بخشی از مقاله

چکیده

محافظه کاری حسابداری را میتوان به عنوان گرایش حسابداری در به بکارگیری درجه بالاتری از تأییدپذیری برای شناسایی اخبار خوب در مقایسه با اخبار بد تعریف کرد. در این پژوهش ضمن بررسی رابطه محافظهکاری مشروط با سود توزیعی در بین سهامداران - مدل باسو - ، میزان پایداری سود تحت تاثیر محافظه کاری مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین میزان بازده حسابداری در صنایع مختلف برآورد و با یکدیگر مقایسه گردید.

به این منظور از اطلاعات شرکتهای عضو بورس تهران بر روی سالهای 1386 تا 1391 استفاده شده است. %44,5 از صنایع حاضر در این پژوهش شامل صنایع خودرو و قطعات، - سیمان، آهک و گچ - ، شیمیایی، غذایی بهجز قند و شکر، فلزهای اساسی، کاشی و سرامیک، کانی غیرفلزی، مواد دارویی و کل بازار سرمایه شواهدی مبنی بر رد کاهش توزیع سود سهام با افزایش محافظه کاری، از خود نشان ندادند. هرچند در بین صنایع مورد بررسی وجود محافظهکاری فقط در صنایع کانههای فلزی و کاشی و سرامیک رد نگردید، ولی شواهدی نیز مبنی بر وجود محافظهکاری در برخی صنایع دیگر بدست آمده است. در سطح کل بازار سرمایه نیز وجود محافظهکاری در گزارشگری مالی، رد نگردید.

-1 مقدمه

پس از واتز، باسو در سال 1997 پیشگام انجام تحقیقها در مورد محافظه کاری بوده است. یافته های او حاکی از وجود محافظه کاری و اعمال آن در گزارش های مالی است.

گیولی و هاین نشان دادند که محافظه کاری در طول نیمه دوم قرن بیستم روند روزافزونی را تجربه کرده است.

پنمن و ژانگ نشان دادند که محافظه کاری همراه با تغییرها مبالغ سرمایهگذاریها میتواند توضیح دهنده بازدههای آتی سهام باشد.

احمد و همکاران - 2002 - رابطه متقابل محافظه کاری و هزینههای تامین مالی را مورد بررسی قرار دادند . یافتههای آنها نشان میدهد که با افزایش محافظه کاری اعمال شده در تهیه صورت های مالی، هزینههای تامین مالی کاهش مییابد.[4] از دیگر سو فرانسیس و همکاران به بررسی اثر ویژگیهای سود بر هزینه سرمایه پرداختند. آنها محافظه کاری را نیز به عنوان یکی از ویژگیهای سود مورد بررسی قرار دادند ولی بین محافظهکاری و هزینه سرمایهای که واحد تجاری تحمل میکند، رابطهای نیافتند

در کشورمان نیز کردستانی و مجدی رابطه محافظه کاری با هزینه سرمایه سهام عادی را بررسی نموده اند.[7] یافتههای آنها همانند نتایج فرانسیس و همکاران حاکی از نبود رابطه معنی دار بین محافظه کاری و هزینه سرمایه سهام است.

بررسی فرانکل و همکاران حاکی از آن بود که با افزایش محافظهکاری، توزیع سود بین سهامداران کاهش یافته است. آنها با توجه به این نتایج استدلال می کنند که محافظهکاری توانسته است از منافع بستانکاران در برابر سهامداران حمایت کند. کیم و ژانگ نشان دادند که محافظه کاری حسابداری میتواند سبب کاهش هزینههای مالیاتی گردد.

پاییک و همکاران دریافتند همانطور که دیچاو در سال 1994 پیشبینی کرده بود، با افزایش محافظهکاری پایداری سود کاهش مییابد. با توجه به این نتایج آنها استدلال میکنند تصویب استانداردهای حسابداری که حاوی رویههای محافظه کارانه باشد متضمن هزینههایی برای بازار سرمایه است. این استانداردها قابلیت پیشبینی سود را کاهش داده و سرمایهگذاران بالفعل و بالقوه را از مسیر گرفتن تصمیمهای صحیح اقتصادی منحرف میسازند.

بال و همکاران نشان دادند سطح محافظه کاری در کشورهایی با ساختارهای قانونی انعطاف پذیر بیش از سطح محافظه کاری در کشورهایی با ساختارهای قانونی انعطاف ناپذیر است.علاوه بر این، بال و همکاران و نیز باتاچاریا و همکاران طی بررسی های خود دریافتند که محافظه کاری می تواند سبب افزایش شفافیت گردد

کردستانی و لنگرودی همانند رایچادوری و واتز رابطه متقابل دو معیار سنجش محافظه کاری را در ایران مورد بررسی قرار دادند 12]،.[ 13 یافته های آنها حاکی از آن بود که بین واکنش نامتقارن سود و نسبت ارزش بازار خالص داراییها به ارزش دفتری آنها رابطه منفی وجود دارد. واکنش نامتقارن سود، اقلام تعهدی غیرعملیاتی، چولگی منفی توزیع سود نسبت به جریانهای نقدی و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری خالص داراییها، پایداری بیشتر تغییرهای منفی سود نسبت به تغییرهای مثبت آن، واکنش نامتقارن تعدیل شده و ذخایر برآوردی برخی از روشهایی هستند که توسط پژوهشگران برای اندازهگیری میزان مخفی محافظهکاری استفاده شده اند.

-2 محافظه کاری و توزیع سود سهام

محافظهکاری حسابداری را میتوان بهعنوان گرایش حسابداری در بهکارگیری درجه بالاتری از تأییدپذیری برای شناسایی اخبار خوب در مقایسه با اخبار بد تعریف کرد. پژوهشهای اخیر باسو در سال 2005 و بیور و رایان محافظهکاری را به دو نوع مشروط و نامشروط تقسیم کردند

باسو بیان مینماید که محافظهکاری تأییدپذیری متفاوت برای شناسایی درآمدها و هزینهها است که منجر به کم نمایی سود و داراییها میشود. او در سال 2005 بیان کرد که این تعریف، بیانگر محافظهکاری مشروط است.

محافظهکاری مزایای متفاوتی دارد که از مهمترین آنها، انعقاد قراردادهای کارا، کاهش دعاوی حقوقی، کاهش یا به تعویق انداختن مالیات، خنثی کردن تمایل جانبداری مدیران، کاهش هزینهای سیاسی، کاهش کشمکش بین بستانکاران و سهامداران، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای کوچک و افزایش کیفیت اطلاعات مالی را میتوان نام برد.

اندیشمندان دیگری از جمله داروغ و استاغتون، داروغ، ایوانس و اسریدهار و فلسام بیان میکنند، از عوامل مهم اتخاذ رویکردهای محافظهکارانه مقابله با فشارها و تهدیدهای رقابتی است. آنها اعتقاد دارند که شرکتهای فعال در صنایع، جهت جلوگیری از ورود رقبای جدید و رقابت با رقبای موجود، محافظهکاری در گزارش گری مالی را در پیش میگیرند.

در مقابل همه این منافع اتخاذ رویکرد محافظهکارانه هزینههایی نیز دارد که مهمترین آن کاهش انتظارها از عملکرد آتی واحد تجاری خواهد بود. فلسام در پژوهشی در این زمینه بیان کرد که محافظهکاری نامشروط باعث کاهش خالص ارزش داراییهای گزارش شده است، در صورتی که محافظهکاری مشروط منجر به کاهش انتظارها از عملکرد آتی میشود؛ زیرا محافظهکاری مشروط با زودتر شناسایی کردن اخبار بد و نامساعد نسبت به اخبار خوب و مساعد، تصویری نامناسب از وضعیت واحد تجاری ارائه میکند

پایین بودن انتظارها از عملکرد آتی، ارزش کمتر اوراق بهادار شرکت را به دنبال خواهد داشت؛ زیرا تحلیلگران و سرمایهگذاران بازار تا حدودی اعمال محافظهکاری در گزارشگری مالی را در نظر میگیرند ولی قادر به انعکاس کامل آن نیستند.

دو ویژگی مهم حسابداری محافظه کارانه، عدم تقارن زمانی در شناسایی سودها در مقابل زیانهای حسابداری و هم چنین کم نمایی خالص داراییها است.این دو ویژگی این مطلب را میرساند که، شناسایی سودها و داراییها در مقابل زیانها و بدهیها نیازمند استفاده از درجههای زیادتر امکان اتکا است.

سود یکی از اقلام مهم و اصلی صورتهای مالی است که توجه استفادهکنندگان صورتهای مالی را به خود جلب میکند. سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، مدیران، کارکنان شرکت، تحلیلگران، دولت و دیگر استفادهکنندگان صورتهای مالی از سود به عنوان مبنایی جهت اتخاذ تصمیمهای سرمایهگذاری، اعطای وام، سیاست پرداخت سود، ارزیابی شرکتها، محاسبه مالیات و سایر تصمیمهای مربوط به شرکت استفاده میکنند. اطلاعات ارائه شده توسط شرکت و در نتیجه سود، مبتنی بر رویدادهای گذشته است اما سرمایه گذاران، به اطلاعاتی راجع به آینده شرکت نیاز دارند. یکی از دیدگاههای موجود در این مورد، ارائه صرفاً اطلاعات تاریخی و جاری توسط واحد تجاری است البته به نحوی که سرمایه گذاران بتوانند خود پیشبینیهای مربوط به آینده را انجام دهند. دیدگاه دیگر این است که مدیریت با در دست داشتن منابع و امکان های به انجام پیشبینیهایی قابل اعتماد بپردازند و با انتشار عمومی این پیشبینیها، کارایی بازارهای مالی را افزایش دهند.

به زعم برخی نویسندگان، محافظهکاری با تاثیرگذاری بر میزان سود تقسیمی، سبب کاراتر شدن قراردادهای ضمنی منعقده بین گروههای ذینفع در واحد تجاری، به ویژه بین سهامداران و اعتباردهندگان، میگردد و کاهش مالیات و بهبود نظام حاکمیت شرکتی و افزایش شفافیت گزارشهای مالی از دیگر دلایل ذکر شده برای محافظهکاری است. تحقیق حاضر درصدد است اولین دلیل ذکر شده در بالا و نیز یکی از انتقادهای وارد بر محافظهکاری - کاهش پایداری سود با افزایش میزان محافظهکاری - را بررسی و آزمون نماید.

شرکتها با علم به منافع و هزینههای اتخاذ رویکرد محافظهکارانه، باید رویکرد مناسب خود را تعیین کنند. اتخاذ رویکردهای محافظهکارانه علاوه بر کاهش فشارهای رقابتی، باعث کاهش انتظارهای بازار سرمایه از عملکرد آتی شرکتها نیز میگردد.

-3 فرضیه های تحقیق

-1-3 فرضیه اول: با افزایش محافظهکاری سود سهام کمتری توزیع می شود.

بنابر تئوری نمایندگی، یک واحد تجاری مجموعهای از قراردادهاست که بین گروههای ذینفع منعقد شده است. این قراردادها حیطه و قلمرو واحد تجاری را تعیین میکنند. گروههای ذینفع به این دلیل گرد هم میآیند و یک فعالیت اقتصادی را به صورت مشترک پی میگیرند که به خوبی دریافتهاند انجام دادن فعالیتهای اقتصادی به صورت مشترک هزینههای مبادله ها را کاهش میدهد. آنها با کنار هم گذاشتن منابع مالی، مدیریت مهارتهای خود و با اتکا بر هم افزایی این عوامل با هم، یک فعالیت اقتصادی را همنوا با هم و به صورت متمرکز دنبال میکنند

واتز بیان میدارد محافظهکاری ابزاری است برای روبرو شدن با مسایل و خطرهای اخلاقی ناشی از حضور و مشاکت ذینفعان که هر یک، اطلاعات، بازده، مطلوبیتها و تعهدهای متفاوتی با سایرین دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید