بخشی از مقاله

چکیده

این تحقیق به تحلیل نقش همسوسازی عناصر سازمانی وتدوین برنامه عملیاتی به عنوان متغیرهای اصلی اثر گذار بر اجرای استراتژی می پردازد . این تحقیق براساس نتیجه، توسعهای؛ بر اساس هدف، تبیینی- توصیفی؛ بر اساس نوع داده، کمی است واستراتژی تحقیق پیمایش،مدل سازی معادلات ساختاری - حداقل مربعات جزیی - است. نتایج بدست آمده از پیمایش نشان داد؛ ازآنجائیکه مقادیر ضرائب معناداری t در تمامی سازه ها بالاتر از 1,96 و حتی بالاتر از 2,58 می باشند بنابراین در سطح معناداری 0,01 و با اطمینان %99 می توان صحت رابطه تمامی سازه های مدل اجرای استراتژی شرکت آب و فاضلاب را تائید کرد .

مقادیر R Square بدست آمده نشان داد که سازه های مکنون همسوسازی با 0,671 و عوامل کارکردی با 0,814 از برازش مدل ساختاری قوی و سازه های مکنون تدوین برنامه عملیاتی با 0,592 ، عوامل ساختاری رفتاری با 0,633 از برازش متوسط بالا و سازه تناسب عوامل محیطی با 0,352 از برازش متوسط برخوردار است و لذا می توان نتیجه گرفت که سازه های فوق از برازش مدل ساختاری مناسب و بسیارخوبی برخوردار هستند.همچنین مدل مذکوربا توجه بهGOF بدست آمده 0/61 از برازش مدل کلی قوی برخوردار است و بدین صورت به عنوان مدل مناسب اجرای استراتژی شرکت آب و فاضلاب استان تهران تائید گردید .

کلمات کلیدی : اجرای استراتژی،همسوسازی، برنامه عملیاتی، مدل سازی معادلات ساختاری، حداقل مربعات جزیی ، عوامل زمینه ای ،عوامل فرایندی ، عوامل محتوایی.

مقدمه

همواره یکی از چالش های مهم پیش روی مدیران - به ویژه مدبران سازمان های عمومی - اجرای استراتژی در سازمان های شان است . مدیران در سازمان های عمومی همواره با استراتژی ها و اهداف متعالی مواجه هستند که در عمل دسترسی به آنها ناممکن و یا بسیار سخت است. در این میان عوامل زیادی بر تبدیل برنامه ها به اقدامات سازمانی تأثیر می گذارند. تحقیقات نشان می دهند که عوامل انسانی از عوامل مهم در اجرای موفق استراتژیها در سازمان ها محسوب می شوند.

افزایش فشار برای اطمینان از بهره وری و اثربخشی منابع شرکت ها برای بهبود سیستم های مدیریتی ، تا به حال آنها را پیچیده تر کرده است و این روند که نیاز به تمرکز بر کیفیت بالای حوزه های وظیفه های دارد ، در اجراقابل مشاهده است . اجرای استراتژی مرحله تبدیل حرف به عمل است و این امر به لحاظ گستردگی ابعاد کار و تعدد عوامل بازدارنده ، از پیچیده ترین و ارزشمندترین قابلیت های سازمانی به شمار می رود.در فضای رقابتی عصرحاضر که از ویژگی های مهم آن محدودیت منابع است ، مدیریت استراتژیک و ارزیابی عملکرد ، نقش بسزایی در موفقیت سازمان دارد.

وفرایند اجرای استراتژیکه از یک ماهیت کل نگر و متوازن منتج شود با توسعه پایدار رابطه مستقیم مثبت دارد و منجربه اثربخشی فعالیت های بکار گرفته شده می شود. لذا اجرای استراتژی موضوع مهمی در مدیریت استراتژیک و علم سازمان است. تجارب عملی و تحقیقات دانشگاهی نشان می دهد که اجرای استراتژی بر عملکرد و اثر بخشی سازمان تاثیر فراوانی دارد و عامل اساسی در موفقیت کسب وکار یا سازمان است.

اجرای موفقیت آمیز استراتژی برای سازمان مزیت رقابتی مهمی ایجاد می کند . برای سازمان هایی که در محیط های متلاطم فعالیت می کنند ، اجرای موثر و سریع استراتژی از اهمیت بیشتری برخوردار است.اجرای غیر اثربخش استراتژی می تواند سازمان را فلج کند و اجرای استراتژی به عنوان یکی از منابع حیاتی مزیت رقابتی پایدار در قرن 21 ظاهر خواهد شد.

واژه اجرا - اجرایی شدن - در معنای بسترسازی توسط محققان و صاحب نظران بسیاری به کار رفته است پیرس و رابینسون اجرا را در دو بخش بررسی میکنند ، بخش اول را عملیاتی کردن استراتژی مینامند که به تدوین استراتژیهای کارکردی آن اطلاق میشود و بخش دوم را نهادینه کردن استراتژی مینامند که در واقع بسترسازی برای اجرا است و به مسائلی مانند تغییر فرهنگ، ساختار، رهبری و پاداشها میپردازد .

هانگر و ویلن نیز اجرا را به دو بخش تقسیم میکنند، بخش اول سازماندهی برای اقدام و بخش دوم اجرای استراتژی را راهبری و مدیریت فرهنگ میدانند.[11] از دیدگاه آنها بخشی از اجرای استراتژی به سازماندهی برای اقدام مربوط میشود که این بخش در واقع با بسترسازی مطابق با دیدگاه پیرس و رابینسون مطابقت دارد. سازمان های امروزی با آگاهی از امکانات و محدودیت های خویش برای نیل به اهداف و رسالتهای بلندمدت در سایه تجهیز منابع، وحدت رویه ها و فرایندها، رویکردبرنامه ریزی استراتژیک را انتخاب کردهاند و در این چارچوب برنامه های استراتژیک فراوانی تنظیم و تدوین شده است.

با این تفکر که تدوین این برنامه ها می تواند آنها را به موفقیت برساند، اما از این نکته غافل مانده اند که تدوین موفقیت آمیز استراتژی ها نمی تواند اجرای موفق آنها را تضمین کند، زیرا تا زمانی که استراتژی های برجسته به اجرا در نیایند، ارزشی نخواهند داشت.نتیجه عدم تأکید بر اجرای استراتژی در بسیاری از سازمان ها آن بوده است که تنها 10 تا 15 درصد از سازمان ها استراتژی ها را با موفقیت اجرا کرده اند .

بنابراین اجرای استراتژی سنگ بنای اصلی ایجاد یک سازمان توانمند است و چالش اساسی برای سازمان های امروزی است. در این میان عواملی که اجرای استراتژی را تحت تأثیر قرار می دهند، از تنوع زیادی بر خوردارند، به نحوی که افرادی که استراتژی را منتقل یا اجرا می کنند تا سیستم ها یا مکانیزم های هماهنگی و کنترل ، در مجموعه عوامل موثر بر اجرای استراتژی جای می گیرند. بدین جهت بهره گیری از اهرم های مناسب اجرا مهمترین بخش در این فرآیند می باشد. این فرآیند معمولاً توسط مدیران میانی انجام میشود و شامل تعبیر و تفسیر اهداف راهبرد، تخصیص منابع ،تفویض اختیار و وظیفه میباشد.

بین داشتن استراتژی در ذهن و یا روی کاغذ و اجرای این استراتژی ها در عمل شکاف عمیقی وجود دارد.اجرای راهبردها و پیادهسازی آن به مراتب دشوارتر از تدوین برنامه راهبرد است، زیرا باید ایدهها و جهتگیریهای راهبرد را به عمل تبدیل کنند و چون مدیران به اندازهای که به تدوین استراتژی تاکید و توجه میکنند، به اجرای استراتژی توجه کافی نمیکنند، بسیاری از راهبردها روی کاغذ باقی میمانند و اجرای نمیشوند.

آمار نشان میدهد که از هر ده راهبرد تدوین شده نه مورد آن با شکست مواجه شده و یا به مرحله اجرا نرسیدهاند و بیشتر راهبردها به مرحله اجرایی شدن نمی رسند و برخی دیگر از تحقیقات، آماری بین ده تا سی درصد از موفقیت در اجرای برنامههای راهبرد را نشان میدهند. مسائل چندی وجود دارند که از اصلی ترین موانع پیاده سازی موفق تصمیمات استراتژیک یا همان راهیرد ها هستند و با اندکی تغییر در سازمان های گوناگون تا حدودی مشترک اند ؛ که از جمله می توان به الویت های متعارض و ارتباط عمودی ضعیف، عدم پشتیبانی و رهبری مدیرعامل در اجرای راهبرد و منابع انسانی بی انگیزه و نامناسب اشاره کرد .

براساس مطالعات متعددی که روی مباحث مرتبط با اجرا انجام گرفته، یکی از دلایل این عدم موفقیت و همچنین راکد ماندن برنامههای راهبرد، فقدان الگو و نداشتن دید جامع به اجرایی شدن برنامه راهبر ذکر شده است  نشان دادهاند که تنها 24 درصد برنامههای راهبرد مورد بررسی به مرحله اجرایی رسیده و مابقی یا به مرحله اجرا نرسیدهاند و یا این که پس از مدتی کوتاه متوقف شدهاند. نیز معتقد است که مدیران سازمانها به اندازهای که برای تدوین استراتژی وقت و انرژی صرف میکنند برای اجرای آن اهتمام نمیورزند.

هر سازمانی میان برنامه ریزی و اجرا یا فکر و عمل تفکیک قائل است .با این حال هر وقت چنین تفکیکی غیر کارکردی باشد - یعنی ، برنامه ریزان خود را افرادی خبره و اجرا کنندگان را پیاده نظام ببینند معمولا مشکلات پیش آمده به اجرا نسبت داده می شود .هر زمان که نخبگان برنامه ریزی کنند و اجرای استراتژی را چیزی تصور کنند که فرودستان موظف به انجام آن هستند از اعتبار و ارزش جایگاه خود در حکم مدیران ارشد می کاهند و در چنین وضیعتی واضح است که اجرای موفق استراتژی نیز به مخاطره خواهد افتاد . پس ،اجرای استراتژی بخش کم مایه ی شغل مدیریت نیست بلکه جوهره ی آن است .اجرا مسئوولیت کلیدی تمامی مدیران است .اجرا وظیفه ی دیگران نیست .

اجرای استراتژی در سازمان ها به دلیل پیچیدگی فوق العاده و چند وجهی بودن با دشواری های زیادی روبروست.استراتژی هایی که در اجرا با شکست مواجه می شوند علاوه بر تحمیل هزینه های اضافی به سازمان موجب از دست رفتن فرصت ها و منافع آتی می شود. نتایج تحقیقات گذشته حاکی از شکست بسیاری از فرآیندهای اجرای استراتژی در سازمان است . دلایل شکست اجرای استراتژی ریشه در عناصری دارد که تحت کنترل مدیریت است.نیمی از استراتژی هایی که در سازمان ها طراحی می شوند ، هرگز اجرا نمی شوند.

به[ مطالعه ی جامعی که اخیراً در مورد علل موفقیت سازمان ها صورت گرفته توجه کنید .در این تحقیق 160 سازمان به مدت 5 سال بررسی شده اند و نتیجه ی آن این بوده است که موفقیت - از بین عوامل زیادی که وجود داشت - به شدت با توانایی اجرای بی عیب و نقص استراتژی همبستگی داشته است . عواملی چون فرهنگ و ساختار سازمانی و نیز عملیات در موفقیت سازمان ها بسیار سهیم بوده اند - معیار موفقیت در این مطالعات میزان بازده سرمایه به سهامداران بوده است - . اگر چه ، رویکرد و تجزیه و تحلیل های دیگر تحقیقات اخیر چندان جامع و کامل نبوده اند ، اما بر یافته های این مطالعه صحه گذاشته اند و تاکید می کنند که اجرا برای دستیابی به موفقیت استراتژیک حیاتی است.

به عقیده هوبر به طور کلی مساله یعنی تفاوت بین وضع موجود و وضع مطلوب .به عبارت دیگر مساله یعنی فاصله بین جایی که هستیم و جایی که می خواهیم باشیم .مساله وقتی حل می شود که توانسته باشیم وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب تبدیل کرده باشیم . چهار چوب زمانی طولانی فشار مضاعفی را بر مدیرانی که در ارتباط با اجرا هستند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید