بخشی از مقاله

چکیده

نام هاي جغرافیایی و تاریخی به منزلهي میراث ماندگار بشریت و به مثابه میراث فرهنگی و هویت ملی کشورها هستند که صیانت و پاسداشت آنها از تحریف، بهواسطهي پیوند آنها با تاریخ و فرهنگ یک کشور، از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. امروزه حق بر نامهاي تاریخی و جغرافیایی و به خصوص نامگذاري پدیدهها و مناطق دریایی در حقوق بینالملل بهویژه حقوق بینالملل دریاها و حقوق بینالملل بشر و تنوع فرهنگی تا حدود زیادي به سوي تشکیل مجموعهاي از قواعد نرم حقوقی - - Soft Law و تا حدودي یک قاعدهي عرفی با عنصر معنويِ هویت ملی گام برمیدارد. در پژوهش حاضر، تلاش نمودهایم با بررسی جایگاه حق بر نامهاي تاریخی و جغرافیایی در حقوق بینالملل، به بررسی حقانیت نام تاریخی خلیج فارس از منظر حقوقی پرداخته و ابعاد حقوقی و سیاسی حفاظت از نام خلیج فارس را در صحنهي بینالمللی حاضر تبیین نماییم. به این ترتیب، این نوشتار به بررسی راهکارهاي حقوق بینالملل براي اثبات حقانیت نام خلیج فارس اختصاص خواهد یافت.

واژگان کلیدي: حقانیت نام خلیج فارس، حقبر نامهاي جغرافیایی و تاریخی، تحریف عناوین تاریخی، حقوق بینالملل.

-1 مقدمه:

نام هاي جغرافیایی و تاریخی، میراث ماندگار بشریتآغاز سخن گفتن انسانها، با نامهاي جغرافیایی بوده است و در واقع، مبناي پیدایش زبان ها، نام گذاري و جداکردن پدیده هاي طبیعت از یکدیگر  است. در تبیین مبانی و اصول علم، اسامی جغرافیایی، علوم دیگري مانند تاریخ، زبان شناسی، مردم شناسی، قوم شناسی و باستان شناسی نقش مهمی داشته اند. هر یک از نامهاي جغرافیایی سه ویژگی مهم دارند که عبارت است از ویژگی مکانی، پیشینه ي تاریخی، معانی و ریشهي زبانی.نامهاي جغرافیایی جزئی از تاریخ، جغرافیا، اساطیر، فرهنگ و آداب یک ملت و به عبارت دیگر، شناسنامهي تمام عیار کشورها و ملت ها هستند و بیشک حراست از آن ها، همچون نگهداري از اشیاي باستانی و اسناد هویتی ملت ها، به عنوان ذخایر مادي و معنوي امري ضروري و اجتناب ناپذیر است.

به همین دلیل است که هرگونه تغییر و یا تخریب در نام هاي تاریخی کهن، همانند تخریب آثار باستانی، عملی نکوهیده محسوب می شود.بسیاري از نام هاي جغرافیایی کشورها، دریاها و رودخانه ها، مشخص کنندهي حاکمیت و حوزهي قلمرو و نظام اداري- سیاسی، باورها، آرمان ها، سرگذشت ملی، تاریخی و ایدئولوژیکی ملتهاي تابعه هستند. بدیهی است که تغییر نام یک مکان جغرافیایی در ایجاد تهدید براي امنیت ملی و هویت تاریخی مؤثر واقع می شود؛ همچنان که هدف اولیه ي تغییر دهندگان نام سه هزار سالهي خلیج فارس نیز به چالش کشیدن حاکمیت ایران بر جزایر خلیج فارس بوده است.1 در گذر زمان، نام هاي تاریخی نیز همانند انسان ها دستخوش حوادث و رویدادها، اعم از سیاسی، اجتماعی و یا فرهنگی بوده اند و رویدادها بر اسامی جغرافیایی نیز تأثیر گذاشته اند. به دلیل وجود نهفته ي این بارهاي ارزشی است که بسیاري از نام هاي تاریخی به عنوان میراث معنوي مورد توجه جهانیان قرار دارند.

2حساسیتهایی که ملتها و دولتهاي متبوع آنان در خصوص پاسداشت نامهاي جغرافیایی از تحریف بروز میدهند، نشانگر اهمیت نام هاي تاریخی و لزوم پاسداري از آن هاست. همان گونه که ارزش سکهي عتیقه ي مربوط به دو هزار سال قبل ممکن است صدها برابر ارزش سکه ي مشابه و معادل جدید آن باشد، نام هاي تاریخی نیز همین گونه و میراث معنوي هستند. نام "خلیج فارس" حتی با وجود حمله ي اعراب، اسکندر، مغولان، تاتارها، پرتغالی ها، هلندي ها و انگلیسی ها به کشور ایران، از گزند همه ي دشمنان در امان بوده و از این نظر است که به این گونه نام ها "میراث معنویت بشري" می گویند و اقدام بعضی کشورهاي حوزه ي خلیج فارس که در دو دهه ي گذشته در ادامهي اهداف استعماري و با دادن پولهاي کلان به اصحاب رسانههاي گروهی، در صدد تخریب این نام بودهاند، کاري نکوهیده و مغایر با عرف و حقوق بینالملل است.3

با وجود اینکه نام هاي جغرافیایی و تاریخی همانند اشیاء تاریخی و میراث فرهنگی، ارزش علمی و فرهنگی دارند، ولی متأسفانه تاکنون در حقوق و قواعد بین المللی براي آن ها اصول و قواعد مدونی تصویب نشده است. همان طور که تهاجم، غارت و تخریب مجسمه ي بودا در بامیان افغانستان و موزه ي بغداد، وجدان هاي آگاه را در جهان تکان داد و خشم جهانیان را برانگیخت، تخریب و جعل نامهاي تاریخی نیز می تواند افکار عمومی را به واکنش وادارد؛ بنابراین کنوانسیون هاي مربوط به میراث فرهنگی و سازمان یونسکو که نظارت بر اجراي این مقررات را بر عهده دارد، باید نام هاي تاریخی را نیز مشمول مقررات میراث فرهنگی کنند.4

در خصوص نام تاریخی خلیج فارس که نماد بارز هویت ایرانی و میراث اجتماعی ماست، شاهد آن هستیم که استفاده از این نام به دو صورت به کاربردن نام مجعول و نام ناقص به جاي نام صحیح آن انجام میگیرد. بدین لحاظ تحقیق در وجه تسمیه خلیج فارس، بیان سابقه تاریخی و استدلالات حقوقی در توجیه استفادهي صحیح و کامل از آن امري ضروري به نظر میرسد. در این نوشتار، عمدهي تلاش بر این است که فارغ از سایر ابعاد، به بررسی مختصري در خصوص حق بر نامهاي تاریخی و جغرافیایی در حقوق بینالملل با تأکید بر نام تاریخی خلیج فارس پرداخته و ابعاد حقوقی و سیاسی موضوع را تبیین نماییم. به این ترتیب، پژوهش حاضر به بررسی راهکارهاي حقوقی براي اثبات حقانیت نام خلیج فارس اختصاص خواهد داشت.

-2 حمایت از نام هاي جغرافیایی و تاریخی در حقوق بین الملل دریاها

در طول تاریخ بشریت، هرگاه بشر موفق میشد سرزمین ناشناخته اي را کشف نماید، سرزمین اکتشافی جدید را به منزلهي قسمتی از منطقهي تحت حاکمیت خویش به حساب میآورد و به نامگذاري آن اقدام مینمود. در این که هر کشوري حق دارد نام هاي اماکن جغرافیایی در داخل قلمرو خود را استانداردسازي نماید، تردیدي وجود ندارد. در این رابطه مسئله اي که بیش از سایر مباحث فوق الذکر چالش می آفریند، اختلافات مربوط به نامگذاري مناطقی مناطقیاز دریاي آزاد مطرح است و یا نام هاي جغرافیایی مناطق دریایی که تحت حاکمیت بیش از یک دولت قرار دارند. این نواحی جغرافیایی بر اساس ترمینولوژي کنوانسیون حقوق دریاها 1982 مناطق وراي دریاي سرزمینی دولتها هستند.

استانداردسازي اسامی پدیده هاي زیر آب و اسامی آبهاي آزاد، مفهومی است که به خوبی شناخته شده و مطالعه شده است. موضوع نام هاي جغرافیایی اگرچه در کنوانسیون ملل متحد براي حقوق دریاها - UNCLOS - مورد اشاره واقع نشده است، اما طرح هرگونه مباحث مربوط به حاکمیت و تحدید حدود مناطق دریاها و اقیانوس ها در آن به نحو ضمنی دربرگیرندهي مباحث مربوط به حقوق نام هاي جغرافیایی و تاریخی نیز هست.نام هاي جغرافیایی براي جامعهي تحقیقات علمی دریایی، بخش مهمی از جامعهي اطلاعات اکتشافی را تشکیل میدهد. در این رابطه صلاحیت هاي متنوعی که در کنوانسیون ملل متحد براي حقوق دریاها تأسیس گردیده است، علاوه بر برخی دیگر از فعالیت هاي تعیین شده توسط کنوانسیون مذکور، بر اقتدار مفهوم نام هاي جغرافیایی نیز محدودیت هایی را اعمال مینماید.

سازمان ملل متحد در زمینه نام هاي جغرافیایی و مطالعهي وجه تسمیه اسامی نقاط جغرافیایی در وهلهي اول از مجراي گروه متخصصان نام هاي جغرافیایی خود - UNGEGN - به بررسی موضوع نام هاي جغرافیایی پرداخت.از سوي دیگر، سازمان بین المللی هیدروگرافی - IHO - و کمیسیون بی دولتی اقیانوسی - IOC - نیز از طریق کمیته فرعی نام هاي عناصر زیر آب - SCUFN - وابسته به منشور عمومی عمق شناسی اقیانوس - GEBCO - در ارتباط با نام هاي جغرافیایی عناصر زیر آب به فعالیتهاي علمی و تحقیقاتی می پردازند. به واسطهي این فعالیت ها، امروزه تعداد زیادي از کشورها به موضوع نام هاي جغرافیایی و تاریخی پدیده هاي زیر آب توجه ویژه نشان می دهند و این امر، زمینهي الحاق کشورهاي بسیاري را به کنوانسیون 1982 حقوق دریاها تقویت نموده است.

موضوع نام هاي جغرافیایی اگرچه هیچگاه در کنوانسیون حقوق دریاها مورد اشاره قرار نگرفته است، اما از جهات بسیاري از طریق مفهوم استانداردسازي نام هاي جغرافیایی با سازوکارهاي کنوانسیون مذکور در پرتو ارگانهاي مربوطه از قبیل سازمان ملل و سازمان بینالمللی هیدروگرافی پیوند میخورد.5از طرفی ارتباط آشکاري میان دو موضوع مرزهاي دریایی و نامگذاري اسامی دریایی مشهود است. در این مجال برآنیم ضمن بررسی اجمالی در خصوص اختلافات موجود میان کشورها در ارتباط با نام هاي جغرافیایی و تاریخی خاص به ویژه با تأکید بر نام تاریخی خلیج فارس، راهکارهاي ارائه شده توسط سازوکارهاي حقوق دریاها براي حل بحران نام هاي دریایی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.

-3 نقش گروه متخصصان نام هاي جغرافیایی سازمان ملل متحد در حمایت از اسامی جغرافیایی و تاریخیگروه متخصصان نام هاي جغرافیایی سازمان ملل متحد - UNGEGN - که به موجب قطعنامهي 715A - XXVII - شوراي اقتصادي- اجتماعی ملل متحددر سال 1959 با هدف ترغیب دولتها به استانداردسازي نامهاي جغرافیایی به وجود آمد. طبق قطعنامه، این نهاد به این مسائل میپردازد: الف - بررسی مسائل فنی استاندارسازي داخلی اسامی جغرافیایی که شامل ارزیابی مشکلات منطقه اي و عمومی و تهیه پیش نویس توصیه هایی براي رفع آن می شود مانند توصیه هاي زبانی در تلفظ صحیح نام جغرافیایی از سوي خود کشورها در خصوص مناطق همان کشور، ب - ارائه گزارش به شورا تا در شرایط مناسب کنفرانسی را در خصوص موضوع تشکیل دهند و حمایت از کارگروه زبانی، ج - بنا به درخواست دبیرکل، دعوت از کشورهاي ذینفع و علاقه مند در موضوع براي ارائه مشورت به کارگروه قبلی.گروه متخصصان نامهاي جغرافیایی ملل متحد از سال 1960 هر دو سال یکبار با حضور متخصصان نامهاي جغرافیایی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید