بخشی از مقاله
چکیده
آنچه در محور این مقاله قرار دارد بررسی یکی از کردارهاي فراطبیعی در شاهنامه فردوسی است.شاهنامه فردوسی به عنوان یک اثر حماسی از دو جهان واقعیت و فراواقعیت نقش پذیرفته است؛ جهان واقعیت جهان تدبیر است و جهان فرا واقعیت جهان تقدیر .آنچه که حاکمیت خود را در تمامی داستان هاي شاهنامه حفظ و تثبیت نموده همین جهان تقدیر است که فراواقعیتی به نام پیشگویی از این زاده شده است .رابطه پیشگویی و تقدیر متقابل است .از سویی پیشگویی بیانگر حاکمیت تقدیر است و از سوي دیگر از تقدیر حیات می یابد . همه آثار حماسی جهان از این لحاظ قابل مطالعه هستند .
در شاهنامه مجموعه اي دست بر دست هم نهاده اند تا داستان هاي حماسی و بعضاً اساطیري را گره گشایی نمایند و حوادث را از پیش رقم بزنند: اخترشناسان ، موبدان ، شاهان و شاهزادگان ، سروش ، سیمرغ ، هوم عابد ، راهبان و حتی مردگان ، صداهاي غیبی و سایر خارق العاده ها مثل درخت گویا ، جام گیتی نما و روندهایی مثل فال و رؤیا از این حیث قابل بررسی اند .به هر حال این مقاله به طور گذرا به پیشگویی ، پیشگویی در سایر حماسه هاي جهان ، اخترشناسی و اخترشماري و بررسی و توصیف وظایف اخترشناسان و همه پیشگویی ها ي آنان می پردازد .شاهنامه فردوسی از این حیث کاملاً مطالعه شده و حتی یک داستان هم از آن مغفول نمانده است.
واژه هاي کلیدي : پیشگویی ، اخترشناسی اخترشناسان ، تقدیر، شاهنامه
مقدمه
یکی از »کردارهاي مابعدالطبیه و فراواقعیت « در شاهنامه فردوسی ، پیشگویی است . این خصیصه در همه اساطیر و حماسه هاي جهان حضور دارد. بشر از زمان بشر بودنش در پی کشف اسرار و رموز جهان بوده و این نه تنها مربوط به گذشته که حوادث آینده را نیز در بر می گیرد .زندگی پیامبران سرشار از این پیشگویی هاست؛ مکتب کابالا یا قبالااز این حیث ریشه مند است ؛ - فرخزاد ، - 7 :1375غیب گویی و پیشگویی در میان اعراب با کهانت و عرافت قابل شناسایی می باشد؛ - زیدان ، ج3 ، - 19: 1336یونانیان بر این اساس ایام را به سعد و نحس تقسیم می کردند . چه بسا تولد یک انسان یا حیوان عجیب الخلقه را به فال بد می گرفتند - ویل دورانت،ج 2 ، - 1376:318؛ پیامبر مکرم اسلام - ص - به عمار می فرماید »:لقتلک الفئه الباغیه« - ابن طاووس:. - 108
پیشگویی هایی که دربارة قیام مهدي موعود - عج - مطرح می باشد در همین مبحث می گنجد و البته انتظار موعود در سایر ادیان .پیشگویی جداي از وحی و الهامات و خرق عادات و عالم رؤیا طرق متنوعی دارد. اگر کسی بخواهد در این باب استقرا به عمل آورد شاید قریب یکصد طریق براي پیشگویی بیابد ؛ پیشگویی بوسیله احکام نجوم و اعداد و حروف و از طریق ریاضت و کهانت و ... از این زمره می باشددر آثار وزین ادب فارسی مثل نظامی و مولانا و بیهقی و شاه نعمتاالله و ..رد پاي رؤیا و فال و اخترشماري و ... مشهود است .پیشگویی در اساطیر و حماسه هاي دیگر ملل قابل ملاحظه است.
نقطه آغازین و آخرین حماسه ایلیاد که منشأ آن اساطیر یونان است پیشگویی است .پیشگویی هاي مطرح در داستان ویرژیل نشان دهندة نفوذ و تأثیر این عامل در حماسه هاي رم می باشد - گاردنر، - 1375:7 سخن دبارة سرنوشت فرزندان لوکی در اسطورة بالدر و لوکی از آثار اسکاندیناوي رد پاي پیشگویی را رقم می زند. - پیچ ، - 61 :1377 در اساطیر چین که قابلملاحظه است - - کریستی ،29 : 1373 - در اساطیر هندي نقش اساسی از آن پیشگویی می باشد - ایونس ، 1373 ، - 244 در اساطیر آزتکی و مایایی که در حال حاضر آمریکاي میانی نامیده می شود نیز از این ویژگی بی نصیب نیست . - توپ، - 10 : 1375در اساطیر مصري براي توضیح چگونگی آفرینش جهان پیشگویی هایی را می توان دید که از اسطوره به واقعیت پیوسته است. - هارت ، - 91 :1374
در پایان این مبحث باید گفت در میان اساطیر بابلی و ایران باستان نیز به خوبی انواع مختلف پیشگویی قابل مشاهد است در حماسه گیلگمش خواب هاي انکیدو و گیلگمش مبین تقدیر حاکم بر داستان است . - گریمال ، - 54 : 1369خواب پادشاه ماد دربارة سرنوشت دخترش ماندانا از این حیث قابل توجه است ، وي در خواب دید که از بدن دخترش تاکی بیرون آمد و تمام آسیا را فرا گرفت و آن را بر تولد فرزندي حکم نمودند که حکومت را بر دست می گیرد . - همان: . - 152 پیشگویی در کتب مقدس و زندگی پیامبران و ائمه و بزرگان دین و اهل تصوف مبحثی قابل مطالعه است که از ذکر موارد مربوط به آنها پرهیز می شود .
پیشگویی در شاهنامه و بیان مسأله
در اساطیر ، خدایان نقش مهمی دارند. نقش آنان در پیشگویی حوادث و به تبع آن رقم زدن تقدیر حاکم ، بسیار بدیهی است . شاید بر شمردن همین تقدیر باشد که راه را بر پیشگویی باز نموده است.در عالم اسطوره و حماسه همه چیز دست در دست هم نهاده اند تا تقدیر متحقق شود و پیشگویی تثبیت شود . اگر زمین و زمان جمع شوند زمانه بر آن گونه می چرخد که در »نبشته « آمده است . تراژدي رستم و سهراب در این زمینه از شهرت ، جایی براي تکرار ندارد. همه این ها نشان دهندة جهان فرا واقعیت در شاهنامه است ؛ شاهنامه اي که از آمیزش دو جهان واقعیت – که جهان تدبیر است – و جهان فراواقعیت – که جهان تقدیر است- شکل گرفته است .