بخشی از مقاله

چکیده

یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، سلامت اجتماعی آن جامعه است. سلامت اجتماعی نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا میکند. اهتمام به این موضوع در بین سالمندان جامعه، به عنوان نمونه این تحقیق در راستای زمینه یابی و ارتقای شاخصهای زندگی اجتماعی سالم بسیار ضروری است. آستانه مقاومت سالمندان کاهش می یابد جبران آن از طریق آموزش مهارتهای فردی و اجتماعی،و مهمتر از همه اخلاق برآورده میگردد بر همین اساس، برنامهریزان تلاش میکنند که اخلاق را در کنار سلامت اجتماعی افراد جامعهی خود ارتقاء بخشند در این راستا برای انجام برنامهریزی صحیح و جامع، لازم است پژوهشهایی در زمینه شناخت میزان سلامت اجتماعی سالمندان توسط مراکز علمی ودانشگاهی و به خصوص دانشگاه های نسل چهارم که در نقش تولید رفاه تعیین شده اند و دانشگاه ها حرکت خود را به این سمت و سو آغاز کرده اند، انجام پذیرد.

این تحقیق با هدف مشخص کردن نقش دانشگاه در سلامت اجتماعی سالمندان با نگرشی تطبیقی بر سلامت اجتماعی زنان ساکن خانه سالمندان و زنان سالمند عادی انجام گرفت . این پژوهش از نوع علی- مقایسهای یا پس رویداری میباشد از روش اسنادی در بحث تطبیقی پیرامون دوره های متفاوت مواجه با سالمندی از مدیکال - شفابخش، وابسته به پزشکی، نیازمندبه معالجه طبی، دارویی - تا سوشال - وابسته به اجتماع و خدمات اجتماعی، مددکارانه - و دوره های تحول در دانش سلامت هم استفاده شده است.

جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی - شهروندان عادی - شهرستان میانه 60 - نفر - و سالمندان زن ساکن خانه سالمندان شهر میانه می باشد.آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد بین سالمندان زن عادی با سالمندان زن ساکن خانه سالمندان اختلاف معنیداری از نظر انسجام اجتماعی ،مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی ، شکوفایی اجتماعی و انطباق اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد. در این پژوهش ضمن اینکه دوره های تحول در رویکردهای حل مسئله سالمندی مطرح می شود، تحول در نوع دانشگاهها به سوی دانشگاههای اخلاق مدار و با مسئولیت اجتماعی و رویکردی اجتماعی به سلامت می تواند نقش موثری در حل این مسئله داشته باشد.

-1 مقدمه

مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. چون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جاده ای رها کرد و از آنجا دور شد . پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید. رهگذران از ترس واگیر داشتن بیماری و فرار از دردسر روی خود را به سمت دیگری می چرخاندند و بی اعتنا به پیرمرد نالان راه خود را می گرفتند و می رفتند . شیوانا از آن جاده عبور می کرد. به محض اینکه پیرمرد را دید او را بر دوش گرفت تا به مدرسه ببرد و درمانش کند. یکی از رهگذران به طعنه به شیوانا گفت: "این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک! نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد باعث می شود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چی به او کمک می کنی!؟"

شیوانا به رهگذر گفت:

"من به او کمک نمی کنم! من دارم به خودم کمک می کنم. اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم چگونه روی به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم. من دارم به خودم کمک می کنم!" و یا حکایتی دیگر از سرزمین مان که : روزی پسری پدرش را در سبدی گذاشت و سبد را به پشتش کول کرد و به بالای بلندترین کوه برد تا پدر نتواند برگردد. به بالای کوه که رسید. پدر را گذاشت. و موقع برگشت پدر خندید و پسر پرسید از چه می خندی پدر گفت سبد را با خود ببر.! پسر گفت چرا!؟ پدر جواب داد.

یک روز به کار می آید آخر من هم یک روز با پدرم همین کار را کردم و الان هم پسر من با من. از دست روزگار می خندم که هیچ کاری را بدون مزد نمی گذارد. و الان هم بلندترین کوه آسایشگاه سالمندان شده است!! انتقال سالمندان به سرای سالمندان هر چند در اکثر فرهنگ های شرقی امری ناپسند بوده ولی در دهه های اخیر ماهیت ناپسندی این رفتار تا حد زیادی از بین رفته و گزینش مکان جدید برای سالمندان تحت عنوان خانه سالمندان به فرهنگ غالب در اکثر جوامع تبدیل شده است. جا افتادن این فرهنگ از یک طرف و افزایش میزان طول عمر و افزایش تعداد کهنسالان به تبع آن از طرف دیگر باعث شده که محققین حوزه علوم اجتماعی به دنبال انجام پژوهشهایی باشند تا ضمن کاستن از آسیبهای این دوره از زندگی بشر، بر کیفیت آن بیافزایند.

لذا در طی دهه های اخیر مطالعات زیادی انجام شده تا وضعیت و کیفیت زندگی افراد را در کنار خانواده و سرای سالمندان مقایسه کرده و تطبیق دهد. هر چند چنین موضوعی تا حد زیادی متاثر از فرهنگ ها و باورها و ارزشهای جوامع بشری بوده ولی در اکثر یافته های پژوهشگران، افت کیفیت زندگی سالمندان در خارج از جمع خانواده محرز شده است . یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، سلامت اجتماعی آن جامعه است.

سلامت اجتماعی نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا میکند. از آنجایی که شرط مهم برای رشد و شکوفایی هر جامعهای وجود افراد آگاه، کارآمد و خلاق است لذا پرورش و تقویت انگیزه پیشرفت سبب ایجاد انرژی و جهتدهی مناسب رفتار و علایق و نیازهای آنها در راستای اهداف ارزشمند و معین شده میباشد و از آنجا که سلامت اجتماعی نقش عمدهای در کارکرد در تمام زمینههای فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد بدیهی است که برنامهریزی صحیح و جامع در تأمین سلامت اجتماعی بخصوص سالمندان کاملاً ضروری به نظر میرسد.

- یارمحمدی و رهایی، . - 1389 از طرفی نیز، شرایط و موقعیتهای مختلف محیطی باعث میگردد که آستانه مقاومت سالمندان کاهش یابد که در چنین شرایطی، افزایش قدرت سازگاری، بالاترین ظرفیتهای مقابلهای فردی و اجتماعی از طریق آموزش مهارتهای فردی و اجتماعی،و مهمتر از همه اخلاق برآورده میگردد که شناخت و آگاهی از میزان سلامت سالمندان امکان پیشبینی و برنامهریزی جهت کمک به تأمین سلامت اجتماعی آنان را فراهم میکند. بر همین اساس، برنامهریزان جوامع توسعهیافته تلاش میکنند که اخلاق را در کنار سلامت اجتماعی افراد جامعهی خود ارتقاء بخشند و یکی از راهها ارتقاء سلامت اجتماعی، شناخت عواملی است که در افزایش این بعد از سلامتی تأثیرگذا است.

بنابراین برای انجام برنامهریزی صحیح و جامع، لازم است پژوهشهایی در زمینه شناخت میزان سلامت اجتماعی سالمندان توسط مراکز علمی ودانشگاهی انجام پذیرد. همچنانکه سالمندی پیشرفت می کند، ممکن است دیگرتوانایی تصمیم گیری خود را به طور کامل از دست بدهند و در واقع قادر به تعامل با همسر و یا مراقب خود نیز نخواهند بود. آنها نیاز به تسهیلات مراقبتی بلندمدت شبانه روزی دارند. مسائل اخلاق گوناگونی نیز در این مرحله وجود دارد وقتی بیماری از حالت شدید به عمیق می رسد، مهمترین نکته اخلاقی که بروز می کند این است که چه مداخلات درمانی در این مرحله موثرتر و مناسب تر هستند؟ آیا ما باید در صورت نیاز از لوله غذا استفاده کنیم؟آیا آنتی بیوتیک ها فرایند بیماری را دراین بیماران تغییر می دهند؟

چه اصول اخلاقی ای توسط مراقبان در این مرحله باید رعایت شود؟ موضوع دیگری که در این مرحله مطرح است اتانازی یا خودکشی با کمک پزشک است .این موضوع نیز هنوز مورد بررسی و بحث است .هدف مراقبت از بیماران بیشتر افزایش کیفیت زندگی است تا افزایش طول عمر بیمار .جنبه های روحانی زندگی در این دوره اهمیت بیشتری می یابند .اخلاق زیستی سکولار ، در این جریان نمی تواند مفید باشد .چراکه، مسائل ارزشی، معنوی و مذهبی اهمیت می یابند .مراقبان نیز در این دوران باید در برخورد با سالمند مبتلا به انواع بیماری ها صبر و شکیبایی بیشتری به خرج دهند و رفتاری محبت آمیز با آنها داشته باشند .

در این میان نقش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در خور توجه است. محققان تاسیس دانشگاه را به چهار نسل تقسیم می کنند؛ شاخص نسل اول، ارائه مدرک بوده و تعداد فارغ التحصیلان، نشانه فعالیت و رتبه دانشگاه ها محسوب می شده که عمر این دوره پس از جنگ جهانی دوم به پایان رسیده است. در نسل دوم که تا دهه 1960 ادامه داشت، شاخص فعالیت دانشگاه ها تولید علم از طریق نوشتن مقالات بود. در دانشگاه های نسل سوم، فناوری مورد توجه قرار گرفت و دانشگاه، نقش خود را در تولید ثروت ایفا کرد و عمر آن تا سال 2000 بود اما در حال حاضر نقش دانشگاه های نسل چهارم، تولید رفاه تعیین شده و دانشگاه ها حرکت خود را به این سمت و سو آغاز کرده اند.

جایگاه و نقش دانشگاه ها، تلاش برای ساختن جامعه ای آگاه، ثروتمند و دارای رفاه اجتماعی از طریق تربیت نیروهای ارزشمند، تولید علم و دانش برای توسعه و ارتقای فرهنگ جامعه و افزایش سرمایه اجتماعی است.بر مدیریت ارشد کشور است که ضمن سیاستگزاری و تامین زیرساختهای لازم، حرکت با شتاب و البته با دقت لازم برای رسیدن به دانشگاههای نسل سوم و چهارم را در دستور کار قرار دهد تا در حداقل زمان بتوانیم نسبت به تصحیح مسیر و جبران عقب ماندگیها اقدام کنیم.

-2 بیان مسئله

دگردیسی سامانمند نهاد دانشگاه از نسل اول به نسلهای بالاتر، طی فراگردی حلزونی بوده و برخورداری از قابلیت های جدید، علاوه بر اینکه موجب بروز کاستی در تأکید کمی و کیفی در سلسله مراتب آموزش و پژوهش نمی شود، بلکه به منزله یک ضرورت نیز در روندی پویا و هدفمند، ترغیب و تقویت می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید