بخشی از مقاله

چکیده

هدف انجام این پژوهش تعیین تأثیر آموزش مبتنی بر هوش هیجانی بر مقبولیت اجتماعی از نظر مادران در کودکان دختر دوره پیش دبستانی شهراصفهان در سال 1395 بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پسآزمون که نمونهای شامل 30 مادر کودکان دختر پیش دبستانی، به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در مرحله قبل از اجرای مداخله آموزشی هوش هیجانی، تمام افراد - مادران کودکان پیش دبستانی - پرسشنامه مقبولیت اجتماعی فورد و رابین - 1970 - را تکمیل کردند. سپس نمونه به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل - هر گروه 15 نفر - تقسیم شدند.

در این طرح مادران کودکان گروه آزمایش در طی 8 جلسه گروهی یک ساعته و هر هفته یک بار در معرض آموزش مبتنی برهوش هیجانی قرارگرفت. ولی گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. در پایان، هر دو گروه پرسشنامه مقبولیت اجتماعی را دوباره تکمیل کردند. جهت تجزیه تحلیل فرضیهها از تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی برهوش هیجانی به شیوه گروهی بر افزایش مقبولیت اجتماعی از نظر مادران درکودکان دختر پیشدبستانی موثر نبود.

-1مقدمه

هوش هیجانی توانایی درک هیجان و آگاهی از هیجانها، توانایی ایجاد احساسات، تسهیل فعالیتهای شناختی، عمل سازگارانه و توانایی تنظیم هیجانها در شخص و دیگران است

هوش هیجانی به این دلیل تا این اندازه مورد توجه قرار گرفته است که معنای جدیدی از هوشمندی ارایه میدهد و افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند می توانند با مشکلات و چالشهای زندگی سازگار گردند و در نتیجه موجبات بهبود و افزایش سلامت روانی خود را فراهم کنند و از طرفی هوش هیجانی پایین میتواند بالقوه تهدید کننده سلامتروانی باشد 

در تعاملات اجتماعی علائم هیجانی و غیرکلامی فراوانی وجود دارد و افرادی که بتوانند بهتر این علائم را شناسایی کنند، پاسخ بهتری به آن می دهند و در نتیجه از مهارتهای اجتماعی بهتری برخوردار خواهند بود. این گونه افراد بهتر میتوانند برانگیختگیهای کم یا زیاد هیجانی را کنترل کنند و هیجانی متناسب موقعیتهای اجتماعی نشان دهند. این تواناییها تحت تأثیر متغیری به نام هوشهیجانی قرار دارد و در واقع هوش هیجانی در مهارتهای اجتماعی افراد تأثیر بسیاری دارد و مهارتهای اجتماعی به افراد فرصت میدهد که شروع و ادامه مثبتی در ارتباط با دیگران داشته باشند.

از سویی آموزش و پرورش به عنوان منشاء تربیت نیروی متخصص انسانی برای آینده، اهمیت ویژهای دارد. با توجه به اینکه کشور ما جامعهای جوان است و بیشترین پهنه هرم سنی را جوانان آن تشکیل میدهد، در چنین جامعهای الزاماً رقابت در ادامه تحصیل، ورود به دانشگاه، انتخاب مناسب رشته تحصیلی و شغل مناسب از اهمیت ویژهای بهرهمند خواهد بود. دانشآموزان، بهخصوص کودکان دوره پپیش دبستانی به دلیل واقع شدن در دوره حساس در معرض هیجانهای زیادی قرار دارند. هیجانها میتوانند سیر پیشرفت و موفقیت نهایی دانشآموزان را تسهیل یا تضعیف کنند. از آنجا که عوامل هیجانی چنین نقشی را دارند، مدارس باید به این جنبه از تعلیم و تربیت با هدف حفظ منافع کودکان اقدام کنند.

گلمن 1995 - ؛ نقل از حاجلو وعیوضی، - 1394 معتقد است که هوش هیجانی برخلاف هوش شناختی که نسبتاً ثابت و تغییرناپذیر است، از طریق یادگیری بهبود مییابد. بنابراین، آموزش هوش هیجانی باعث میشود فرد در موقعیتهای تحصیلی و شغلی به موفقیت بیشتری دست یابد. با توجه به ادعای گلمن، پژوهشهای مختلف آزمایشی درخصوص اثربخشی و آموزش هوشهیجانی بر حالات مختلف روانشناختی به اجرا درآمده است، ولی نقش این آموزش بر بهبود مقبولیت اجتماعی در کودکان دوره پیشدبستانی تاکنون آزمایش نشده است. از این رو در این پژوهش سعی بر این است که اثربخشی آموزش هوشهیجانی بر بر مقبولیت اجتماعی در کودکان دختر دوره پیشدبستانی از نظر مادران مورد بررسی قرار گیرد. لذا سوال پژوهش این است که آیا آموزش مبتنی بر هوش هیجانی بر مقبولیت اجتماعی از نظر مادران در کودکان دختر دوره پیشدبستانی تاثیر دارد یا خیر؟

-2روش پژوهش

روش پژوهش مورد استفاده برای رسیدن به مقاصد این موضوع روش مقطعی از نوع نیمه آزمایشی و مقایسهای با طرح پیشآزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و گروه کنترل میباشد. جامعهی آماری پژوهش حاضر شامل کلیهی کودکان پیشدبستانی که در سال تحصیلی 1394-1395 در مراکز پیش دبستانی شهر اصفهان ثبت نام شدهاند، میباشند. پس از اخذ مجوزهای لازم از دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر و سازمان آموزش و پرورش اصفهان با بهرهگیری از روش نمونهگیری خوشهای در دسترس اداره آموزش و پرورش ناحیه 3 اصفهان انتخاب شد. سپس با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، دبستان و پیشدبستان غیرانتفاعی دخترانه انتخاب شد و ضمن هماهنگی با مدیر مرکز با توجه به این که حجم نمونه در پژوهشهای آزمایشی 15 نفر توصیه شده است

بر همین اساس در این پژوهش 40 کودک - در مجموع - در دو کلاس انتخاب شدند. بدین صورت که ابتدا پرسشنامه مقبولیت اجتماعی فورد و رابین - - 1970 توسط مادران آنها تکمیل شد و کودکانی که نمره آنها در این دو پرسشنامه پایین بود به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و از بین 40 نفرکودک 30 کودک به تعداد هر گروه 15 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس مادران 15 کودک گروه آزمایش با اخذ رضایت شفاهی و اعلام محرمانه بودن اطلاعات و اختیاری بودن شرکت در پژوهش برای جلسات آموزش هوش هیجانی کودکان دعوت شدند.

معیارهای شمول ورود به جلسات آموزشی پژوهش عبارت است از: پایه تحصیلی کودکان - پیشدبستان - ، رضایت و آگاهی مادر از شرکت در پژوهش و فقدان مشکلات روانشناختی درکودک که مانع از برقراری ارتباط با همسالان میشود، بررسی شد. معیارهای خروج آزمودنیها، غیبت بیش از دو جلسه، تکمیل نکردن پرسشنامهها و عدمموافقت والدین برای شرکت در مطالعه و یا ادامه دادن آن بود.

-1-2 ابزار پژوهش

-1-1-2 پرسشنامه مقبولیت اجتماعی خردسالان

مقیاس مقبولیت اجتماعی فورد و رابین - 1970 - برای کودکان معرفی شده است. این پرسشنامه دارای 17 گویه است . فرم اصلی این مقیاس دارای 28 عبارت و برای ارزیابی مقبولیت اجتماعی تهیه شد. دامنه نمرات آن از 0 تا28 است. سموعی و همکاران پرسشنامه 28 سوالی فورد و رابین را مورد بررسی قرار دادند. همسانی درونی سوالات پرسشنامه حکایت از آن داشت که تعدادی از سوالات با نمره کل همبستگی ندارد، بنابراین از فرم اصلی حذف شدند. و فرم نهایی پرسشنامه با 17 سوال 3 گزینهای بله، حدودی و خیر تنظیم و نمرهگذاری به صورت 0-1-2 بود. سوالات 9 و 10 برعکس نمرهگذاری میشود.

اعتبار همزمان پرسشنامه را نیز بر اساس بهرهی هوش کلامی محاسبه کردند که حاکی از همبستگی معنادار دو متغیر داشته است. ضریب آلفای این پرسشنامه 0/77 و ضریب اعتبار به روش دونیم سازی0/66 به دست آمد. در پژوهش حاضر نیز با استفاده از روش بازآزمایی، اعتبار آزمون و همسانی درونی پرسشنامه مقبولیت اجتماعی خردسالان توسط آلفای کرونباخ به دست آمد. مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای 17 سوال مورد بررسی برابر 0/806 میباشد که مقدار بسیار بالا و خوبی می باشد که نشان دهندهی همسانی درونی بالای این پرسشنامه است.

-2-2 روش اجرای پژوهش

همزمان با آغاز مطالعه اصلی، اجرای پژوهش به طور عملی - که شامل نمونهگیری، برگزاری جلسات آموزشی و آمادگی پژوهشگر به عنوان مربی این جلسات، اجرای دو نوبت آزمونها در طی جلسات توسط مادران و مربیان کودک در حضور پژوهشگر به عنوان مربی جلسات، تحلیل دادهها - انجام شد. از مادران گروه گواه و مربیان خواسته شد که میزان متغیر وابسته - مقبولیت اجتماعی - کودکان دو گروه آزمایش و کترل را با استفاده از پرسشنامه مقبولیت اجتماعی خردسالان در دو بازه زمانی قبل و پس از جلسات آموزش مادران کودکان دو گروه آزمایش، مورد ارزیابی قرار دهند ومادران کودکان گروه آزمایش در طی جلسه اول و جلسه هشتم پرسشنامهها را تکمیل نمودند وکودکان خود را مورد ارزیابی قرار دادند:

پس از انجام پیشآزمون، گروه آزمایش در هشت جلسه یک ساعتی - در مجموع 8 ساعت - تحت آموزش عملی هوش هیجانی براساس نظریه هوش هیجانی گلمن - 1995 - قرار گرفتند. پژوهشگر سعی کرد اجرای پرسشنامه توسط مربیان با ساعت کاری مربیان و برنامه کلاسی آنها تداخل نداشته باشد و انجام جلسات آموزشی برای مادران کاملاً تحت نظر مدیر پیش دبستان باشد. در انجام و تکمیل پرسشنامه جنبهی تحقیقاتی و محرمانه بودن پاسخها، توسط پژوهشگر به مربیان و مدیر گفته شد. برای تحلیل دادههای حاصل از ابزارهای پژوهش، از آمار توصیفی و استنباطی به تناسب برای ارائه نتایج استفاده شد.

شاخص های آمار توصیفی مورد استفاده شامل میانگین و انحراف معیار بوده است و در سطح آمار استنباطی برای بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون کولموگرف- اسمیرنف و برای بررسی همسانی واریانسها از آزمون لوین و همسانی شیب خط رگرسیونی در گروهها پرداخته شده و سپس از تحلیل کوواریانس استفاده شد. تحلیلهای آماری مربوطه با استفاده از SPSS نسخه 22 انجام شد.

 -3نتایج

جدول- 1 میانگین و انحراف معیار مقبولیت اجتماعی کودکان در گروه آزمایش و گواه در مراحل پیشآزمون و پس آزمون

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید