بخشی از مقاله
چکیده
استمرار بقا، مهمترین نیاز تمامی شرکت ها و سازمان هاست. زیرا تنها در سایه بقای سازمان، میتوان برای رسیدن به اهداف و اجرای مأموریت ها تلاش کرد. لذا ارزیابی و بهبود مستمر وضع موجود برای دوام در بازار رقابت، ضروری می باشد. پژوهش حاضر به اجرای خودارزیابی مدیریت کیفیت با رویکرد بهبود سودآوری در بچینگ پلانتهای بزرگ شیراز می پردازد. هدف تحقیق، بررسی کمبود ها و نقایص عمده در کارخانه های تولید بتن آماده که مانع اجرای بهینه پروژه های بتن ریزی در سطح کلانشهر شیراز می باشد تا با پیاده سازی مدل تعالی کیفیت اروپایی - 3 - EFQM، سودآوری کارگاه مورد مطالعه، ارزیابی گردد.
مطالعه طی دو دوره یک ساله انجام گرفت. دوره اول مطالعه قبل از پیاده سازی مدل تعالی کیفیت اروپایی و دوره دوم پس از اجرای این مدل می باشد. در پایان هر دوره امتیازهای خودارزیابی و محاسبات سودآوری بر اساس داده های مطالعه موردی محاسبه شده و مورد تحلیل قرار گرفت. مقایسه نتایج به دست آمده، وجود ارتباط معنی دار بین پیاده سازی رویکرد تعالی سازمانی مدیریت کیفیت و بهبود در سودآوری کارگاه را نشان می دهد. همچنین مقایسه معیارهای خودارزیابی، افزایش رضایت ذینفعان را در دوره دوم نسبت به دوره اول تأیید می کند.
واژگان کلیدی: بچینگ پلانت، مدیریت کیفیت جامع، خودارزیابی، EFQM، سودآوری.
-1 مقدمه
وظایف اصلی مدیران شامل تصمیم گیری، برنامه ریزی، نظارت، کنترل، هدایت و هماهنگی است. انجام تمامی امور فوق در راستای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است. در واقع مدیر تلاش می کند کلیه منابع در راستای اهداف به درستی به کار گرفته شوند. انتظارات ذینفعان برای کاهش هزینه ها و بهبود مستمر فرایندها، فعالیت ها، خدمات و محصولات، همانا نظام مند کردن مدیریت کیفیت را در همه ابعاد شرکت می طلبد. در این پژوهش تلاش گردید ضرورت استفاده از سیستم های مدیریت کیفیت و بهبود شاخص سودآوری در صنعت تولید بتن آماده، مورد بررسی قرار گیرد. نظر به اینکه رشد تولید ناخالص و نیز ارزش افزوده هر شرکت از طریق دو منبع عمده، یکی افزایش نهاده ها - نیروی کار و سرمایه - و دیگری بهبود ساختارها - ماشین آلات تولید و تجهیزات نیرو، بهبود کیفیت نیروی انسانی و مدیریت - حاصل می شود و همچنین به دلیل رقابت فشرده برای کسب سهم بیشتری از بازار بتن آماده وجود دارد، تمامی شرکت های بچینگ پلانت تلاش می کنند تا رشد تولید ناخالص داخلی یا ارزش افزوده بخش ها را تامین کنند.
-2 کلیات
-1-2 سودآوری1
شاخص مالی سودآوری به توانایی شرکت در به دست آوردن درآمد و سود اشاره می کند. درآمد یا سود خالص، تنها معیار اندازه گیری سودآوری می باشد. سرمایه گذاران و اعتباردهندگان، علاقه زیادی به ارزیابی سودآوری جاری و آتی یک شرکت دارند. شرکت ها برای جذب سرمایه مورد نیاز خود، باید سود کافی برای تامین بازده مناسب جهت ذینفعان و اعتباردهندگان بدست آورند. درصورتی که شرکت ها سود کافی تحصیل نکنند، آنها قادر به جذب سرمایه مورد نیاز جهت اجرای انواع پروژه ها از طریق سهامداران یا اعتباردهندگان نخواهند بود. دوام یک شرکت در بلند مدت، به توانایی آن درکسب درآمد برای انجام کلیه تعهدات و تامین بازده مناسب برای سهامداران اصلی، بستگی دارد.
سرمایهگذاران، برای سود به عنوان ابزار پیشبینی جایگاه خاصی در نظر دارند. ارزش ریالی هر واحد تجاری با جریان سود مورد انتظار پیوند خورده است و ذینفعانمعمولاً بر مبنای انتظاراتشان از سود آتی، نسبت به نگهداری یا فروش سهام تصمیم میگیرند .سود عملیاتی پس ازکسر بهای تمام شده کالای به فروش رفته و هزینه های عملیاتی - شامل کلیه هزینه های توزیع و فروش، هزینه های سربار تولید، عمومی و اداری - از درآمد فروش بدست می آید . سود خالص برابر است با کسر مالیات و بهره وام از سود عملیاتی. نسبت سود خالص برابر است با نسبت سود خالص به فروش خالص ضربدر صد درصد.
-2-2 مدیریت کیفیت جامع2
مدیریت کیفیت فلسفه برتری است؛ مدیریت کیفیت جامع با داشتن ارکان فلسفی و اصول ساده و قابل درک و فراهم نمودن یک بستر طبیعی برای تلاش ها، شاید تنها گزینه در پیش روی مدیران باشد. سه رکن مهم فلسفه مدیریت کیفیت جامع یعنی مشتری محوری، فرایندگرایی و ارتقای مستمر هم در رأس یک سازمان و هم در قاعده آن قابل درک و اجراست.
-3-2 مدل تعالی سازمانی
مدل تعالی، ساختار مدیریتی است که با تکیه بر اصول و مفاهیم اساسی و توجه داشتن به معیارهای اصلی مدیریت کیفیت فراگیر و سیستم خودارزیابی، موجبات پیشرفت و بهسازی را برای سازمان ها و شرکتها فراهم می کند. مدل تعالی ابزاری جهت سنجش میزان استقرار سیستم ها در سازمان و خودارزیابی است که مسیر فعالیت مدیران را برای بهبود عملکرد شناسایی و تعیین می کند.
-1-4-2 مدل اروپایی کنترل کیفیت - EFQM -
در سال 1988 مدل تعالی سازمانی EFQM در پاسخ به نیاز بهبود رقابت پذیری جهانی سازمان های اروپایی توسط چهارده شرکت بزرگ اروپایی در کمیسیون اروپایی مورد توافق واقع و امضاء گردید. مدل اروپایی کنترل کیفیت که مدل انتخابی در این پژوهش می باشد، مابین این دو مدل دمینگ و مالکوم بالدریج قرار می گیرد. یعنی حد واسط فرایندگرایی ژاپنی ها و نتیجه گرایی آمریکایی ها که همراه با افزودن مسئولیت اجتماعی به سازمان هاست. چرا که این مدل معتقد است در یک توسعه همه جانبه، سازمان ها باید نقش اجتماعی خود را نیز به خوبی ایفا کرده و برای مثال به جامعه و محیط زیست زیان نرسانند.
مدل EFQM دارای نه معیار است که از این معیارها، پنج معیار در حوزه توانمندسازها شامل: رهبری، خط مشی و استراتژی، کارکنان، مشارکتها و منابع، فرآیندها و چهار معیار در حوزه نتایج شامل: نتایج مشتریان، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد می باشد. معیارهای توانمندساز، آنچه را که یک سازمان انجام می دهد، پوشش می دهند و عواملی هستند که سازمان را برای رسیدن به نتایج عالی توانمند می سازد ومعیارهای نتایج، همان نتایجی هستند که یک سازمان بدست می آورد و بیان کننده دستاوردهای حاصل از اجرای مناسب توانمندسازها هستند. کل امتیاز در مدل تعالی 1000 است که معیار های توانمند ساز، 50 درصد ارزش کل معادل 500 امتیاز را به خود اختصاص می دهد که وزن زیر مجموعه 5 معیار آن عبارت است از: فرایند ها 14 درصد ، رهبری 10 درصد ، مشارکت و منابع 9 درصد ، کارکنان 9 درصد و خط مشی و استراتژی 8 درصد. معیار های نتایج نیز از 50 درصد ارزش کل معادل 500 امتیاز برخودار است که وزن زیر مجموعه آن عبارتند از: نتایج مشتریان 20 درصد ، نتایج کارکنان 9 درصد ، نتایج جامعه 6 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 15 درصد.
-2-4-2 خودارزیابی
خودارزیابی عبارت است از مرور منظم، سیستماتیک و فراگیر فعالیت ها و نتایج حاصل از آن در یک سازمان که باعث می شود سازمانها به طور شفاف، نقاط قوّت و زمینه هایبهبود خود را ارزیابی و به خوبی شناسایی کنند و فعّالیت های برنامه ریزی شده برای بهبود مستمر را تدوین کنند. در واقع EFQM یک چارچوب و الگوی خودارزیابی است که موجب حرکت و هدایت فعالیت های بهبود مستمر میگردد. مراحل انجام خودارزیابی در شکل - - 1-2 نشان داده شده است.