بخشی از مقاله

چکیده :

خاموشی از گوهرهاي ارزشمند دریاي ناآرام غزل صائب است که از یک طرف درخشش آن چشم هر گوهرشناس معنیپسند لفظ آشنا را خیره ساخته و از طرفی کاربرد فراوان و بسامد قابل ملاحظه این واژه و توجه ویژه صائب بدان حس کنجکاوي پر ادب دوستی را براي ورود به این بحث باعث گردیده است.صائب مفهوم خاموشی را از مفاهیم عادي گرفته تا شاعرانه و عارفانه در غزلیات خود بسط و شرح می دهد تلقی او از خاموشی نقطه مقابل سخن گفتن، صبر کردن و اقدام نکردن، آرام گرفتن، در غم فرو رفتن و در غم فرو بردن، فروکش کردن، سکوت مبتنی بر ادب و تجاهل و بی تفاوتی و سکوت معادل مراقبه عارفانه است و حتی جنبه هاي تربیتی و عاشقانه خاموشی از نگاه تیزبین او پنهان نمی ماند. او خاموشی را دلیل ره یافتگی ، مصونیت از بد روزگار، تقدس، شکوهمندي، آسودگی، تنعم، هم زبانی یا کائنات و تجلی گاه حقیقت می داند.و در تبیین فواید آن ازترکیباتی چون، مهر خاموشی، بهشت خاموشی، دارالامان خاموشی و ...براي القاي بهتر این معانی بهره می جوید و راه نماد گرایی می پوید و از صدف، ماهی ، بحر و شبنم سخن می گوید.که در این جستار، دریافت صائب از مفهوم خاموشی، دلایل و فواید آن در قالب نمادها و ترکیبات لطیف و تعابیر نغز و تصاویر زنده شعري مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

کلید واژه: خاموشی، صائب،دلایل ، ترکیبات و نمادها

مقدمه

صائب شهسوار میدان خیال در تصویرسازي هاي بدیع و باریکاندیشی هاي سبک هندي است. ذوق سرشار و مضمون پرداز معنیساز این شاعر پرآوازه عصر صفوي مرزهاي ایران بزرگ آن زمان را درنوردیده و در اقصی نقاط هندوستان منزلتی والا به خود دیده است. او شاعري است که خلاف شاعران سبک هندي لفظ را فداي معنی نمی گرداند و محاسن کلام را فراموش نمی کند. »زیرا قدرت طبع و تسلط او به زبان زیاد است و محاسن لفظ و خصوصیات ظاهري و صوري شعر را حفظ کرده و لفظ و معنی را در بسیاري از موارد خوب و جالب و استادانه به هم آمیخته است. - دریاگشت، - 110 : 1371 صائب در دیوان خود بارها خود را پیرو مولوي و از مریدان مشتاق و سینه چاك او معرفیمی کند.

و مانند مولانا از پري سخن خاموش است. دیوان چندجلدي صائب دلالت بر این امر دارد که او نیز چون مولانا بنابه ضرورت براي بیان مفاهیم درونی خویش به شعر روي آورده است. صائب در بیان اهمیت خاموشی در دیوان غزلیات خویش داد سخن داده است. او با مقایسه گفتار و خموشی و تقابل آن دو، سرانجام کفه ترازو را به سمت خاموشی سنگین می نماید و برتري آن را بر سخن با بیان شواهد مختلف در قالب نمادها و ترکیباتی چون مهر خاموشی، سرمه خاموشی، کوزه سربسته و ... به رشته تحریر می کشد. با آن که صائب در سخنسرایی طرز نو و طریقی هتازدارد اما جنبه هاي مختلف خاموشی را به دست فراموشی نمی سپارد.او در پی آن است حتی با کلام خویش بتواند تخم خاموشی در نهاد بشریت بکارد تا از این رهگذر بتواند روح سرکش او را به آرامش وادارد.

او زبان بی زبانی را بهترین وسیله انتقال معانی می داند و دوستداران اندیشه ظریف و نکتهسنج خود را به خاموشی فرا می خواند تا از دام گفتار بیهوده برهاند و به دنبال قافله سعادت بکشاند و به سرمنزل مقصود برساند.او در این راه از تمام امکانات زبانی و خیالپردازیهاي سبک هندي بهره می جوید و گرد از چهره حقیقت می شوید. از خاموشی می گوید و طریق خموشان می پوید. او زمانی خود را خوش وقت می یابد که خورشید خاموش بر کلبهاش می تابد ورنه از رخنه گفتار به گریزگاه امن سکوت می شتابد. به اعتقاد صائب یکی از زندان هاي بشري، اسارت درپشت میله هاي سرد گفتار است که خاموشی طلسمشکن این زندان نامرئی است. او شیرینی خاموشی را در مذاق خود حس می کند و تلخکامی ناشی از گفتار را می فهمد.

پیشینه تحقیق

با توجه به گستردگی بحث خاموش در دیوان صائی پرداختن به مقالهاي مستقل در این زمینه لازم و ضروري مینمود چرا که پژوهش مستقلی در این زمینه به عمل نیامده است. دربارةخاموشی مقالاتی تابحال به چاپ رسیده است. اما در مورد صائب مقاله حاضر نخستین پژوهش در دیوان صائب است البته مقالهاي تحت عنوان »سعدي، صائب و فواید خاموشی« توسط دکتر محمدحسین خسروان بعنوان قدم هاي اولیه قابل توجه است ولی این پژوهش شمولیت بیشتري نسبت به آن مقاله دارد و جنبه هاي مختلف خاموشی را در دیوان صائب مورد توجه و بررسی قرار داده است.

بیان مسأله

تفاوت این مقاله نسبت به مقاله دکتر خسروان این است که تمامی ابیات دیوان صائب جز به جز مورد بررسی دقیق قرار گرفته و ضمن پرداختن به تقابل گفتار و خاموشی به نمادها و تعابیر و تصویرسازي هاي صائب در برتريبخشی خاموشی به گفتار پرداخته شده است. در این مقاله صائب از زبان صائب به تبیین خاموشی می پردازد و اگر ابیاتی از دیگر شاعران آورده شود صرفاً براي تأیید و اشتراك و هماندیشی شاعران با صائب است. صائب با داشتن اندیشه هاي عرفانی صرفاً از یک دریچه به خاموشی نمی نگرد. او نقش خاموشی را صرفاً در عرصه هاي تربیت فردي و اجتماعی خلاصه نمی کند بلکه نقش خاموشی در تربیت عرفانی را نیز مورد توجه قرار می دهد، او منکر گفتار به عنوان برترین نعمت الهی نیست. جانب انصاف را رعایت می کند ولی از حقیقت ماجرا بی اطلاع نیست و تیر سخن بیهوده به هر سو پرتاب نمیکند.

معناي خاموشی

»خاموش: گنگ و بی زیان و ساکت و خاموش بودن - شدن - : ساکت بودن و سکوت داشتن و حرف نزدن و خاموش شدن آتش، افسرده گشتن آن و خاموش کردن: ساکت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید