بخشی از مقاله

چکیده

بحران آب یکی از مهمترین مشکلات و مسایل بحرانهای موجود در مدیریت جوامع انسانی و محیط زیست محسوب میگردد که تقریباً تمامی ارکان وجودی توسعه در سطوح بین المللی، منطقه ای، ملی و ناحیه ای را تحت تأثیر خود قرار داده است. خشکسالی به عنوان بلای طبیعی و پدیدهای اجتناب ناپذیر، از دیرباز درپهنه وسیع کشورهای مختلف به خصوص کشورهای مستقر در مناطق گرم و خشک به کرات وقوع یافته ومی یابد. عوامل مؤثر در ایجاد بحران مذکور دارای دامنه وسیع طبیعی - هیدرو کلیماتولوژی و.. - وانسانی - مدیریتی، مصرفی و... - است. درتحقیق حاضر هدف شناخت مدیریت خشکسالی و در نتیجه ارائه راهکارهایی برای مقابله با خشکسالی و نیز نشان دادن مشکل کمبود آب و در ایران و رویکردهای مختلف برای مقابله و آماده شدن برای آن می باشد، به گونه ای که میزان خسارات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از خشکسالی کاهش یابد.

با توجه به توزیع نامطلوب بارندگی و منابع آب و نیاز روزافزون به آب شیرین، برای برآورده شدن نیازهای آب و بهبود نوسانات سالانه و فصلی، لازم است کشور برای آماده شدن برای خشکسالی و فراهم آوردن شرایط بهتر برای استفاده از آب، سرعت رشد سریع جمعیت، تغییرات آب و هوایی، استفاده بیش از حد از منابع آب، خشکسالی های مکرر، بیابان زایی، عدم مدیریت منابع آب - شکاف عرضه و تقاضا - ، تقاضای آب بیشتر در بخش های مختلف، کاهش کیفیت آب و استفاده از روش های سنتی آبیاری، دلایل اصلی کمبودآب در کشور است.

واژگان کلیدی: خشکسالی، مدیریت خشکسالی، کشاورزی، خسارات اقتصادی، ایران

-1 مقدمه

کشور ایران با قرار گرفتن در منطقه خشک و بیابانی جهان با بارشی حدود یک سوم بارش جهانی و نوسان های شدید مکانی و زمانی بارش، از دسته کشورهایی است که خسارات هنگفتی را از این تهدید طبیعی در گستره های مختلف، به ویژه طی دهه های اخیر دریافت کرده است. خشکسالی یک شکل طبیعی از اوضاع آب و هوایی است که تکرار آن در طول زمان امری گریز ناپذیر است، از قدیم الایام یکی از بلایای طبیعی شناخته شده و در مقایسه با بلاهای طبیعی دیگر از نظر شدت، طول مدت واقعه، گسترش منطقه ای و خسارت مالی و جانی، بسیار قویتر است. در دهه های اخیر از میان حوادث طبیعی، فراوانی خشکسالی بیش از حوادث دیگر بوده است. این پدیده میتواند در همه نوع آب و هوایی رخ دهد؛ زیرا خصیصه موقت تمام اقالیم است.

از دیرباز کشور ما هم شاهد موارد متعدد خشکسالی بوده است، در یک تعریف جامع، خشکسالی به منزله یکی از مخاطرات طبیعی، عبارت است از کاهش غیرمنتظره بارش در مدتی معین، نسبت به میانگین درازمدت خشکسالی بر کاهش تولیدات کشاورزی دامی منابع آبی و گسترش آفات و امراض، آتش سوزی، قحطی، فقر، مشکلات اجتماعی، اخلاقی و سرانجام بر عقب ماندگی کشورها تأثیر می گذارد. بنابراین کشورها همواره تلاش کرده اند تا با ارائه راهکارهایی مناسب از سوی دست اندرکاران و مردم با آن مقابله کنند و آثار آن را به حداقل ممکن برسانند. خشکسالی در مقایسه با سایر بلاها - زلزله، آتشفشان، توفان، سیل، صاعقه و سونامی - ، یکی از عمده ترین مخاطرات طبیعی از دید شدت، مدت و خسارات جانی، اقتصادی اجتماعی و زیست شناسی به شمار میرود که امکان دارد سبب بسیاری از تحولات اجتماعی اقتصادی مثل جنگها، قحط ها و مهاجرتها شود. این پدیده یکی از محدودیت های خاص طبیعت است که برای هر اقلیمی تکرارشدنی و قابل پیشامد است.[1]

تأثیر عوامل طبیعی در ایجاد بحران آب ناشی از رفتار عناصر مؤثر در تولید و توزیع و مصرف آب است؛ به گونه ای که بارش در شیوه تولید و میزان آب، ساختار زمین شناسی و توپوگرافیک در توزیع آن، میزان تبخیر و تعرق و توان اکولوژیک مناطق مختلف در مصرف آن تأثیر دارند؛ بدین صورت که میزان بارش سالانه - تولید آب - و ساختار زمین شناسی در شکل دهی آب خوانها و توزیع جغرافیایی منابع آب زیر زمینی، ارتفاعات در میزان بارش دریافتی، ماندگاری منابع آب و حرکت آبهای سطحی - توزیع منابع آب - ، میزان تبخیر و تعرق در هدر رفت منابع و در نهایت، توان اکولوژیک سرزمین در نحوه مصرف آب - کشاورزی، جنگلداری، صنعت، دامپروری و.... - تأثیر گذار است. در این میان، عوامل طبیعی مؤثر در بحران آب، اعم از بحرانهای مرتبط با تولید، مصرف و توزیع، از تقدم بیشتری نسبت به عوامل دیگر برخوردارند.

تعاریف متفاوت و گوناگونی از خشکسالی ارایه گردیده که عمده آنها کاهش غیر مترقبه بارش در یک منطقه را تحت عنوان خشکسالی مد نظر قرار داده است. آنچه در زمینه تعریف خشکسالی مهم است، تعریف یا موضوع مورد بررسی است. برای مثال، چنانچه هدف مورد مطالعه کشاورزی باشد، در واقع به کاهش بارش توام با کم شدن رطوبت خاک و افت میزان تولید محصولات کشاورزی خشکسالی اطلاق میگردد، و یا اگر موضوع مورد بررسی مربوط به مسایل هیدرولوژِیک باشد، کاهش دبی در ایام سال نسبت به میانگین را خشکسالی میدانند و یا چنانچه مشخصات اقلیمی مدنظر باشد، کاهش غیرمنتظره بارش در مدتی معین در منطقهای را خشکسالی اقلیمی می نامند.آنچه که از تعاریف بالا در انواع خشکسالی ها استنباط میگردد، برجسته بودن نقش خشکسالی اقلیمی در رخداد انواع دیگر آن است.[2]

به طور کلی، باید گفت که خشکسالی متفاوت و مخرب تر از خشکی است. در حالیکه خشکی یک صفت اقلیمی و نوع ویژگی دایمی آب و هوای مناطق خشک محسوب میگردد. خشکسالی را کاهش یکباره بارش در مدت زمان معین میدانند. بدین ترتیب، خطرات خشکی به دلیل وفق یافتن سیستمهای حیاتی با وضعیت متعارف اقلیمی مناطق خشک در مقایسه با خشکسالی که تنش های شدید حیاتی را برای سیستم های حیاتی ایجاد می نمایند، به مراتب کمتر است. با توجه به حجم خساراتی که از طریق خشکسالی بر پیکره اقتصادی، محیطی و اجتماعی جوامع در دو سطح افقی و عمودی وارد می شود، بررسی و کاهش تأثیرات آن در کشورهای جهان، بویژه در مناطق خشکی، مانند ایران از اهمیت بالایی برخوردار است .ایران با قرار گرفتن در منطقه خشک و بیابانی جهان با بارشی حدود یک سوم بارش جهانی و نوسانهای شدید مکانی و زمانی پدیده مذکور، از جمله کشورهایی است که خسارات هنگفتی را از این تهدید طبیعی در گستره های مختلف بویژه در طی دهه های اخیر دریافت نموده است.[2]

-2 وضعیت منابع آب در ایران

با توجه به وضعیت اقلیمی ایران - بیشتر شامل مناطق خشک و نیمه خشک - ، لازم است بررسی وضعیت منابع آب کشور با دقت لازم گزارش شود و اطلاعات مورد نظر با توجه به خشکسالی ها و افزایش مصرف آب در سالهای اخیر ارائه گردد. در بسیاری موارد، میزان بارش سالانه به طور میانگین حدود 400 میلیارد متر مکعب در سال گزارش شده و گفته میشود که نزدیک به 270 میلیارد متر مکعب آن به صورتهای مختلف از جمله تبخیر از دسترس خارج شده و حدود 130 میلیارد متر مکعب آن آبهای تجدیدپذیر، آبهای سطحی و زیرزمینی میباشند. از این مقدار نزدیک به 92 میلیارد متر مکعب به صورت جریانهای سطحی در کشور جاری شده و حدود 38 میلیارد متر مکعب سفره های آب زیر زمینی را تغذیه می نماید. این موضوع در نشست هم اندیشی مشترک فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و گروه منابع آب کمیته آبیاری و زهکشی ایران بررسی و گزارش شد که برآورد 130 میلیارد متر مکعب آبهای تجدید پذیر برای سال 1370 معتبر بوده، به طوری که در ده سال اخیر این رقم به 115 میلیارد و در 5 سال اخیر - خشک ترین دوران - به 104 میلیارد متر مکعب رسیده است.[6]

از مشکلات اساسی، برداشت غیر متعارف از منابع آبهای زیرزمینی می باشد که بیش از مقدار تغذیه سالانه است. آمار غیررسمی از وجود بیش از 400 هزار حلقه چاه در کشور حکایت میکند که از این تعداد بیش از 130 هزار حلقه چاه غیر مجاز بوده که در حال برداشت بیش از پنج میلیارد مترمکعب آب هستند. در سال 2005 میلادی چین، هند و ایران رتبه های اول تا سوم برداشت بیش از حد منابع زیرزمینی آب را داشته اند. بر اساس آمار اعلام شده از سوی شرکت مدیریت منابع آب ایران میزان برداشت ازچاههای غیر مجاز سه میلیارد و 400 میلیون متر مکعب بوده، که موجب خالی شدن سفره های آب زیرزمینی و بیلان منفی در دشتهای بزرگ کشور شدهاست. از سویی، متوازن نبودن تغذیه و برداشت و خشکسالی های پی در پی فشار زیادی را بر مخزن ها وارد کرده و موجب پایین رفتن سطح ایستابی سفره های زیرزمینی و فرونشست دشتهای منطقه شده است.[5]

در سالهای اخیر با توجه به بروز خشکسالیها و افزایش تقاضا، سرانه آب قابل دسترس روند کاهشی را نشان میدهد. البته وضعیت کاهش سرانه آب تنها محدود به ایران نبوده و وضعیت نگران کننده ای را برای کشورهای خاورمیانه ایجاد نموده است. خاورمیانه با 5 %جمعیت جهان تنها به یک درصد از آب های شیرین دسترسی دارد. بر اساس برآوردها اگر میانگین سرانه آب قابل دسترس کمتر از 1700 متر مکعب بشود، وضعیت خطرناک به وجود می آید. چنانچه این مقدار کمتر از 1000 متر مکعب در سال برای هر نفر باشد، کشور در وضعیت کمبود آب به سر می برد. سازمان ملل در سال 1990 وضعیت آبهای قابل دسترس کشورهای جهان را مورد بررسی قرار داد و از میان کشورهای خاورمیانه 11 کشور در وضعیت کمبود آب قرار گرفتند. پیش بینی شده تا سال 2025 و در صورت تداوم وضعیت موجود، کشورهای مصر، اتیوپی، ایران، لیبی، مراکش، عمان و سوریه به این لیست بپیوندند.[6]

-3 راهکارهای کاهش اثرات خشکسالی در کشور

3-1 راهکارهای پیش ازخشکسالی

-3-1-1 پیش بینی خشکسالی

قبل از هر گونه اقدام عملی برای کاهش خسارتهای خشکسالی اتخاذ سیاستهای راهبردی میتواند مشکل گشا باشد. این سیاستها می باید بر مبنای باور داشتن واقعیت کم آبی در منطقه باشد به طور مسلم این دیدگاه می تواند در سیاست گذاری ایجاد صنایع با مصرف آب کم و کشت های مناسب با وضعیت کم آبی کارآمد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید