بخشی از مقاله
چکیده: هر سازمانی بطور معمول نیازمند تصمیمگیری در رابطه با انتخاب و زمانبندی یک سبد پروژه از بین یک مجموعه از پروژههای کاندید است. از آنجا که در سازمانها معمولا منابع کافی برای اجرای تمامی پروژه هایی که پیشنهاد می شود وجود ندارد بنابراین وظیفه اصلی مدیریت انتخاب پرتفولیویی از پروژه هاست که با منافع سازمان سازگاری بیشتری داشته باشد. تصمیم نادرست در انتخاب، دو پیامد منفی به همراه خواهد داشت: از یک طرف منابع سازمان صرف پروژه های ضعیف و غیر استراتژیک شده و اتلاف منابع و زمان را به همراه خواهد داشت و از طرف دیگر سازمان سودی را که می توانست از صرف این منابع در پروژه های مناسب دیگر به دست آورد را از دست می دهد - هزینه فرصت از دست رفته - .
بنابراین انتخاب بهترین پروژه ها که با اهداف سازمان سازگاری بیشتری داشته باشد همواره یکی از دغدغه های مهم مدیران سازمانها می باشد. در این مقاله یک مدل دومرحله ای بر پایه پرومته V برای انتخاب پرتفولیوی بهینه پیشنهاد شده، که در مرحله اول پروژه ها با توجه به معیارهای کمی و کیفی با استفاده از روش پرومته امتیازدهی شده و در مرحله دوم گزینه های با امتیاز بالاتر با توجه به محدودیتهای موجود انتخاب و زمانبندی می شوند.
-1 مقدمه
از زمانیکه مفهوم سرمایه و سرمایهگذاری بصورت علمی در تحلیلهای سود و مخاطره سرمایهگذاران وارد شد همواره دغدغه و پرسش همیشگی آنان این بوده که چگونه میتوان منابع معینی از سرمایه را بین گزینههای مختلف تخصیص داد بگونهای که بیشترین سود و کمترین مخاطره را برای سرمایهگذار به همراه داشته باشد. نخستین رویکرد علمی برای انتخاب پرتفلیوی بهینه مدل میانگین- واریانس1 نامیده شد که توسط "مارکویتز" در سال 1952 ارائه شد و توانست نقش کلیدی در تئوری انتخاب پرتفولیو ایفا کرده و جایزه نوبل اقتصادی را برای طراح خود به ارمغان آورد.
تئوری مدرن مارکویتز برای پرتفولیو پارادایم جدیدی را پیش روی سرمایهگذاران برای انتخاب یک پرتفلیو با بالاترین نرخ بازده در یک سطح ریسک معین - و یا حداقل ریسک در یک سطح معین از نرخ بازده - گذارده است - مارکویتز، 1952؛ مارکویتز، . - 1959 قبل از مارکویتز، نظریه موجود در مورد سرمایهگذاری نظریه سنتی بود. اگرچه مفهوم انتخاب پرتفولیو براساس مدل مارکویتز اولین بار برای انتخاب سبد سهام مطرح شد ولی بعدها برای حوزه های دیگر نیز توسعه پیدا کرد که یکی از این حوزه ها انتخاب پرتفولیوی پروژهها بوده است.
تفاوتی که مسأله انتخاب پرتفولیوی پروژه2 با مسأله انتخاب پرتفولیوی سهام3 دارد در این است که در انتخاب پرتفولیوی پروژه اگر پروژه ای انتخاب و شروع شد دیگر قابل فروش و یا حذف کردن نیست در حالیکه در سبد سهام در هر مقطع زمانی امکان فروختن سهم خریداری شده و خرید سهم جدید وجود دارد. و از این جهت مسأله انتخاب پرتفولیوی پروژه نسبت به انتخاب نادرست، از حساسیت بیشتری برخوردار است.
-2 بررسی تحقیقات انجام شده
در سال 1952 مارکویتز اولین کار خود که در حقیقت اساس و بنیاد تحلیل پرتفلیوی مدرن بود را منتشر کرد. مدل میانگین - واریانس مارکویتز پایه و اساس توسعه تئوری مالی مدرن در پنج دهه اخیر بوده است. مهمترین نقش این تئوری ایجاد چارچوب ریسک - بازده برای تصمیم گیری سرمایه گذاران است. پیش از آن نیز سرمایه گذاران از ضرورت در نظر گرفتن ریسک در کنار بازدهی مطلع بودند اما این مارکویتز بود که برای اولین بار کوشید تا نظریه انتخاب پرتفولیو تحت شرایط نااطمینان را در غالب یک مدل ریاضی فرمول بندی کند.
اغلب تلاشهای صورت گرفته توسط کارشناسان این حوزه نیز بمنظور حل و توسعه مدل مارکویتز بوده است. این تلاشها با توجه به محدودیتهای بازار واقعی سعی در هرچه عملیتر کردن این مدل دارند. به طور کلی تحقیقات انجام شده در زمینه انتخاب پرتفولیو را می توان در دو دسته کلی تقسیم کرد: الف- تحقیقاتی که براساس روش های MADM4 پرتفولیوی بهینه خود را انتخاب می کنند. ب- تحقیقاتی که براساس روش های MODM5 پرتفولیوی بهینه خود را انتخاب می کنند.
-1-2 پژوهش های انجام شده در دسته اول :
سوره کومار - 2004 - و کوماردی - 2006 - روش AHP 6 را برای ارزیابی پرتفلیوی پروژه استفاده کرده اند . چانگ هانگ و همکاران - 2008 - و تیریاکی و همکاران - 2009 - روش AHP فازی را برای انتخاب پروژه های R&D و بو فنگ و همکاران - 2010 - روش AHP را برای ارزیابی پروژههای تحقیق و توسعه شراکتی7 توسعه دادند. وسچرا و همکاران - 2012 - از روش پرومته را برای انتخاب پرتفولیوی پروژه استفاده کردند.
-2-2 پژوهش های انجام شده در دسته دوم
دسته دوم از تحقیقاتی که در زمینه انتخاب پرتفولیو انجام شده اند در حقیقت توسعه مدل مارکویتز می باشند. مدل اولیه ای که مارکویتز - 1952 - ارائه نمود بر اساس دو هدف ماکزیمم کردن سود حاصل از پرتفولیو و می نیمم کردن ریسک پرتفولیوی انتخابی بود. مدل های زیادی بعد از آن توسط سایرین ارائه شد. هدف مدلی که ژانگ و همکاران - 2006 - برای انتخاب پرتفولیو ارائه کردند می نیمم کردن میانگین ریسک پرتفولیو بود به طوریکه میانگین سود پرتفولیو حداقل M باشد . تارجا جورو و همکارانشان - 2006 - مدلی برای انتخاب پرتفولیو با سه هدف: ماکزیمم کردن میانگین سود، ماکزیمم کردن کشیدگی8 و می نیمم کردن ریسک ارائه کردند. آقای ربانی و همکاران - 2006 - یک مدل برنامه ریزی آرمانی صفر و یک برای انتخاب و زمانبندی پرتفولیو معرفی کردند.
کارلسون و همکاران - 2007 - رویکرد فازی را برای انتخاب پرتفولیوی پروژه های تحقیق و توسعه استفاده کرده اند. در این مقاله برای پیش بینی جریان نقدی آینده از اعداد فازی ذوزنقه ای استفاده کرده و توابع هدف آن ماکزیمم کردن میانگین جریان نقدی و می نیمم کردن ریسک پرتفولیو می باشد. یانگ فانگ و همکاران - 2008 - یک پرتفولیوی ترکیبی را مورد بررسی قرار دادند. پرتفولیویی که ترکیبی از پروژه های تحقیق و توسعه و سکیوریتها را در بر داشت. برای مدلسازی این منظور از برنامه ریزی صفر و یک برای پروژه ها و پیوسته برای سکیوریتیها استفاده شده است.
جانا - 2007 - یک مدل سه هدفه MVS برای انتخاب پرتفولیو معرفی کردند. اهداف این مدل شامل: ماکریمم کردن سود، می نیمم کردن ریسک و ماکزیمم کردن کشیدگی بوده است. آقای جعفری زاده و دوستان - 2008 - برای اندازه گیری ریسک از مفهوم نیمه واریانس استفاده کردند. نظر ایشان این بود که همه انحراف از میانگین ها برای ما نامطلوب نیستند و هر نتیجه یا پیامدی که بهتر از هدف باشد مشمول ریسک نشده و حتی برای ما مطلوب نیز هستند.
جیاکیونگ چن و همکاران - 2009 - با کمک برنامه ریزی صفر و یک به دنبال ماکزیمم کردن سود نهایی پرتفولیو هستند. که البته سود حاصل از انجام هر پروژه به زمان تکمیل شدن آن پروژه بستگی دارد؛ به عبارتی سود وابسته به زمان است. در این مقاله ریسک لحاظ نشده است. کارازو و همکاران - 2010 - مدل برنامه ریزی صفر و یک با هدف ماکزیمم کردن سود برای انتخاب و زمانبندی پرتفولیو ارائه کردند. چانگ و جانگ هو لی در سال 2012 یک مدل تحلیل پوششی داده9 برای انتخاب پرتفولیوی پروژه معرفی کردند.
-3 نتیجه گیری از تحقیقات انجام شده
با بررسی مطالعات و تحقیقات پیشین در حوزه حل مسائل مربوط به انتخاب پرتفلیوی بهینه، نتایج زیر قابل حصول است:
· با وجود قدمت مسأله انتخاب پرتفلیوی بهینه، مطالعات انجام شده حاکی از آن است که مسأله تصمیمگیری در سرمایهگذاری همواره دغدغه اصلی سرمایهگذاران بوده است.
· تحقیقاتی که با رویکرد تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره به انتخاب پرتفولیوی بهینه میپردازند اکثراً روش تحلیل سلسله مراتبی - AHP - را استفاده کردهاند.
· در مدلهای چندمعیاره - دسته اول تحقیقات - اگرچه محدودیتی در تعداد شاخص های مورد بررسی نداریم و تمامی شاخص های کمی و کیفی قابل بررسی هستند؛ اما هیچیک از تحقیقات انجام شده در این دسته قادر به زمانبندی گزینه های انتخاب شده نمی باشند.
· روشهای موجود در این دسته - مدلهای چندمعیاره - فقط گزینه ها را رتبه بندی می کنند و از آنجایی که محدودیتها درون مدل قابل بررسی نیستند، در هنگام انتخاب هر گزینه بصورت مستقل بررسی می شود و تاثیر این انتخاب بر انتخابهای بعدی در این روشها میسر نمی باشد.
· در مدلهای چندهدفه - دسته دوم تحقیقات - اگرچه در این مدلها محدودیتها قابل بررسی هستند و این مدلها قادر به زمانبندی گزینه های انتخاب شده می باشند اما در این مدلها اولا فقط اهداف کمی قابل بررسی هستند و ثانیا با محدودیت تعداد اهداف