بخشی از مقاله
درآمدي بر پديدة كودك آزاري در ايران
علت اصلي تمامي جرمها و تبهكاريهاي اجتماعي را بايد در شيوه رفتار انسان و اجتماع و تاثير متقابل انسان و اجتماع دانست.
نابسامانيهاي اقتصادي و اجتماعي از قبيل: فقر ، تورم، گراني، بيكاري، فقدان امنيت مالي و حقوقي و ديگر عواملي كه سبب «محروميت» ميشوند، زمينه مناسبي براي پرورش آنواع آسيبهاي اجتماعي چون: خودكشي، سرقت، اعتياد به مواد مخدر ، خشونت و انواع آن، طلاق، تكدي گري و غيره را در بطن جامعه فراهم ميكند كه در اين ميان ميتوان به يكي از مهمترين آسيبهاي اجتماعي يعني خشونت عليه كودكان اشاره كرد كه خود نتيجه ناخواسته پديده هايي چون فقر مالي و
معنوي، رشد جمعيت و بسياري از نابسامانيهاي اجتماعي ديگر كه سبب بوجود آمدن انواع حالتهاي رواني و عصبي در فرد ميشود ميباشد.
كودك آزاري پديده اي ست كه طي آن ميليونها كودك مظلوم قرباني طمع و سوء استفاده ديگران ميشوند كه مشتمل بر خشونت عليه كودكان، تجاوز جنسي به كودكان، و آثار سوء آن بر كودك چون فحشاء و بزهكاري كودكان ميباشد. در اين موارد بايد گفت كه كودك قرباني رفتار غلط بزرگسالان ميگردد. نگاهي گذرا به آمار دهشتناك مهر تاييدي در اين زمينه است. براي مثال:
1. قرار بازداشت موقت براي پدر و نامادري به اتهام قتل دختر بچه 3 ساله در تهران:» رئيس يكي
از شعبات دادسراي امور جنايي تهران براي پدر شكنجه گر قرار بازداشت موقت صادر كرده…..پدر سالومه در پاسخ به سؤال قاضي مبني بر اينكه چه اتفاقي براي فرزندش افتاده بود ،گفت:شب قبل حدود ساعت 2 نيمه شب كار خطايي انجام داد و من هم او را تنبيه كردمو براي اينكه كار خطاي خود را فراموش نكند او را كتك زدم و صبح متوجه شدم كه او مرده است.!!!» (هلال.15/11/1382 .ش168).
2. خبرگزاري دانشجويان ايران تصاويري دلخراش از كودكي نه ساله به نام اميد را به چاپ رسانده كه آنگونه كه اين خبرگزاري گزارش داده، چنان به دست مادرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته كه به مرگ مغزي دچار گشته و اميد چنداني به زنده ماندنش نيست. اين خبرگزاري همچنين از آمار انجمن حمايت از كودكان خبر داد كه بنابر آن ظرف يك سال گذشته ،تنها در سطح شهر تهران ،صد و شصت مورد كودك آزاري «حاد» و نيازمند پيگيري رخ داده كه بيش از هفتاد درصد از اين كودك آزاريها به شكل ضرب و شتم بوده است (برگرفته از سايت BBC persian).
بديهي است كه بسياري از موارد كودك آزاري گزارش داده نميشود.
3. قتل دختر معصوم نتيجه جنون سوءظن از از سوي يك پدر جنايتكار در تهران: مرد 52 ساله اي يكشنبه شب هفته گذشته پس از كشتن دختر 12 ساله اش،دختر ديگرش را مجروح كرد و سپس خود را به ماموران كلانتري 110 شهداي تهران معرفي كرد. (هلال، 12/9/1382، ش160)
خشونت در خانواده و نسبت به كودك اغلب نوعي تجاوز فيزيكي به كودك است كه از جانب پدر يا مادر در مورد وي اعمال ميشود و ميتوان گفت كه در واقع خانه يكي از ناامنترين مكانها در جامعه امروزي است و محبت و عطوفت كه رشته پيوند خانواده است گاهي با خشونت همراه است كه درصد زيادي از خشونت در خانواده مورد تاييد قرار گرفته و تحمل ميشود.
و بنا بر گفته موري استراوس «پدر و مادر بودن “جواز كتك زدن “را فراهم ميسازد و عقد نامه “جواز كتك زدن “ است.»
4. محمدرضا آجرلو به جرم تعرض به دختر بچه 6 ساله و قتل وي با حضو
5. تاييد محكوميت 8 بار اعدام در ملاعام براي كودك آزار مرودشتي از سوي ديوان عالي. (هلال ،همانجا)
از اين مسئله بگذريم كه اعدام آن هم در ملاعام ـصرف نظر از هر جرمي كه مجرم مرتكب شده باشد ـ نه تنها باعث درس گرفتن مجرمين نميشود بلكه حس دلسوزي و رقت قلب تماشاگر را تحريك ميكند.
اكثريت عظيم كودكاني كه مورد تماس جنسي و تعرض قرار گرفته اند اين تجربه را وحشتناك ،شرم آور و تنفر انگيز ميابند. مطالعات درباره روسپيان ،نوجوانان بزهكار ،جواناني كه از خانه گريخته اند و معتادان نشان ميدهد كه نسبت زيادي از آنها سابقه تجاوز جنسي در در دوره كودكي دارند. (1)
بديهي است كه همبستگي در اين مورد، همبستگي علت و معلولي نيست و ميتوان مجموعه اي از عوامل مانند ستيزه هاي خانوادگي ،غفلت پدر و مادر ،تجاوز فيزيكي ،فقر و غيره را در بزهكاري كودكان و نوجوانان دخيل دانست.
همچنين در مورد آثار رواني كودك آزاري بر كودكان، آمار كودكان خياباني و فحشاي كودكان نشان ميدهد كه مثلا:
1. سن شروع سيگار كشي در ايران به 6 سالگي رسيد!
2. به گفته كارشناسان استفاده از سيگار اولين گام براي نزديك شدن به مواد مخدر است. (هلال7/12/1382، ش171).
3. و يا 80 درصد كودكان خياباني تهران كودكان كارند (هلال، 12/9/1382، ش160)
به گفته آنتوني گيدنز در كتاب ارزنده وي “جامعه شناسي“ سه گروه كلي فواحش خردسال را ميتوان تشخيص داد:
1. فراريها،كه يا خانه را ترك ميكنند و والدينشان در جستجوي آنها بر نميايند ،يا هر بار كه آنها را يافته و به خانه برميگردانند با پافشاري دوباره خانه را ترك ميكنند.
2. گردش كننده ها ،كه اساسا در خانه زندگي ميكنند، اماهر چند گاه مدتي را دور از خانه ميگذرانند،براي مثال متناوبا چندين شب بيرون از خانه به سر ميبرند.
3. رانده شدهها،كه پدر و مادرشان نسبت به كارهاي آنها بيتفاوت هستند،يا به طور جدي آنها را طرد ميكنند.
ميتوان گفت كه فحشاي كودكان بخشي از صنعت “توريسم جنسي” در جهان است براي مثال سالانه 700 هزار زن و كودك در جهان براي اميال هوسبازان قاچاق ميشوند! كه آماري بسيار وحشتناك و دردآور است.
به راستي چه چيز باعث بوجود آمدن اين مسائل و مشكلات حاد در جامعه كه گريبان كودكان را هم گرفته ميشود؟در اينجا مواردي چند در حد توان نگارنده از نظر خوانندگان عزيز اين مقال ميگذرد
نظريه فشار ساختاري (strutural strain Theory)كه رفتار هاي انحرافي را نتيجه ي فشار ساختارهاي اجتماعي بر افراد ميداند «مطالعات اجتماعي نشان ميدهد كه در كشور هايي كه توزيع ثروت به صورت عادلانه نباشد ،هر روز فقرا فقيرتر و اغنيا ثروتمند تر ميشوند.فاصله طبقاتي فزوني ميابد و به علت عدم آموزشهاي اجتماعي و ضعف فرهنگي و فقدان احساس همبستگي ناشي از مادي گرايي و فرد گرايي ،كه از اختصاصات جامعه هاي در حال توسعه است .افراد قادر به هدايت درست ستيز عليه اين بي عدالتي اجتماعي نيستند. در نتيجه ،شاهد آنيم كه ارزشهاي اجتماعي فاقد اعتبار ميشود،نظارت اجتماعي سست ميگردد و بزهكاري و تبهكاري عموميت پيدا ميكند» (2)
همچنين انفجار جمعيت مسائل و دشواريهايي از قبيل فقر،بيكاري،سوءتغذيه،عدمرعايت بهداشت جسمي و رواني ،اعتياد ،فحشاء و مانند آن را در پي داردكه هم اكنون گريبانگير بسياري از افراد و جوامع اين كره خاكي ميباشد.
نتايج سوءي كه طلاق به جاي ميگذارد: 1. بزهكاري كودكان و نوجوانان 2. فحشاء به ويژه در نتيجه فقر و ناآگاهي 3.اعتياد زنان،يا مردان وكودكان 4. .پرخاشگري و ولگردي كودكان 5. .افت تحصيلي، 6. خود كشي زن ومرد وحتي كودكان 7. كاهش ميل به ازدواج وتشكيل خانواده 8. .مسامحه
خانواده و اهمال آنان وتربيت كودكان 9. .ايجاد وحشت نسبت به جنس مخالف وگرايش به همجنس گرايي .وبسياري موارد قابل گفتني ديگر كه از تخصص نگارنده خارج است در اين مورد گفتني است كه تداوم خشونت بين زن و مرد در خانواده كه منجر به طلاق نشود آثار رواني آن به فرزندان به مراتب بسيار بيشتر از خانواديي است كه زن ومرد از هم جدا شده اند. وبسياري موارد ديگر را مي توان نام برد كه در خشونت عليه كودكان ونيز فحشاي كودكان دخيل مي باشد.
هدف از نگارش اين مقال ارائه تصويري جامع و تحقيقي مانع نيست چرا كه از توان نگارنده حقير خارج است و در اين مورد بهتر است كار را به دست كاردان سپرد ولي ناگفته نماند كه در اين زمينه وجود مسائل بديهي و تاثير آن بر روي مسئله كودك آزاري و فحشاي كودكان از قبيل فقر و رشد جمعيت و نبود قوانين سختگيرانه در رابطه با مجازات والدين خطا كار و اهمال در اين زمينه و غيره و غيره انكار ناكردني ست.و در اين باره سلامت خانواده و همسالان و تاثير مثبت ارزشهاي مفيد
مدرسه بر فرزند و تاثير رسانه هاي گروهي در آگاهي هاي لازم به والدين و همچنين كودكان از همه مهمتر تامين سلامت روحي و رواني والدين كه خود بسته به اعمال سياستهاي صحيح و بخردانه دولت ميباشد لازم و ضروري است. واهمال در اين مورد و مواردي مشابه كه از چشم نگارنده پنهان مانده ،اهمال در سرنوشت نونهالان باغ زندگي و آينده سازان مملكت ميباشد.
مريم جعفرزاده، دبير كميته زنان كانون آينده نگري ايران
maryjafarzadeh@yahoo.com
پي نوشت:
1. جامعه شناسي /آنتوني گيدنز ؛ ترجمه منوچهر صبوري .ـ تهران:نشر ني،1376
2. آسيب شناسي اجتماعي (جامعه شتاسي انحرافات) هدايت الله ستوده .ـ {ويرايش2}. تهران:آواي نور، 1381.
كودك آزاري در والدين جوان شايعتر است
26 فروردين - اعتماد، كودك آزاري در والدين جوان شايعتر است براساس نتايج يك پژوهش، پايين بودن سن والدين، شلوغي يا اعتياد يكي از اعضاي خانواده، وجود استرس حاد و شديد، ضعف والدين در تربيت فرزندان و عدم آگاهي از مشكلات آنها از عوامل مستعد كننده كودك آزاري در خانوادهها است.
به گزارش ايسنا، دكتر علياكبر سياري ،دانشيار دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، دكتر بهروز، جليلي دانشيار دانشگاه علوم پزشكي ايران و همكارانشان در پژوهشي كه نخستين گام براي برآورد تقريبي حجم مشكل كودكآزاري در ايران توصيف شده است، به بررسي شيوع واقعي كودكآزاري و انواع آن در كشور پرداختهاند.
يافتههاي اين پژوهش مقطعي كه با مطالعه سه هزار و 19 كودك زير 18 سال مراجعه كننده به سه درمانگاه تخصصي اورژانس كودكان تهران (بيمارستانهاي بهرامي، حضرت علياصغر(ع) و مركز طبي كودكان) انجام شده نشان ميدهد كه در مجموع 2\12 درصد نمونهها يعني 367 كودك
(5\14 درصد پسران و 6\9 درصد دختران) دچار آزار جسماني شده بودند.
شدت آسيبوارده در 8\12 درصد موارد شديد و در 2\87 درصد در حد متوسط بوده است.
براساس نتايج اين پژوهش، بالاترين درصد محل آسيب در كودكان آسيبديده جسماني مورد
مطالعه مربوط به صورت (7\41 درصد)، بازو و يا دستها (8\30 درصد) است. همچنين يافتههاي اين پژوهش، نشان داد كه شدت آسيب در حدود 7 درصد موارد كودك آزاري باعث بستري شدن كودك در مراكز درماني شد. اين پژوهش همچنين نشان داد كه والدين بيش از سايرين در كودك آزاري جسماني نقش داشتهاند و در اين بين بالاترين درصد مربوط به پدر (5\48 درصد) و مادر (3\28 درصد) بوده است.
نتايج اين بررسي در زمينه عوامل مستعدكننده كودك آزاري حاكي است: بيشترين ويژگي كودك آسيبديده، بيش فعالي (4\23 درصد) ، شبادراري (8\12 درصد) و ناخواسته بودن(9\10 درصد) ذكر شده و اين كودكان با كتك خوردن و بيشتر به وسيله كمربند و تسمه، از سوي والدين يا مراقبان خود مورد ضرب و جرح قرار گرفته بودند.
در بخش ديگري از اين پژوهش مشخص شد كه 1\34 درصد كودك آزاران جسماني در كودكي خود سابقه آزار جسمي داشتهاند و 4\26 درصد آنها نيز در گذشته سابقه كودك آزاري داشتهاند. بيشترين درصد كودكآزاري توسط افرادي روي داده كه بيسواد يا كمسواد بوده و عمدتا بيكار بودهاند.
در اين تحقيق همچنين ارتباط معنيداري ميان كودكآزاري جسماني ومتغيرهاي سني، جنسي، سابقه جدايي و طلاق والدين، فوت والدين و محل سكونت آنها مشاهده شد كه اين امر تاثير مستقيم تامين و حفظ بهداشت رواني خانواده بر كاهش كودك آزاري در سطح جامعه را نشان ميدهد.
به عقيده اين پژوهشگران، بهبود وضعيت اجتماعي، شناسايي بموقع افراد آسيبپذير و فراهم كردن شرايطي كه فرد از نظر رواني كمتر در معرض استرس و آسيبقرار گيرد ميتواند به كاهش
كودكآزاري منجر شود. آموزش كليه افراد جامعه بويژه والدين، مربيان و كودكان در دستيابي به اين شرايط نقش اساسي و كليدي دارد. برنامهريزيهاي آموزشي در راستاي بالابردن آگاهي خانوادهها از اثرات مخرب و منفي كودكآزاري بر شخصيت و رشد كودكان و همچنين تغيير نگرش آنها و استفاده از روشهاي مثبت تربيتي (تشويق) به جاي تنبيه ميتواند نقش موثري در كاهش بروز كودكآزاري جسماني داشته باشد.