بخشی از مقاله

چکیده:

تغییر شاخص های اقلیمی در جهان، زنگ خطری مهیب و اثرات ویرانگر آن از شمال اروپا تا قلب کویر نمک ایران یکسان نیست. افت مکرر نزولات جوی به زیر پنجاه میلی متر در سال در برخی استانهای کشور ناشی از تغییر اقلیم می باشد، این اتفاق به بحران بزرگ ملی تبدیل، و به نابودی هزاران هکتار باغ و مزرعه، مراتع، سفره های آب زیر زمینی ختم شده است، در این تحقیق طی دو سال زراعی1396 تا 1397 به بررسی و ضرروت جایگزینی کشت زعفران و تغییر الگوی کاشت فعلی کشور پرداخته شده است.

به استناد نتایج حاصل از این تحقیق ملی، پس از بررسی آمار هواشناسی سی سال قبل و روند تغییرات، خسارات وارده به زراعت، وضعیت منابع آب، دانش، تجربه، امکانات، بازار فروش ملی و بین المللی و ارزآوری، بهترین گیاهی که می تواند در پهنه وسیعی از فلات مرکزی در این بحران بزرگ، مانع سقوط کشاورزی، محاجرت میلیونها نفر کشاورز و خالی از سکنه شده هزاران روستا، بیکاری، فقر و بدبختی بیشتر شود، جایگزینی زراعت گیاه فوق استرتژیک زعفران به جای کشت و کار محصولات زراعی فعلی می باشد، بایستی در اقدامی فوری زراعت، انواع صیفی جات و سبزیجات در استان های مرکزی، تهران، سمنان،خراسان رضوی، جنوبی، کرمان، یزد، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، فارس، اصفهان، جهارمحال و بختیاری، قم و خوزستان ممنوع و زراعت زعفران جایگزین گردد، بی توجهی به نتایج این پژوهش و تعلل بیشتر، بخش مولد کشاورزی را در این استانها به سقوط سوق داده و بر دامنه خسارات زیست محیطی تا مرز سودانی شدن خواهد افزود.

مقدمه

بررسی اسناد و مدارک علمی، نتیجه هزاران تحقیق و پژوهش در جهان حاکی است که متاسفانه در اثر اقدامات مخرب بشر در کره زمین تغییر اقلیم به وقوع پیوسته است. کشور ایران به دلیل قرارکرفتن بر کمربند خشک و داغ و تفتیده جهان، یکی از کشورهایی است که از نظر اقلیمی به شدت مساعد و در معرض خطرات و صدمات مهلک این تغییر اقلیم می باشد. یکی از بخش هایی که در اقتصاد ایران اولین صدمات مخرب را از تغییر اقلیم با کاهش میزان بارش سالیانه دریافت نموده و به شدت آسیب دیده و خواهد دید، بخش کشاورزی و خصوصا زراعت می باشد، زراعت در کشور ایران در بخش های عظیمی از کشور به دلیل اقلیم خشک و بیابانی فلات مرکزی همواره در بنجاه سال اخیر رو به افول بوده، تا حدی که که در سال 1397 بخش های عظیمی از مناطق مستعد زراعت دچار بی آبی و یا کم آبی شده است.

استمرار این روند قطعا به نابودی صد ها هزار میلیارد تومان سرمایه ملی و سرمایه کشاورزان بدبختی ختم خواهد شد که نسل ها با کار طاقت فرسا مزرعه و باغی را آباد کرده اند و هم اکنون در اثر بی آبی نه تنها منبع درآمد آنها پیش چشمانشان خشک می گردد، بلکه سرمایه و دسترنج سال ها کار و تلاش و سرمایه گذاری بی وفقه از بین می رود، بی توجهی به نظرات دانشمندان روستا زاده، کارآفرین، مسلط به دانش روز جهانی و به کار گیری مدیرانی که فاقد توانایی علمی و عملی و یا فاقد دغدغه برای نجات بخش کشاورزی از هجوم وحشتناک تغییر اقلیم می باشد بر دامنه نفوذ و اثر گذاری بحران بر قشر ضعیف کشاورز بیشترین صدمات را وارد کرده و قشر مولد وحلال خور را به فقر و بیچارگی سوق می دهد. در این وضعیت لازم است آنها که سکان مدیریت بخش کشاورزی کشور را در دست دارند، از توان تخصصی و فوق تخصصی دانشگاهها کمک بگیرند و جایگزینی کشت زعفران را به جای زراعت محصولاتی که به آب فراوان نیاز دارند در اسرع وقت عملی نمایند.

تئوری و پیشینه تحقیق:

کشور ایران بر کمر بند خشک کره زمین از نظر جغرافیایی واقع شده است، تابش خورشید بر این کمربند بیشترین انرژی را تابیده و در نتیجه بیشترین میزان تبخیر از این کمر بند رشد و نمو گیاهان زراعی را با چالشی بزرگ از نظر تبخیر و تعرق در طی دوره رشد و نمو مواجه می سازد، همچنین پوشش گیاهی مرتعی نیز از تابش عمودی خورشید در این کمربند با سی درجه عرض جغرافبایی باعث شده که روز به روز از میزام تراکم پوشش گیاهی مدیریت نشده و رها شده به حال خود کاسته شود

در نتیجه روز به روز از میزان رطوبت نسبی هوا کاسته می گردد، کاهش بارش نیز بر این اتفاق ناگوار اکولوژیکی افزوده و در نتیجه بیابان و خشکی پیشرفت نموده و در اثر وزش بادهای داغ و سوزان، رشد و نمو بسیاری از گیاهانی که در سی سال گذشته در باغات و مزارع مکان داشته دیگر امکان پذیر نمی باشد، حتی درختانی کهنسالی که در باغات و مزارع از گذشته بوده اند به رشد قهقرایی دچار شده، دچار سر خشکیدگی شاخه شده و آفات چوبخوار به آنها حمله کرده و از بین رفتن این سرمایه های عظیم که قیمت هر درخت را در مواردی برای اکوسیستم خشک ایران چه مثمر و جه غیر مثمر حداقل صد میلیون ریال باید تعیین نمود

از نظر مسئولین این خشک شدن ها اهمیتی ندارد و برای نجات آن فکری نمی شود. بی توجهی مستمر باعث شده تا مراتع و جنگلها نابود، از میزان رطوبت نسبی کاسته، بارش کاهش و روند تبدیل بیابانی شدن تسریع گردد، اکولوژی گیاهان زراعی تحت تاثیر و عملکرد کمی و کیفی کاهش پیدا کند. این بحران عظیم باعث کاهش سطح زیر کشت شده و بر میزان واردات مواد غذایی، حتی علوفه افزوده است.

ابودی مراتع و جنگلها به نابودی مزارع و در نتیحه رود خانه هایی چون زاینده رود به پارگینگ خودرو تبدیل و یا به محل الودگی و بلند شدن گرد و خاک تبدیل می گردد. متعاقبا سرزمینی که آباد بوده به ویرانه و کشاورزان بیکار و دهها مشکل اجتماعی دیگر بروز می کند.

در نتیجه در چنین شرایطی کشت گیاهی که بتواند در شرایط خشکسالی کشت و کار شود و بازده اقتصادی مطلوب نیز داشته باشد از اهمیت ویزه برای اقتصاد کشور که دچار بیکاری شدید می باشد و به اقتصاد وابسته به نفت مبتلا شده یک اهمیت فوق استراتژیک می باشد.

به استناد تحقیقات سی ساله نویسنده این مقاله که در کتاب تولید زعفران، انتشارات نصوح اصفهان انتشار یافته، گیاه زعفر ان دارای ویژگی های بی نظیر زراعی می باشد که امکان زراعت آن با بیست درصد آب مورد نیاز کشت و کار صیفی جات مثل خربزه و هندوانه امکانپذیر است، از طرف دیگر از بعد اقتصادی، درآمد حاصل از زراعت زعفران حداقل ده تا برابر درآمد حاصل از زراعت هندوانه می باشد. در این شرایط خشکسالی ضرورت دارد که دولت مسئله جایگزینی زراعت زعفران را به نحو جدی در دستور کار قرار دهد، تاخیر در انجام این مهم ضربه ای جبران نشدنی بر پیکره اقتصاد مریض ایران وارد و به بیکاری وسیع و مهاجرت گستره و ویرانه شدن روستاها خواهد انجامید.

تغییر اقلیم یک مشکل جهانی است، اما کشور ایران را بیشر تحت تاثیر قرار داده، چرا که اقلیم فلات مرکزی ایران سال ها است در مرحله بحرانی قرار دارد و بی توجهی به نجات آن به فرابحران ختم شده است و به جایی خواهد رسید که دیگر امکان نجات این اقلیم نباشد. این در حالی است که کاهش صد میلیمتری در میزان بارش در کشور آلمان یک بحران تلقی می گردد و برای رفع بحران دولت آلمان کنفرانس جهانی در نظر می گیرد تا مشکل را حل نماید، ولی همایش زعفران در این کشور در استان خراسان و تربت حیدریه برگذار می گردد اما هیچ راهکاری برای توسعه کشت و کار زعفران و جایگزینی این زرراعت مهم و نجات این زراعت مهم ارائه نمی گردد.

اینها مصیببت هایی است که نتیجه بی توجهی به قدرت علم و دانش و قدرت دانشمندان کارآفرین، کارآ، تولید کننده و روستا زاده و رنج کشیده هست که کمترین توجهی به دانش و تخصص آنها نمی شود، چه کسی می خواهد به فکر روستا، نجات آن و نجات زراعت زعفران یا توسعه کشت و کار آن باشد؟

کشور ایران آمادگی لازم برای تغییر اقلیم ندارد، با دو درجه افزایش دما بروز خشکسالی شدیدتر بدیهی، تبخیر کشور بیست و هفت میلیارد متر مکعب اضافه خواهد شد، میزان تغذیه آب های زیرزمینی بیست درصد کاهش خواهد یافت، خشکسالی شدیدتر، سیلاب های ویرانگر افزایش، کلان شهر ها با مشکل اب شرب مواجه، اکوسیستم های زراعی خواهد مرد، شوری خاک های ایران از سی درصد به پنجاه درصد خواهد رسید، مراتع و جنگلها نابود، زندگی عشایری و روستایی فراموش، افزایش فرسایش، بروز طوفانهای شن، آلودگی هوا، نابودی سرمایه ها، رواج بیماری ها در اثر وزش بیش از حد ریزگرد ها بروز خواهد کردو سلامت زندگی را به خطر خواهد انداخت.

آلودگی آب های سطحی، آلودگی سبزیجات تولید شده، گسترش مریضی و بیماری های ناشناخته همه و همه نتیجه بی توجهی به تغییر اقلیم خواهد بود. حایگزینی زراعت زعفران یکی از اقدامات موثر زراعی است که می تواند، از اثرات شدید این بحران تا حد زیادی بکاهد و مانع مهاجرت روستائیان، مانع اتلاف منابع آب شیرین، مانع اتلاف منابع و نهاده های تولید، مانع بیکاری و مضافا باعث اشتغال، ذخیره منابع آب شیرین و افزایش درآمد ارزی برای اقتصاد مریض کشور ایران شود..

مواد و روشها

این پژوهش به روش مطالعات میدانی و در طی دو سال زراعی 1395 تا 1397 و به هدف بررسی تغییرات اقلیمی در خصوص شاخص های مهم از جمله میزان بارش در استان های تهران، مرکزی، سمنان،خراسان رضوی، جنوبی، کرمان، یزد، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، فارس، اصفهان، قم و خوزستان و اثرات مخرب آن بر زراعت برداخته شده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید