بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این مقاله، تصمیمگیری جهت انتخاب اوراق بهادار مناسب برای سرمایهگذاری و تشکیل سبد بهینه سهام است، وجود اطلاعات فراوان و عوامل تاثیرگذار دیگر، تصمیم گیری فردی جهت انتخاب سبد سهام مناسب را به موضوعی سخت مبدل ساخته است، تا آنجا که اغلب افراد معیار خود جهت تصمیم گیری در مورد انتخاب سهام را، به میزان حجم صفهای خرید و فروش، اخبار و شایعات شنیده شده در بازار و مسائلی از این دست تقلیل دادهاند.
به همین منظور در این مقاله با جمع آوری داده های مورد نیاز با استفاده از ابزارهای مراجعه به اسناد و مصاحبه با کارشناسان و پرسشنامه، دو تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه - فرایند تحلیل سلسله مراتبی1 و تکنیک اولویت بندی گزینه ها با کمترین فاصله به راه حل ایدهآل - 2 برای اولویت بندی گزینه های مطرح استفاده شده است.
براساس داده های مالی سالهای 1391-1388، کاربرد مدل مذکور مشخص کرد که در صنعت خودرو و قطعات خودرویی بورس اوراق بهادار تهران مشاهده می شود اکثر شرکت های تولید کننده قطعات خودرویی در رتبه های بالاتر و بهتری قرار گرفته اند و اکثر شرکت های تولید کننده خودرو در رتبه های پایین تر و بدتری قرار دارند همچنین شرکت فنر سازی زر - خزر - برترین رتبه و شرکت ایران خودرو دیزل - خاور - بدترین رتبه را به خود اختصاص دادند و پس از تحلیل حساسیت به این نتیجه رسیدیم که باز هم شرکت های تولید کننده قطعات خودرویی رتبه های برتری نسبت به شرکت های تولید کننده خودرو هستند.
مقدمه
نظارت و ارزیابی عملکرد موضوعی است که از زمان مطرح شدن نظریات کلاسیک مدیریت مطرح بوده است. به عبارت دیگر تمام نظرات مدیریت به نحوی به موضوع نظارت، کنترل و ارزیابی بها داده است آن را یکی از وظایف اساسی مدیریت دانسته است. به این ترتیب موضوع ارزیابی عملکرد موضوعی نیست که امروزه مطرح شده باشد اما آنجه قابل ذکر است تغییر نگرشی است که در این رابطه صورت گرفته است. توسعه و گسترش وظایف در سازمانها امر ارزیابی عملکرد آنها را اجتناب ناپذیر نموده است و از سوی دیگر تحولات شگرف دانش مدیریت سازوکارهای ارزیابی را تحت تاثیر قرار داده است.
رتبه بندی گزینه ها همواره از دغدغه های مهم سرمایه گذاران و مدیران شرکت و تحلیلگران بازار سرمایه برای خرید سهم می باشد. همچنین به دلیل عدم آشنایی افراد مذکور با ابزارهای نوین رتبه بندی، اغلب رتبه بندی شرکت ها با مفروضاتی صورت می گیرد که دقیق نیستند و نمی توان به آنها اطمینان کرد. وجود اطلاعات فراوان و عوامل تاثیرگذار دیگر، تصمیمگیری فردی جهت انتخاب سهام مناسب را به موضوعی سخت مبدل ساخته است، تا آنجا که اغلب افراد معیار خود جهت تصمیمگیری در مورد انتخاب سهام را، به میزان حجم صفهای خرید و فروش، اخبار و شایعات شنیده شده در بازار و مسائلی از این دست تقلیل دادهاند. چگونگی اداره این حجم انبوه از اطلاعات و استفاده موثر از آنها در بهبود تصمیمگیری، از موضوعات بحث برانگیز است.
همواره وجود یک بازار سرمایه فعال و پر رونق بعنوان یکی از نشانههای توسعهیافتگی کشورها در سطح بین المللی شناخته میشود. در کشورهای توسعه یافته اکثر سرمایهگذاریها از طریق بازارهای مالی انجام می پذیرد. مشارکت فعال افراد جامعه در بورس متضمن حیات بازار سرمایه و توسعه پایدار کشور است. عمده ترین مساله که سرمایهگذاران در این بازارها با آن مواجه هستند، تصمیمگیری جهت انتخاب اوراق بهادار مناسب برای سرمایهگذاری و تشکیل سبد بهینه سهام است.
سرمایه گذاری در بورس نیازمند شناخت دقیق شرکت های پذیرفته شده می باشد که بر اساس معیار های علمی و منطقی ارزیابی شده باشند، این تحقیق می تواند ضمن توجه به این امر دریچه ای نو به سوی راهکار های جلب سرمایه با استفاده از تصمیمات بهینه می باشد و همچنین به دنبال تعیین مدل مناسب تصمیمگیری برای سرمایهگذاری است.
ادبیات نظری و پیشینه تحقیق
مدیریت عملکرد
مدیریت عملکرد در واقع نظارت، تجزیه و تحلیل و استفاده از اطلاعات روی عملکرد یک برنامه می باشد.
آماراتونگا1 و بالدری2 نیز مدیریت عملکرد را این گونه تعریف کرده اند استفاده از اطلاعات بدست آمده از ارزیابی عملکرد در راستای ایجاد تغییرات مثبت در فرهنگ سیستم ها و فرایند های سازمانی از طریق کمک به تعیین اهداف عملکرد توزیع نتایج عملکرد برای تعیین این اهداف تخصیص منابع و آگاه کردن مدیران از این نکته که آیا باید برای رسیدن به این اهداف، سیاست یا جهت برنامه ی خودرو تغییر میدهند یا منطبق می سازند.
عوامل موثر بر انتخاب سهام
آنچه که سرمایه گذاران خواهان آنند، پیش بینی روند قیمتی در آینده است. اگر معیارهای مناسبی از نسبتهای مالی جهت مسئله انتخاب سهام به کار گرفته شوند، میتوان انتظارداشت که شرکتهایی با نسبتهای مالی بهتر، بازده مناسبتری را نصیب سرمایه گذار نمایند. حتی اگر ارزش سهام شرکتی در کوتاه مدت برخلاف نسبتهای مالی آن شرکت حرکت نماید، فرضیه تجزیه و تحلیل بنیادین آن است که در بلندمدت همبستگی بالایی بین ارزش بیان شده توسط نسبتهای مالی و ارزش بازار سهام وجود دارد.
مؤمنی و نجفی، شاخص های مالی را با استفاده از روش آنتروپی وزن دهی کردند، سپس با استفاده از ،TOPSIS،رتبه 170 شرکت را در 13صنعت جداگانه بورس تهران مشخص کردند - مومنی و نجفی، - 1383 قلی زاده، مدلی برای رتبه بندی شرکت های بورس تهران با استفاده از AHP و تحلیل پوششی دادهها ارائه کرد و در صنعت مواد غذایی و آشامیدنی بکار گرفت.
انواری رستمی و ختن لو از شاخصهای سودآوری برای رتبه بندی شرکتهای برتر عضو بورس اوراق بهادار استفاده کردند و به این نتیجه رسیدند، بین رتبه بندی انجام شده و رتبه بندی که توسط بورس انجام میشود، همبستگی وجود ندارد.
ابزری و همکاران برای ارزیابی عملکرد و رتبه بندی شرکتهای عضو صنعت فلزات اساسی از ارزش افزوده اقتصادی - EVA - به عنوان یک شاخص، استفاده کردند
دانش شکیب و فضلی نیز به رتبه بندی شرکت ها پرداختند و شرکتهای صنعت سیمان بورس اوراق بهادار تهران را با استفاده از رویکرد ترکیبی AHP-TOPSIS رتبه بندی نمودند.
باکلی1 اعداد فازی رابرای بیان ارزیابی تصمیم گیرنده نسبت به معیارهای متنوع هر تصمیم به کار برد.
رتبه بندی شرکت ها
رتبه بندی شرکت ها به منظور تصمیم گیری در جهت انتخاب برترین شرکت انجام می گیرد. در نتیجه رتبه بندی، الویت ها و برتری ها مشخص شده، لذا می توان موفق ترین شرکت را انتخاب نمود و سرمایه گذاری درستی انجام داد. اما آنچه به عنوان مشکل اصلی مدیران امروزی تعریف می شود، مواجهه و مقابله با تغییرات محیطی است. در این میان نهادهای اطلاع رسانی با ارائه اطلاعات به موقع، صحیح، مناسب و مربوط، تصمیم گیران را در اتخاذ تصمیمات خود کمک می کنند. موسسات رتبه بندی کننده شرکت ها از این نوع موسسات هستند که نقش بسیار مهمی در محیط صنعت ایفا می کنند.
این موسسات از طریق معرفی شرکت های برتر صنعت، موقعیت آنها را در محیط رقابتی بر اساس شاخص ها یا متغیرهای مختلف مشخص می نمایند. این امر باعث می شود تا از یک طرف شرکت های ضعیف صنعت، فاصله خود را با برترین ها تشخیص داده و استراتژی مناسب برای رسیدن به آنها را تدوین کنند و از طرف دیگر، شرکت های برتر با تعریف برنامه ها و استراتژی های مناسب برتری خود را مستحکم تر کنند. در کنار این موارد، ارائه اطلاعات، فرصتی مناسب برای سرمایه گذاران در جهت سرمایه گذاری مناسب فراهم می کند. مجموع این موارد منجر به افزایش رقابت در بازار شده، فواید فراوانی به همراه می آورد و بطور کلی منجر به توسعه جامعه می ود.
رویکردهای تصمیم گیری چندمعیاره
در محیط بسیار پیشرفته و پیچیده امروز که تصمیم گیری درست، علمی و به موقع نقش تعیین کنندهای در شکست یا موفقیت هر پروژهای دارد، مسئله تصمیم گیری به عنوان چالشی در دهه های اخیر مطرح شده است .از این رو کاربرد فنون و تکنیک های تصمیم گیری بالاخص روش های تصمیم گیری چند معیاره در مسائل مختلف متداول گردیده است که به فراخور نیاز مورد استفاده قرار می گیرند .این متدولوژی ها شامل یک مدل، الگوریتم، یا تکنیک استاندارد هستند که در بعضی از آنها با تصمیم گیران تعامل وجود دارد، این تعامل می تواند قبل از حل مدل، یا در حین حل مدل باشد.
تصمیم گیری چند شاخصه به رویکردی از حل مسئله اشاره می کند که به منظور انتخاب یک گزینه از بین تعداد محدودی گزینه مورد استفاده قرار می گیرد و رویه ای برای تعیین چگونگی پردازش اطلاعات شاخص ها بوده، به گونه ایی که بتوان بهترین گزینه را انتخاب نمود. هر یک از این تکنیک ها مزایا و معایبی را شامل می شوند؛ به عنوان نمونه تکنیکی ممکن است قادر باشد هم شاخص های کمی و هم شاخص های کیفی را بطور کارآمدی مورد بررسی قرار دهد، اما در بررسی تعداد بسیار زیاد شاخص ها و گزینه ها ناتوان باشد .در حالی که تکنیک دیگری در بررسی تعداد گزینه هایی که مورد سنجش قرار می گیرند، کاراتر عمل می کند ولی قادر به بررسی شاخص های کیفی نیست
در اینصورت با ترکیب این دو تکنیک می توان تعداد بسیار زیاد گزینه ها را با در نظر گرفتن شاخص های کیفی مورد بررسی قرار داد، بدین ترتیب ضمن بهره گیری از مزایای هر دو تکنیک، معایب هر یک نیز پوشش داده شده، رویکرد بهتری برای تصمیم گیری ارائه می گردد" . این رویه های ترکیبی سهولت کاربرد تکنیک های تصمیم گیری را حفظ نموده، منابع چندگانه ایی از دانش و تجربه ایجاد می کنند.[25] در بین روش های تصمیم گیری چند معیاره، تکنیک الویت بندی با تشابه به راه حل ایده آل و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی رویکردهای تصمیم گیری منطقی بوده، بطور گسترده مورد استفاده قرار گرفته اند و با توجه به اینکه نقاط ضعف هر یک با نقاط قوت دیگری جبران می شود، ترکیب آنها می تواند نتایج بهینه ایی را ارائه دهد.
چارچوب نظری تحقیق:
در این تحقیق ما می خواهیم بر اساس معیارهای شناسایی شده براساس مرور ادبیات تحقیقات گذشته و پیشنهادات آنها است که به طور کلی به دو دسته ی مربوط به صورت های مالی و غیر مربوط به صورت های مالی تقسیم می شوند شرکت های صنعت خودرو و قطعات خودرویی را با استفاده از رویکرد ترکیبی - - AHP-TOPSIS ارزیابی و رتبه بندی کنیم و با هم مقایسه کنیم.