بخشی از مقاله
مقدمه
یکی از مسایل مهم دوره جوانی، به ویژه سال هاي ورود به دانشگاه تمایزیافتگی یا به عبارتی کسب استقلال عاطفی است. از طرفی فرایند کسب هویت نیزبراي نوجوانان یک تکلیف تحولی دوره ي جوانی است که فرد باید براي رسیدن به یک تصویر یکپارچه از خود تلاش کند. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی رابطه ي بین تمایزیافتگی و سبک هاي هویت در دانشجویان دانشگاه تهران می پردازد.
تمایز یافتگی Self - شofشifferentiationح - که مهمترین مفهوم نظریه ي سیستم هاي خانواده است و توسط بوین ارایه شده است، میزان توانایی فرد در تفکیک فرایندهاي عقلی و احساسی خویش از دیگران را نشان می دهد. افراد تمایز یافته تعریف مشخصی از خود و عقایدشان دارند، می توانند جهت خویش را در زندگی انتخاب نمایند و در موقعیت هاي شدیدًا عاطفی که در بسیاري از افراد منجر به بروز رفتارهاي غیر ارادي و گرفتن تصمیمات نافرجام می شود، کنترل خود را از دست ندهند و با درنظرگرفتن عقل و منطق تصمیم گیري کنند.
درمقابل، افراد تمایز نایافته که هویت فردي مستقل ندارند، در تنش ها و مسایل بین اشخاصی موجود، همراه با جوعاطفی حاکم بر محیط اطرافشان حرکت می کنند و در نتیجه اضطراب مزمن بالایی را تجربه می کنند و مستعد مشکلات روانشناختی و بروز نشانه هاي بیماري هستند - بوین، . - 1978 در تیوري سیستم هاي خانواده، کلید سلامت روان یک شخص در برخورداري او از هر دو حس تعلق به خانواده و تمایز یافتگی نهفته است - کوري، . - 1993از طرفی یکی از تکالیف مهم تحولی انسان، روند شکل گیري هویت است و تکوین هویت موفق با سلامت روانشناختی فرد رابطه ي مستقیم دارد - اریکسون، . - 1968 در راستاي تعاریف متفاوت از هویت، برزونسکی یک دیدگاه شناختی-اجتماعی را ارایه داد که تفاوت فرایند هایی را که افراد در وضعیت هاي مختلف براي تصمیم گیري، حل مسأله و کشف اطلاعات از آن استفاده می کنند، روشن می نماید.
او بر این اساس سه جهت گیري فرایند نگر یا سه سبک هویت اطلاعاتی، هنجاري و اجتنابی را معرفی می نماید. افراد داراي سبک هویت اطلاعاتی در مورد مشاهدات خود شکاك هستند و تمایل دارند که قضاوت در مورد رویدادهاي اطرافشان را به تعویق بیندازند؛ تا زمانی که بتواند اطلاعات را ارزیابی و پردازش کنند. سبک هویت اطلاعاتی به طور مستقیم با انعکاس خود، تمرکز بر مسأله، سبک معرفت شناسی خردگرایانه، نیاز زیاد به شناخت، تصمیم گیري براساس نقشه، هوشیاري و پذیرا بودن براي تجربه ارتباط دارد.
افراد داراي سبک هویت هنجاري به دلیل تبعیت از انتظارات و دیدگاه هاي افراد مهم زندگی شان، با تعارضات هویت روبه رو می شوند. این افراد بسیار دفاعی هستند، تحمل پایینی نسبت به ابهام و نیاز زیادي به ساختار دارند. افراد داراي سبک هویت اجتنابی مشکلات شخصی شان را به تعویق می اندازند و تمایلی براي مواجه شدن با تعارضات و مشکلاتشان ندارند. رفتار و تصمیم هاي آنها تحت تأثیر موقعیت است. این نوع سبک هویت با سطح پایین خودآگاهی، هوشیاري و ماندگاري شناختی و با سطح بالاي راهبردهاي تصمیم گیري و شناختی ناکار آمد، رابطه ي مستقیم دارد - برزونسکی، .
از آنجایی که تمایزیافتگی، نقشی مهم و اساسی در برخورداري از یک زندگی سالم و کاهش اضطراب مزمن ایفا می کند، و از طرفی با توجه به اینکه رسیدن به سبک هویتی کارآمد ره آورد گذراندن موفق دوره ي جوانی است، پژوهش حاضر به بررسی سؤال هاي زیر می پردازد: آیا بین تمایز یافتگی و میزان تعهد رابطه ي معناداري وجود دارد؟، آیا بین تمایز یافتگی و سبک هویت اطلاعاتی رابطه ي معناداري وجود دارد؟، آیا بین تمایز یافتگی و سبک هویت هنجاري رابطه ي معناداري وجود دارد؟ و آیا بین تمایز یافتگی و سبک هویت اجتنابی رابطه ي معناداري وجود دارد؟
در پژوهش هاي انجام شده در زمینه ي تمایزیافتگی، سطوح بالاي تمایزیافتگی، پیش بینی کننده ي مهارت هاي بهتر حل مسأله، کودك آزاري پایین تر - اسکورون و پلت، - 2005، سطوح بالاتر کنترل موفق و سازگاري زناشویی بالاتر بوده است - اسکورون و دندي، . - 2004 همچنین ارتباط معکوس و معناداري بین سطوح بالاتر تمایزیافتگی و وجود اضطراب مزمن و نشانگان بیماري - نات و اسکورون، - 2004 هم آمیختگی بالاتر بین زوجین و ابعاد ناامنی بزرگسالان - اسکورون و اسمیت، - 2003 و اضطراب امتحان بالاتر و عمل کرد شناختی ضعیف تر - پلچ – پوپکو، - 2004 مشاهده شده است.در پژوهش هاي انجام شده در مورد سبک هاي هویت، سبک هویت اطلاعاتی به طور مستقیم با مقابله ي کارآمد با استرس و اضطراب، شیوه ي مقابله ي مسأله مدار، باز بودن براي تجربه و به طور معکوس با جهت گیري از دیگران، اضطراب، عدم وجود تفکر امیدوارانه و فاصله گرفتن عاطفی رابطه دارد.
از سوي دیگر، سبک هویت اجتنابی به طور معکوس با کیفیت ارتباطات گروه همسالان، موفقیت تحصیلی و اعتماد به نفس و به طور مستقیم با تأثیرات تضعیف کننده ي اضطراب، فاصله گرفتن عاطفی، جهت گیري ازدیگران، سوء مصرف مواد و الکل و واکنش هاي افسردگی ارتباط دارد - نورمی، برزونسکی، تامی و کینی، . - 1997 همچنین برزونسکی و کوك - 2005 - ارتباط معناداري را بین سبک هویت اطلاعاتی و عمل کرد تحصیلی خوب، مهارت هاي اجتماعی کارآمد و سطوح بالاي خودرهبري علمی یافتند؛ در حالی که افراد داراي سبک هویت اجتنابی در مورد ابعاد گفته شده در بالا به طور نسبی بی بهره بودند. افراد داراي سبک هویت هنجاري نیز داراي جهت گیري علمی روشن بودند، اما به طور معناداري از تحمل کمترو خودرهبري علمی و عاطفی کمتري نسبت به آزمودنی هاي داراي سبک هویت اطلاعاتی برخوردار بودند. ولیوراس و بوسما - 2005 - ارتباط معکوسی بین سبک هویت اجتنابی و سلامت روانشناختی گزارش دادند.
روش
طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه ي آماري شامل کلیه ي دانشجویان کارشناسی دانشگاه تهران است. گروه نمونه شامل 482 نفر 242 - زن - - % 50/6 و 238 مرد - % 49/4 - که گستره ي سنی شان بین 18 تا 28 و میانگین - 20انحراف استاندارد - 1/8 سال بود؛ این افراد از بین15 دانشکده ي دانشگاه تهران به شیوه ي نمونه گیري طبقه اي نسبتی انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ازشاخص هاي آمار توصیفی - میانگین و انحراف استاندارد - و درآمار استنباطی از رگرسیون دومتغیري استفاده شد.
ابزار پژوهش: -1 پرسش نامه ي تمایزیافتگی: یک پرسش نامه ي 46 سؤالی است که به منظور سنجش تمایزیافتگی افراد به کار می رود و از 4 خرده مقیاس واکنش پذیري عاطفی، جایگاه من، گریز عاطفی و هم آمیختگی با دیگران تشکیل شده است - اسکورون و فریدلندر،. - 1998 این پرسش نامه با مقیاس لیکرت در یک طیف 6 گزینه اي درجه بندي شده است. آلفاي کرونباخ محاسبه شده براي مقیاس کلی تمایزیافتگی 0/88و براي خرده مقیاس ها به ترتیب 0/80، 0/80، 0/80و 0/74 محاسبه گردیده است. -2 پرسش نامه ي سبک هاي هویت برزونسکی: یک پرسش نامه ي 40 سؤالی است که در یک مقیاس لیکرت 5 گزینه اي درجه بندي شده و 4 خرده مقیاس سبک هاي هویت اطلاعاتی، هنجاري و اجتنابی و میزان تعهدرا می سنجد. آلفاي کرونباخ محاسبه شده براي خرده مقیاس ها به ترتیب 0/63، 0/75، 0/60 و 0/70محاسبه گردیده است.
یافته ها
چنان که در جدول زیر مشاهده می شود، بین تمایزیافتگی و تعهد، ضریب بتا برابر با 0/266 و با توجه به سطح معنی داري 0/000 نشان می دهد که رابطه ي معنی داري بین تمایزیافتگی و تعهد وجود دارد و با توجه به ضریب تبیین تعدیل شده، 6 /7 درصد از تغییرات تعهد را تمایزیافتگی پیش بینی می کند. ضریب بتا بین تمایزیافتگی و سبک هویت اطلاعاتی برابر با0 /064 است که با توجه به سطح معنی داري 0/297 رابطه ي معنی داري بین تمایزیافتگی و سبک هویت اطلاعاتی وجود ندارد.
همچنین با توجه به ضریب بتا بین تمایزیافتگی و سبک هویت هنجاري-0/107 و سطح معنی داري 0/082 رابطه ي معنی داري بین تمایزیافتگی و سبک هویت هنجاري وجود ندارد. بین تمایزیافتگی و سبک هویت اجتنابی نیز ضریب بتا برابر با -0/21 است که با توجه به سطح معنی داري 0/001 نشان می دهد که رابطه ي معکوس و معنی داري بین تمایزیافتگی و تعهد وجود دارد و با توجه به ضریب تبیین تعدیل شده، 4 درصد از تغییرات تعهد را تمایزیافتگی پیش بینی می کند.
بحث و تفسیر
یافته هاي پژوهش حاضر نشان داد که بین تمایزیافتگی و تعهد رابطه ي مستقیم و معنی داري وجود دارد. با توجه به نظر بوین افراد تمایزیافته معیار هاي فردي و ارزش هاي شخصی تعریف شده اي دارند و ازآنجایی که داشتن اصول و معیارهاي شخصی با داشتن تعهد به آن معیارها همراه است، می توان این یافته را تبیین کرد. در رابطه با سؤال دوم پژوهش، بین تمایزیافتگی و سبک هویت هنجاري رابطه معنی داري مشاهده نشد.
در تبیین این یافته لازم به ذکر است که در تعریف »بوین« از تمایز یافتگی مفهوم بهنجار بودن حذف شده است. کاملاً محتمل است که کسانی که از تمایزیافتگی پایینی برخوردارند، تعادل عاطفی زندگی شان را حفظ کرده و عاري از نشانه هاي بیماري باشند و لذا به ظاهر، ملاك مشهور »بهنجار« بودن را داشته باشند. اما این افراد، نه تنها نسبت به افرادي که در سطوح بالاتر مقیاس هستند، آسیب پذیري بیشتري در برابر استرس دارند، بلکه همچنین، تحت شرایط استرس زا مستعد بروز نشانه هاي بیماري هایی هستند که دوره ي بهبودي شان کند تر از کسانی است که در انتهاي بالایی مقیاس قرار دارند. در مورد سؤال سوم نیز بین تمایزیافتگی و سبک هویت اطلاعاتی رابطه ي معنی داري مشاهده نشد؛ از آنجایی که تمایزیافتگی در مورد پیچیدگی هاي شناختی و میزان پردازش ذهنی اطلاعات به صراحت نظري نمی دهد، این یافته را نیز می توان تبیین کرد.