بخشی از مقاله

چکیده

پس از خروج آقاخان محلاتی - آقاخان اول - از ایران ، وضعیت رهبری اسماعیلیان در ایران ، با چالش های بسیاری روبه رو شد . در این دوران اسماعیلیان ایران ، در جمعیت اثنی عشری ها مستحیل گشتند ، و عده ای با تقیه کردن به زندگی خود ادامه دادند .از زمان آقاخان سوم با تصویب قانون 1905م ، جامعه اسماعیلی ایران به سمت یافتن هویت ، گام های اساسی برداشتند .در نتیجه این قانون اسماعیلیان خود را از اثنی عشری ها جدا کردند و به عنوان جامعه ای مستقل عمل کردند. این زمان ، با ساخت مدارس جهت علم آموزی ، وساخت جماعت خانه ها جهت انجام اعمال عبادی ، همراه بود. آقاخان سوم برای رسیدگی به امور اسماعیلیان در ایران ، از طرف خود نماینده هایی را به ایران فرستاد ، بعضی از این نماینده ها ، ادعای رهبری می کردند و با گرویدن تعدادی از اسماعیلیان به آن ها فرقه های فرعی دیگری در ایران ، تشکیل شد . زمان آقاخان چهارم ، اسماعیلیان با شدت بسیاری به سمت پیشرفت ، حرکت کردند .آقاخان چهارم با تأسیس شبکه توسعه آقاخان ، به پیشرفت اسماعیلیان ایران و جهان کمک های شایانی کرد . او به علم آموزی و مدرن کردن اسماعیلیان تأکید داشت . در نتیجه این تأکید اسماعیلیان زیادی به خارج از کشور مهاجرت کردند و اسماعیلیان روستاهای ایران به شهرها رفتند تا کسب علم کنند. آقاخان چهارم با تشکیل کمیته هایی در ایران ، کنترل اسماعیلیان این کشور را در دست نمایندگان خود قرار داد.

این تحقیق بر آن است تا حول محور:

-حضور اجتماعی اسماعیلیان در ایران از ابتدا تا آغاز انقلاب مشروطه 1285ش1906/م. به پژوهش بپردازد. کلید واژگان:اسماعیلیان،انقلاب مشروطه،حضور اجتماعی

مقدمه

از زمان حضور اولین اسماعیلیان در ایران تا دوران معاصر ، این جماعت وضعیت اجتماعی پرفراز و نشیبی را طی کرده اند . به علت زندگی همراه با تقیه اسماعیلیان در بیشتر ادوار تاریخی خود ، مطالعه وضعیت اجتماعی آنها در این دوران ، بسیار سخت می نماید . اسماعیلیان نزاری قاسم شاهی که در ایران زندگی می کنند تاکنون دارای چهل و نه امام بوده اند که از نوزدهمین تا چهل و ششمین امام آنان در ایران ، امامت کردند.اولین داعیان اسماعیلی در ایران در سده سوم فعالیت خود را در غرب و شمال غرب ایران آغاز کردند. به زودی دامنه فعالیت آنان تا شرق ایران و خراسان کشیده شد . در این زمان نمونه هایی از برخورد بین اسماعیلیان و اثنی عشری ها ثبت شده است و در نهایت منجر به قتل تعدادی از اسماعیلیان گشته است . تا قبل از تشکیل دولت نزاری الموت در ایران ، زندگی اسماعیلیان همراه با محافظه کاری و تقیه بود .

با قیام حسن صباح و فتح الموت در سال 483ق ، دوره جدیدی از تاریخ اسماعیلیان آغاز شد که در تضاد با اسماعیلیان مصر و شام بودند . با حکمرانی دعات و امامان بر الموت وضعیت اسماعیلیان رو به بهبودی بود و این حکمرانان تلاش زیادی کردند تا اسماعیلیان با آرامش زندگی کنند. این دوران بدبینی عمومی نسبت به این گروه ایجاد شده بود خصوصا از زمان اعلام قیامت در سال560ق ، توسط حسن علی ذکره السلام ، که احکام شرع را تعطیل اعلام کرد . با حمله مغول به قلعه های اسماعیلیه،آنان به طور کامل از پای درنیامدند.این دوران از مهمترین و مبهم ترین ادوار تاریخی اسماعیلیان می باشد و از آن زمان تا حدود دو قرن پس از آن اطلاع دقیقی از فعالیت های اسماعیلیان در دست نیست.

با حمله مغول،اسماعیلیان مجبور به ترک ایران شدند و به سرزمین هایی که از قبل محل سکونت اسماعیلی مذهبان بود مانند هند و افغانستان هجرت کردند .گروه های نزاری دیگر در اماکن دوردست ،یا در شهرهایی که بیرون از سرزمین های سنتی آنها در ایران بود ،انزوا جستند ،ودیری نگذشت که یا از میان رفتند ،یا در جوامع مذهبی مسلط بر محیطی که در آن می زیستند، مستحیل گشتند. در نیمه قرن نهم هجری ،امامان نزاری قاسم شاهی ایران،در پوشش صوفیان سربرآوردند و وارد مرحله جدیدی از حضور بعد از اختفاء مجددشان بعد از الموت ،شدند.در حقیقت یکی از عواملی که باعث حفظ اسماعیلیان ایران پس از حمله مغول شد،همرنگ شدن آنها با صوفیان بود. اسلام شاه ،سی امین امام سلسله قاسم شاهی که معاصر تیمور بود و حدود 829ق1425/م ، وفات کرد ،احتمالا نخستین امام سلسله قاسم شاهی است که در انجدان اقامت گزید.

از این زمان اسماعیلیان دوباره وارد اجتماع شدند و امامانشان با کسب اموالی که از راه خمس به دست می آوردند به ثروت زیادی دست یافتندو بیشتر آن را در راه خدمت به تمام مردم منطقه مرکزی ایران ، صرف کردند. این ثروت باعث دردسرهای بسیاری برای امامان اسماعیلی می شد . تا جائی که شاه خلیل االله پدر آقاخان اول ، چهل و پنجمین امام اسماعیلی ، را به قتل رساندند ، احتمالا از علل مهم آن ثروت زیاد شاه خلیل االله بود. پس از آن آقاخان محلاتی - آقاخان اول - به امامت رسید ، فتحعلی شاه حکومت محلات را به او داد و محمد شاه قاجار حکومت کرمان را به او داد . وی پس از مدتی به نیت کسب استقلال در کرمان قیام کرد و با تعقیب نیروهای دولتی به هند گریخت ، پس از آن امامت اسماعیلیان از ایران خارج شد.

آقاخان دوم هم در کراچی به مدت چهار سال امامت کرد .آقاخان سوم و آقاخان چهارم ، موفق شدند وضعیت اجتماعی اسماعیلیان ایران را با سرعت زیادی بهبود ببخشند و با اسماعیلیان هویت بدهند تا دیگر در ایران همراه با تقیه به زندگی خود ادامه ندهند. اسماعیلیان گروهی از شیعیان هستند که زمانی موفق می شوند الموت و قلعه های محکمی در مناطق کوهستانی ایران را فتح کنند و مدت ها با عنوان خداوندان الموت بر آنجا حکمرانی کنند .در واقع آغاز به کار رسمی اسماعیلیان در ایران با فتح الموت 483 - ق - می باشد و آنان نزدیک به دو قرن با حکمرانی در قلاع ایران زوایایی از تاریخ ایران را رقم زدند، سر انجام با حمله هلاکوخان مغول 654 - ق - افسانه شکست ناپذیری خدایان الموت پایان یافت ،اما دعوت آنان در ایران پایان نیافت .

بقایای الموتیان بعدها در زمان قاجار با عنوان آقاخانیه تا اکنون به حیات خود ادامه دادند .آنها به صورت سری به دعوتشان و زندگیشان ادامه دادند 0 اسماعیلیان ایران فعالیت های اجتماعی و دینی خود را به صورت جماعت خانه ها و جماعت های محلی حفظ کردند.از زمان آقاخان سوم 1373- 1294 - ق1957-1878 /م - ، موضوعات دینی به ویژه تعلیم و تربیت دینی اسماعیلیان نزاری به هیئت های خاصی که انجمن های اسماعیلی خوانده می شدند، سپرده شد .این انجمن به طور رسمی ،از سال 1366 ش 1987 / م آغاز به کار کرد ، آنان مسئول توزیع و پخش ادبیات و نوشته های دینی از جمله برنامه های درسی برای کودکان و دانش آموزان اسماعیلی در سراسر جهان هستند و تبلیغات آنان همچنان ادامه دارد - . - www.iis.ac.uk

با این وجود اطلاعات ایرانیان چه به سبب محافظه کاری آنها و چه به سبب کم کاری ها در مورد این فرقه محدود می باشد . لذا می طلبد که در تحقیقی مستقل به بررسی این مسأله مهم پرداخته شود .مطالعه خرده فرهنگ های موجود در جامعه ایرانی به تکمیل جورچین حیات فرهنگ غالب منجر می شود .اسماعیلیان که از قرون 5-4 جایگاه مهمی در حرکت های اجتماعی و مذهبی کشور داشتند به ناگاه با حمله مغول 654 - ق - دچار خاموشی شدند ، اما این فرقه در جای جای فلات ایران به حیات نه چندان فعال خود ادامه داد ، در عصر قاجار رفته رفته شرایط تبلیغی آنها فراهم شد که منجر به حرکتی سیاسی از سوی آنها گردید ،وباعث شورش آقاخان محلاتی رئیس فرقه آقاخانیه شد که در نتیجه او به بهانه زیارت خانه خدا ،از تهران خارج شد ، و در حدود یزد و کرمان به مخالفت برخاست و با مقابله هایی روبرو شد که به لار رفت و از آنجا راهی هند شد و تاپایان عمر در آنجا بود ، اما این مسأله باعث انسداد فعالیت های آنها نشد و نشان داد که آنان مستعد فعالیت هایی هستند .بهر روی با توجه به برخی گزارش ها آمارهای چشم گیری از حضور فعال آنها در جامعه کنونی ایران موجود است بدین صورت نیاز است که برگ هایی از اسناد و منابع جهت بازسازی تاریخی حیات این فرقه بازخوانی شود .

وضعیت رهبری اسماعیلیان ایران

از زمانی که آقاخان اول از ایران به هند رفت ، رهبری اسماعیلیان ایران نامناسب شد ودر بعضی از ایام این وضعیت شدت بیشتری می یافت . خیلی از نمایندگان آقاخان ها در ایران ، پس از مدتی هوس رهبری و استقلال به سرشان می زد . نمونه بارز آن شخص مراد میرزا بود . آن گونه که از سخنان اسماعیلیان ایران برمی آید ، پس از خودرأی های مرادمیرزا ، آقاخان سوم ، دست به اصلاح سلسله مراتب پیشین زد - تارم، . - 149:1381 پس از آنکه مرادمیرزا ادعای حجّت بودن کرد ، لازم بود مراتب دعوت اسماعیلیان اصلاح شود تا هرکسی ادعایی کرد ، نتواند عده ای را جمع کند و فرقه جدید تشکیل دهد . در دوره آقاخان چهارم هم این سلسله مراتب تغییر کرد ، زیرا آقاخان در حال آغاز کردن برنامه جدیدی بود تا طرح های خود را در جوامع اسماعیلی نشین اجراء کند .

برابر با اظهارات برخی از مسئولین اسماعیلی در ایران ، مطابق با اساسنامه 1352ش1973/م ، اسماعیلیان دارای سلسله مراتبی به این شرح بودند : بالاترین مقام از آن امام است که وی را »حاضرامام « و گاهی »امام حاضر« ، خطاب می کنند .وی مستقیما با فرمان های خود اسماعیلیان را ارشاد می کند . پس از امام ، وزیران قرار دارند که حوزه فعالیت آنان بسیار گسترده و وسیع است و گاهی شامل یک و یا چند کشور می شود . ظاهرا رابط امور جماعت هر کشور با امام اسماعیلیان هستند و تعداد آ ن ها مشخص نیست . این دو مقام ذکر شده هیچ یک در ایران به سر نمی برند - تارم، . - 152-151:1382

- دو کمیته در ایران ، جهت رسیدگی به امور اسماعیلیان

جهت رسیدگی و نظارت بر امور اسماعیلیان در ایران لازم بود تا سازمان هایی ایجاد گردد که سیاست های آقاخان چهارم را اجرا کنند. ایران به دلیل پذیرفتن مذهب اثنی عشری و سایر محدودیت ها ، محلی نبود که اسماعیلیان بتوانند به راحتی و با آزادی عمل در آنجا فعالیت کنند ، لازم بود این فعالیت ها جنبه قانونی پیدا کند و یا به صورتی پنهانی ، انجام گیرند . تأسیس انجمن ها و کمیته ها در ایران ، به کندی پیش می رفت و به دلیل وقوع انقلاب اسلامی ایران ، برنامه های زیادی را که اسماعیلیان می توانستند انجام دهند،متوقف شد و به دهه های پس از انقلاب موکول شد . در حالی که این برنامه ها در سایر کشور هایی آفریقایی و کشور هند و پاکستان،به راحتی اجرا شد - مصاحبه،انجمن اسماعیلیان مشهد،. - 1391

مطابق اساسنامه 1352ش1973/م ، دو کمیته در ایران ، جهت رسیدگی به امور اسماعیلیان تشکیل شد . این کمیته ها را آقاخان چهارم تصویب کردند . یکی از این دو کمیته در تهران مستقر است و امور جماعت اسماعیلیان مرکز و جنوب ایران را عهده دار است و دیگری در مشهد مستقر است و کارش رسیدگی به امور اسماعیلیان استان خراسان ، خصوصا شهر بیرجند می باشد که تعداد زیادی از اسماعیلیان در آنجا سکونت دارند . در هر شهر و روستایی نیز کسانی به نام مکی و کامریا برای مدتی محدود از سوی اسماعیلیان محل و با تأیید امام و مشاورانش انتخاب می شوند . کمیته مشهد وظیفه وآموزش و گسترش فعالیت های مذهبی را به عهده دارد .

به نظر می رسد وظائف کمیته تهران سنگین تر باشد ، آن ها اموراتی را که در ارتباط با دولت ایران و مسائل سیاسی ایران می باشد ، انجام می دهند و در این حال امورات مربوط به تعلیمات دینی و مذهبی اسماعیلیان مرکز و جنوب ایران را هم به عهده دارند - تارم ،. - 150:1381این دو کمیته دارای رئیس ، دبیر و خزانه دار بودند که به زودی خزانه داری از بین رفت و مسئولیت این کار را به سازمان هایی سپردند - مصاحبه،انجمن اسماعیلیان مشهد ،. - 1391در ایران بالاترین مقام از آن نماینده امام است که رئیس کمیته تهران نیز به شمار

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید