بخشی از مقاله
چکیده
مخاطب قرآن انسان عاقل است و در واقع عقل مورد خطاب است، پس اینکه عقل در تفسیر قرآن و فهم و نقد احادیث تفسیری دخالت کند و جایگاه منحصر به فرد داشته باشد، بسیار بدیهی است، اما آنچه به عنوان عقل در بیان مفسران محل گفتگو است، عقل مجهز به براهین و قضایای عقلی است که هر کس به تناسب مکتبش از آن استفاده میکند. در این پژوهش که به روش توصیفی و در مواردی انتقادی ارائه میشود، نشان داده شده که استاد معرفت عقل را به دو جهت، دو نوع دانسته، عقل رشید، حکیم و سلیم که در حوزه معارف مربوط به بشر توانا است و عقل به لحاظ محدودیتش که به "انسانی" و "بشری" توصیف شده و ناتوان از درک غیب است.
ایشان با اینکه نوع تألیفشان نقلی است، هرگز عقل و اجتهاد را کنار نگذاشته و در تفسیر و نقد احادیث در کنار محکمات قرآن و سنت، عقل را مستند دانسته و حاکم بر اخبار و نظریات تفسیری قرار دادهاند. نکته قابل توجه در دیدگاههای استاد معرفت این است که در روایات عرضه حدیث بر کتاب، »کتاب« را کنایه از محکمات کتاب و سنت و عقل میدانند که مستلزم سند بودن این روایات برای اعتبار عقل در تفسیر و نقد حدیث است. بررسیها در مجموع تفسیر اثری جامع چنین القا میکند که در یک کتاب حدیثی و نقلی توجه به عقل بهنوعی زیاده از حد است.
کلیدواژگان: عقل، تفسیر قرآن، نقد احادیث، التفسیر الاثری الجامع
مقدمه و بیان مسئله
مطالعه در آثار آیتالله استاد معرفت نشان میدهد که ایشان به پیروی از قرآن و سنت، عقل را که در نهاد انسان به ودیعت نهاده شده استحجّت، الهی میدانند. همان عقلی که پیامبران آمدند تا یاور آن و فروزنده آثار و برکاتش باشند. امیرمؤمنان علیهالسلام درباره فلسفه بعثت انبیاء میفرماید: ...» و یثیروا لهم دفائن العقول« - نهجالبلاغه، خطبه - 1؛ تا آنکه اندوختههای عقل بشری را برانگیزند. به نظر ایشان، این بیان نشاندهنده بها دادن به خرد انسانی است که انبیای عظام به یاری آن شتافته اند. پس هرچه هست در درون انسان نهفته است و انسان موجودی خودجوش است. استاد برای نشان دادن جایگاه عقل به حدیثی از امام موسی بن جعفر - ع - نیز تمسک کرده که در آن آمده:انّ للّه» علی الناس حجتین: حجه ظاهره و حجه باطنه. فأمّا الظاهره فالرسل و الأنبیاء و الأئمه: و أمّا الباطنه فالعقول« - کلینی، 1363، ج 1، ص - 16؛خدا را بر مردم دو حجّت است، حجّتی ظاهری و حجّتی باطنی.
امّا حجّت ظاهری او پیامبران و رسولان و امامان علیهمالسلام هستندو اما حجّت باطنی او خردها هستند. - معرفت، 1377، ولایت فقیه، ص - 25 استاد معرفت که قرآن را نازلشده برای فهم میدانند، سنجه فهم درست را عقل میشمارند. جایگاه عقل ازنظرایشان چنان مهم استلارَیْبَکه» فِیهِ« - بقره - 2/ بودن قرآن با فطرت و "عقل سلیم" درک میشود و ازآنجاکه قرآن چیزی ندارد که با "عقل رشید" مخالف باشد، غیرقابلتردید میشود. - معرفت، 1429، ج 2، ص - 46 پس تفسیر"لاریب فیه" را عقل درک و بیان میکند. به دلیل همین توجه خاص ایشان به عقل است که محدود کردن تفسیر قرآن را به لغت و تفسیر ادبی، بستن دست و پای قرآن دانستهاند. - معرفت، 1429، ج 1، ص - 44
پس عقل ابزار و معیار اساسی تفسیر قرآن است و با لغت و ادبیات تفسیر کامل انجام نخواهد شد. استاد معرفت افزون بر توجه به عقل و نقش آن در جایجای تفسیر اثری جامع، ذیل آیه 171 سوره بقره، احادیث متعددی در مورد عقل، اهمیت و جایگاه آن در دین با عنوانموضع» العقل من الشریعه الغرّاء« آوردهاند - معرفت، 1429، ج 4، ص - 366-352 این احادیث جایگاه فوقالعاده عقل را در همه عرصههای زندگی انسان تبیین میکنند.بر همین اساس استاد معرفت معیار پذیرش تأویل متشابهات را عقل و شرع دانستهاند، چه در تأویلفَأَمَّانظر:» غٌفَیَتَّبِ عُو نَهِوَا بْتِغاءَ ماتَشا بَهَتَ وِیلِ همِنْهُوَماابْتِغاءَیَعْلَمُالْفِتْنَتَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِ خُونَلْعِلْمِفِیا«سَأُنَبِّئُکَ - آلعمران/بِتَأْوِیلِ - 7چهدرتأویلمالَمْعل: تَسْتَطِعْ» عَلَیْهِ صَبْرا«ً - کهف. - 78 / ایشان این نوع تأویل را - که عقل معیار صحت آن است - ، به تفسیر برگرداندهاند. - معرفت، 1429، ج 1، ص - 30
یعنی عقل در تفسیر متشابهات جایگاه اصلی را دارد و تأویل خلاف عقل مردود است؛ فرقی هم نمیکند این تأویل نظر مفسر باشد یا در حدیث آمده باشد.مسئله مهم در مورد جایگاه عقل این است که گرچه عقل حتی میتواند با تداعی معانی به فهم نکات ظریف،معرفتی و اخلاقی کمک کند و نکات ظریفی را از آیات استفاده کند، چنانکه اصحاب معرفت از چنین قوت عقلاستفاده کردهاند و کسی نمیتواند فهم آنان را نکوهش کند، زیرا این نوع بهرهها درواقع تفسیر نیستند - معرفت، 1429،ج 1، ص - 47-46 ولی اگر عقل، رشید و سلیم نباشد ممکن است برداشتهایی از قرآن انجام دهد که خلاف حق و عکس مقصود خدای متعال باشد که به آن "تفسیر به رأی" گفته میشود.
ازنظر استاد معرفت این نوع تفسیر درواقع خلاف عقل است، زیرا از سر نادانی و بدون مراجعه به عالمان اهلفن صورت گرفته و نیز قواعد فهم کلام در آن مراعات نشده است. عقل حکم میکند که برای فهم صحیح باید اصول و قواعد علمی در فهم کلام مراعات شود. - معرفت، 1429، ج 1، ص - 55 پس جایگاه عقل تا موقعی رفیع است که سالم باشد و در چارچوب قواعد خود بماند. البته، اینکه کدام نظر و تفسیر حاصل عقل رشید و سلیم و... است و کدام نه، خود نیازمند سنجه دیگری است، چنانکه میان دو حکیم مانند ایشان و علامه در معقول بودن یک تفسیر اختلاف است که نمونهای در مورد حبط خواهد آمد.
مفهوم شناسی
مفاهیم عقل، تفسیر، نقد حدیث در این مقاله موردتوجه هستند کهاجمالاً هر یک را توضیح میدهیم:
.1 تفسیر