بخشی از مقاله
مقدمه و بیان مسئله
موسیقی دستگاهی ایرانی هنري ملی است که ریشه در فرهنگ ها و آداب و رسوم اقوام متنوع ایرانی داشته و تبلور ناب ترین اندیشه ها دیدگاه هاي ایرانیان از محیط پیرامون است. چنین ذخیره غنی ملی، با الهام بخشی از طبیعت متنوع ایران، دمندة نبوغ و نوآوري در تاریخ سرزمین فرهنگها و تمدن هاي باستانی است که در جهان نوگراي امروز الگوي نظم و هماهنگی در سامانههاي آموزشی، پژوهشی و تعلیم تربیت است.
دستگاه هاي موسیقی ایرانی عبارتنداز: مجموعهاي از چندین دستگاه که هر یک حس و شور طبیعی و الهی خاصی را به شنونده انتقال میدهد. وجوب تعلیم و تربیت اصیل موسیقی دستگاهی ایرانی در سامانههاي آموزشی و پژوهشی پایه و عالی، فلسفهاي ملی و عملگرا محسوب میشود. این فرضیه مقدم بر آموزش پربازده دانش مبتنی بر هنر و رشد و توسعه اقتصادي مقاومتی و مبتنی بر دانش - دانشبنیان - است.
اهداف پژوهش:
اهداف این پژوهش شامل تبیین فلسفه دانشبنیان تعلیم و پرورش موسیقی اصیل ایرانی و طراحی برنامهها و سیاستهاي علمی و هنري در سطوح ملی و بین المللی به منظور گسترش آموزش، پژوهش، و تعلیم بهینه موسیقی دستگاهی ایرانی می باشد. هدف خاص پژوهش، توسعه نگرشی تربیتی است که فلسفه، کارایی و تداوم تعلیم و پرورش ملی و فراملی موسیقی اصیل ایرانی را به رشد و شکوفایی پایدار دانشی هنربنیاد و اقتصادي دانشبنیان در شرایط خاص امروز ایران و جهان مرتبط میسازد.
روششناسی پژوهش:
در این پژوهش، اطلاعات موجود و نمایهشده در ISI، Scopus، و PubMed، وCAB International به شیوههاي دترمینیستیک تجربی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. راهکارها و سیاست هاي عمل گرا در گسترش تعلیم و تربیت موسیقی دستگاهی ایرانی با تمرکز بر پیشرفت هاي علمی و اقتصادي کشور توسعه یافت. پیشنهادات بر پایه خطمشیهاي ملی و بینالمللی و با تکنیکهاي کتابخانه اي مدلسازي منطقی-تجربی مورد قیاس و استقرا قرار گرفت.
یافته ها و بحث:
موسیقی دستگاهی ایرانی نظمی است که که محصول و مرهون طبیعت و زایاي طبیعیترین و کاربردي ترینتفکّرات علمی و عملی میباشد. نظام دستگاهی موسیقی ایرانی شبیه به سیستماتلیون یونانی - یعنی سامانهي کامل - است. موسیقی سنتی یونانی متشکل از دستگاههاي دورین، فریژین، لیدین و متعلقاتی همانند هیپودورین و هیپوفریژین است.
دستگاه موسیقی به لحاظ قالب، قطعهاي تعریفشده است که مانند سونات و سمفونی داراي قواعد و زیربخشهاي متنوعی بوده و با ساز و آواز اجرا میشود. در موسیقی غربی، معمولآ قطعات نواخته شده با ساز یا ارکستر اجرا می شود که از این لحاظ متفاوت با موسیقی آوازي ایرانی است. در دستگاه موسیقی ایرانی، آواز قسمت هسته اي و متمرکز موسیقی است و بخش هاي پیشین آواز شامل پیشدرآمد و چهارمضراب و بخش هاي پسین آواز شامل تصنیف و رنگ است. شور، همایون، سه گاه، چهارگاه، راستپنجگاه، ماهور و نواي موسیقی دستگاهی ایرانی با ردیفها شئونات زندگی ایرانیان و تعامل ایشان با محیط درآمیخته است؛ لذا یکی از دلایل عمده موفقیت در راهبري اندیشه هاي همگرا و هماهنگ در نظامهاي علمی و هنري جهان میباشد . استقبال پرتأمل سایر ملل از اندیشهورزي و آرامبخشی روانی این موسیقی، حاکی از بنیاد جهانشمول آن در یکپارچهسازي فرهنگهاي بینالمللی و توسعه زبان ارتباطی واحدي میان ملت هاست.
نتایج پژوهش ها نشان می دهد که موسیقی با تعدیلات ضربان قلب، نبض و فشار خون و افزایش هماهنگی ضربان قلب انسان با اصوات موسیقایی، وضعیت سلامت عمومی بدن را بهبود می بخشد. براي مثال یک موسیقی آرام که در موسیقی اصیل ایرانی به وفور یافت می شود، منجر به تعدیل و کاهش ضربان قلب و موجب کاهش تنش و فشار بر سیستم اعصاب مرکزي و قلب و عروق می شود. دستگاه هاي موسیقی قادر به تنظیم دستگاههاي مختلف بدن و فیزیولوژي سلولی بوده که با کاهش خستگی عضلات بهویژه عضله قلب و انبساط ریهها همراه است.
همچنین موسیقی قادر است فشار خون را تغییر دهد. برخلاف اصوات ناموزون دنیاي تنش زاي مدرن امروز، بر اساس نتایج آزمایشات، پیشبینی می شود فشار خون دیاستولیک و سیستولیک در حین اجرا و سمع موسیقی به تدریج کاهش یافته و از مرز خطر خارج میشود. ترشح آندرفین در پاسخ به احساس و ادراك موسیقایی همراه با شعر و آواز - چنانچه در موسیقی اصیل ایرانی متبلور است - ، موجب کاهش شدت واکنشهاي نامطلوب و دردزا در بدن میگردد.
همچنین، افزایش ترشح آندرفین با افزایش سلولهاي T و لینفوسیتها و در نتیجه تقویت سیستم ایمنی بدن همراه است؛ بنابراین ، مقاوت به بیماري ها و عوارض روحی-روانی و متابولیکی کاهش خواهد یافت. ریتم هاي موزون دستگاه هاي موسیقی اصیل ایرانی قادر است ریتم هاي دستگاه تنفسی را به طور هماهنگ به سمت آرامش و کنترل واکنش هاي بیوشیمیایی و احساسی رهنمون سازد.
این مکانیسم ها در کل موجب بهبود عمل کرد هضم، جذب، انتقال، توزیع و سوخت و ساز متابولیت ها مغذيها در سلولهاي مختلف بدن می گردد. محققان دانشگاه جان هاپکینگ ،به طور مثال، از موسیقیدرمانی به عنوان راهکاري عملگرا کوتاهمدت در کاهش عوارض ناشی از سوء هاضمه استفاده نمودهاند؛بنابراین، در پرتو آثار مثبت موسیقی اصیل ایرانی بر عملکرد سلولها،تفکّر خلاق و دانشبنیان در جسمی سالم و بهداشتی با کارایی بالاتري توسعه خواهد یافت.
یکپارچگی و تعلیم و پرورش هنر و علم همگام با رشد علم بیش تر متبلور میشود، به طوري که پیگیري یکی بدون دیگري غیرممکن است. هنر تام است در حالی که علم همواره ناقص و در حال تکامل است. علم وابسته به هنر است، در حالی که هنر خود دانشی بینش زا قلمداد می شود؛ بنابراین، هنر راه بر تعلیم و تربیت در علم و فناوري میباشد. موسیقی مثالی مبرهن و قابل تعمیم به هنرهاي دیگر است. سازماندهی قطعه اي هماهنگ از موسیقی قابل مقایسه با آموزش نخبهپرورانه علم و فناوري است. ظریفترین هماهنگیهاي یادگیري را میتوان با آموزش علوم چندگانه به دست آورد، چنانچه ترکیب هنرمندانه ملوديهاي چندگانه مولد قطعهاي بیبدیل از آهنگ موسیقایی است. آموزش هنرمندانه علوم، مولد راهبرانی خواهد بود که کاملاً آگاه به نقش هنر در توسعه و تکامل پیوسته تعلیم و تربیت در تکامل علم فناوري نخبهپرورانه در هزاره جدید باشند.
سهولت یادگیري و افزایش لذت از یادگیري و آموزش علم را میتوان با آموزش علوم چندگانه حاصل نمود. علوم پایه، عمدتاً ریاضی، فیزیک و شیمی به طور مفهومی در علوم کاربردي همچون تغذیه، پزشکی و فنی-مهندسی جاي دارند. حمایت از اجزاي علوم در فلسفه یه تعلیم و تربیت علم و فناوري، هدفی بهینه نخواهد بود. هنرمندان توانمند - براي مثال نوازندگان - اغلب مهارتهایی در هنرهاي دیگري علاوه بر هنر تخصصی خود دارند.
هنوز، علم، ظرفیتهاي وسیعی براي یادگیري و کسب تجربه از هنر دارد. تحول و تکامل علم به هنر میتواند به بهبود آموزش مهارتی علم و فناوري کمک شایانی نماید. لازم است سیاستهاي آموزشی علم، هنر را به عنوان مدلی پرظرافت براي تضمین هماهنگی در یادگیري دنبال کنند. ضروري است دوره ها و دروس هنري خاصی براي آمادهسازي اذهان یادگیرندگان به طور هماهنگ توسعه یابد. این امر همچون یک ارکستر موسیقی است که در آن یک قطعه پیشزمینه یا پیشدرآمد براي ارائه ماهوي قطعات هدف نواخته میشود، تا ذهن مخاطب را به فضاي روانی ویژهاي سوق دهد که در آن فضا، ذهن، روان و جسم، آرامش و رضایتمندي را تجربه میکند. اجرا آموزش هنر به توسعه پلهاي استوار و پردوامی بین افکار آموزشگران مهارت آموز و آموزشبینان مهارتجو در علم و فناوري، کمک خواهد کرد. موسیقی اصیل ایرانی به اتصال شفاف افکار مهارتآموزان و مریدان در آموزش علم و فناوري کمک خواهد کرد.
لازم است دانشگاهها و مراکز آموزش هنر با گردآوري بهینه منابع و ذخایر فکري و انسانی نخبهپرور، نقش راهبري در تمرکزگرایی آموزش موسیقی دستگاهی ایفا نمایند. تخصصیسازي فزایندة رشتههاي مختلف در زمینههاي ساز و آواز، از این گنجینه تاریخساز، دانشی مدون و فراآکادمیک میسازد. دانشی که آموزش بهینه آن صرفاً با پژوهش و نوآوري در شیوههاي پردازش ممکن و مداوم خواهد بود. بومیسازي دانشگاهی و تخصصگرایی موسیقی دستگاهی، آن را از گزند سلایق غیرتخصصی و غیرعلمی مصون خواهد داشت؛ بنابراین، آموزش بهینه آن صرفاً در امتیاز زبدگان و صاحبان سبک و هماهنگ با نظامی جامع و ملی که نتیجه هماندیشی، ارزشیابی و بازبینیهاي مداوم باشد، خواهد بود. نهادینه سازي پژوهش در بداههنوازي، قطعه نوازي، و آهنگسازي موسیقی اصیل از الزامات مراکز آموزش پایه و عالی است. با پژوهش مبدع و سؤالانگیز است که میتوان چرخه تعلیم و تربیت را به سیر در کرانههاي خلاق علم و فناوري واداشت.
نتیجه گیري:
اعتلاي روزافزون تأثیر ایران و ایرانیان بر رشد و توسعه دانش، فناوري و اقتصاد ملی و فراملی، با بهینهسازي آموزش، پژوهش، و تعلیم و تربیت موسیقی اصیل ایرانی عجین خواهد بود. هنرهاي راهبري تعلیم و تربیت علم و فناوري با تأکید بر شایستگیهاي مدیریتی و مجهز به ابزارهاي آموزشی و اخلاقی بهینه، بسترساز کارآفرینی نوآورانه براي پویایی اقتصاد، حصول صلح پایدار و رفاه کیفی بشر است. تشویق و تبسیط تمامیتفکّرات متفاوت و نوگرا در تعلیم و تربیت، با گسترش نوآوري، توسعهي کارآفرینپروري را به دنبال خواهد داشت. به یقین، خلاقیت در تعلیم و تربیت و کارآفرینپروري، با الهام از توانمنديهاي موسیقی اصیل ایرانی، رونقبخش اقتصادي مقاومتی و ضدتحریم است.