بخشی از مقاله

چکیده:

پراگماتیسم یا عملگرایی شیوه ای است که برای حل مسائل می توان از آن استفاده کرد. این پدیده اولین بار توسط فیلسوف آمریکایی بنام پیرس مطرح شد و به وسیله ویلیام جیمز دیویی بسط داده شد. به عقیده اینان ایده ها را بر پایه پیامدهای آنها در عمل مورد ق ضاوت قرار دارد. ارز شها در چهارچوبی از م سائل اخلاقی و زیبایی شناختی و امور دیگری ادراک می شود که در وجوه یگانه موقعیت های ویژه تبلور می یابند. در واقع پراگماتیسم تلاش داد تا حقیقت یک چیز در ارتباط با سودمندی آن چیز در عمل را توجیه کند.

ریشه ی فلسفی پراگماتسیم در افکار و عقاید فیلسوفان قدیم قرار داد. مهمترین اصل اساسی که در باره هستی شناسی مطرح شده ا ست ا صل تغییر ا ست . بر پایه این ا صل همه چیز در جهان در حال تغییر و تحول ا ست و هیچ چیز ثابت و پایدار و ابدی در جهان وجود ندارد. در این فلسفه انسان موجودیست متغیر که در تعامل دائم با جهان است و هم از جهان تأثیر می گیرد و هم بر جهان تأثیر می گذارد و نتایج این تعامل یا تأثیر کسب معرفت است و اساس این جهان شناسی را تجربه تشکیل می دهد.

فلسفه ی پراگماتیسم دیویی را عملگرایی و یا اصالت دادن به عمل در زبان فارسی ترجمه کرده اند اما در یک نگاه اجمالی ویلیام جیمز منشأ حقیقت را در سودمند بودن یک امور و قضیه می دانست. حقیقت به چیزی گفته می شود که سودمند و عملی باشد. چیزی که سودمند نیست نمی تواند حقیقت داشته باشد. به همین منظور جانبداران این مسلک را امروز ه عملگراها می نامند. در زبان روزمره به چیزی یا ک سی که برای منافع قابل د ستر سی کو شش می کند پراگماتی سم می گویند. هدف از این تحقیق آن بود تا با آ شنایی با این فلسفه روش ها و ابزارهای اجرای عملی این فلسفه بررسی شود.

مقدمه:

عملگرایی در زمانی پدید آمد که علم و صنعت طرح جامعه تکنولوژیک نوینی را در می انداخت که خطوط آن صورت م شخص خود را نیافته و هنوز سیال و انعطاف پذیر بود.با پایان گرفتن قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، بینش علمی به عنوان نیرویی مثبت برای ساختن زندگانی بهتری بر کره زمین مورد تکریم قرار گفت. میراث زندگانی پی شتازان قدیمی در سرزمین های و سیع غرب آمریکا و ظهور افق نوین فناوری علمی کارآمد زمینه را برای فلسفه گرایی فراهم ساخت - جرالد ال. گولک، ترجمه دکتر محمد جواب پاک سرشت، - 138 شاید هیچ سیستم فکری یا فلسفی در قرن بیستم به اندازه عملگرایی مطرح نشده و غوغایی به پا نکرده است که هنوز هم مطرح است و درباره اش گفتگو می شود. 

پراگماتیسم یا سیستم فکری »اصالت عمل« یا »عمل گرایی« که تجربه گرایی و ابزار گرایی و وسیله گرایی نیز نامیده می شود عمداًت در مخالفت با اصول ایده آلیسم به وجود آمد و گسترش یافت و تقریباً کیفیت و نظام آموزش و پرورش جهان را تحت تأثیر قرار داد که هنوز هم این تأثیر عمیق ادامه دارد. عملگرایی عبارت است از نوعی گرایش روش و یا فلسفه ای که نتایج عملی و افکار و معتقدات آدمی را معیار اساسی تعیین ارزش و حقیقت آنها می داند .

حقانیت دادن به آموزش و پرورش بر اساس ظرفیتش برای افزایش درآمد به ارائه دیدگاهی محدود از هدف منجر می گردد. چنین درگی از آموزش و پرورش جدا از هدف آموزش و پرورش و زندگی ، بدون شک هدف آموزش و پرورش جدا از هدف زندگی نیست - شعاری نژاد،. - 1383 شیلر1937-1864 در مقاله پراگماتیسم نوشت من خود حیران شدم که پی بردم مدتها بی آنکه خود بدانم پراگماتیسم بوده ام و طرفداری من از موضوعی کاملاً مشابه در 1892 فقط نام پراگماتیسم را کم داشته است .

فلورا نوا در تعریفی از پراگماتی سم می گوید: پراگماتی سم یعنی احتراز از لفاظی و تعیین ارزش هر ا صل فل سفی از روی تأثیر و ارزش عملی که در زندگی افراد ممکن است دارا باشد - مدرسه و شاگرد،. - 1333 در جریان کسب معرفت مهم بکار افتادن نیروی تفکر است. حفظ معلومات و مهارتها فاقد ارزش تربیتی می باشد. بنابراین محیط کلاس باید نیروی تفکر شاگردان را تحریک کند و از این راه در کسب معرفت به آنها کمک نماید. علاوه بر این محیط کلاسی باید روح دموکراسی را پرورش دهد و عملاً شاگردان را متوجه ارزش فرد و قدرت عقلانی او بنماید.

تاریخچه و شرح ایده پراگماتیسم:

پراگماتیسم فلسفه ای است که اول بار در آمریکا پدید آمد. این فلسفه در اواخر قرن نوزدهم، متفکرانی نظیر ویلیام جیمز و جان دیویی به ظهور رسید. به نظر این متفکران پراگماتیسم انقلابی است علیه ایده آلیسم و کاوش های عقلی محض که هیچ فایده ای برای انسان ندارد. در حالی که این فلسفه روشی است در حل مسائل عقلی که می تواند در مسیر ترقی انسان بسیار سودمند باشد.

مفهوم پراگماتیسم :

واژه ی پراگماتیسم مشتق از لفظ یونان - Pragma - به معنی عمل است. این واژه اولین بار توسط چارلز ساندرزپیرس منطق دان آمریکایی به کار برده شد.. واژه ی پراگماتیسم به معنی عمل گرایی است. این مکتب با عناوینی همچون ابزارگرایی- تجربه گرایی-فلسفه آزمایشی- فلسفه اصالت عقل، مصلحت گرایی عملی و واژه هایی نظیر اینها بکار می رود.

مبانی فلسفی پراگماتیسم:

ریشه فلسفی پراگماتیسم در عقاید فلیسوفان قدیم قرار دارد. مهمترین اصل اساسی در فلسفه پراگماتیسم که درباره هستی شناسی مطرح شده ا ست ا صل تغییر ا ست بر پایه این ا صل هر چیز در جهان در حال تغییر و تحول ا ست و هیچ چیز ثابت و پایدار در جهان وجود ندارد. هر آنچه در تغییر است. ریشه ی این اصل در اندیشه های هراکلیتوس فیلسوف یونانی است که معتقد است همه چیز در جهان در حال تغییر است و تغییر یک واقعیت نهایی و غایی است. در فلسفه پراگماتیسم انسان موجودیست متغیر که در تعامل دائم با جهان است. به عبارتی دیگر انسان همواره از جهان تأثیر می پذیرد و بر جهان تأثیر می گذارد. نتیجه این تعامل یا تأثیر کسب معرفت است.

جهان شناسی مکتب پراگماتیسم:

اساس جهان شنا سی در این مکتب، تجربه در مفهوم و سیع ا ست. به معنای تأثیر متقابل فرد با محیط از نظر پراگماتی سمها ا شیاء و پدیده ها در عالم خارج وجود دارند. اما این اشیاء و پدیده ها هنگامی برای ما واقعیت پیدا می کند و مورد ادراک قرار می گیرند که بخشی از تجربه ما را تشکیل می دهند و آنچه اهمیت دارد جریان تجربه است.

ارزشهای و اخلاق در مکتب پراگماتیسم:

پیروان این مکتب معتقدند هیچ اصل اخلاقی مطلقی وجود ندارد. ارزشها ثابت نیستند به این معنا که هیچ اصل خاصی بدون توجه به اوضاع و احوال محیطی نباید برای همه جهان الزام آور باشد. چیزی ذاتأ خوب یا بد نیست و خوبی و بدی وابسته به موقعیت است. هر عملی را که موجب موفقیت با شد، خوب و با ارزش می شمارند. هر چه که اعتقاد به آن برای زندگی معنوی و اخلاقی ان سان سودمند باشد اخلاقاً خوب است. به طور طبیعی اخلاق ملاک ثابت، مطلق و تغییر ناپذیری ندارد. به طور خلاصه عمل گرایان معتقدند معیار ارزش ها مطلوبیت یا سودمندی آنها در زندگی واقعی ماست. هر چیزی که در زندگی عملی یا واقعی نتایج مفید یا سودمند یا رضایت بخشی در برداشته باشد آن چیز با ارزش است.

معرفت شناسی پراگماتیسم ها:

از نظر پراگماتیسم ها عمل گرایان ذهن انسان فعال است. جستجوگر از طرفی ذهن با جهانی جدای از خود مواجه نیست بلکه بخشی از جهان شناخته شده بو سیله ذهنی که با آن آ شنا ست شکل می گیرد. بعبارتی دیگر معرفت ما حا صل از داد و ستد میان ان سان و محیط اوست. از نظر عملگرایان تجربه به مفهوم وسیع آن در معرفت شناسی انسان مؤثر است.  به عبارت دیگر همانگونه که تجربه اساس جهان شناسی انسان را تشکیل می دهد پایه معرفت انسان نیز هست. از نظر فیلسوفان عملگرا فکری حقیقی است که نتایج عملی در برداشته باشد. چنانکه جان دیویی معتقد ا ست که هوش بر اثر سهیم شدن مردم در تجارب یکدگیر در رویارویی با م سائل م شترک با مایه اجتماعی شکل می گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید