بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با عنوان جان لاک و تعلیم و تربیت و با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوای کیفی به نگارش درآمده است. جان لاک، فیلسوف انگلیسی و یکی از بنیان گذاران اندیشه ی لیبرالیسم یا آزادی در آموزش و پرورش می باشد. لاک در ضمن حمله به مفروضات افلاطون، درصدد تأسیس دیدگاهی تجربی برآمد مبنی بر این که کلیه ی شناخت های انسان از ادراکات حسی سرچشمه می گیرند و به هنگام تولد، ذهن، لوح نانوشته، یا کاغذ سفیدی است که داده های تجربی بر روی آن ثبت می گردند. به طور کلی، لاک به فرآیند یادگیری بیش از محتوای یادگیری اهمیت میداد. به نظر او آموزش و پرورش فرآیندی است که از طریق آن انضباط بر جسم مستولی میشود و عادات نیک در وجود انسان استقرار مییابد و اصول اخلاقی آموخته میشود و تفکر و تعقل انسان به سبب فراگیری موضوعهایی که ارزش انضباطی دارند پرورش مییابد.
کلیدواژه ها: جان لاک و تعلیم و تربیت.
مقدمه
جان لاک - 1632-1704 - یکی از بزرگترین فیلسوفان انگلسی است. او پس از تحصیلات عمومی به تحصیل پزشکی پرداخت. دغدغههای فکری عمده ی او معرفتشناسی و فلسفه سیاسی بودند. دیدگاه و بینش وی در زمینهی »حکومت با رضایت رعایا«، آزادی، حقوق طبیعی انسان در زندگی، و مالکیت شخصی تأثیر بزرگی بر جریان و روند فلسفه سیاسی داشت. اندیشههای لاک شالودهی مفاهیم بهکاررفته در قانون و حکومت آمریکا را بنیاد گذارد و مواد لازم برای توجیه انقلاب را در دست مهاجران استعماری به دنیای نو نهاد. جان لاک را از جمله تجربهگرایان انگلیسی نامیدهاند و تأثیر دیدگاههای وی در زمینهی معرفتشناسی در دوره رنسانس نیز بهطور برجسته حس میشد. لاک را عموما پدر معنوی اندیشهی حقوق بشر در دوران جدید میدانند.
لاک آثار بزرگی از خود برجای گذاشت که مهمترین آنها عبارتند از: تحقیقی دربارهی فهم انسان، اندیشههایی دربارهی تربیت، دربارهی راهنمایی فهم، و دو رساله دربارهی حکومت - کاردان، . - 1388لاک تاثیر ژرفی بر فلسفه سیاسی، و به ویژه بر لیبرالیسم نوین گذاشت. مایکل زوکرت عنوان میکند که لاک با معتدل کردن فلسفه حکومت مطلقه هابز و به ویژه مطرح کردن جدایی دین از سیاست لیبرالیسم را پایه ریزی کرد. لاک تاثیر زیادی بر ولتر گذاشت به طوری که ولتر از او با عنوان "لاک دانا" نام می برد. بحثهای او در زمینه آزادی و قرارداد اجتماعی بعدها بر نوشتارهای الکساندر همیلتون، جیمز مدیسون، توماس جفرسون و سایر بنیانگذاران ایالات متحده آمریکا تاثیر گذاشت.
درحقیقت، یک بخش از رساله دوم به صورت کلمه به کلمه در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمده است. تاثیرگذاری لاک به حدی بوده است که توماس جفرسون نوشته است: "بیکن، لاک و نیوتن بدون استثنا بزرگترین انسان هایی بودهاند که در طول تاریخ زیستهاند. آنها پایههای ساختار عظیمی را ایجاد کردهاند که دانش فیزیکی و اخلاقی بشر در آن رشد میکند. امروزه بیشتر لیبرتارینهای معاصر لاک را تاثیرگذار می دانند. اما حتی میتوان تاثیر گذاری لاک را در زمینه شناخت شناسی عمیق تر دانست. لاک مفهوم "خود"، یا "خویشتن" را دوباره تعریف نمود. مورخان فلسفه مانند چارلز تیلور و جرالد سیگل عنوان میکنند که نوشتاری درباره درک انسان اثر جان لاک نقطه آغاز مفهوم نوین "خویشتن" در غرب است - اولیچ، . - 1375
لاک را می توان به عنوان شخصی که اولین ذهن مدرن را داشته است، توصیف نمود. این امر به خاطر آنست که او برخی از مسائل مهم در تفکرات پس از قرون وسطا را گردآوری کرد و آنها را در قالب یک چشم انداز واحد ارائه نمود. بخشی از پیام او به بشریت را میتوان در قالب این کلمات خلاصه کرد: "هرگز بدون تفکر از بزرگان علمی، سیاسی و مذهبی پیروی نکنید. همچنین بدون تفکر از سنت و قراردادهای اجتماعی پیروی نکنید. برای خودتان به طور مستقل فکر کنید. به شواهد موجود نگاه کنید و سعی کنید دیدگاه ها و رفتارتان را بر پایه اینکه مسائلواقعاً چگونه هستند، بگذارید." امروزه شاید برای انسانهایی که در جوامع مدنی زندگی می کنند سخت باشد که تصور کنند این پیام برای جامعه زمان لاک چقدر جدید بوده است. این پیام تاثیرات انقلابی بر سیستم آموزشی، دانش، سیاست، و حتی خود فلسفه در غرب گذاشت - کاردان، . - 1388
این پیام همزمان با نیاز جدید در عرصه دانش برای مشاهده و آزمایش بود. لاک بر نیوتن تاثیر گذاشت، و همچنین از او تاثیر پذیرفت. رویکرد او به سیستم آموزشی، مخالفت با یادگیری طوطی وار و مخالفت با آموزش مطالب کهنه شده برای زمان حال و مسائل تقدیس شده توسط سنت بود. او اعتقاد داشت که زبان نباید از طریق دستور زبان آموزش داده شود بلکه باید از راه تمرین و مثال آموخته شود. او میخواست تا بر مسائل کلاسیک تاکید کمتری شود و توجه به مسائل مدرن معطوف گردد. او اعتقاد داشت که تمام انسانها مستعد پیشرفت هستند و پاسداری از حقوق و آزادی افراد تنها هدف قانونی حکومت است. این چشم انداز با خصومت از سوی حکومتهایی که قادر به تامین شرایط آن نبودند مواجه شد.
گرچه فلسفه لاک مخالفت با حکومت مطلقه در تمام عرصههای زندگی و عقیدتی است، ولی نیت آن به هیچ وجه ترویج خشونت طلبی و ستیزه جویی نیست بلکهکاملاً برعکس فلسفه او در جهت گسترش خوش اخلاقی، میانه روی و تواضع است. در فلسفه او همیشه تاکید بر عقل سلیم، جلوگیری از بردن مسائل به سوی افراطی گری و در نظر گرفتن تمام حقایق و شواهد برای یک موضوع است. تمام جنبههای مذکور در فلسفه لاک با یکدیگر در هم تنیده است. این فلسفه پایههای لازم را برای رشد تفکرات فلسفی در کشورهای انگلیسی زبان در یک دوره زمانی دویست ساله پس از لاک فراهم آورد. فلسفه لاک به اساس نگرش انگلو-ساکسون به مسائل تبدیل شد و همچنین تاثیر عظیمی بر توسعه جوامع فرانسه و آلمان گذاشت. ولتر در فرانسه و کانت در آلمان هر دو طرفدار نظریاتی بودند که لاک پایه گذاری کرده بود - ابراهیم زاده، . - 1370
تعلیم و تربیت از دیدگاه جان لاک
کتاب »اندیشههایی دربارهی تربیت« لاک به خواهش یکی از دوستان نجیبزاده او و به قصد راهنمایی او در تربیت فرزندش نگاشته شده است، به همین سبب بیشتر حاوی اصول و روشهایی است که در تربیت فرزندان طبقهی اشراف انگلستان کاربردداشته و حاصل آن تربیت افرادی است که شایستهی عضویت در این طبقه باشند. او تربیت طبقات دیگر را به آموزش حرفهای محدود میسازد و این عقیده عیب بزرگی برای وی شمرده میشود - کاردان، . - 1381بهزعم طوسی - 1354 - ، نظریهی تربیت لاک بر اساس چهار اصل استوار است: اصل سودمندی، اصل عقلانی بودن، اصل تمرین،اصل تجربهی مستقیم. او تعلیم و تربیت درست را شامل سه جنبهی جسمانی، اخلاقی، و عقلانی میدانست.
جان لاک دربارهی هدف تربیت معتقد است که باید فرد را برای موفقیت در زندگی فردی و عضویت در جامعه یا بهتعبیر امروزی شهروندی آماده کرد. البته هدف غایی تربیت بهنظر او کسب شایستگی اخلاقی و لازمهی آن داشتن منش یا شخصیت متعادل نیرومند است. او شرط اول دست یافتن به منش نیرومند و شخصیت متعادل را داشتن بدنی سالم میداند؛ زیرا بهنظر او عقل سالم در بدن سالم است. از اینرو، وی به یک سلسله توصیههای بهداشتی پرداخته و اجرای بعضی ورزشها را لازم میداند - کاردان، . - 1381 از نظر لاک، تربیت برای طبقات بالا دارای چهار هدف عمده است:
-1 فضیلت، یعنی آگاهی بر درست و نادرست
-2 حکمت، یعنی یک فعالیت عملی برای ادارهی امور خود بهطرز استادانه
-3 تربیت خوب، یعنی احساس وقار که صفتی میان تکبر و فروتنی بسیار است
-4 تعلیمات، یعنی چیزی که فقط موجد معلومات ظاهری میشود - دیدگاه، . - 1394
او برنامهی آموزش خود را با یاد دادن خواندن و نوشتن و نقاشی آغاز کرده، پس از آموختن زبان مادری آموختن یک زبان دیگر برای ارتباط با فرهنگ کشوری دیگر را لازم شمرده و آموختن زبان لاتین و ادبیات کهن را نیز مفید میداند. او تعصب خاصی نسبت به زبان انگلیسی داشت و دانستن آنرا بسی مهمتر از دانستن ادبیات باستان یونان و روم میدانست. تعلیم ریاضیات، علوم طبیعی، زیستشناسی، جغرافیا، تاریخ، و هنر نیز جزء برنامهی درسی لاک است - کاردان، . - 1388جان لاک در اثر تربیتی معروف خود ، یعنی اندیشه هایی چند درباره ی تعلیم وتربیت ضمن بیان چگونگی پرورش فرزندان ،اوصاف وخصلت های مطلوب آنان را برشمرده است.هدف تعلیم وتربیت از دیدگاه لاک رفاه وخوشبختی ملت - جامعه - است.
البته لاک رفاه جامعه را در سعادت وخوشبختی فردی وفایده ای که از این طریق عاید جامعه می شود می داند. سعادت فردی هم در گرو پدید آمدن عقلی سالم در بدنی سالم است.در واقع کوشش لاک در نظریات تربیتی خود مصروف این می شود که ضوابط بدن سالم و ذهن - عقل - سالم را تعیین کرده وراه رسیدن به آن را مشخص سازد.پس از لحاظ فردی، تعلیم وتربیت از دیدگاه لاک دو جنبه پیدا می کند: جسمی وذهنی.از نظر جسمانی، باید طفل ونوجوان را طوری بار آورد که قدرت تحمل سختی ها وناملایمات را داشته باشد. بنابراین باید به بهداشت غذا وتربیت بدنی کودکان توجه کافی مبذول شود.
استفاده فراوان از هوای آزاد، ورزش ،خواب، رژیم ساده غذایی، لباس های آزادی که چندان گرم وضخیم نباشد،عادت به گذاردن پاها درآب خنک و غیره همگی به تقویت بنیه کودک و نوجوان کمک شایانی می کند. تربیت ذهنی - روانی - طفل اساسی ترین بخش تعلیم وتربیت او را تشکیل می دهد.هدف از تربیت ذهنی آن است که کودک از لحاظ روانی چنان بار آید که درهمه ی مواقع این گرایش را داشته باشد که به هیچ چیز جز آنچه شایسته منزلت وفضیلت موجودی عاقل است رضا ندهد. از آنجا که دوران کودکی دوران شکل پذیری است واز طرفی هر عملی را که آدمی انجام می دهد ،چه خوب وچه بد ،از چگونگی تربیت او نشات می گیرد، باید کمال جدیت را به کار برد تا از همان آغاز کودکی عادات و خصلت های مطلوب را در کودکان ایجاد کرد - دیدگاه، . - 1394