بخشی از مقاله
مقدمه
یکی از راهکارهای بنیادین جهت ارتقای سطح تولید در واحد سطح و حفظ توان تولید اراضی برای آیندگان، ارزیابی تناسب اراضی میباشد - بنینعمه . - 2003 از سو دیگر انتخاب یک روش مناسب ارزیابی اراضی در کشورهای در حال توسعه جهت برنامهریزی استفاده از اراضی از اهمیت برخوردار است. مشکل روشهای کلاسیک ارزیابی تناسب اراضی از جمله فائو در انعکاس تغییرپذیری مکانی ویژگیهای خاک و عدم وجود ارتباط اطلاعات مورد استفاده در آنها با دانش کشاورزان و شرایط محلی است. لذا برای رفع این نقیصه میتوان از روشهای نوین در ارزیابی اراضی استفاده کرد.
ارزیابی اراضی توسط فائو معمولترین روش ارزیابی اراضی بوده که مبتنی بر فاکتورهای فیزیکی و فاکتورهای اقتصادی اجتماعی منطقه است - بینام - 1985 که تلفیق آن با اطلاعات کشاورزان در قالب اطلاعات پرسشنامه ای و نیز استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت ترسیم و تولید نقشه های بهتر در جهت رفع این قایص کمک شایانی می نماید. البته شاید در نگاه اول روشهای کمی کاراتر از روشهای کیفی به نظر آیند و تصمیم این باشد که در این راستا ارزیابی کمی تناسب اراضی ضمن بررسی ویژگی های فیزیکی زمین ودر نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی بهترین نوع استفاده برای هر واحد اراضی را تعیین کند، لیکن ارزیابی کمی فراهم کننده اطلاعاتی است که پایه آنها سودخالص وسایر متغییرهایی اقتصادی در مناطق مختلف برای انواع استفاده هاست.
بنابراین مدت قابل استفاده بودن این گونه مطالعات نسبت به ارزیابی کیفی خیلی کوتاه است. زیرا میزان هزینه هاو قیمت محصولات سریعا" در مدت زمانی کوتاه، تغییر خواهد نمود. وارد نمودن مولفه های سود در قالب پرسشنامه هایی مبتنی بر رضایت مندی از تولید ، سطح سود آوری - کیفی - و نهاده بری تولید می تواند این مشکل را مرتفع سازد از سوی دیگر خود کلاسهای تناسب به نوعی مبتنی بر مقدار سود و رضایتمندی تولید هستند.
از سوی دیگر یکی از مهمترین تکنیکهایی که امروزه تاثیر بهسزایی در فرآیند ارزیابی تناسب اراضی دارد، سیستم اطلاعات جغرافیایی میباشد. یکی از مفیدترین کاربرد های آن برای طراحی و مدیریت، تهیه نقشههای تناسب اراضی و آنالیز آنها است. این سامانه قادر به تولید مجدد دادهها، تهیه نقشههای مختلف و ادغام آنها میباشد در نتیجه ارزیابی سریعتر صورت گرفته و تصمیمات اتخاذ شده نیز دارای دقت بیشتری هستند و محدودههای وسیعتری را میتوان به راحتی مورد ارزیابی قرار داد - کجوری، . - 1391 در این مطالعه هدف کاربرد تلفیق روش کیفی تناسب اراضی و دانش و شرایط محلی در قالب پرسشنامه جهت نقشه سازی بهترین انتخاب کشت در منطقه دشت هندیجان است.
مواد و روشها
منطقه مورد بررسی بخشی از دشت هندیجان واقع در استان خوزستان است.استان خوزستان در جنوب غربی ایران و شمال خلیج فارس واقع شده است. این بررسی در منطقهای به وسعت حدود 25400 هکتار انجام گردید. منطقه مورد مطالعه در جنوب شرقی استان خوزستان و در 75 کیلومتری جنوب غربی شهرستان ماهشهر، در غرب شهرستان بهبهان و در شمال بندر دیلم قرار گرفته است.
منطقه مورد مطالعه در عرض 30 درجه و 29 دقیقه تا 30 درجه و 43 دقیقه شمالی و طول 49 درجه و 33 دقیقه تا 49 درجه و 49 دقیقه شرقی قرار گرفته است .آب مورد نیاز منطقه از رودخانه زهره و از طریق پمپاژ تامین میشود بطوریکه اغلب اراضی حاشیه رودخانه تحت کشت گندم، کنجد، درختان میوه و نخلستان، گوجه فرنگی و ... است. طبق آمار موجود میانگین درجه حرارت سالانه هوا 25/2 درجه سانتیگراد و میانگین حداکثر درجه حرارت ماهانه هوا در ماه ژوئیه است که 50/8 درجه سانتیگراد است.
میانگین حداقل حرارت ماهانه هوا در ماه ژانویه است که 7 درجه سانتیگراد می باشد. میانگین بارندگی سالانه 260/4 میلیمتر است.در منطقه بخش اعظم اراضی به صورت مزروعی است و خاکهای این منطقه عمدتا در رده اریدی سولها قرار می گیرند نقشه خاکهای منطقه در شکل 1 آمده است. این اراضی هر ساله زیر کشت می رود. سطح وسیعی از منطقه مورد مطالعه و مناطق مجاور به کشت گیاهان زراعی آبی اختصاص دارد.
برای کسب اطلاعات درباره خصوصیاتی همچون زمان کشت، زمان برداشت،رضایتمندی تولید بین محصولات رایج و نوع ارقام هر محصول و تاریخ انجام عملیات مختلف زراعی برای هر محصول، مطالعاتی در مزراع انجام و این اطلاعات جمع آوری در قالب پرسشنامه تهیه شدند و در این بخش از کشاورزان خواسته شد بر مبنای سود و زیان وهزینه عملیاتی خود طی سالهای 1387 تا 1389 اطلاعات را در اختیار قرار دهند. در این بررسی از ارزیابی کیفی تناسب اراضی برای گیاه خاص بوسیله روش فائو صورت می پذیرد. این مرحله، آخرین مرحله از مراحل سه گانه روش ارزیابی کیفی است در این مرحله عمل انطباق خصوصیات اراضی با نیازهای انواع بهره وری، انجام شده و کلاس نهایی اراضی تعیین می گردد.
در این سیستم ارزیابی، اراضی در سطوح مختلف دسته بندی می شود که در این مطالعه از رده، کلاس و زیر کلاس استفاده شده است. برای انجام عمل انطباق، از روش پارامتریک - استوری - استفاده گردید. این عملیات برای پنج گیاه اصلی منطقه یعنی گندم ، جو، کنجد، گوجه فرنگی و یونجه صورت گرفت و در یک بانک اطلاعاتی جهت پردازش داده ها در محیط GIS - نرم افزار - ArcGIS 9.2 اطلاعات کلاس خاک و امتیاز رضایتمندی تولید قرار داده شد.
نتایج و بحث
همه نیازهای زمیننما، خاک و اقلیمی مورد نیاز از جداول ارائه شده توسط سایس و همکاران - - 1991 اقتباس و با استفاده از آنها کلاس تناسب کیفی برای محصولات ذکر شده به روش استوری مشخص گردید. نتایج نشان داد که عوامل ایجاد کننده محدودیت عمدتا درصد بالای غلظت املاح محلول و درصد بالای کربنات کلسیم است که با توجه به شکل 1 و مساحت های در برگرفته شده توسط خاکها طبیعی به نظر می رسد. با توجه به شکل 2 مشخص است که بیشترین محدودیت های تولید گندم در منطقه شوری و برای گیاه جو محدودیت های حاصلخیزی بوده است و محدودیت های تولید جو بیشتر است.
در هر صورت در منطقه بواسطه محدویت های شوری و کربنات کلسیم بالا کلاس تناسب تولید محصولات بالا نیست با بررسی نقشه های مندرج در شکل 3 و 4 در می یابیم که این روش تناسبی برای تولید محصولات یونجه و گوجه فرنگی در منطقه قائل نیست و محدودیت اصلی تولید کنجد نیز محدودیت های شوری و حاصلخیزی هستند. اطلاعات نقشه های در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار برای بدست آوردن بهترین کلاس تناسب در هر واحد خاک روی هم گذاری شد و سپس اطلاعات رضایتمندی تولید که شاخص های کیفی مستخرج از پرسشنامه ها بودند به رتبه تبدیل و کار انتخاب گزینه های با کلاس تناسب یکسان به مجموع رتبه ها که تحت عنوان مزیت اقتصادی شناخته شد سپرده شد و در صورت تناسب یکسان ترتیب اولویت کشت در نظر گرفته شد. با نگاهی به شکل 4 در میابیم حدود 10/8 درصد منطقه برای هیچ نوع کشتی میان گیاهان مورد بررسی تناسب ندارد.