بخشی از مقاله
چکیده خانه درهمه دوران تاریخ زندگی بشری همیشه محیطی مناسب، شادی آفرین و سرشار از آرامش و دوستی ها بوده و بهترین بستر برای رشد عواطف و کمالات انسانی شناخته می شد . موقعیت اجتماعی، وضع اقتصادی، افکار عقاید، آداب و رسوم، آرزوهای والدین و نوع تربیت آنها در طرز فکر و رفتار کودکان در همه سنین خاصه قبل از دبستان نفوذی فراوان دارد. کودک در آنجا ازکیفیت روابط انسانی آگاهی پیدا میکند . تجارب سالهای اولیه کودکی - قبل از دبستان - که زمینه ساز شخصیت و اجتماعی کردن اوست نیز در خانواده شکل می گیرد.
در چنین محیطی خصلت های خوب کودک شکوفا می گردد واخلاق شهروندی دراو پرورش می یابد. با پذیرش قانون ومقررات شهرنشینی و اصول شهروندی توسط کودکان در سنین حساس رشد ضمن اینکه آنها از نتایج آن در همه مراحل عمر برخوردار خواهند شد، در این میان مدیران شهری نیز از کودکان در دوره قبل از دبستان به عنوان سفیران سلامت در طراحی شهری آرام، کمک خواهند گرفت. در آن صورت با رعایت اخلاق شهروندی زندگی برای همه دلنشین خواهد بود . در زندگی جمعی به جهت تقسیم وظایف بین اعضا ، کودکان نیز وظایف اجتماعی خود را بدرستی تمرین می کنند وبرای رعایت اخلاق شهروندی و پذیرش مسئولیت های اجتماعی در زندگی شهری آماده خواهند شد.
مقدمه خانواده برای هر کودکی خاصه در دوره قبل از دبستان، به عنوان اولین کانون تربیت با خاطرات تلخ وشیرین ،در ضمیر ذهن او نقش می بندد. فرزند انسان در خانواده همواره تحت تأثیر مناسبات وروابط بین فردی افراد می باشد که در رأس همه آنها والدینِ دل سوز وعاشق می باشند. فضای روانی حاکم بر خانواده وسبک تربیت وفرزند پروری والدین در شکل گیری شخصیت واخلاق اجتماعی وشهروندی فرزندان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
کودکان همچنانکه در خانواده ودر کنار والدین خود مسیر رشد جسمانی را باطی نمودن روزهای شیرین ودلچسب آن پشت سر می گذارند ، از نظر شناختی- عقلانی ، عاطفی- روانی واجتماعی نیز به مراتبی دست می یابند .پدران ومادران در کنار سایر عوامل اجتماعی وافراد تأثیر گذار دیگری چون پدربزرگ ومادربزرگ ها، مربیان ، معلمان ، گروه هم سن وسال به شکلی قابل توجهی آداب ، رسوم ، سنت ها وهنجارهای زندگی اجتماعی را به کودک خود می آموزند.
والدین هر یک در جایگاه خود نزد کودک از موقعیت ومنزلت خاصی برخورداربوده و از جمله با نفوذترین افراد درهمه مراحل زندگی خصوصاً در دوره حساس رشد وکودکی به حساب می آیند . به فرموده حضرت علی - ع - فرزندان در کودکی - دوره قبل از دبستان - همچون زمین مستعد، آماده رویاندن هر نوع بذری هستند؛ لذا والدین به خوبی می توانند بذر مسئولیت پذیری، خود کنترلی، نشاط وشادابی، سازندگی وخلاقیت را در دل وجان فرزند خود بکارند وآنها رابرای داشتن شهری سالم پرورش دهند.
طراحی فضای مناسب تربیتی در خانه توسط والدین در دوران حساس برای رشد همه جانبه کودکان در داشتن جامعه ای سالم وایمن، همواره مورد تأکید مصلحان بزرگ اجتماعی ومعماران تعلیم وتربیت بوده است وبرای تحقق اهداف انسانی خود همیشه رهنمودهای سازنده ای را به والدین ارائه می نمودند. بیان مسأله خانواده نخستین محیطی است که انسان را تحت تأثیر فضا و روابط و مناسبات خود قرار می دهد وهمه چیز این محیط ، خصوصاً عوامل انسانی آن بسیار تأثیر گذارند.
دردیدگاه صاحب نظران و علمای تعلیم و تربیت ، خانه باید محیطی سالم ، پر نشاط و سرشار از آرامش و دوستی ها بوده و بهترین بستر برای رشد عواطف و کمالات انسانی شناخته شود . در چین محیطی است که انسان احساس آرامش و امنیّت می کند و خصلتهای انسانی دراو شکوفا می گردد واخلاق شهروندی در او پرورش می یابد. - ابوطالبی احمدی ، 1384،ص. - 30 موقعیت اجتماعی ، وضع اقتصادی ،افکار عقاید ، آداب و رسوم ، آرزوهای والدین و نوع تربیت آنها در طرز فکر و رفتار کودکان خاصه قبل از دبستان نفوذ ی فراوان دارد . خانواده مرکز عشق و پناهگاه و آموزشگاه رفتار و کردارانسان است.
مهر و وفا ، لبخند و ترشرویی ، شرافت و انحراف را کودک از آنجا می آموزد و مادر در خانواده رکن اصلی تربیت ، مربی و سازنده ای مؤثر است و پدر عامل اجرای ضابطه و قاعده برای کودک می باشد و فرزند چنین خانواده ای ، خانه خود را به عنوان پناهگاه امن و آرام می پذیرد و با اعضای آن خصوصاً پدر و مادر رابطه مناسبی برقرار می کند . - همان ،صص ، . - 1-3 در این مقاله ضمن بیان اهمیت خانواده در فرآیند رشد همه جانبه فرزندان ، نظر برآن است تا با برجسته نمودن نقش پدران ومادران در تربیت شهروندانی با اخلاق وقانونمند ، ارتباطی را بین والدین، کودکان ومدیران شهری ایجاد نماییم ودر این تعامل کارساز شهری آرام وبانشاط را شاهد باشیم.
اهمیت و ضرورت موضوع
همگان باور داریم که خانواده زیربنا و پایه اجتماع است . محیطی است که کودک در آنجا چشم به دنیا گشوده و رشد خود را آغاز می کند و شخصیت او نیز در آن موقعیت شکل می گیرد. از آنجایی که خانواده به عنوان اساس اجتماعات بزرگ انسانی مطرح بوده و کودک نیز هر گونه خیر وشر را ابتدا در خانه واز والدین خود می آموزد؛ لذا در هیچ یک از دوره های زندگی اجتماعی بشر خانه وخانواده از منظر کسی دور نبوده وهمه صاحب نظران در این رشته به نحوی به سلامت آن می اندیشیدند.
در این مقاله قصد آن است تا به شکلی با بیان جایگاه فعلی خانه وخانوداه در تربیت نسل سالم وشهروندی با اخلاق ومسئولیت پذیر، به تبیین اهمیت چنین محیطی ارزشمند وتأثیر گذار بپردازیم و یک بار دیگرتوجه دست اندرکاران نظام تعلیم وتربیت کشور ومسئولین ومدیران شهری، خصوصاً شهرهای بزرگ را به این نکته مهم جلب نماییم که آنها بیش از پیش به این کانون تأثیرگذار عنایت نموده وبرای ایجاد وتوسعه خانه ها وخانواده های سالم وبالنده تلاش نمایند.
برای اجرایی نمودن نقشه های تربیتی متخصصان این حوزه علمی باید باور داشت که محیط خانه با دوام ترین عاملی است که در رشد شخصیت کودکان تأثیر گذار بوده، لذا با این ضرورت طراحی فضای مناسب تربیتی در رشد همه جانبه انسانی وداشتن جامعه ای سالم وایمن تأکید می شود - اقتباس ازحائریان اردکانی ، 1381، صص -145 . - 135 هدف از نگارش این مقاله در این مقاله هدف آن است تا با برجسته نمودن نقش خانواده ها در تربیت فرزندانی رشد یافته وموفق که بتوانند با پذیرش قانون ومقررات شهرنشینی و اصول شهروندی مدیران شهری را در طراحی شهری آرام یاری نموده وبا رعایت اخلاق شهروندی به عنوان سفیران سلامت نزد سایر افراد خصوصاً افراد هم سن وسال خود به عنوان شخصیت الگویی عمل نمایند.
به نظر می رسد یکی از روشهای کارساز در اجرایی نمودن این هدف ، مساعد نمودن زمینه وفراهم آوردن شرایط مشارکت فعال همه اقشار در همه سنین ، خصوصاً در سنین کودکی قبل از دبستان است. دراین دوران حساس رشد می توان اخلاق شهروندی را به نیکی به آنها آموزش داد ودر مراحل بعدی زندگی ، نتایج درخشان آن را شاهد بود. کودک قبل از دبستان ومسأله تربیت او درخانه دنیای امروز از پیچیدگی خاصی برخوردار است وهر روز براین پیچیدگی افزوده می شود.
برای اینکه پیچیدگی وتحّول بر انسان غالب نشود او مجبور است که به شیوه های تربیتی خویش بیشتر بپردازد والگوی مناسبی را در این میان برگزیند . انسان از جمله بزرگترین معجزات خلقت بشمار می رود ونوزاد آدمی با همه قابلیت خود از همان ابتدای زندگی این جهانی ،از هر موجود زنده ای ، ناتوان تر واز رشد پایین تری برخورداراست. با وجود ناتوانی های مختلف، جوانه ها وغنچه های رشد ننمودهِ بی شماری در او نهفته است که در مسیر رشد با توسعه هریک از استعدادها به هدف غایی وجودش فعلیّت نسبی می بخشد - گینات ،ترجمه سرتیپی ، . - 1374 خانواده در طی هزاران سال ، پایدارترین ومثمرثمرترین وسیله حفظ ویژگیهای اصلی و مشخصات فرهنگی مردم بوده است و عامل مهمی در انتقال تجربیات و مشخصات و ویژگی های فرهنگی به نسل های بعدی می باشد.
پدردرخانه وظیفه دارد به صورتی قابل قبول ، در رسیدگی، راهنمایی وحمایت فرزندان خود ،کوشا باشد و موجبات رشد و تحول آنها را از هر جهت فراهم کرده و بین فرزندان خویش تبعیض قایل نشود .پدرباید محبّت ودوستی خود رابه دخترش عملاً ثابت کند و او را فردی شایسته برای اجتماع و مادری دلسوزآینده بار آورد . او باید فرزند پسرش را در امور مختلف شرکت فعال دهد و به وی این امکان را بدهد که در امورات مختلف زندگی وپذیرش قانون ومقررات شهروندی مشارکت فعال داشته باشد و نقش هایی را بر عهده بگیرد . او ازطریق میدان دادن ، به حساب آوردن ، واگذاری مسئولیت و اختیار ، می تواند در دوره حساس رشد و شکل گیری شخصیت به فرزندش کمک مؤثری ارائه دهد.
انگیزه مادری که لطیف ترین وقوی ترین انگیزه است، از سوی خالق بی همتا در نهاد زن به ودیعتگذارده شده و او را مظهر لطف وصفا ومحبّت برای کودک ساخته است . مادر نقشی احساسی وعاطفی دارد وعامل پیوند صلح آمیز اعضای خانواده استمحبّت. مادرغیر مشروط است وچنین نیست که در برابر قابلیت های فرزندان ارائه گردد . این تقسیم نقش امکان رشد کودکان را فراهم می آورد . مادر محیطی امن ومحبّت آمیز بوجود می آورد وزمینه بهبود عاطفی همه اعضای خانواده را موجب می گردد.
در کنار او پدر وظایف خاص خود را به عهده دارد وضمن حمایت همه جانبه خود از فرزندان ، آنها را ضابطه مند بار می آورد. - نجاتی ، 1374 - وجود کودکان رشد یافته در خانواده هایی با ویژگی های ذکر شده، در جامعه شهری نعمت بزرگی برای مدیران شهری در اجرای طرح های مختلف در زمینه های شهرسازی، معماری، مُبلمان شهری، برنامه های سلامت محور ودیگر حوزه ها خواهند بود. ماهیت کودکی واقدامات تربیتی پدر ومادر کودک ضعیف وناتوان نیازمند احساسات دقیق و وجودی عاشق و مهر ورزیاست که به او ابراز محبّت نماید واحساسات عمیق را تقدیم اوکند. کودک کوچک - نوباوه - وبی پناه ،همواره به والدین خود وابسته است.
- دوان شولتز، ترجمه کریمی وهمکاران ،. - 1381 خانواده به عنوان بخشی از جامعه ای بزرگتر، تحت تأثیر هنجارها، ارزشها وانتظارات فرهنگی مشخص است. خصوصیات کودک با خصوصیات ونحوه فرزند پروری والدین درکنش متقابل است. والدینی که ازاین الگو پیروی می کنند از کودک خود توقع رفتاری عاقلانه دارند وازآنها می خواهند که از قواعدی پیروی کنند ودر عین حال درباره توقعات خود توضیح می دهند.
فرزندانی که والدینشان از این الگو پیروی می کنند،غالباً از لحاظ اجتماعی با کفایت ورشد یافته اند ودر مقایسه با والدین مستبد یا بسیار سهیل گیر بیشتر احساسات خود را ابراز می کنند - ماسن وهمکاران ، ترجمه : یاسایی، - 1375محبّت. وعلاقه پدر به کودک می تواند راهگشا وتأمین کننده نیازهای روانی او باشد و نیازهای وی را در جنبه عاطفی تأمین کند و در آن صورت به سوی هدف مشخص تلاش خود را بیشتر کند وزودتر به مقصد و منظور خود برسدمحبّت باید به گونه ای به فرزند ابراز شود که از او فردی لایق بسازد و راه و طریقه زندگی با عشق را در او پرورش دهد - نجاتی، . - 1374 مادری حس مسئولیت پذیری منحصر به فردی است که، در وجود زن جای دارد وروز به روز به سوی کمال وتخصصی شدن پیش می رود و این کار را بدون هیچ چشم داشتی انجام می دهد . مادری فنی است که غفلت واشتباه در آن موجب تباهی نسل وفساد جامعه می گردد و مراقبت از آن ، جامعه خیر خواه پدید می آورد. مادرآهنربای دل کودک است.
اوست که بذر مهر را دردل فرزند می کارد و او رانسبت به دیگران حساس بی تفاوتی ، مهرورز ویا خشمگین می سازد .کودکی کهمحبّت مادر ندیده ویا کم دیده باشد ، ممکن است به هر کس پناه برد و به هر محبّتی واقعی یا تصنعی تسلیم شود. منحرف شدن بسیاری از دختران و انحرافات اخلاقی بسیاری از پسران بر این اساس قابل توجیه است. - سادات،. - 1372 روانشناسان از میان روشهای گوناگون بر اساس بررسی ها و ارزیابی های فراوان دو، جنبه مهم در فرزند پروری را اهمیّت بیشتری دادند که یکی پذیرش در برابر طرد کردن ودیگری سخت گیری در برابرآسان گیری والدیناست.