بخشی از مقاله
چکیده :
در این نوشتارتحلیلی و توصیفی، تعریف دین ودینداری و بحث آزادی دین دراسلام مورد بحث قرار گرفته است. از نظر جهان بینی اسلامی همه انسانها از آزادی، اختیار و قدرت بر تصمیمگیری برخوردارند. اسلام از راههای گوناگون میکوشد اندیشه بشر را از اسارت باطل برهاند تا آدمی با دید باز دین و آیین حق را برگزیند. بر همین اساس اسلام به شدت مدافع تحقیق و استدلال عقلی در مسیر یافتن حقیقت است.
همچنین در ساختار نظام حقوقی اسلام، برای شخص مسلمان در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی حقوق و مسئولیتهایی در نظر گرفته شده است. چون دین به عنوان یک نهاد اجتماعی با خصیصه فردی و اجتماعی، از ارزشها و قواعد اجتماعی پشتیبانی میکند .در این مطالعه به مرور این حقوق و مسئولیتها پرداختهایم . درحالیکه مکاتب فکری با رویکرد عقل خود بنیاد، به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند بدون استناد به آموزههای وحیانی و با استفاده از روشهای فکری، به قواعد زندگی اجتماعی دست یابند.
مقدمه و بیان مسئله :
در جامعه امروز نگاه نسل جوان به دین با نگاه نسل گذشته تغییرات اساسی کرده است. در این جامعه نسل جوان در جستجوی کسب جایگاه و هویت جدیدی است که خود به خود با ذهنیت و رویکردهای نسل های پیشین و بزرگسالان به چالش برمیخیزد. در جامعه امروز با گسترش تقسیم کار و تخصصی شدن امور و به وجود آمدن نهادها و ساختارهای اجتماعیٌ جدید، زیست جهانهای متعددی در جامعه شکل میگیرد.
به بیان دیگر "جامعه با چندگانه شدنٍ زیست جهانها مواجه میشود و وظیفه قدیمی دین مورد تهدید جدی قرارمیگیرد" - برگر،. - 73:1381 یکی از پیچیده ترین مباحث اجتماعی دین و دینداری است . دین به عنوان یک نظام معرفتی و فرهنگی مهم، در دوره های مختلف تاریخی حضوری فعال داشته است. مسألهای که بحثهای بسیاری را برانگیخته و آراء ضد و نقیضی درباره آن مطرح شدهاست. از نقطه نظر مردم شناسی و جامعه شناسی، دین یک واقعیت تاریخی - اجتماعی و نهادی اولیه است.
برخی از مردم شناسان برای آن، وضع و کاربرد زیست - اجتماعی قائل گردیده و بایسته یا سودمندش دانستهاند، پاره ای آسیب شناسانه نقادی کردهاند و برخی رویکردی دو سویه از خود نشان دادهاند - فراستخواه،. - 131:1377 اعلامیه جهانی حقوق بشر"همان منشورحقوقی است که در صد و هشتاد و سومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در10 سپتامبر .1948م در یک نسخهی مدون تحت عنوان "اعلامیه جهانی حقوق بشرَ" به تصویب رسید.
اعلامیه مذکور شامل سی ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر میپردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی را که تمامی ابنای بشر در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند را مشخص کرده است. لایحه جهانی حقوق بشر از اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و دو پروتکل انتخابی آن تشکیل شده است.
در سال 1966 مجمع عمومی دو لایحه جزئیتر مذکور را به تصویب رساند. در سال 1976 هنگامی که لایحه جهانی حقوق بشر توسط تعداد کافی از ملتها مورد تایید قرار گرفت، به حقوق بینالملل تبدیل شد - ویلیامز، . - 1981 در برخی از مواد اعلامیه حقوق بشر به ویژه ماده اول به نکات ارزنده ای در خصوص کرامت انسان اشاره شده است. کرامت انسانی در تمام مکاتب دینی و بشری مورد احترام بوده و به آن ارج نهاده شدهاست.
اندیشه حقوق بشر گرچه طرحی است برای بهسازیزندگی مادی؛ امّا پارهای از مبانی آن کاملاً متافیزیکی و فرامادی است. نمونه بارز آن مسأله »کرامت ذاتی انسان« است. اینکه این کرامت چیست و چگونه پدید آمده است و آیا بالقوه است یا بالفعل و چه نسبتی با رفتار انسان دارد و … پرسش هایی است که مسأله کرامت را از یک مسأله ساده اخلاقی بیرون برده و به آن ابعاد فلسفی و متافیزیکی میبخشد. بنابراین، تصور برخی مبنی بر اینکه »اعلامیه حقوق بشر راه حل یک توافق عملی اجتنابناپذیر برای به رسمیت شناختن حرمت و کرامت انسان در هر شرایط و بدون هیچ استثنا و تبعیض را نشان میدهد و کاری به اختلاف نظرهای موجود در انسان شناسی فلسفی و دینی قدیم و جدید ندارد«، پنداری بس بی اساس است. حقوق بشر بر پایه بینش ویژهای از 3 در روز 10 دسامبر سال 1948 میلادی اعلامیه جهانی با 48 رأی موافق، بدون رأی مخالف و 8 رای ممتنع به تصویب رسید.