بخشی از مقاله
چکیده
در شرایط پست مدرن آموزش و پرورش از سویی سرشار از رؤیاها و داستان های خیال برانگیزی است که در هر لحظه توسط هر یک از اعضای فرآیند آموزشی سرشته می شود و از سوی اجتماع مورد استقبال قرار می گیرد و از سوی دیگر آمیخته با ابهام و دوگانه پنداری و خرد شدگی که کل های شناخته شده را به صورتی ناآشنا و غریب در هر لحظه در می آورد و چگونگی وحدت یافتن عملیات مختلفی که وجود آن در هر فرآیندی ضروری است را زیر سؤال می برد.هر چند پنداشت چنان آموزش و پرورشی به اندازه دست یابی و پیاده کردن آن دشوار نیست، اما گاهی باعث پیدا شدن سؤال های فراوانی می شود که در مقایسه با نظام آموزشی مدرن خود به خود پدیدار می شود. در این پژوهش سعی شده است، آموزش و پرورش در شرایط پست مدرنیسم به تصویر کشیده شود، اهداف تعلیم و تربیت پست مدرنیسم تحلیل گردد و در نهایت به نقد و بررسی محاسن و معایب تربیت در این مکتب پرداخته شود.
کلمات کلیدی: پست مدرنیسم، تعلیم، تربیت، فرآیند یادگیری
مقدمه
پسامدرنیته رخدادی اجتماعی است که در سال های آخر سده ی نوزدهم ریشه می دواند، در بحبوحه ی کشمکش های اجتماعی، اقتصادی و نظامی که نیمه ی نخست سده ی بیستم را لکه دار کرد ساقه می دهد و در اواسط سده وقتی به عنوان شکل غالب نظام فرهنگی و اجتماعی جایگزین آنچه مدرن است می شود به بار می نشیند. جریان هایی مانند جهانی سازی، تغییرات قدرت استعماری، شکل گیری رسانه های جدید و شبکه های ارتباطی و فروپاشی سنت ها و اعتقادات مذهبی و سیاسی در دنیا همه از فرهنگی خبر می دهند که به سرعت و به طور بنیادین با فرهنگی که نسل های پیشین تجربه کرده بودند تفاوت پیدا می کند - مالپاس، ترجمه بهرام بهین، 1388، ص - 54
، در این دیدگاه پست مدرنیته را میتوان نوعی عقب نشینی از برنامه روشنگری یا مدرنیته دانست که با نفی و طرد ایدهآلها و آرمانهای عصر روشنگری همراه است: جهان گرایی یا کلیت گرایی آن، اعتقاد آن به برابری و پیشرفت، هدف آن مبنی بر درک و تحقق عقل در تاریخ و یا پروژه نیل به جامعه عقلانی و انسانی در آینده تلقی میشود. در یک سخن، پست مدرنیسم را میتوان گونهای پروژه یا رسالت دانست. از یک سو پست مدرنیته به عنوان پروژه یا رسالت تلاش برای بازاندیشی درباره کلیت گرایی یا جهان گرایی عصر روشنگری، تحسین خرد فردی و جمعی و هدف تحقق بخشیدن به عقل در تاریخ، به عبارتهای غیر کلی کثرت گرا است - نوذری، . - 1379
پست مدرنیسم در بسیاری از نمودهای آن پاسخی به بحران طرح روشنگری محسوب می شود؛ روشنگری موجب پیشرفت عقلانیت، جهانشمولی و صور متعالی تفکر شد، پست مدرنیسم این گونه گفتمانهای کل گرا را به چالش می کشد - جیمسون و...، ترجمه مجید محمدی و...،1389،ص. - 73لیوتار می گوید: هنرمند یا نویسنده یپسامدرن در جایگاه فیلسوف قرار دارد: متنی که می نویسد یا اثری که خلق می کند اساساً با قواعد از پیش تعیین شده شکل نمی گیرد و با بکارگیری مقوله های مشخص در مورد این متن و اثر نمی توان درباره ی آن ها قضاوت کرد - لیوتار، 1992، ص. - 15
مشهورترین تعریف از پست مدرنیسم،از آن ژان فرانسوالیوتار است؛ پست مدرنیسم همانا تردید و ناباوری است درباره فراداستانها. ازا ین دیدگاه، پست مدرنیسم جنبشی چند منظوره است که نارضایتی خود را از دانش و عقیدهای که خویش را جهانی میانگارد، اظهار میدارد - گود، . - 1996تعلیم و تربیت پسامدرن نیز مبتنی بر کثرت گرایی است و بیشتر به تبیین بحران زدگی در تعلیم و تربیت و انتقاد از آن میپردازد. اساس تربیتی این دیدگاه تکثر گرایانه، مبتنی بر گفتمان، تأکید بر تفاوتها، غیریت و مطالعات فرهنگی، ضد اقتدارگرا و انتقادی است. عواملی که در وهله اول باعث ظهور پست مدرن گردیده است، عدم تحقق وعده های فرا تجدد در زمینه هایی چون عدالت اجتماعی، صلح و مردم سالاری در سایه پیشرفت علوم بوده است.
-1 پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت
نگاه پستمدرنیستها به تعلیم و تربیت ارزشها، بهرغم نقاط قوت و جنبه ضدامپریالیستی که دارد، از نقاط ضعف فراوان نیز رنج میبرد. مهمترین نقاط ضعف آن، نداشتن مبانی متقن و قابل دفاع عقلی، ستیز با واقعیتهای تکوینی، معرفتهای یقینی و ارزشهای جاودانی است که موجب گسیختگی اندیشههای پستمدرنیستی و گرفتار آمدن در دام تضادها و حتی تناقضات آشکار شده است .آنان با اتخاذ رویکرد صرفاً سلبی، تنها به نقد و تخریب میپردازند، اما راهکار و نظریات جایگزین ارائه نمیدهند. چنانکه با تأکید افراطی بر تفاوتها و خردهفرهنگها، از اشتراکات فرهنگی و اخلاقی ملتها و مکتبها غفلت میکنند. این جنبش و یا مکتب فکری، در نهایت منجر به آنارشیسم اخلاقی و تربیتی گشته و برآیند پیروی از آن حیرت و سردرگمی فراگیران و فرو غلطیدن جامعه در باتلاق فساد و تباهی خواهد بود، اینک به بررسی دقیق جایگاه تعلیم و تربیت در این مکتب خواهیم پرداخت .
-1-1 مدرسه پست مدرنیسم
روشن ترین تصویری که می توان از مدرسه پست مدرن ارائه داد، تصور آن چون یک "اجتماع" است، اجتماع پست مدرن همیشه در زمان حال قرار دارد، نمی توان کوشید تا اجتماع را در گذشته قرار داد یا چون پروژه ای برای آینده در نظر گرفت. اجتماع را نمی توان در حد مفهومی ارگانیک از رابطه های اجتماعی یا در حد یک مکان تقلیل داد، بلکه اجتماع همیشه بر سر بود و نبود خود مذاکره می کند و آرام آرام از طریق رابطه های متفاوت موجودات انسانی ساخته می شود.به علاوه در طول زمان، گفتمان برای مدرسه پست مدرن ارمغان هایی چون: افزایش شکیبایی در برابر دیدگاههای مخالف، بالندگی اندیشه جمعی، رشد راههای نو برای حل مسئله، ارتقای گرایش به همکاری و اقدام جمعی را به همراه خواهد داشت.
در این شرایط صداهای بیشتری به گوش می رسد، این صداها می تواند در دنیای کلاس شوری به پا کند، حضور و فعالیت همگانی را تضمین نماید، دانش آموزان را با ترکیب های بی همتا، تازه و بی پایان، در کنار یکدیگر، یا در مقابل هم قرار دهد، در هدف ها، راهبردها و نقشه های یادگیری تغییرات پی در پی پدید آورد، و دنیای مدرسه را به محلی برای رشد فزاینده در سایه این تغییرات همیشگی تبدیل کند.مدرسه پست مدرن با تخصص گرایی، قاعده مند سازی، تکرار شدن کارها، خرد کردن کار و تقسیم نیروی کار مخالف است و این موارد را باعث کاهش کارایی فرض می کند - بوجه و دنهی، . - 1993
در مدرسه پست مدرن معلم مسئول اقدامات خود در اجتماع ارزش هاست و می تواند دست به تغییرات غیر رسمی و برنامه ریزی نشده ای بزند که منافع کلی سازمان را در برداشته باشد - اسمیت، . - 1999پس پنداره یک کلاس پست مدرن، روابطی را پیشنهاد می کند که برخی از ویژگی های ارزشی آن عبارتند از:کوشش برای حمایت و نگهداری از گونه گونی، برابری در روابط قدرت، شکیبایی در برابر نظر مخالف و آزادی بیان، اهمیت و ارزش عواطف و هیجان ها، اهمیت شهود، جمع این ارزش ها می تواند پیکره ای آرمانی و دلخواه از روابط انسانی در مدرسه را نشان دهد. به علاوه توجه به" آزادی انتخاب رابطه های انسانی" در اندیشه پست مدرن ارزشی است که در نظام روابط مدرن که مبتنی بر تحمیل و اجبار از سوی برنامه یا مقام های بالاتر است، گم شده بود - آهنچیان، 1382، ص. - 105
-1-2 معلم پست مدرنیسم
در پست مدرنیسم تأکید بیشتر روی تغییر معلم- محوری در کلاس درس به دانش آموز- محوری است. در واقع این عقیده که معلمان می آموزند و دانش آموزان یاد می گیرند، نمی تواند مطابق با واقعیت باشد، چرا که خود دانش آموزان نیز سازنده ی دانش، ایده و زبان هستند - گرای، - 1999 و از آنجا که پست مدرنیسم خواهان ترکیب جنبه های عاطفی- روانی با شناختی در قالب رابطه های کلاسی است، به حذف معلم نمی اندیشد؛ اما به خاطر تغییرات پدید آمده در روش های آموزش و یادگیری و فناوری پیشرفته ی انتقال و تبادل اطلاعات در سریع ترین زمان ، نقش معلم از پخش کننده ی دانش و اطلاعات دور شده و به سوی آفرینندگی دانش و تسهیل کننده جریان یادگیری کلاس یا گروه ها نزدیک می شود.
نقش معلم در پست مدرنیسم نقش عالم، رابط، کمک کننده ی یادگیری و کارورز است - 0سیلویا، - 1998بنابراین در تعلیم و تربیت پست مدرن با توجه به آگاهی روزافزون دانش آموزان که عمدتاً از طریق بانک های اطلاعاتی کامپیوتری فراهم می شود، نقش معلمان بیشتر باید آموزش چطور یادگرفتن به دانش آموزان باشد. آن ها باید در انگیزه دهی و تسهیل جریان یادگیری یار و مددکار دانش آموز باشند. - فرمهینی فراهانی، 1389ص - 156
-1-3 دانش آموز پست مدرنیسم
آموزش و پرورش پست مدرنیستی عمدتاً دانش آموز- محور است. از دید پست مدرنیسم، یک کلاس درس دانش آموز- محور کلاسی است که در آن فرصت هایی برای تعاملات اجتماعی، تحقیقات و مطالعات مستقل، بروز خلاقیت ها و امکان تجربه با سبک های مختلف یادگیری فراهم می شود. در چنین کلاسی، دانش آموز است که دانش را ایجاد و خلق می کند - گرای، . - 1999 دسترسی به شبکه های اینترنتی و بزرگراه های اطلاعاتی به دانش آموزان که از نظر سنتی زیر دست معلم به حساب می آمدند، اجازه می دهد تا با وجود کمی سن خود به جایگاهی برابر با معلم دست پیدا کنند به این ترتیب، قطعیت نقش های معلم و دانش آموز زیر سؤال می رود. دانش آموز-محوری حاکم بر رویکرد پست مدرن در تعلیم و تربیت، علاوه بر اشتمال به مفهوم رایج دانش آموز- محوری در اندیشه های افرادی مثل دیویی به این نکته نیز اشاره دارد که دانش آموزان از طریق گفتگو، اطلاعات خود را منتقل می کنند و به این ترتیب در برابر استیلای دانش