بخشی از مقاله

چکیده

تحقیق و مطالعه درباره مسائل فلسفه هاي مضاف به علوم از نمونه فعالیت هاي موثر در تولید دانش هاي جدید در کشور است. یکی از ابعاد این نوع از بررسیها، تحلیل مسائل این علوم نوپا است. موضوع اصلی این رساله مصادیق، ویژگی ها و ابعاد فلسفه دانش تفسیر است. روش تحقیق در این نوشتار کتابخانه است و در کنار توصیف دیدگاههاي محققان، تحلیل مطالب نیز صورت میپذیرد.

یکی از مهم ترین نتائج این نوشته آن است که شناسایی تاریخی و منطقی ماهیت دانش تفسیر و چیستی آن، هندسه و قلمرو و ساختار دانش و بیان مهم ترین مسائل آن، معناشناسی مفاهیم کلیدي دانش، روش شناسی و کشف رویکردها و رهیافت هاي دانش، مباحث معرفت شناسی دانش، پیش فرض ها و مبادي علمی و غیر علمی دانش، غایت و کارکرد و پیامدهاي فردي و اجتماعی دانش، مطالعه تطبیقی گرایش هاي مختلف دانش، نسبت و مناسبات دانش با علوم و رشته هاي علمی همگون و مرتبط و آسیب شناسی دانش تفسیر، از مسائل اصلی فلسفه دانش تفسیر هستند. همچنین، جامعیت، موضوع بودن دانش تفسیر، نگاه بیرونی به علم از اوصاف مهم مسائل فلسفه دانش تفسیر است. مسائل دانش تفسیر با یکدیگر داراي رابطه مقدمه و ذي المقدمه و رابطه غایی میباشند.

مقدمه:

سرعت رشد دانش در میان جوامع انسانی امري انکار ناپذیر است. در میان دانش هاي تولید شده و رشد یافته، دانشهایی هستند که ارتباط مستقیمی با علوم انسانی خصوصا در حوزه دانش هاي اسلامی دارند. فلسفه هاي مضاف نیز از جمله دانش هایی است که میتوان از آنها به عنوان جدیدترین فعالیت ها در این عرصه نام برد. این دانش هاي داراي اقسام گوناگونی از جمله فلسفه هاي مضاف به امور و واقعیت ها و فلسفه هاي مضاف به دانش هاست.تولید فلسفه هاي مضاف به دانش ها به منظور رصد محتواي کلان دانش و خط دهی به آن و ترسیم راه آینده آن، در حال شکلگیري است.

هرچند این کار به طور هم زمان هم در کشورهاي غربی و هم کشورهاي اسلامی حتی با نام هاي مشترك در حال انجام است اما توجه به بومی سازي و شکل گیري دانش بر اساس روشهاي مورد قبول و مبانی موید به اعتقادات اسلامی به منظور تقویت حکومت اسلامی در راستاي ایجاد تمدنی نوین و متعالی، نگارنده را بر آن داشت تا با راهنمایی اساتید ذي فنون در این وادي قدمی ناچیز بر دارد.

از نمونه هاي فلسفه هاي مضاف به علوم، فلسفه دانش تفسیر است که به منظور رصد دانش تفسیر و خانه تکانی آن و ایجاد زوایاي جدید در این دانش تدوین میگردد. نگارنده بر عدم توانایی کامل خود در این راه اعتراف دارد، چرا که تدوین فلسفه یک دانش از کسی ساخته است که احاطه اي کامل به دانش تفسیر داشته باشد و سالهاي متمادي، دیدگاههاي دانشمندان این رشته را غواصی نموده باشد. بر همین اساس نگارنده هیچ ادعایی درباره تکمیل طراحی این کار ندارد و هر چه در این راه ارائه نموده است را از لطف بیکران الهی، عنایات اهل بیت علیهم السلام، دعاي صاحبان حق و توجهات اساتید ناظر بر این طرح میداند.

این مقاله در ابتدا به بررسی تعریف فلسفه دانش تفسیر پرداخته و سپس در ادامه به بررسی برخی از الگوي هاي ارائه شده در فلسفه هاي مضاف به علوم میپردازد. قسمت بعدي مقاله مربوط به الگوي مورد نظر نویسنده است که به تبیین این الگو و محاسن آن پرداخته میشود. ویژگی هایی که مسائل فلسفه دانش تفسیر به صورت فردي یا در قبال یکدیگر باید داشته باشند، در قسمت پایانی مقاله به بحث گزارده میشود. امید است تا این نوشتار گامی در راستاي اعتلاي دانش خصوصا در حیطه علوم اسلامی به شمار آید و زمینه ساز فعالیتهاي بیشتر توسط محققان باشد.

مفهومشناسی:

فلسفه مضاف:

هنگامی که واژه فلسفه به تنهایی به کار میرود، میتوان آن را به عنوان نامی عام براي همه دانش ها - علوم نظري و عملی و تولیدي - یا نامی براي تمام علوم نظري و عملی یا نامی براي علوم عقلی در مقابل علوم تجربی و نقلی و یا نامی براي علم مربوط به مسئله وجود - متافیزیک - به کار برد. گاهی نیز فلسفه به معناي خداشناسی به کار میرود. - خسروپناه، 1389ش، ص - 79 فلسفه با ملاك جامعیت و کلیت موضوع و جزئیت و تخصصی بودن متعلق، به مطلق و مضاف تقسیم میشود. - رشاد، 1385ش، ص - 24

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید