بخشی از مقاله

چکیده

موضوع اصلی این پژوهش، تبیین حقانیت تربیت از دیدگاه اسلام با تأکید بر آیات قرآنی است. این پژوهش از نوع نظری و روش آن توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات و دادههای لازم از روش کتابخانهای استفاده شده است. در این پژوهش برای استخراج حقانیت تربیت از دیدگاه اسلام، یک بررسی اجمالی از مفهوم تربیت از دیدگاه اندیشمندان و عناصر آن ارائه میشود. سپس به بررسی سه دیدگاه یا فلسفه توراثگرا و محیطگرا و دیدگاه اسلام و احادیث قرآنی در این زمینه پرداخته خواهد شد. و در نهایت در خصوص چیستی و چرایی تربیت و همچنین بررسی این پاسخ، سه محور، توصیف واقعیت انسان و موقعیت او در هستی، ترسیم جایگاه شایستهی آدمی در هستی و بیان چگونگی وصول انسان به جایگاه شایستهی خود در هستی تبیین و تفسیر به عمل خواهد آمد.

مقدمه

تربیت فرایندی هدفمند در جهت تعالی انسان است که عناصر آن شامل برنامه، محتوی روش و تعلیم میباشد. مطهری، در باب تعریف تربیت میگوید»تربیت فرایند پرورش دادن استعدادهای بالقوهی انسان در جهت به کمال رسیدن او است

افلاطون تربیت را نتیجه اعمال محیط و مربی و نوعی »شکوفا شدن استعدادهای ذاتی یا از قوده به فعل درآمدن آنها« میداند و نه تشکیل عادتهای صرف. از نظر دیویی، تربیت به منزلهی بازسازی تجربه1 تلقی می شود. یعنی فرد صرفاً تابع تجربه و یا اقتباس کنندهی صرف از آن نیست؛ بلکه فراتر از آن، سازنده و تغییر دهندهی آن نیز ه ست. البته برای آن که دانشآموز توان چنین بازسازی منحصر به فردی را داشته باشد باید از استقلال اندی شه، آزادی عمل و اعتماد به نفس لازم برخوردار باشد.

از نظر وی تربیت فاقد هدف بیرونی ا ست، زیرا هدف تربیت در خود آن ا ست. این تفسیر از تربیت، مفهوم فرایندی آن را به عمیقترین و کوتاهترین شکل خود نشان میدهد. معلم ثانی فارابی تربیت را عبارت از: هدایت فرد به وسیله فیلسوف و حکیم - مربی - ، برای عضویت در مدینه فاضله به منظور دستیابی به سعادت و کمال نهایی در آخرت میداند

با دقت در مفهوم تعاریف فوق میتوان اینگونه استنباط نمود که تربیت جریان یا فرایندی است که از برنامه شروع میشود و به کمال انسان ختم میشود. در این جریان عناصر و مؤلفههای فراوانی همچون، تعلیم، مربی، اصول تربیتی، منابع مادی و غیره حضور دارند.

در واقع این عناصر نه به صورت مجزا بلکه در بطن تربیت صورت میپذیرند. به طور مثال در بسیاری از متون تربیتی، واژهی تعلیم در جوار تربیت قرار میگیرد و بیشتر صاحبنظران معتقدند که جدایی تعلیم و تربیت به تحقق اهداف تربیتی نمیانجامد، چون ممکن است براساس برنامه، هدف، و بدون توجه به اصول تربیتی صورت گیرد و به یادگیریهای سطحی و زودگذر فراگیر منجر شود و به کمال متربی منجر نشود. بنا به گفته ابن خلدون تعلیم باید در گرو کمال و تعالی باشد تا در جان متعلم نفوذ نماید. تعلیم باید براساس شرایط شیوههای خاص برنامهی تربیتی و متناسب با موقعیت فراگیر ارائه شود تا موجبات تغییرات شناختی، عاطفی و روانی- حرکتی را در متربی ایجاد نماید. به این معنا، به گفتهی فارابی، متربی علاوه بر کسب جنبه نظری دانش باید به فضایل عملی آن نیز آراسته شود

این مهم به تحقق نخواهد رسید مگر آنکه همه عناصر تربیت در ارتباط با هم زمینه رشد و تکامل انسان را در جریان تربیت فراهم نمایند. لذا، تعریف تربیت تلاشی پیچیده و دشوار است و نمیتوان آن را در یک تعبیر خاص محدود ساخت. هریک از جنبههای آن در برگیرنده مفاهیمی است که خود محتاج تعاریف گسترده دیگر است. لیکن در این نوشتار تربیت به صورت ترکیب تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش به مفهوم فراهم کردن زمینهها برای شکوفا کردن و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه انسان به منظور حرکت تکاملی او به سوی هدف مطلوب، منطبق بر اصولی معین و برنامههای منظم و سنجیده است.

اسلام کمال نهایی تربیت را عبودیت میداند. عبودیتی که همهی ویژگیهای کمال را در بردارد. با در نظر گرفتن آیهی شریفه ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون

عبودیت یعنی سر تسلیم بر درگاه حق نهادن و دل و جان را در گرو او سپردن و به غیر از او به کسی دل نبستن است.

عبودیت یعنی برای او زنده بودن و هر عملی را برای رضای او انجام دادن است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید