بخشی از مقاله
چکیده
خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم به انواع مختلفی از پدیدههای طبیعی اشاره کرده و به طور صریح یا غیر صریح برخی از ویژگیهای آنها را توصیف مینماید. لذا بهرهگیری از یافتههای علمی متقن و معتبر میتواند در فهم بهتر و دقیقتر این آیات راهگشا باش د. این امر لزوم اهتمام ویژه به روش تفسیر علمی و تبیین و تنقیح مبانی آن را نشان میدهد. اما برخی از صاحبنظران به صراحت با تفسیر علمی آیات قرآن مخالفت کرده و دالیل مختلفی برای معتبر نبودن آن ارائه مینمایند. بررسیها نشان میدهد که عمده اشکاالت مخالفان تفسیر علمی عالوه بر اینکه ناشی از نداشتن تعریف درستی از تفسیر علمی است، به این دلیل است که مبانی کالمی تفسیر علمی به خوبی تبیین نشده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که برای ارائه هرگونه برداشت و استنباط علمی صحیح از آیات قرآن میبایست مبانی کالمی خاصی در نظر گرفته شود.
البته نمیتوان گفت که این مبانی کالمی تنها مختص به تفسیر علمی هستند، چراکه در سایر روشهای تفسیری نیز موضوعیت دارند، ولی نسبت دادن آنها به تفسیر علمی از آن جهت است که نقش اساسی و تعیین کنندهای در این روش تفسیری دارند، به گونهای که کاربست یا خدشه در آنها به صورت نظری در اعتبار تفسیر علمی یا به صورت عملی در نحوه تفسیر علمی و مصادیق آن اثرگذار است. این پژوهش نشان میدهد که مهمترین مبانی کالمی دخیل در تفس یر علمی عبارتند از: ترکیبی و چند ساحتی بودن زبان قرآن؛ واقع نمایی و عدم راهیابی باطل به قرآن؛ جاودانگی و فراعصری بودن قرآن؛ چند معنایی و چند الیه بودن معانی قرآن؛ حکیمانه بودن کالم، افعال، اوامر و نواهی الهی؛ ضرورت وجود اسباب در اداره و انجام امور توسط خداوند.
-1 مقدمه
در بیش از ده درصد از آیات قرآن کریم خداوند متعال به گونههای مختلفی از پدیدههای طبیعی سخن به میان آورده و به توصیف برخی خصوصیات و ویژگیهای آنها پرداخته است. از این رو یکی از مباحثی که از دیرباز1 مطرح بوده است، بحث تفسیر علمی و ضوابط آن است. اهمیت تفسیر به کشف مفاهیم اصلی و حقیقی نهفته در متون دینی بر میگردد. تالش برای ارائه یک منطق مدون برای کشف آموزهها از درون گزارههای دینی به عنوان برجسته ترین مساله معرفت دینی در دوره معاصر مطرح است - خسروپناه، 1385، ج2، ص. - 26 اما تفسیر علمی بر خالف غالب روشهای دیگر تفسیری با مخالفتهای جدی رو به رو شده است.
اشکال عمده مخالفان تفسیر علمی از سویی به ساختار زبان قرآن بر میگردد که با زبان علم متفاوت است. از ويژگىهاى زبان علمى، دقيق و كمّى بودن، توجيه ناپذيرى و نداشتن ايهام .1 ريشههاى ظريف تفسیر علمی را مىتوان در صدر اسالم در مطالب تفسیری امام علی و سایر ائمه ع جستجو نمود. اما در متون تفسيرى، نخستين نمودهاى تفسير علمى در تفسير «التبيان» شيخ طوسى و مجمع البیان مرحوم طبرسى دیده میشود.
در ميان اهل سنت نیز نخستين جرقههاى تفسير علمى، توسط غزالى در كتاب «جواهر القرآن» زده شد و پس از او فخر رازى در «تفسير كبير»، نيشابورى در تفسير «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» و بيضاوى در تفسير «انوار التنزيل و اسرار التأويل» به اين مساله پرداختند - شاکر، 1382، ص. - 309-308درآمدی بر مبانی کالمی تفسیر علمی قرآن کریم 269 است - شاکر، 1382، ص. - 118 در زبان علمى، مجاز و كنايه و مبالغه تقريباً يافت نمىشود، زيرا مقصود تفهيم و تفهم مطالب علمى است و اين ويژگىهاى زبانى در مفاهمه علمى خدشه وارد مىسازد. حال آن كه قرآن از سبكهاى فوق استفاده نموده، از این رو آنان معتقدند که قرآن در بيان پدیدههای طبیعی از زبان علمى بهرهاى نگرفته است و عهدهدار هيچ بار مثبت يا منفى براى حوزههاى علوم طبيعى و زيستى نيست - کالنتری، 1377، ص83؛ دامن پاک، 1380، ص. - 272
البته این صحیح است که تفاوت آشکاری میان زبان علم و زبان قرآن وجود دارد و اساساً کسی چنین ادعایی ندارد که زبان قرآن، زبانی علمی است، ولی این نکته نیز قابل انکار نیست که در آیات قرآن به کرّات از پدیدههای طبیعی گوناگونی نام برده شده و خصوصیات و ویژگیهای بسیاری از این پدیدهها مطرح شده اس ت. بنابراین جای این سوال باقی است که آیا خصوصیات مطرح شده برای این پدیدهها مطابق با واقع است و به عبارتی آیا میتوان گفت که زبان قرآن در بیان پدیدههای طبیعی واقع نما و شناختاری است یا خیر. روشن است که پاسخ به این سوال وابسته به مبنایی است که مفسر در این زمینه برای خود اتخاذ مینماید.
از سوی دیگر برخی از مخالفان تفسیر علمی، مخالف توسعه معنایی آیات با توجه به یافتههای علمی هستند - برای نمونه ر.ک. نکونام، 1390، ص - 324، زیرا معتقدند که الفاظ قرآن بر موارد عصر نزول انصراف دارد و حتی عمومات و اطالقات آن، به افراد و مصادیق و اسباب و مقتضات عصر و مصر پیامبر ص نظارت و انصراف دارد - نکونام، 1380، ص. - 75 به عبارت دیگر اساسًا آنچه معهود مخاطبان قرآن در عصر نزول نبوده است، نمیتواند مراد الهی تلقی شود، زیرا بیان چنین مطلبی بر خالف بالغت یعنی رعایت مقتضای حال مخاطبان است و مراد یا پیام الهی عبارت است از همان که در هنگام تخاطب بیان میشود - ذهبی، بیتا، ج2، ص. - 492
چنانکه مالحظه میشود این اشکاالت و نظایر آن که بر تفسیر علمی وارد شده است، همگی مبتنی بر منقح نبودن مبانی کالمی تفس یر علمی اس ت؛ اینکه زبان قرآن اساسا چگونه زبانی است و چه ویژگیهایی دارد؛ آیا خداوند به زبان عرفی با مردم سخن گفته است یا فراعرفی؟ آیا زبانی تک ساحتی است یا چندساحتی که همزمان میتواند چندین نقش را با هم ایفا نماید؟ آیا توسعه معنایی و ساختارهای چندوجهی در آن راه دارد یا خیر؟ آیا اصوالً قرآن را میتوان حاوی گزارههای علمی دانست و با استفاده از روش تفسیر علمی به درک بهتری از آن دست یافت، یا اینکه قرآن صرفاً بیانگر عقاید و باورهای مردم عصر نزول درباره هستی و پدیدههای آن است؟