بخشی از مقاله
انقلاب اسلامي و انقلاب مشروطه
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران
انقلاب ۱۳۵۷
انقلاب ۱۳۵۷ (خورشیدی) ایران، همچنین شناخته شده به انقلاب اسلامی، قیامی بود که با شرکت اكثر مردم و احزاب ملی، مذهبی، کمونیستی، و روشنفکران ایران، نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ را روز پیروزی این انقلاب میدانند. این انقلاب به رهبری آیتالله خمینی به پیروزی رسید.
پیشینه و علل
انقلاب ۱۳۵۷ايران بعد از تجربه نهضت مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد و به دنبال قيام ۱۵ خرداد۱۳۴۲ به وقوع پیوست.
رهبران انقلاب از آغاز بر سه نکته بیش از هرچیز تاکید داشتند:چیرگی بر استبداد حاکم،ایستادگی در برابر استعمار خارجی و مسائل فرهنگی(به خصوص اسلامی)،همین سه عامل زمینه ای برای اتحاد اکثر احزاب،جریانها و گروهها شد.
هرچند انقلاب ایران بعدها تا حدودی از این اتحاد فاصله گرفت و زمینه برای ایجاد اپوزسیون مخالف محیا شد،ولی همچنان بسیاری از شخصیتها و احزاب موثر در جریان انقلاب به طور قانونی در داخل کشور فعالیت سیاسی دارند.
۲۸ مرداد ۱۳۳۲
مقاله اصلی: کودتای ۲۸ مرداد
انگلستان پس از كوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ايران، منابع بسياري را در منطقه و خصوصا ايران از دست داده بود، با قطع اميد از رسيدن به توافق، وارد مطالعه طرح يك كودتاي نظامي شد. آمریکا نیز با انگلیس در این طرح همکاری داشت.
۱۶ آذر ۱۳۳۲
از مهمترين حركتهاي سياسي و دانشجويان در تاريخ ايران، اعتراض دانشجويان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به ورود معاون رييس جمهور آمريكا، نيكسون، به خاك ايران پس از كودتاي ۲۸ مرداد بود.دانشجويان دانشكدههاي فني، حقوق و علوم سياسي، علوم، دندانپزشكي، پزشكي و داروسازي در دانشكدههاي خود، تظاهرات پرشوري عليه رژيم كودتا برپا كردند. روز ۱۵ آذر، تظاهرات به خارج از دانشگاه كشيده شد و مأموران در زد و خورد با دانشجويان، شماري را مجروح و گروهي را دستگير و زنداني كردند. که منجر به شهادت سه تن از دانشجویان توسط حکومت پهلوی گردید.
۲ فروردين ۱۳۴۲
حمله به مدرسه فیضیه قم درروز دوم فروردين ۱۳۴۲ شمسي مطابق با روز شهادت امام جعفر صادق (ع) روي داد.پس از اینکه رژيم پهلوي لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي و نيز لوايح ششگانه و انقلاب سفيد(شاه و ملت) را مطرح کرد،روحانیون ساکت ننشستند و در راس آنهاامام خمینی عيد سال 42 را عزاي عمومي اعلام كردند.شاه نیز به مدسه فیضیه حمله ور شد .در این حمله بسیاری از طلاب کشته شدند.
۱۵ خرداد۱۳۴۲
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲،رژيم شاه به خانه آیت الله حمینی در قم يورش بردند و آیت الله خميني را كه روز پيش از آن در روز عاشوراي حسيني در مدرسه فيضيه قم، طي سخنانی اقدام به افشاگری علیه حکومت کرده بود،دستگير و به زنداني در تهران منتقل کردند.چند ساعت بعد از حادثه مردم قم به خیابانها ریختند و دست به تظاهرات زدند . همين صحنه در تهران و چند شهر ديگر به وجود آمد.رژیم نیز برای آرام کردن این تظاهرات دست به اسلحه برد. در اين روز حدود ۱۵ هزار نفرانقلابي به خاك و خون كشيده شدند.پس از اين واقعه در تهران و قم و ساير شهرها دولت به دستگيري و محاكمه روحانيون و مردم پرداخت.
۴ آبان ۱۳۴۳
آیت الله خمینی در این روز بر ضد تصویب لايحه كاپيتولاسيون در مجلس شورای ملی در شهر قم به سخنرانی پرداخت،وی در این سخنرانی سعی کرد ضمن تبیین نظرات خود در مورد لایحه مذبور خطر آن برای مردم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را گوشزد کند.
در طی این سخنرانی وی بارها به آمریکا و شخص شاه حمله لفظی کرد.
گوشه ای از این سخنرانی:
اگر يك خادم امريكايى يا يك آشپز امريكايى مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور كند، زير پاى خود منكوب كند، پليس ايران حق ندارد جلوى او را بگيرد! دادگاههاى ايران حق محاكمه ندارند! ...بايد پرونده به امريكا برود و در آنجا اربابها تكليف را معين كنند...دولت ايران با كمال وقاحت از اين امر ننگين طرفدارى كرد.ملت ايران را از سگهاى امريكايى پستتر كردند! ..چرا! براى اينكه مىخواستند وام بگيرند امريكا خواست كه اين كار انجام شود.
۱۳ آبان ۱۳۴۳
در پی سخنرانی آیت الله خمینی در روز ۴ آبان بر علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون،حکومت وقت تصمیم به تبعید وی به ترکیه گرفت،در روز ۱۳آبان ۱۳۴۳ ماموران ساواک((سازمان امنیت و اطلاعات کشور)) آیت الله خمینی را در قم دستگیر و به وسیله هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند.
وقایع سال ۱۳۵۷
• ۱۰ فروردین
در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد طی اعتراضاتی که به خشونت کشیده شد خواستار آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت رهبران انقلا(در راس آنها آیت الله خمینی)شدند.
• ۲۵ اردیبهشت
در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، دولت جمشید آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
• ۱۵ خرداد
به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید.
• ۲۱ مرداد
درگیری خونین در اصفهان و اعلام حكومت نظامی در این شهر كه توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد.
• ۲۵ مرداد
اعلام حكومت نظامی توسط دولت جمشید آموزگار.
• ۲۸ مرداد
آتش سوزی در سینما ركس آبادان توسط رژیم پهلوی به منظور ارعاب و ایجاد وحشت در میان مردم.
• ۵ شهریور
سقوط دولت جمشید آموزگار و تشكیل دولت شریف امامی.
• ۱۷ شهریور
این روز(۱۷ شهریور ۱۳۵۷) بعدها به جمعه سیاه مشهور شد،در این روز راهپیمایی و اعتراضات مردم در میدان ژاله(شهدای فعلی) تهران به خشونت کشیده شد و عده زیادی کشته و مجروج شدند.
• ۲ مهر
منزل آیت الله خمینی(رهبر انقلاب ۱۳۵۷ ایران) در عراق توسط پلیس این كشور محاصره گردید .
• ۳ مهر
حزب رستاخیز كه توسط حکومت پهلوی تأسیس شده بود منحل گردید.
• ۱۰ مهر
به دلیل افزایش فشارها در عراق آیت الله خمینی تصمیم به ترک این کشور و ورود به کویت گرفت،اما دولت کویت به وی مجوز ورود نداد.
• ۱۳ مهر
در پی عدم ورود آیت الله خمینی به كویت و جلوگیری دولت عراق از بازگشت ایشان به نجف، آیت الله خمینی تصمیم ميگیرد برای ادامه مبارزه به فرانسه مهاجرت کند.
• ۱۷ مهر
تغییر مكان آیت الله خمینی از پاریس به دهكده نوفل لوشاتو.
• ۱۹ مهر
اعتصاب كاركنان مطبوعات در سراسر كشور آغاز گردید.
• ۲۹ مهر
اعتصاب كاركنان صنعت نفت.
• ۸ آبان
آیتالله طالقانی(یکی از رهبران انقلاب)از زندان آزاد شد.
• ۱۰ آبان
ارتش كنترل تأسیسات نفتی كشور را در دست گرفت.
مبارزه مسلحانه در تهران
• ۱۳ آبان
تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران به خشونت كشیده شد.
• ۲۳ دی
به دستور آیت الله خمینی شورای انقلاب تشكیل گردید.
• ۲۶ دی
آخرین شاه ایران ظاهرا به منظور معالجات پزشکی کشور را ترک کرد.
وی در آخرین مصاحبه خود در خاک ایران(در فرودگاه مهرآباد) چنین گفت:
• شاه:یک مدتی است که احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت٬ضمنا هم گفته بودم تا خیالم راحت بشود و دولت مستقر بشود٬بعد مسافرت خواهم کرد.
• خبرنگار:اعلی حضرت چه مدت در مسافرت خواهند بود؟
• شاه:بستگی به حالت مزاجی من می توانم بگویم دارد.
• خبرنگار:نخستین نقطه ای که اعلی حضرت تشریف فرما می شوند کجا خواهد بود؟
• شاه:فکر می کنم به آسوان(مصر) برای استراحت برویم و اولین نقطه اقامت ما در آسوان خواهد بود.
(در ادامه):حرفی غیر از حس وضعیت مملکت و انجام وظیفه براساس میهن پرستی ندارم.
• ۳ بهمن
شورای سلطنت كه برای حفظ رژیم سلطنتی در ایران تشكیل شده بود منحل گردید.
• ۴و۵ بهمن:
دولت بختیار به منظور جلوگیری از حضور آیت الله خمینی در کشور به مدت سه روز فرودگاههای کشور را بسته اعلام کرد.
• ۹ بهمن
فرودگاه مهرآباد بازگشایی شد.
ورود آیت الله خمینی به تهران
• ۱۲ بهمن
ساعت ۹ و ۲۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه آیت الله خمینی پس از پانزده سال تبعید وارد ایران شد.
فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راهپیمایی و تظاهرات را برای ۳ روز آزاد اعلام كرد.
نظامیان مستقر در تلویزیون به طور ناگهانی پخش مراسم استقبال را قطع كردند.
• ۱۷ بهمن
بر اساس پیشنهاد شورای انقلاب،آیت الله خمینی دولت موقت را به مردم معرفی نمودند. دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان تشكیل گردید.
• ۱۹ بهمن
نیروی هوایی ارتش با آیت الله خمینی پیمان بستند.
• ۲۰ بهمن
طرفداران قانون اساسی با تجمع در استادیوم امجدیه (شهید شیرودي) دست به تظاهرات زدند.
ساعت ۹ شب سربازان گارد شاه به پادگان نیروی هوایی در شرق تهران(خیابان دماوند) حمله نمودند.
• ۲۱ بهمن
دولت بختیار زمان حكومت نظامی را افزایش داده و حكومت نظامی را از ساعت ۴ بعدازظهر اعلام نمود.
آیت الله خمینی دستور شكستن زمان حكومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمود.
• ۲۲ بهمن
با تسلیم تمامی نیروهای نظامی حکومت سلتنطی ایران(پهلوی) پس از ۵۷ سال سقوط کرد.
وقایع سال ۱۳۵۸
• ۱۲ فروردین
در این روز مردم ایران در یک همه پرسی به و به دعوت آیت الله خمینی شرکت کردند و با اکثریت قاطق(بیش از ۹۸ درصد) به جمهوری اسلامی(به عنوان نظام حکومتی آینده) رای دادند.
• ۱۳ آبان
در این روز دانشجویان پیرو خط امام با کسب اجازه ضمنی از آیت الله خمینی به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و افراد حاضر در سفارت را به گروگان گرفتند.
• ۵ بهمن
سید ابولحسن بنی صدر به عنوان اولین ريیس جمهور ایران انتخاب شد ودر بیمارستان قلب تهران حکم ریاست جمهوری را از آیت الله خمینی دریافت کرد.
انقلاب مشروطه
وقایع پیش از انقلاب مشروطه
در سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار اوضاع ایران به تدریج رو به وخامت نهاد و با مرگ شاه اوضاع آشفتهتر شد. مظفرالدین شاه که پس از کشتهشدن پدر به سلطنت رسید فردی بیمار و ملایم بود و دست کم مدتی برای پذیرش افکار اصلاحطلبانه آمادگی داشت. وی امینالسلطان را که مورد تنفر عامه بود برکنار و امینالدوله را به جای او منصوب کرد او برای پرداخت حقوق حرمسرای پدر، برآوردن خواستهای مالی مکرر درباریان تازه وارد که سالها متنظر چنین فرصتی بودند و سفر «درمانی» به چشمههای آب معدنی اروپا به پول فراوان نیاز داشت. ولی صدراعظم نتوانست وام جدیدی از انگلیس دریافت کند. بدین سبب شاه امینالدوله را برکنار و بار دیگر امینالسلطان را به صدراعظمی انتخاب کرد.
مظفرالدین شاه
امین لسلطان
امینالسلطان، دو وام بزرگ از روسها گرفت. در وام نخست، ایران تعهد کرد تمام بدهی خود را به انگلستان بپردازد و از این پس، بدون جلب رضایت روسها، از کسی وام نگیرد. در برابر وام دوم، امینالسلطان روسها را از امتیازات اقتصادی عمدهای بهرهمند ساخت. افزون بر این، روسها بر امضای یک معاهدة گمرکی پای میفشردند. براساس این معاهده که سرانجام در 1902م به امضا رسید بر اقلام وارداتی روس تعرفهای کمتر از 5% ارزش کالا که مرسوم زمان بود، گمرک بسته می شد. روسها برای تضمین وامها فردی بلژیکی به نام نوز را که به آنها تمایل داشت به عنوان رئیس گمرک ایران تحمیل کرده بودند با تسلط بلژیکیها بر گمرک ایران به دلیل تبعیضی که آنها در مورد بازرگانان ایرانی در مقابل تجاوز روس روا میداشتند شکایات فراوانی از بازرگانی ایرانی میرسید. این دو وام و درآمد ناشی از گمرک بیشتر در سه سفر شاه به اروپا در سالهای 1907-1900م هزینه گردید و شرایط اقتصادی بیش از پیش رو به وخامت نهاد.
در این موقعیت ناخشنودی از سلطه بیگانگان بر گمرک، افزایش نفوذ روسها، بیعدالتی و فقر و ناامنی و وجود مشکل نان در کشور، دولت را زیر فشار قرار داد. اولین مرحله از اعتراضها به بهانه نان شروع شد. عصیانها در هر شهر از سوی چند روحانی با نفوذ رهبری و پشتیبانی میشد. حمایت روحانیان بزرگ شهرها از این اعتراضها، حمایت علمای نجف را نیز جلب کرد به تدریج فشار مخالفان فزونی یافت و سرانجام در سال 1903م به استعفای امینالسلطان که اکنون به بالاترین لقب یعنی اتابک دست یافته بود، انجامید شاه عینالدوله را به عنوان صدراعظم انتخاب کرد. اما نارضایتیها پایان نیافت. همزمان با تشکیل انجمنهای مخفی مخالفان خصوصاً در تهران و تبریز
پخش شبنامهها به زبان فارسی در خارج از کشور به چاپ میرسید گسترش یافت. در این زمان شکست روسیه از ژاپن و وقوع تحولات انقلابی در روسیه به مردم جسارت و روحیه بخشید. ایرانیان میدانستند که روسها برای حفظ منافعشان از حکومت قاجار حمایت میکنند ولی مشاهده پیروزی یک کشور کوچک آسیایی دارای قانون اساسی بر یک قدرت غول پیکر اروپایی بدون قانون اساسی و وقوع تحولات انقلابی در روسیه ترس آنها را از مقابله با روسها فرو ریخت.
چگونگی آغاز انقلاب مشروطه
استعفای امینالسلطان و صدراعظمی عینالدوله و مشکلات گمرک، شکست روسیه از ژاپن و برخی عوامل دیگر سبب آغاز این نهضت شد.
مهمترین حوادث، دو واقعه که در بر افروختن آتش خشم مردم مؤثر بود عبارتند از:
1-کردار توهین آمیز نوز در پوشیدن لباس روحانی که سبب بسته شدن بازار و تجمع مردم در حضور روحانیان شد.
2-چوب و فلک کردن دو بازرگان به جرم گران فروختن شکر البته دو بازرگان اصرار داشتند که افزایش بهای شکر وارداتی به دلیل جنگ روسیه و ژاپن سبب بالا رفتن قیمت شکر شده است. مردم به رهبری علما در برابر این حوادث لب به اعتراض گشودند. لجاجت عینالدوله در مقابل اعتراضها، به مهاجرت علما به حرم حضرت عبدالعظیم انجامید. (مهاجرت صغری) در آنجا برای اولین بار حکومت آشکارا مورد انتقاد قرار گرفت و سخنرانان دربارة ستمکارگزاران حکومت و تیره روزی مردم سخن گفتند.
مردم دولت را برای بازگرداندن سریع علما زیر فشار قراردادند. روحانیان تأسیس عدالتخانه برکناری نوز بلژیکی رئیس گمرک و عینالدوله را شرط بازگشت خویش شمردند با پافشاری مردم، دولت ناگزیر خواست علما را پذیرفت. به دنبال آن خشونت کارگزاران دولتی علیه مردم و عدم پایبندی حکومت به تعهداتش سبب گسترش اعتراضهای مردم و روحانیان شد.
بدین ترتیب، تجمع اعتراض آمیز مردم تهران در مسجد جامع با حمله سربازان به خاک و خون کشیده شد. علما در واکنش به این مساله به قم مهاجرت کردند. گروهی از مردم نیز که بر جان خویش بیمناک بودند به سفارت انگلیس پناه بردند. این تحصن یک ماهه در سفارت بیگانه از نقاط مذموم و تاریک انقلاب مشروطه است. متحصنان نخست از شرع احمدی و سنت محمدی سخن میراندند ولی بتدریج این خواستهها دگرگون شد و مضامین فرهنگ غربی در درخواستها وارد شد. تحصن در سفارت انگلیس فرصت مناسبی برای هدایت نهضت توسط انگلیسیها فراهم نمود. لفظ مشروطه در همین سفارت ورد زبانها شد. قبل از آن خواستهها محدود به عدالتخانه بود. در این زمان تعداد بسیار اندکی معنای مشروطه و تبعات آنرا میدانستند و از میان 10 هزار نفری که به سفارت انگلیس رفتند فقط 10 نفر بودند که واقعاً مشروطه خواه بودند و میدانستند چه میخواهند. این مهاجرت به مهاجرت کبری مشهور است.
تحصن مشروطهخواهان در سفارت انگلیس
نحوه پیروزی اولیه و شکست نهایی انقلاب مشروطه
با ادامه اعتراضات مردم با دو مهاجرت و نیز خواسته مردم مبنی بر عزل عینالدوله و همچنین اندیشه تأسیس مجلس شورای ملی در افکار مردم شاه مجبور به برکناری عینالدوله شد و با تأسیس مجلس موافقت کرد.
از مشروطه خواهان هنگام ورود به مسجد سپهسالار
پس از تهیه نظامنامه انتخابات و امضای آن بوسیلة شاه انتخابات مجلس در شهریور 1285 هـ .ش برگزار شد و نخستین مجلس مشروطه در مهر ماه همان سال گشایش یافت این مجلس نوشتن قانون اساسی رابه کمیتهای منتخب واگذار کرد. این کمیته به سرعت با بهرهگیری از قوانین اساسی بلژیک و فرانسه قانون فراهم آورد و به امضای شاه رساند. شاه بیمار اندکی بعد از امضای قانون اساسی درگذشت ومحمد علی شاه به سلطنت رسید.
در این زمان، اهداف و ماهیت جناحهای مختلف آشکار میشد. بعضی از روزنامههای نوظهور مقدسات مذهبی مردم را مورد حمله قرار میدادند گروهی از روحانیون تهران به رهبری شیخفضلا… نوری به منظور رویارویی با این تحرکات، مشروطه خواهان را به باد انتقاد گرفتند و با تجمع در حرم حضرت عبدالعظیم خواستار مشروطة مشروعه شدند.
در زمان محمد علی شاه متمم قانون اساسی تدوین شد و به امضای شاه رسید. این متمم که در آن حق نظارت پنج مجتهد بر قوانین در نظر گرفته شده بود. به اصرار روحانیانی مانند شیخ فضلا… شکل گرفت.
محمد علی شاه برای رویارویی با مشروطه خواهان در پی بهانه بود و دولت روسیه نیز به عنوان حامی در کنار او قرارداشت. حمله به کالسکة شاه که برخی از مورخان آن را نقشه دربار شمردهاند بهانهای مناسب در اختیار شاه نهاد. او در دوم تیر ماه 1287 هـ .ش به پیشنهاد لیاخوف فرمانده روسی قزاقها فرمان حمله به مجلس را صادر کرد. هر چند در ظاهر همه چیز به سود شاه تمام شد ولی سرانجام مقاومت علمای نجف که در فتوای خود به دفاع از نهضت و سرزنش محمد علی شاه پرداختند تلاش ستارخان و باقرخان به فتح تهران و برکناری محمد علی شاه و به قدرت رسیدن فرزند دوازده سالهاش انجامید.
پس از آن، افول مشروطه آغاز شد حضور روسها در شمال و انگلیسیها در جنوب کشور و مداخلات بیاندازة آنها که موجب ضعف قدرت مرکزی میشد. اعتماد به مخالفان مشروطه مانند عینالدوله، قدرت یافتن مجدد فرصتطلبان، خانها و اشراف قدیمی، آغاز جنگ جهانی اول، قحطیهای وسیع، عدم موفقیت دولت در تأمین امنیت و معیشت مردم و ناخشنودی فراگیر ملت، زمینه را برای ظهور دوبارة استبداد فراهم ساخت.
گروهی از مشروطه خواه با فرمان مشروطیت در خانه حاج امین الضرب
زمینهها و علل آغاز نهضت مشروطه
به طور کلی زمینهها و علل وقوع انقلاب مشروطه در سه بعد فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قابل بررسی است.
1-زمینهها و علل فکری و فرهنگی: در این زمان آگاهی سیاسی در جامعه ایران به دلیل تلاشهای فکری روحانیان و روشنفکران و افزایش ارتباطات فرهنگی با جهان خارج و انتشار روزنامهها که روز به روز بر تعدادشان افزوده میشد و همچنین انتشار غیر رسمی ولی گسترده آثار سیاسی انتقادی رشد چشمگیری یافته بود و مردم با مفاهیم مجلس، مشروطیت و آزادی آشنا شده بودند و همچنین مراجع نجف از جمله میرزای نائینی با استناد به متون مذهبی به مخالفت با نفوذ بیگانه، استبداد و ظلم و ستم قاجاری برخاستند و توده مردم را علیه دولت برانگیختند. مهاجرت ایرانیان به کشورهای همسایه برای کار نیز در بالابردن آگاهی سیاسی مردم مؤثر بود.
2-زمینهها و علل سیاسی: نارضایتی مردم از دولت قاجار، بیکفایتی شاهان و مدیران قاجاری، فساد حاکم بر دربار، ساخت سیاسی کشور، نفوذ بیگانگان در ساختار سیاسی و ضعف و تسلیم دولت در برابر آنان که با حضور روز افزون اتباع خارجی همراه شد. اکثریت مردم مذهبی و علما را نسبت به حکومت بدبین میکرد و نفرت عمومی علیه قاجار رادامن میزد. از سوی دیگر عقد قراردادهای استعماری مانند گلستان، ترکمانچای، امتیازات اقتصادی و تحمیل کاپیتولاسیون، بذر نفرت را در میان ایرانیان آگاه بارور میساخت و همچنین ظلم و تعدی حاکمان مردم را به ستوه آورده بود. حاکمان مناصب را خریداری میکردند و هیچ کس پاسخگو نبود. گاهی مردم از ترس مأموران مالیاتی خانه و کاشانه خود را رها می کردند. تشدید این ظلمها در کنار آگاهی مردم و حرکت موفقیت آمیز جنبش تنباکو و شکست روسیه از ژاپن را میتوان از علل سیاسی آن نام برد.
3-زمینهها و علل اقتصادی: از علل اقتصادی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
-آغاز بحران اقتصادی دولت قاجار بعد از شکست در جنگهای ایران و روس
-از دست رفتن مناطق حاصلخیز با عهدنامههای ترکمانچای و گلستان
-اعطای امتیازات تجاری خاص به بیگانگان که سبب انحطاط سریع اقتصادی داخلی گردید.
-واردات بیرویه کالاها که سبب از بین رفتن صنایع کوچک داخلی میگردید مثل صنعت نساجی که با ورود پارچههای انگلیسی از بین رفت.
-عدم حمایت دولت از صنایع داخلی
-عدم رونق کشاورزی بدلیل فقدان راههای مطمئن، سختی مبادله اقتصادی و کاهش قیمت محصولات کشاورزی
-ترغیب انگلیسیها به کاشت تریاک به جای محصولات کشاورزی
-قحطیهای متعدد که هر چند سال یکبار تعدادی از مردم را به کشتن میداد. سختترین دوره قحطی سال 1871م بود که صدها هزار نفر را به کام مرگ کشید.
-مشکل نان در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه و دوران سلطنت مظفرالدین شاه
-کاهش ارزش پول ایران به دلیل ضعف دولت و کاهش ارزش جهانی نقره
-کاهش بهای مواد خام صادراتی ایران
با توجه به مشکلات اقتصادی یاد شده دولت برای تأمین هزینههای خود به افزایش مالیات، فروش مناسب و مقامات دولتی، اعطای امتیازات و استقراض از بانکهای خارجی روی آورد که نارضایتیهای بیشتری در پی داشت. در مقابل تشریفات دربار و سفرهای پر هزینه شاه خشم مردم را برانگیخت.
نیروهای درگیر در انقلاب مشروطه
نیروهای اصلی درگیر در انقلاب مشروطه را میتوان به دو نیروی اصلی روحانیت و روشنفکران دستهبندی نمود:
روحانیت
روحانیت به لحاظ پیوند عمیق جامعه ایران با دین از دیر باز در این کشور از اقتدار و نفوذ زیادی برخوردار بوده است. در دوره صفویه با گسترش مذهب شیعه در ایران روحانیت به عنوان عالیترین نهاد مردمی و تنها نهاد قدرتمند غیر دولتی مطرح شد. نهاد مرجعیت در شیعه هر فرد معتقدی را به روحانیت پیوند میداد. حتی شاه که مشروعیت خود را از مسلمان بودن خود میگرفت به لحاظ مذهبی فقط یکی از مقلدان پر شمار مراجع بزرگ محسوب میشد و شرعاً حق تخطی از فتوای مراجع را نداشت. ظهور سیاسی علما در تاریخ معاصر ایران اوایل قرن 19 میلادی باز میگردد (جنگ ایران و روس و قتل گریبایدوف)
روحانیت تنها پناهگاه مردم در برابر ظلم و ستم حاکمان به شمار میرفتند و مهمترین عامل قدرت سیاسی روحانیت پایگاه وسیع مردمی آنان بود. روحانیت همیشه با مردم مرتبط بود. افزایش علمای بزرگ و رشد سریع مدارس و حوزههای دینی نیز به گسترش کمیت و کیفیت نهاد روحانیت انجامید. در حمایت از مشروطه میتوان از میرزای نائینی نام برد همچنین پس از پیروزی روسیه و آشکار شدن اهداف برخی از سران مشروطه خواه، گروهی از علما از مشروطه فاصله گرفتند که شیخ فضلا… نوری برجستهترین آنهاست. وی را به هنگام فتح تهران دستگیر و در یک دادگاه فرمایشی محکوم به اعدام کردند. چندی بعد ترور آیتا… بهبهانی نیز ضربه دیگری به روحانیت وارد نمود و بدین ترتیب هدایت مشروطه به دست غرب زدگان افتاد.
آیتالله عبدالله بهبهانی
روشنفکران
:
جریان روشنفکران از ابتدا قرن 19 میلادی در ایران شکل گرفت. ایرانیانی که نتوانستند شناخت دقیق و بنیادین از مبانی نظری توسعه و رشد تمدن غربی داشته باشند مجذوب آن شده و ظواهر آنرا تقلید مینمودند. در عصر ناصری تعداد تحصیل کردههای فرهنگ دیده و روشنفکران آشنا به غرب افزایش یافت. راهحلهایی که آنان ارائه میدادند. حاصل انتقال بدون تعمق اندیشهها و تجربیات دیگران به شمار میرفت. برخی آنها عبارتند از:
آخوندزاده
از اولین روشنفکران ایرانی که به انتقاد از جامعه ایرانی عصر خود پرداخت و مفاهیم جدیدی را مطرح کرد و برای توسعه ایران پیشنهادهایی ارائه داد. او از تبعه روس به شمار میرفت و با صراحت به مذهب و اعتقادات مردم میتاخت. جنبههای ضد دینی باعث شد که کمتر خوانندهای در ایران داشته باشد. میرزا ملک خان ناظمالدوله از دیگر روشنفکران دوره ناصری بود که پینشهاداتی در مورد اصلاح سیستم سیاسی و نظام اقتصادی ایران به ناصرالدین شاه ارائه کرد. وی وزیر مختار ایران در لندن و واسطه
امتیاز رویتر شد امتیاز لاتاری (بخت آزمایی) را گرفت و باتوجه به فتوای علما مبنی بر تحریم لاتاری آنرا به یک انگلیسی فروخت و به جرم کلاهبرداری محاکمه و از مقامش عزل گردید وی روزنامه قانون را منتشر کرد و اصطلاحات قانون مشروطیت علوم جدید آزادی و نفی استبداد را مطرح میکرد و توسعه ایران را روی کار آوردن مستشاران و کمپانیهای خارجی میدانست. او بعد از عزلش به انتقاد از دولت پرداخت و در این زمان به حق السکوت رضایت داد.
سپهسالار
دولتمرد و روشنفکر دیگر عصر ناصری که مدتها به عنوان نماینده سیاسی ایران در خارج از کشور به خصوص عثمانی فعالیت می کرد. وی در بحران قحطی خشکسالی شکور به نخستوزیری ناصرالدین شاه منصوب شد و امتیاز رویتر را در همان زمان به انگلیسیها داد. مهمترین ضعف او اعتماد به انگلیسیها بود.
روشنفکران با توجه به استفاده از الگوهای غربی، بیاعتنایی به سنتها و مذاهب جامعه، فقدان پایگاه مردمی عدم اعتقاد به مسائل دینی و بیسوادی اکثریت مردم (95%)، آنان را از هر گونه اقدام سیاسی منتقل باز میداشت و آنها را به سمت اتحاد با دو نیروی سیاسی دیگر یعنی دربار یا روحانیت هدایت میکرد.
عوامل شکست مشروطه و پیامدهای آن
عوامل شکست مشروطه را میتوان به دو دسته خارجی و داخلی تقسیم کرد:
عوامل خارجی
اتحاد دولتهای روسیه و انگلیس در مقابل خطر آلمان و تقسیم ایران در قرارداد 1907م و اشغال ایران در جنگ اول به دست قدرتهای درگیر از عوامل خارجی دارای نقش در شکست مشروطهاند به توپ بستن مجلس توسط نیروهای روس، اشغال و جرم و جنایت توسط نیروهای نظامی روسها در شمال و انگلیسیها در جنوب، آغاز جنگ جهانی اول، افزایش قحطی، گرسنگی و بیماری و مرگ و میر نیز مردم را از فکر مشروطه بیرون میکرد و حتی برخی همه این بلاها را بلای مشروطه میدانستند.
عوامل داخلی
از جملة عوامل داخلی شکست مشروطه، میتوان به ماهیت کاملاً متفاوت نیروهای مشروطه خواه اشاره کرد. مشروطه انقلابی نبودکه برخواست و اندیشة یک طبقه یا نیروی اجتماعی خاص استوار باشد. گروهها و نیروهای اجتماعی متعددی مشروطه را ایجاد کردند. آنها به جای گفتگو با هم به درگیریهای فیزیکی، تهمت و افترا، ترور و خشونت دست میزدند زیرا هنوز استبداد حاکم بر جامعه بود. سالهای پر آشوب جنگ جهانی اول، عدم توجه و بیاهمیتی دولت روس و انگلیس به مشروطه، ناامنی کشور، گرسنگی و بیماری از جمله عوامل داخلی شکست مشروطه بود در جریان مشروطه روحانیت خسته از درگیری و دلسرد از سیاستمداران از صحنه سیاست کناره گرفته و میدان را به سود مستبدان و حامیان آنها خالی گذاردند.
پیامدهای مشروطه: انقلاب مشروطه با همه مشکلات و ناکامیهایش آثار عمدهای از خود بر جای نهاد برخی از این آثار عبارتند از:
1-مفاهیمی مانند قانون اساسی، مجلس آزادی، انتخابات، تفکیک قوا با این انقلاب مطرح شد و به رسمیت یافت. هر چند که بزودی مجلس مورد هجوم قرار گرفت ولی اصل وجود قانون اساسی در سختترین دورهها برقرار ماند و در مقاطع خاصی تعدادی از نمایندگان مخالف دولت به آن راه یافت که با آثار سیاسی مهمی همراه بود.
2-تجربیات ارزشمند انقلاب مشروطه در زمان وقوع انقلاب اسلامی مورد توجه واقع شد. از یک سو نابودی نظام سلطنتی و قطع کامل سلطه بیگانگان در کشور و توجه به فرهنگ و ارزشهای خودی مورد توجه قرار گرفت و از سوی دیگر رخنة عناصر بیگانه و فرصتطلب در مشروطه هوشیاری انقلابیون مذهبی را برای جلوگیری از تکرار این امر در انقلاب اسلامی بر انگیخت. در نهایت این تجربیات لزوم حفظ وحدت میان نیروهای انقلاب را گوشزد کرد.