگری، افتادن در یک تاریکی است که برای روشن شدن این تاریکی میتوان به مثالی که مولوی در مورد تشخیص فیل برای افراد جزنگر آورده است توجه کرد. در مثال فیل - مولوی - افرادی که فیل ندیده بودند، برای شناسایی آن وارد یک اتاق تاریک شدند که چشم انسان نمیتوانست، کل اجزای فیل را ببینید و بنابراین با دست، به شناسایی قسمتی از اندام فیل موفق میشدند و چون از ارتباط سایر قسمتها و دیدن کل فیل عاجز بودند تشخیصهایی میدادند که همگی اشتباه بود.
این تاریکی ذهنی که برای پژوهشگران جزنگر در تشخیص فیل اتفاق افتاده بود به دلیل محدود شدن نگاه آنان به یک قسمت از اندامهای فیل بود. هر پژوهشگری در موضوع فیل به قسمتی از آن توجه میکرد و توهمی از یک تشخیص نادرست در ذهنش شکل میگرفت. هاریسون و سیسیل و ... که مدعی راه سلامت و دانش در جهان هستند به چه راهی رفتهاند؟ در بررسی علمی شیوه نگرش این کتابها و طریقی که برای پژوهش در یافتن علت بیماریها ارائه میدهند، یک شیوه جزءنگر و کثرتگرا هست.
این کتابها اولاً پزشکان را به سمت تخصصهای مختلف و جزنگری در تشخیص سوق داده است، بهطوری-که هر پژوهشگر یا پزشک، بیشتر به قسمتی از بیماری که مربوط به رشته تخصصی اوست دقت میکند و از ارتباط سایر علایم و ارتباط آن با بیماریهای موردنظر او در غفلت قرار میگیرد. بهطور مثال پزشک متخصص مغز و اعصاب برای تشخیص و درمان سردرد میگرنی، به منطقه سر توجه میکند و از راه ارتباط سایر علایم مانند دردهای معده، کولیت، فشار خون و ... با ایجاد سردرد، غفلت میکند، درحالیکه علت میگرن با دردهای معده و زانو درد همگی یک علت واحد دارند. برای روشنتر شدن موضوع به این اسلاید توجه مینماییم.
اثر استرسبر بدن
یک استرس قوی وقتی فرد را درگیر میکند میتواند در نقاط مختلف بدن علایم مختلف را ایجاد کند که به تشریح آن خواهیم پرداخت: هنگامیکه یک استرسور قوی در فرد نفوذ میکند، متناسب با قدرت استرسور و قدرت سیستم ایمنی آن فرد، به همان نسبت ایجاد یک پاتولوژی وسیع در سراسر بدن خواهد کرد. این پاتولوژی به دلیل کاهش نیروی حیاتی فرد است که در تمام سلولهای بدن رخ میدهد و پروسه التهاب را شکل میدهد، در پروسه التهاب، بافتهای مختلف بدن در مناطق مختلف متورم میشود و هیپوکسی و هایپرترمی سبب پیشبرد این پروسه به سمت دژنراسیون سلولی خواهد بود. این تورم و التهاب تمام بافتهاو سلولهای بدن را همانند طوفانی فرا میگیرد و در هر ناحیه، علامتی مختص همان ناحیه بروز میکند.