مقاله در مورد گیاهان گلدار انگلی و نیمانگلی
مقدمه:
گیاهان انگلی گیاهانی هستند که رابطه انگلی با گیاهان دیگر داشته و حیات آنها وابسته به سایر گیاهان میباشد. این گیاهان متجاوز از ۳۰۰ گونه گیاهی بوده و درون ۸ راسته، ۱۷ تیره و ۱۸۶ جنس قرار دارند. از میانه این تیرهها تنها ۸ تیره به شرح زیر دارای انگلهای مهمی از نظر کشاورزی هستند.
۱- Scrophulariaceae (تیره گل میمون):
جنسهای Striga (علف جادو) و Alectra و تعدادی دیگر نیز که اهمیت کمتری داشته و نیمه پارازیت هستند از این خانواده بشمار میروند. این گیاهان انگل ریشه بوده و بسیاری از نباتات زراعی مثل غلات و بقولات را در مناطق حاره مورد حمله قرار میدهند.
۲- Orobanchaceae (تیره گل جالیز):
جنسهای Orobanche (گل جالیز) که انگل بقولات و جالیز و سبزیجات بخصوص در حوزه مدیترانه میباشند و همچنین جنسهای Aeginetia و Christisonia از این خانوادهاند. همه این گیاهان انگل کامل بوده و بر روی ریشه گیاه میزبان فعالیت میکنند.
۳- Santalaceae (تیره صندل):
شامل تعدادی از جنشهای نیمه انگلی سبزینهدار و درختی هستند که روی درختان جنگلی بسر میبرند ولی جنسهای علفی مانند Thesium نیز از این خانواده بشمار میروند که روی ریشه نباتات زراعی فعالیت دارند.
۴- Balanophoraceae:
گیاه Thonningia sanguinea یک گیاه دائمی انگل است که در مناطق باران
خیز روی ریشه درختان زندگی میکند.
۵- Convolvulaceae (تیره پیچک صحرایی):
Cuscuta یا سس که یک انگل کامل از این خانواده میباشد. بعضی از مؤلفین نیز آنرا در یک خانواده جداگانه با نام Cuscutaceae ردهبندی میکنند.
۶- Lauraceae (تیره برگبود):
جنس Cassytha از این خانواده است که به Cuscuta شباهت دارد.
۷- Viscaceae and Loranthaceae (تیره دارواش یا شیرینک):
دو خانواده نیمه انگلی سبزینهدار سهتند که به انگلیسی Mistletoes نامیده میشوند و به قسمتهای هوایی درختان و درختچهها حمله میکنند. یکی دو خانواده دیگر نیز از Mistletoes وجود دارد که اهمیت اقتصادی خاصی ندارد.
در بعضی از تیرهها همه جنسها انگل یا نیمانگل هستند. و در بعضی دیگر از تیرهها محدودی از جنسها زندگی انگلی دارند.
بدین معنی که گیاه انگل به دلیل نداشتن کلروفیل، برگ و ریشه بطور کامل به میزبان خود (Holo parasitism) وابسته میباشند. و تمامی مواد موردنیاز خود را از گیاه میزبان درریافت میکنند. مثل گیالهان انگل سس و گل جالیز در برخی موادر این ارتباط انگلی کامل نیست، بلکه به صورت نیمهانگلی (Hemiparasitism) میباشد.
این گیاهان انگل داری ریشه، برگ و اندام سبز میباشند و قادرند برخی از مواد را خودشان از محیط دریافت کرده و یا سنتز کنند. با اینحال برخی از مواد آلی موردنیاز را که خود قادر به ساختن آن نمیباشند، بایستی از گیاه میزبانت دریافت کنند. مثل گیاه انگل دارواش، استرگیا و … (A)
؟؟؟؟؟؟؟
انگلهای گلدار یکی از مشکلات مهم کشاورزی در اغلب نقاط جهان بشمار میروند. این گیاهان قادرند تا تمام محصول یک مزرعه را نابود سازند. علاوه بر آن بدلیل تولید بذر فراوان موجب آلودگی شدید مزرعه شده و به لحاظ دوام اعجاباگیزی که این بذور در خاک دارند و گاه متجاوز از پنجاه سال است زمین را برای مدت مدیدی از حیز انتفاع خارج ساخته و زارع را مجبور به کشت نباتاتی میکنند که احتمالاً از نظر اقتصادی و یا مسایل دیگر مطلوب او نیست. علفهای هر
ز انگلی بدلیل تنوعی که دارند اغلب محصولات زراعی را در خطر آلودگی قرار میدهند.
غلات به استراگیا، صیفیجات و جالیز و یونجه و توتون و باقلا به گل جالیز، بسیاری از نباتات دولپهای به سس و درختهای مختلف به انواع دارواش آلوده میشوند و صدها گونه گیاه انگلی روی نباتات خودرو فعالیت دارند که خود خطری بالقوه برای محصولات زراعی محسوب میگردند. در کشور ما اگرچه این گیاهان از دیرباز مورد توجه بوده و تحقیقاتی رد زمینه بیولوژی و مبارزه با آنها صورت گرفته است اما بدلیل کمبود متخصص پیشرفتها کافی نبوده و سبب شده است تا آلودگیهایی که بوجود میآید زارعین را به مشکل لاینحلی مواجه سازد.
اصطلاحات و لغاتی که در توصیف گیاهان انگلی بکار میرود:
Parasite (انگل): گیاهانی که بخشی یا تمامی نیزا غذای خود را از گیاهان دیگر بدست میآورد.
Hemi – parasite یا Semi – parasite (نیمه انگلی): گیاهی است که بصورت نسبی پارازیت بوده و سبزینهدار است و توانایی کربنگیری را دارد و ممکن است انگل اختیاری و یا انگل اجباری باشد.
Holoparasite (انگل کامل): گیاهی که زندگی کاملاً انگلی دارد. بدون کلروفیل است و بنابراین قادر به تولید مواد آلی نیست.
Obligate parasite (انگل اجباری): گیاهای که قادر است بدون وجود میزبان تثبیت شده و رشد نماید.
Facultative parasite (انگل اختیاری): گیاهی که قادر است بدون میزان نیز تثبیت شده و رشد نماید ولی بطور معمول بصورت پارازیت مواد غذایی موردنیاز خود را از گیاهان دیگر دریافت میکند.
Haustorium (مکینه): بافتی است که انگل را با گیاه میزبان مرتبط میسازد. معمولاً بافتی متورم است که ترکیبی از بافت انگل و میزبان است. این بافت وظیفه انتقال مواد غذایی از میزبان به انگل را عهدهدار است.
دامنه میزبانی: اصطلاح بکار برده شده برای کلیه گیاهانی است که میتوانند میزبان یک انگل باشند، بطور دقیقتر، یک توده، نژاد و سا سویه بخصوص از گونه خاصی از یک انگل ، اهمیت این اطلاعات در استفاده از تناوب برای کنترل انگل با حذف کلیه میزبانهای محصولی و علف هرز میباشد.
در مورد گونههای سس باید تفاوت بین میزبانهای اولیه و ثاونیه مشخص گردد. میزبانهای اولیه گیاهانی هستند که سس میتواند از زمان جوانهزنی روی آنها مستقر شود. میزبانهای ثانویه گیاهانی هستند که سس نمیتواند از هنگام جوانهزدن روی آنها مستقر شود ولی پس از استقرار روی میزبان اولیه، میتواند مکینههای خود را داخل میزبان ثانویه نماید و به رشد خود ادامه دهد.
سس
سس یک گیاه کاملاً انگلی میباشد که دارای ریشه وب رگ نیست و مواد غذایی مورنیاز خود را بطور کامل زا گیاه میزبان میگیرد. بذر گیاه سس به مدت بسیار طولانی در خاک
میماند و گاه تا ۱۳ سال در خاک دوام میآورد و قادر به جوانهزدن میباشد.
فهرست مندرجات
۱- ردهبندی علمی گیاه سس
۲- طریقه گسترش
۱ ، ۲ انواع سس
۲،۲ راههای عمومی مبارزه با سس
۳،۲ مناعب
ردهبندی علمی گیاه سس
با نام علمی (Cuscuta) از خانواده (Cuscutaceae) که بعضیها از آن به عنوان تنها عضو انگلی خانواده (Convolvulacrae) (پیچک) یاد میکنند.
مشخصات کلی سس:
دادِر نام انگلیسی سس است و معنی لغوی آن «لرزش ضعیف» است. ظاهراً ارتباطی بین معنی لغوی و سس وجود ندارد. لیکن این انگل واقعاً باعث ضعف میزبان خود میگردد. دلیل این امر انحراف مسیر قندها از میزبان به انگل میباشد. به طوریکه بسیاری از اوقات میزبان قادر به تشکیل میوه نمیگردد. (F)
اسم جنس آن Cuscuta) با خانواده Cuscutaceae تعلق داشته که بعضیها از آن به عنوان تنها عضو انگلی خانواده (Conrolvulacea) (پیچک) یاد میکنند. و تقریباً در تمام نقاط دنیا گسترش دراد. گاه آن را …
سس Dodder
سس با اسم جنس Cuscuta به خانواده Cuscutaceae تعلق داشته و تقریباً در تمام نقاط دنیا گسترش دارد. گاه آن را زلف شیطان، پیچش جهنم و ابریشم شبدر نیز مینامند، نام محلی (اذری) این گیاه انگل ابریشم میباشد. این گیاه فاقد ریشه، برگ و کلروفیل بوده و دارای ساقههایی به رنگهای مختلف زرد، نارنجی تا سفید و گلهایی کوچک و میوه دوحجرهای میباشد. سس دارای ۱۶۰ گونه شناخته شده است که هر یک از آنها میزبانهای مشخصی دارند و به گیاهان علفی و درختی حملهور میشوند. در ایران گزارش شده که سس قادر است به سیب، گلابی، گیلاس و مو حمله کرده و موجب خشک شدن آنها گردد. سس در ایران روی گیاهانی نظیر یونجه، همیشه بهار، اطلسی، گل میمونف کتان، خارشتر، شببو، ریحان، پنیرک و … اهمیت دارد.
چرخه زندگی
بذر گیاه سس به مدت طولانی در خاک میماند و گاه تا ۱۲ سال در خاک دوام میآورد و قادر به جوانهزدن میباشد. (E)
کلید شناسائی سسهای مهم:
A دارای یک خامه، دوکلاله نگهدارنده (بخش Monogyna):
کلاله کوتاهتر از خامه کشیده شدهف گلها ۸-۶ میلیمتر، سفیدرنگ با حاشیه صورتی. کاسبرگ خیلی کوتاه. کپسول مخروطی ۸-۵ میلیمتر، بذر ۵/۳-۳ میلیمتر. محل رویش بیشتر در مرکز و شرق آسیا ………………. C.reflexa
خامهو کلاله همقد و بسیار کوتاه، گلها ۴-۳ میلمتر، کاسبرگ دارای قسمت های گوشتی و پهن، تقریباً هماندازه لوله جام. کپسول کشیده و مخروطی به طول ۶ میلیمتر. بذر ۵/۳-۳ میلیمتر . اکثر در خاورمیانه ………. C.monogyna
خامه تقریباً دو برابر کلاله، گلها ۴-۳ میلیمتر بصورت دستههای بلند، گاهی با نقطههای قرمز، کاسبرگ خیلی کوتاهتر از لوله جام و قسمتهای آن بارکیتر از گونه قبل. بذر ۳-۲ میلیمتر . محل رویش بیشتر در اروپا ………… C.Lupuliformis
خامه خیلی بلندتر از کلاله کوتاه، گلها ۶-۳ میلیمتر بصورت دستههای بلند، بذر ۳ میلیمتر بیشتر در منطقه شرق آسیا ……………….. C. Japonica
B دارای دو خامه، کلاله خطّی بدون دکمه (بخش Cuscuta) پوشش گل اغلب چهار قسمتی:
گلها ۳-۲ میلیمتر با دمگل در کپههای ۸-۳ گل. کلاله تقریباً بدون پایه. کپسول گرد و احاطهشده توسط جام. بذر حدود ۲۵/۱ میلیمتر. بیشتر در مناطق غرب و مرکزی آسیا ……………….. C.Pedicellata
گلها ۲-۵/۱ میلیمتر، بدون دمگل و در کپههای متراکم ۶-۴ میلیمتری؛ قسمتهای جام دارای کلاهکهای ایستاده. کپسولهای گرد . بذر حدود ۱ میلیمتر. بیشتر در منطقه شرق مدیترانه ……………….. C.palaestina
پوشش گل غلب پنجقسمتی:
قسمتهای کاسبرگ گوشتی (لااقل در انتها)، گلها ۵/۲ – ۵/۱ میلمتر بصورت کپههای کپههای ۶-۵ میلیمتر و بدون دمگل. کپسولهای گرد داخل جام . بذر حدود ۱ میلیمتر. رویش در کیله مناطق ……………… C.planiflora
قسمتهای کاسبرگ نازک:
گلها ۳ میلیمتر در کپههای ۱۵-۱۰ میلیمتری. خامه و کلاله کوتاهتر از تخمدان. کپسول تقریباً گرد. بذر حدود ۲/۱ میلیمتر. بصورت گسترده فقط در مزارع کتان……………….. C.epilinum
ساقه باریک و قرمز رنگ. گلها ۴-۳ میلیمتر در کپههای متراکم ۱۰-۷ میلیمتری. خامه و کلاله کمی بلندتر از تخمدان. بذر حدود ۱ میلیمتر. بیشتر در اروپا یافت میشود ……………………. C.epithymum.
C دو خامه، سرسان، دکمهدار (بخش Grammica):
گلها جودانهای و پوشیده از برجستگیها، ۵/۲-۲ میلیمتر و دارای دمگل مشخص. بذر حدود ۵/۱ میلیمتر. بیشتر در منطقه آمریکای مرکزی و شمالی و کارائیبر گلها جو
دانهای نیستند: ……………………… C.indecora
کپسول داخل جام:
گلها ۴-۲ میلیمتر، دارای دم، بصورت کپههای غیرمتراکم، کمی جو دانهای، قسمتهای جام خوابیده. جام بصورت کلاهک روی کپسول باقی میماند. بذر حدود ۵/۱ میلیمتر. بیشتر در منطقه آمریکای شمالی: ……….. C.gronovii
گلها ۵/۳-۲ میلیمتر در کپههای متراکم. قسمتهای جام گوشتی در انتها کپسول ۴-۳ میلیمتر در داخل جام و مجری. بذر ۲-۱ میلیمتر. بیشتر در منطقه شرق آسیا ……………………. C.chinensis
کپسول آشکار:
گل ۲ میلیمتر بصورت کپههای متراکم. قسمتهای جام گرد در انتها. بذر حدود ۵/۱ میلیمتر. کپسول گاهی داری جو دانههای قرمز. فرورفتگیهای مشخص بین خامهها. دارای دو ردیف فلس در زیر پرچمها. در اروپا و آسیا …… C.australis
گلها ۳-۲ میلیمتر بصورت کپههای ۱۲-۱۰ میلیمتری. قسمتهای جام پوشیده نشده است. فلسهای زیرپرچم آشکار و شرابهای . بذر ۵/۱-۱ میلیمتر. تقریباً در کلیه نقاط دنیا …………….. C.campestis
چرخه زندگی:
بذرهای سس در مزرعه و یا مخلوط با بذور گیاهان دیگر زمستان گذرانی کرده و در فصل زراعی جوانه زده و ساقههای زرد رنگ خود را تولید میکند. این ساقه فاقد ریشه است و با رشد خود به دنبال میزبان میگرددف در صورت نیافتن میزبان چند هفته به حالت دورمانت در زمین باقی مانده و سپس از بین میرود. در صورت مؤفقیت در پیدا کردن میزبان، روی ساقه، چند دور میپیچد و هاستوریومها یا مکینههایی را تولید میکند و از طریق آنها مواد غذایی موردنیاز خود را از میزبان دریافت میکند. هر بوته سس حدود ۳۰۰۰ بذر بوجود میآور که قادرند پس از آنکه روی زمین ریخته شوند جوانه زده و فرد جدیدی را بوجود آورند. بذور سس ممکن است توسط حیوانات، آب، ادوات کشاورزی، کودهای حیوانی (پس از خورده شدن و دفع توسط حیوان)، باد
و بذور آلوده گیاه میزبان انتشار یابند.
طریقه گسترش:
بذر سس هنگامی که در شرایط مساعد قرار میگیرد جوانه میزند و یک ساقه زیر زمینی تولید میکند که این ساقه زیرزمینی بطور بسیار جالبی در خاک حرکت میکند تا به ریشه گیاها میزبان برسد. نحوه حرکت سس به این صورت است که پس از اینکه تمامی محتویات بذر صرف رشد ساق زیرزمینی شد جوانه انتهایی ساقه زیرزمینی انرژی خود را برای رشد از خود
ساقه میگیرد به این صورت که مواد غذایی موجود در انتهای ساقه زیرزمینی را میگیرد و صرف رشد خود ساقه زیرزمینی میکند به این تزتیب از نتهای ساقه زیرزمینی کاسته و به ابتدای آن اضافه میشود و ساقه زیرزمینی روبه جلو حرکت میکند. جهت حرکت هماتفاقی است این حرکت تا به آنجا ادامه مییابد که یا ساقه زیرزمینی به ریشه گیاه میزبان میرسد و با ترش
ه آنزیمهایی دویاره سلولی را شکافته و اندام مکنده خود را وارد ریشه میکند و از مواد غذایی ساخته شده توسط گیاه میزبان برای رشد و تولید مثل خود استفاده میکند و یا در این مدت به هیچ گیاهای برخورد نمیکند و مواد غذایی خود را تماماً استفاده میکند و از بین میرود. ساقه سس زرد رنگ میباشد و روی طیف وسیعی از گیاهان رشد می کند و باعث از بین رفتن یا ضعیف شدن گیاه میزبان میشود.
کنترل سس:
– استفاده از بذر سسگیری شده هنگام کاشت محصول
– در صورت استفاده از کود حیوانی باید حتماً از نوع پوسیده آن استفاده شود تا اگر به بذر سس آلوده باشد از میان برود.
– علفهای هرز واسطه مناسبی برای اتصال سس ب محصول میباشند لذا کنترل علفهای هرز و باغ یکی از بهرتین راههای مبارزه با سس میباشد.
– از تعلیف دام در محلهای آلوده به سس بذر نشته خودداری شود زیرا این بذرها میتوانند توسط فضولات دام به مناطق دیگری انتقال یابند.
– سس را قبل از به بذر نشستن به هر طرق ممکن نابود نمایید: مکانیکیف شیمیاییف سوزانیدن و غیره. زیرا همین بذرها خاک را برای سال آینده آلوده میسازد.
– هر قطعه از رشتههای سس در طول فصل بهار و تابستان به تنهایی میتواند رشد کرده و آلودگی ایجاد نماید. لذا به هنگام مبارزه مکانیکی کلیه سسهای کنده شده باید در جایی به دور از محصول جمعآوری و روی آن نیز خاک ریخته شود. یا بهتر این که سوزان
یده شوند تا بذرهای موجود نیز از میان بروند.
– ایجاد تناوب زراعی در زمینهای آلوده به سس با کاشت محصولات مقاوم مانند: گندمف جو، ذرت و یا سویا.
– شخم عمیق بذرهای جدید سس را به عمق خاک میبرد و از جوانه زدن آنها جلوگیری به عمل میآورد. زمینهای که به این منظور شخمزده میشود باید تا چندین سال بعد شخم عمیق زده نشوند تا از بالا آمدن بذور دفن شده جاوگییر به عمل آید. البته این عمل باعث میشود تعدادی از بذرهای دفنشده در عمق در بهار جوانههای سس را نابود میسازد.
– کنترل سسهای حواشی مزرعه با رشوهای توصیه شده (مکانیکی، شیمیایی، سوزانیدن و غیره) برای پیشگیری از انتقال بذر آن از طرق کانلهای آبیاری، حیوانات و غیره.
تأخیر در آبیاری محصول تا حد زیادی که به آن آسیبی وارد نشود و در نتیجه خشک نگه داشتن خاک تا عمق ۲ سانتیمتر مانع از جوانه زدن بذر سس میشود.
فصل دوم
گل جالیز Broomrape
مشخصات کلی گل جالیز:
نام انگلیسی گل جالیز از ارتباط این گیاه با گونههایی از Broom گرفته شده است. اسم جنس آن Orobanche Spp با تیره Orobanchaceae تعلق داشته که شامل ۱۴ جنس بوده و همگی پارازیت اجباری بوده و فاقد کلروفیل میباشد. ساقهای گوشتی و زردرنگ داشته که حاوی گل به صورت سنبله یا خوشه بوده و به جای برگ دارای فلسهای کوچکی میباشد. (G)
گل جالیز انگل مطلق ریشه گیاهان دولپه بوده و به دلیل فقدان برگ و کلروفیل با جذب آب و مواد غذایی از گیاه میزبان ……
گل جالیز انگل مطلق ریشه گیاهان دولپه بوده و به دلیل فقدان برگ و کلروفیل با جذب آب و مواد غذایی از گیاه میزبان سبب کاشه رشد عملکرد پژمردگی و در نهایت مرگ آن میشود. کاهش عملکرد بسته به شدت حمله این انگل به میزبان بین ۵ تا ۱۰۰ درصد میباشد و در برخی موارد زارعین به دلیل شدت آلودگی زمین کشت شده را رها میکنند. میتوان به افتابگردان، گلرنگ، بادمجان، گوجهفرنگی، توتونف عدس، باقلا، نخود، کلزا و هویج به گیاه میزبان وارد نموده و علوه بر این ارتباط مستحکم مورفولوژیکی – فیزیولوژیکی نیز بین انگل و میزبان سبب شده که روشهای کنترل این انگل مشکل شود از این رو باید به دنبال راهکارهای ویژه ای بود.
کلید تشخیص اگونههای گل جالیز:
الف- ساقههای هوایی معمولاً منشعب گلها دارای براکتئول:
گیاه منشعب (بجز معدودی) معمولاً ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر ازتفاع، گاهی تا ۳۰ سانتیمترف گلها عموماً از سمت بیرونی بطور یکنواخت ابی روشن یا ارغوانی، لوبهای پائینی دارای دو برآمدگی سفیدرنگ، لوله گل در پائین باریک و بطرف دهانه گل فراخ میشود. طول آن کمتر از دو سانتیمتر، بساکها صاف یا بندرت در پائین مو دارند. بصورت پارازیت روی بسیاری از محصولات بخصوص گوجهفرنگی …….. O.ramosa
مانند بالایی ولی جام گل عموماً بزرگتر از ۲۰ میلیمتر، بساکها بدون مو بندرت مودارف میزبان مشابه گونه فوق ……. O.ramosa ssp . mutelli or O.mutelli
ساقهها منشعب، ارتفاع ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر بعضی اوقات بیشتر، جام گل مشابه فوق گاهی برزگتر در هر حال همیشه بزرگتر از ۲۰ میلیمتر، بساکها دارای موهای متراکم، انگل بسیاری از محصولات مخصوصاً گوجهفرنگی و کدوئیان …………….. O.aegyptiaca
ب – ساقه معمولاً غیرمنشعب (تکشاخهای)
بوتهها در سطح زمین غیرمنشعب هر چند گاهی انشعاباتی در پائین دارند. ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر ارتفاعف جام گل تا ۲۰ میلیمتر طول، لوله گل زرد یکنواختف در پائین متورم با دهانهای باریک و کوچکف لوبها ۱ تا ۲ میلیمتری با رنگ آبی یا صورتی مشخصف مادگی میایل به سفیدف پرچمها متصل به بالای لوله گلف حداقل چهار میلیمتر از پایه، انگل گیاهان تیره سیبزمینی (بخصوص گوجهفرنگیف توتون، بادمجان) و گیاهان تیره کاسنی (بخصوص آفتابگردان) ……….. O.cernua
برتهها غیرمنشعب تا ۵۰ سانتیمتر ارتفاع (گاهی ۱۰۰ سانتیمتر)، گ
ل تا ۲۵ میلیمتر طول، لوله گل اغلب مخلط با رنگ صورتیف حداقل در طول رگهاف دهانه لوله گل با لوبهای بطول ۲ تا ۳ میلیمتر، معمولاً سفید، مادگی معمولاً صورتی، پرچمها متصل به پائین لوله جام کمتر از ۳ میلیمتر تا نهنجف انگل بسیاری از گیاهان بخصوص بقولات . ………….. O.minor
گیاه غیرمنشعب، ستبرف معمولاً بیش از ۱۰۰ سانتیمتر طول لوله، گلها ۲۰ تا ۳۰ میلیمترف معمولاً سفید متصل به لوبهای شدیداً برگشته و پنج میلیمتری که طول گل را به ۵/۱ تا ۲ سانتیمتر میرساند. در حالت تازگی معطرف مادگی سفید، زرد یا مایل به صورتی، پرچمها متصل به ۲ تا ۴ میلیمتری از پایه، انگل چندین گیاه بخصوص باقلا و عدس ……………….. O.crenata
گونههای زیادی از گیاهان خودرو بعنوان میزبان ذکر شدهاند که به خا
نوادههای اسفناج Chenopodiaceae، بارهنگ (Plantaginaceae)، علف مار (Capparidaceae)، نعناع (Labiatae). کتات (Linaceae)، پنیرک (Malvaceae)، هفتبند (Polygonaceae) تعلق دارند. در میان گیاهان تک لپهای گزارشاتی در مورد آلودگی پیاز و ذرت به ایت پارازیت وجود دارد ولی بطور کلی گیاهان تیره غلات مصون محسوب میشوند.
جوانهزنی:
گل جالیز انگلی اجباری است با ذخیره غذایی مختصر در بذر و برای جوانه
زنی نیاز به تحریک از طریق ترشحات ریشه میزبان دارد بدین ترتیب اطمینان وجود دارد که در چند میلیمتری بذری که جوانه میزند ریشه میزبان برای چسبیدن به آن یافت میشود. علاوه بر آن بذرها، یک دوره یک تا دو هفتهای را برای آماده شدن برای جوانهزنی لازم دارند.
در زمینه تحریککنندههای طبیعی جوانهزنی در گل جالیز مؤفقیت کمی حاصل شده است. این موضوع به دو مسئله مربوط است یکی کمبودن مقدار ماده مترشحه و ماً میزبان آن باشد. عصاره ریشههای جوان کتان و ذرت توانستهاند تحریککننده جوانهزنی بذر گل جالیز باشند اما نشان داده شده است که عصاره ریشه بوتههای جوان باقلا در جوانهزنی گل جالیز O.crenata کمتأثیر بوده است و جوانهزنی خوب تا قبل از اینکه بوتهها ۴۵ روزه شوند حاصل نشده است.
نظریهای دیگر که هنوز با ثبات نرسیده، این است که ترشح ماده تحریککننده بستگی به رشد بوته باقلا دارد بعبارت دیگر اگر باکتری ریزوبیوم به ریشه باقلا حمله کرده باشد بذر انگل بهتر جوانه میزند که این هم تازه چند هفته پس از رویش انجام میگیرد. ادعا میکند که غدههای ازتی روی ریشه تنها نقاط اتصال انگل O.crenata به باقلا محصوب میشود ولی این نظر توسط محققین دیگر تءیید نشده است.
بذور گل جالیز قادرند تا ۱۳ سال در خاک مزرعه به حالت دورمانت باقی بمانند. نکته مهم این است که جوانهزنی بذور در این انگل در اثر تحریک توسط ترشحات ریشه گیاه میزبان صورت می گیرد. پس از جوانهزنی، ریشه اولیه تولید میشود که با ریشه گیاه میزبان مرتبط میشود و یک برآمدگی در این نقطه بوجود میآید، از این برآمدگی رشتههایی به داخل گیاه فرستاده میشود و انگل از مواد غذایی موجود در میزبان استفاده کرده و اتصالات خود را مداوماً توسعه میدهد. این ارتباط انگلی موجب پیدایش کلروز و نیز ضعف در میزبان میشود.
کنترل گل جالیز:
روشهای کنترل گل جالیز به منظور دستیابی به کمترین خسارت حاصل از
گونههای گل جالیز به روشهای زیر قابل ارائه میباشد:
۱- بهبود حاصلخیزی خاک به منظور تقویت غذایی گیاه میزبان.
۲- کاربرد کو آلی (حیوانی) کاملاً پوسیده و عاری از بذر گل جالیز و سایر علفهای هرز. خسارت گل جالیز در خاکهای ضعیف کمتر است و مصرف کود مرغی یا شیمیایی به خصوص ازت تأثیر مثبت در کاهش این انگل دارد. زیرا ازت مستقیماً به خصوص ازت تأثیر مثبت در کاشه این انگل دراد. زیرا ازت مستقیماً روی جوانهزدن بذر گل جالیز و نه از طریق تأثیر روی مهربان تأثیر میگذارد.
۳- کاشت زودهنگام گیاه کژمیزبان به منظور استقرار سریع و مناسب آن.
۴- با توجه به اینکه بذر جالیز بسیار ریز (حدود ۳/۰ میلیمتر) میباشد و انتقال آن توسط باد، آب پرندگان و سایر جانوارن را راحتی انجام میگیرد بایستی به هر نحو ممکن از انتقال و یا انتشار ان در مزرعه و یا سطح منطقه پیشگیری نمود.
۵- بذر گل جالیز به وسیله پوشش نسبتاً سختی پوشیده شده و شرایط بسیار سخت محیطی و اقلیمی نظیر گرما، سرما، خشکی و غیره را به خوبی تحمل مینماید بنابراین دوره پایانی ان در خاک حتی در صورت عدم حضور میزبان بسیار طولانی میباشد. در صورت امکان انجام تناوب یا گردش زراعی با گیاهان غیرمیزبان میبایست طولانی مدت و بیش از ۴ سال باشد. معمولاً گیاهانی از تیره غلات میتوانند برای انجام تناوب مناسب باشند.
۶- بذر گل جالیز فقط در صورت ترشحات تحریککننده ریشه میزبان جوانه میزند، پس لازم است دور آبیاری را کوتاه مدت یا مقدار آب ضروری و موردنیاز گیاه میزبان تنظیم و اعمال گردد. در صورت وجود آب روان با فواصل زمانی کمتر (دور آبیاری کوتاه) ترشحات ریشه میزبان به سادگی و با سرعت از محیط اطراف ریشه شسته میشوند و در نتیجه تحریک بذر گل جالیز برای جوانه زنی کمتر میگردد البته بایستی این نکته مهم را در نظر داشت که در هر بار آبیاری هم نیاز آبی میزبان تأمین میگردد و هم اینکه بایستی مواظب بود که آب آزاد فراوان و بیش از حد موجب آلودگی ریشه
طوقه میزبان به سایر عوامل بیماریزای خاکزی مانند قارچها نگردد.
۷- بذر گل جالیز فقط در صورتی میتواند جوانه بزند که ریشه میزبان زنده در کنار آن باشد زیرا ریشه میزبان در حالت طبیعی ترشحات تحریککننده ای دارد که باعث میشود بذر گل جالیز جوانه بزند در چند سال گذشته این ترشحات ریشه میزبان به صورت مصنوعی در آزمایشگاه ساخته شده است. اگر این مواد مصنوعی در خاک زراعی محلولپاشی گردد، گل جالیز حتی بدون حضور گیا
ه میزبان جوانه میزند و چون میزبان وجود ندارد و گل جالیز از نظر تغذیه کاملاً وابسته به گیاه میزبان میباشد از گرسنگی خواهد مرد.
– ضد عفونی خاک سبتر در سطوحی مانند خزانهها و گلخانهها یا شاسیها به وسیله سموم گازی قابل توصیه میباشد که این عمل چند هفته پیش از کاشت گیاهان میزبان بایس
تی انجام و سپس تهویه خاک گردد.
۸- یکی دیگر از وشهای کنترل گل جالیز با عدف پیشگیری از تولید و انتشار بذر آن قطع کردن یا بریدن پایهها از محل زیر محور گل آذین میباشد باید دقت نمود که در صورت کشیدن و بیرون آوردن پایهای مسن گل جالیز، چندین پایه جوان و جوانههای تازه گل آن که در زیر خاک قرار دارند به شدت تحریک به رشد میشوند و همگی با جمعیت و تراکمی بیش از پیش به یکباره فعال میشوند و مشکل چند برابر خواهد شد. ضمن اینکه پایهها و گل آذینهای گل جالیز حتماً بایستی پیش از اینکه تولید بذر نمایند در خارج از مرعه جمعاوری و پس از خشک شدن سوزانده شوند تا از پراکندگی جلوگیری شود.
۹- مبارزه زراعی با این انگل به اینصورت است که قبل از کشت گیاه اصلی گیاهان میزبان دیگری را به عنوان گیاه تله در زمین می کاریم که عمدتاً از آفتابگردان و خردل استفاده میشود و هنگامی که گلهای جالیز نیز با این گیاهان رشد کردند زمین را شخم میزنیم به این ترتیب تعداد زیادی از گلهای جالیز از بین میروند و بعد اقدام به کشت اصلی میکنیم. عمل شخم را باید قبل از بذر دادن گلهای جالیز انجام بدهیم.
۱۰- تعدادی از قارچهای خاکزی و هوازی اخیراً به عنوان عوامل کنترلکننده طبیعی گل جالیز در جهان وایران شناسائی شدهاند در دو ساله اخیر مادهای بیولوژیک به نام اوروساید در ایران تولید شده که ایزولهای از قارچ فوزاریوم Fusarium oxysurmum میباشد و در حال حاضر با توجه به امتحانی که این ماده بیولوژیک پس داده است بهترین، کارآمدترین، بیخطرترین و «مؤثرترین روش برای مبارزه با این گیاه انگل میباشد.
اساساً رعایت نکات ذکر شده مانند رعایت تناوب زراعیف بهداشت زراعیف عدم اجازه عبور و مرور بیش از حد در مزرعهف استفاده از کود آلی کاملاً پوسیده تغذیه و تقویت غذایی گیاهان و آبیاری مناسب همگی برای کنترل و مدیریت بسیاری از عوامل زیاناور مانند انواع آفات، بیماریها و علفهای هرز جزء توصیههای عمومی و اولیه میباشد.
فصل سوم:
دارواش Mistletoes
دارواش گیاه نما انگلی است با برگهای سبز و دارای کلروفیل و فتوسنتز کننده و فاقد ریشه و برای جذب آب و مواد معدنی به میزبان متصل میشود. نام جنس دارواش Loranthus و Viscam میباشد واژه دارواش در فارسی و گیلکی به معنی «علف درخت» است و یکی از مشخصات بارز دارواشها ترد بودن ساقه آنهاست. شاید به خاطر اینکه احتیاجی به قوی بودن ندارند. ای
ن گیاه انگل درختان است و در درختانی مثل سیب، گلابیف اقاقیا، تبریزی، افرا، مهرز، زالزالک و … دیده میشود (D)
این گروه از گیاهان شامل چند خانواده از جمله لورانتاسا و وسیکاسا میباشد. این دو خانواده گاهی تحت عنوان یک خانواده لورانتاسا یاد میشود.
از خانواده اورانتاسه و ویسکاسه، گاهی تحت یک خانواده لورانتاسه یاد میشود لیکن مع
مولاً تحت عنوان دو خانواده جداگانه قرار میگیرند. این دو خانواده از طریق رویان از یکدیگر تشخیص داده میشوند: رویان گیاهان خانواده ویسکاسه مانند آلیومها و رویان لورانتاسهها مانند پُلیگونوم میباشد امام مشخصات سادهتر این دو خانواده از قرار زیر است.
• لورانتاسه: گلها دو جنسی (به ندرت دو پایه)، بساک پرچم بصورت چاکباز میشود.
• ویسکاسه: گلها تکجنسی (تک یا دو پایه)، پوشش گل کاسبرگ مانند، بساک پرچم بذون میله و توسط روزنههائی باز میشود.
مهمترین اثری که تقریباً کلیه دارواشها روی میزبان خود دارند مصرف آب آنها و ایجاد استرس کمابی در میزبان است. بدین ترتیب در سرایط فراوانی آب خسارت به حداقل کاهش مییابد. ولی اگر آلودگی به انگل توأم با کمابی باشد میتواند باعث خشک شدن شاخهها، و یا تمام میزبان شود.
کلید شناسائی جنسها Arceutobium M.Bieb
1- برگها مانند ….
۲- برگها پایدار، قطعات جام ۴ عدد با تعداد پرچم ۴ Viscuml
3- برگها در زمستان خزان میکنند قطعات جام ۶ عدد، تعداد پرچم ۶ Loranthus طریقه گسترش: پدرآن توسط پرندگانی از قبیل دارکوب در تنه درختان قرار میگیرد و جوانه میزند و رشد میکند. این گیاه دارای گلهای زیبایی میباشد که حتی بعضی مواقع بخاطر گلهای زیبای آنرا از بین نمیبرند و اجازه رشد آن را روی درخت میدهند. بعضی از پستانداران مانند گوریل و فیل علاقمند به تغذیه از دارواش میباشند.(F)
چرخه زندگی:
فشردگی ایجاد شده توسط انگل همان پایه نگاهدارنده است که به شکل یک دیسک روی شاخه ایجاد میشود و خیلی محکم به اطراف بافت محیطی میچسبد. از زیر و مرکز پایه برآمدگیهائی ایجاد میشوند که به داخل پوسته درخت نفوذ میکنند. مکانیسم این عمل ترکیبی است از فشار مکانیکی و تولدی آنزیم. مکینههائی که در اینجا تشکیل میشوند خود را مستقیماً به آوندهای چوبی میرسانند و بدین ترتیب ارتباط بین میزبان و انگل برقرار میشود. بعد از برقراری این ارتباط شاخههای انگل شروع به رشد مینمایند: گاهی از محل بافت انتهائی واقع در پایه و گاهی نیز از توده مکینهها. بعضی اوقات هر دو نوع شاخه با هم تشکیل میشوند. یک منطقه مریستم در مجاورت لایه زاینده میزبان تشکیل میگردد تا همزمان با ضخیم شدن شاخههای میزبان مکینهها نیز بتوانند رشد نمایند.
مکینههای ثانوی از مکینههای اولیه به سوی زیر و یا روی پوست درخت میزبان منشعب میشوند و به ترتیب با نامهای رستههای پوستی و ریشههای روی پوستی شناخته میشوند. ای انشعابات مکینههای سهگوشی با فاصله ایجاد مینمایند که مانند مکینههای اصلی به داخل آوندهای چوبی نفوذ مینمایند.
گرچه بذر گونههای Aceuthobium مانند سایر دارواشها از یک ماده چسبناک پوشیده شده است، ولی مکانیسم توزیع آنها کاملاً متفاوت میباشد. یک فشار قوی داخل میوه باعث میشود که میوه از شاخه و بذر از میوه جدا شود . در این وضعیت بذر با سرعتی معادل یکصد کیلومتر در ساعت بفاصله ۶-۵ متری و گاهی ۳۰ متری پرتاب شود.
کنتـــرل
هـــــرس
هرس تنها طریق کنترل مستقیم اکثر دارواشها است، وبنابراین فقط برای درختان پرارزش مانند درختان میوه و تزئینی مناسب میباشد. بریدن انگل به تنهائی برای هرس کافی نیست زیرا دوباره از محل اتصال به میزبان رشد مینماید – به کاریکاتور شکل ۲-۶ مراجعه شود. بهمین دلیل برای هرسف شاخه را باید ۲۰-۱۵ سانتیمتر زیر انگل قطع نمود. بعضیژها توصیه مینمایند که پس از قطع نمودن شاخه، محل برش با پلاستیک کدر پوشانیده شود تا بدینوسیله از رشد دوباره انگل جلوگیری بعمل آید. لیکن اینکار همواره مؤفقیتآمیز نمیباشد.
نظر به اینکه دارواش بیشتر تمایل به چسبیدن به شاخههای جوان را دارد، بنابراین هرس نمیتواند زیان فراوانی به درخت وارد آورد. البتهف پیدا کردن محل آلودگی و بریدن آن بوسیله اره مناسب ممکن است کمی مشکل باشد. در مورد درختان همیشه سبز، بهترین زمان برای هرس زمانی است که انگل به گل نشسته باشد، زیرا در این زمان بهتر دیده میشود. برای درختان خزانکننده، طبیعتاً بهترین زمان هرس پس از برگ ریزان است که انگل بخوبی مشخص م
یگردد. توصیه میشود درختان معمولی آلوده اطراف باغ نیز جهت پیشگیری از آلودگی دوباره باغف هرس گردند.
گاهی اوقات که رسوبت زیاد محیط خسارت انگل را به حداقل میرساند شاید انجام هرس از نظر مادی اقتصادی نباشد ولی در سایر مواقع هزینه هرس به صرفه خواهد بود.
سایه
اکثر دارواشها برای فتوسنتز نیاز به نور کافی دارند. بنابراین سایهاندازی به هز شکل میتواند در رشد انگل وقفه ایجاد نماید و این خود یک نوع کنترل زراعی محسوب میگردد.
حاصلخیزی و مدیریت:
وقتی انگل روی شاخههای جوان در بالا و یا کنار درخت مستقر میشود، ادامه رشد آن بستگی به این دارد که درخت میزبان بتواند با رشد سریعتر شاخههای اطراف روی آن سایه بیاندازد، یا نتواند. بدین ترتیب یک درخت سریعالرشد ممکن است مانع رشد انگل و بعکس درخت کند رشد مشوق رشد آن شود.
پیشگیری
برای پیشگیری از آلوده شدن باغ به دارواش بایستی درختان آلوده اطراف را هرس نموده و یا برید . راه دیگر، از میان بردن پرندگان عامل توزیع بذر انگل میباشد لیکن این امر با مشکلات اکولوژیکی مواجه خواهد بود، ضمناً هیچ وسیلهای تاکنون برای دفع این پرندگان شناخته نشده است. (F)
فصل چهارم
استراگیا Witch Weed
مشخصات کلی
این گیاه با جنس Striga گیاه نیمه انگلی است که به ذرت، ذرت خوشهایف نیشکر، برنج، توتون، بادام زمین و … دیده میشود و قادر است ۲۵ تا ۵۰ درصد و یا تمام محصول را از بین ببرد . این گیاه جزو انگلهای قرنطینه در ایران میباشد.
Witch Weed ممکن است از کلمات مختلفی از زبان لاتین با معانی متفاوت مثل Striate (شیاردار) Harshly hairy (شدیداً مودار)، Lean (بیمنفعت) یا Witch (ساحره) مشتق شده باشد. اما کلمه Witch گویاتر و منعکسکننده نحوه خسارت آن نیز هست. بدین معنی که خسارت آن یش از آنکه در سطح زمین ظاهر گردد وارد شده است. بیتردید این کلمه منشاء نام عمومی آن در زبان انگلیسی (Witch week) نیز میباشد. خسارت زیادی که استراگیا به میزبانهای خود وارد میآورد تنها یکی از جنبههای است که این انگل را از مشکل آفرینترین علفهای هرز انگلی میسازد. سایر ویژگیهای آن مثل تولید بذر زیاد به میزان چند صد هزار در هر بوته، دوام زیاد بذر که به بیش از ۲۰ سال در یک مزرعه میرسد و رجحان خاکهای فقیر و مناطق کمباران نیز موجب میگردد تا این انگل بصورت یک مسئله مهم برای میلیونها زارع خردهپا در مناطق نیمهخشک آفریقا و قسمتهایی از آسیا درآید. از آنجا که بهرهبرداری بیشتر و کشت متوالی زمین موجب گسترش و شدت یافتن مسئله میگردد، کوشش فوری و همه جانبهای برای جلوگیری از آلودگی بیشتر مزارع و سرایت آن به مناطق تازه ضرورت مبرم دارد.
تیره گل میمون Scrophulariace مشتمل بر گونههای آزاد (Autotrophic) و گونههای انگلی (Heterotrophic) میباشد. از گونههای غیرپارازیت آن گل میمون و سیزاب را می
توان نام برد و مهمترین جنس از جنسهای انگلی این خانواده Striga است. (A)
جنس استراگیا احتمالاً حدود ۳۵ گونه دارد که از میانه آنها لااقل ۱۱ گونه به نباتات زراعی حمله میکنند. غالباً اظهار میشود که بذر استراگیا میتوانند تا ۲۰ سال در مزرعه زنده بمانند (A)
کلید تشخیص گونههای استراگیا:
الف – رگبرگها روی کاسبرگها ۵ یا ۶ (یک رگه روی هر کاسبرگ)
گیاه در حدود ۵۲۰ سانتیمتر ارتفاع (بعضی اوقات بیش از یک متر). سنبله متشکل از گلهای صورتی بسیار، هر گل بقطر ۱-۲ سانتیمتر عرض. طول جام گل ۵/۱-۲ سانتیمتر. از وسط یا کمی بالاتر خمیده (در آفریقا شرقی از به بالا)،
براکتههای زیر هر گل ۲-۳ میلیمتر عرض. پوشیده از مو، انگل غلات در آفریقا و کشورهای غربی …………………. S.hermonthica
گیاه تا ۵۰ سانتیمتر ارتفاع، سنبله متشکل از تعداد کمی تا بسیار گلهای صورتی به قطر یک سانتیمتر ، لوله گل ۱-۵/۱ سانتیمتر، گل حداقل از بالای طول خمیده، براکتههای زیر گل فقط ۱-۲ میلیمتر پهنا، اغلب بدون مو، انگل غلات، فقط در آفریقا …………………. S.aspera
گیاه ۱۵-۳۰ سانتیمتر، گلها سفید ، مجتمع در سنبلههای نسبتاً متراکم همزمان ۲-۶ گل باز شده. قطر گل ۵/۰-۱ سانتمیتر. خشک آن مایل به آبی. پارزایت غلات فقط در اسیا …………. S.densiflora
گیاه ۱۵-۳۰ سانتیمتر ارتفاع، گلها کرم تا زرد. گاهی صورتی روشن. خشک آن سیاهرنگ براکتهها بمراتب بزرگتر از کاسه گل اغلب پارازیت غلات فقط در آفریقا …………. S.passargei
گیاه ۱۵-۳۰ سانتیمتر، برگها فلس مانند و تمامی گیاه اغلب سبز روشن و یا مایل به صورتی با کلروفیل کم. گلها معمولاً ارغوانی تند ولی گاهی سفید بصورت سنبلهای با ۲-۶ گل در یک زمان. قطر گل ۵-۰-۱ سانتیمتر. انگل لوبیا چشم بلبیف توتون، سیبزمینی شیرین در آفریقا ……. S.gesnerioides
ب- ۱۰ تا ۱۴ رگبرگ روی کاسه (اصولاً ۲ رگه روی هر کاسبرگ)
گیاه ۱۵-۳۰ سانتیمتر ارتفاع، گلها قرمز سفید یا زرد تا ۶ عدد باز شده در هر زمان ۵/۰-۱ سانتیمتر پهنا. پارازیت غلات در آفریقا، آسیا و آمریکا …………………. S.asiatica
ج- رگبرگ کاسه گل بطور معمول ۱۵ عدد (۳ عدد روی هر کاسبرگ)
گیاه ۱۵-۳۰ سانتیمتر طول برگها باریک بدون دندانه مشخص، گلها سفید، ۲ تا ۶ عدد باز شده در یک زمان، ۵/۰تا ۱ سانتیمتر قطر. انگل غلات فقط در آسیا ………. S.angustifolia
گیاه حدود ۵۰ سانتیمتر طول، یکساله، برگها تا ۵-۱ سانتیمتر پهنا. دندانههای خشن، گلها ۱-۲ سانتیمتر پهنا. ارغوانی سالمونی و پریده رنگ. ندرتاً موهای زبر بر روی رگبرگهای کاسه. انگل بعضی از غلات فقط در آفریقا ………. S.Forbesiiیمتر پهنا با دندانههای ریزگلها آجری ارغوانی با ۲ سانتیمتر پهنا لوله گل بطول ۲ سانتیمتر. درست از محل لوب گل خمیده. کاسه پوشیده از موهای نرم کوتاه، انگل نیشکر فقط در آفریقا …………. S.latericea
جوانه زنی:
جوانهزنی بذور استراگیا و سایر انگلهای اجباری ریشه بسیار پیچیده بوده و از نظر اکولوری گونه و برنامهریزی مبارزه با آن واجد اهمیت است. S.hermonthica و بسیاری از گونههای دیگر استراگیا پارازیتهای اجباری محسوب میشوند و بذور آن با ذخیره مواد غذایی خود توانایی رشد محدودی دارند. بذر نورسته بدون میلیمتری ظرف چند روزی از بین خواهد رفت. لذا جوانهزدن در فاصلهای چند میلیمتری از ریشه برای بذر امری حیاتی است. بهمین دلیل جوانهزنی بذر نیاز به مواد تحریککنندهای دارد که ریشه سبز میزبان مناسب ترشح میشود.
محرکهای طبیعی جوانهزنی
خصوصیات شیمیایی مواد محرک میزبانهای اصلی تنها پس از دهها سال تلاش که از دهه ۱۹۴۰ به اینطرف آغاز شد مشخص شده است. اولین محرک طبیعی که با مؤفقیت سواسازی و تشخیص داده شد استرایگول (Strigol) نام دارد . این ماده با رقت تا محرک بذر S.asiatica است ولی از یک میزبان طبیعی انگل بدست نیامده بلکه از ریشه پنبه تهیه شده است.
پنبه یکی از بسیاری از نباتات غیرمیزبان (میزبانهای دروغی False – host) بشمار میرود که مواد محرک جوانهزنی بذر استراگیا را ترشح میکنند و آلوده به انگل نمیشود.
سالها پس از کشف استرایگول گروه دیگری از مواد تحریککننده از ریشه میزبان واقعی یعنی سورگوم بدست آمده این مواد که سورگولئونها (Sorgoleons) نامیده میشوند ساختمان بنزوکوئینون دارند.
اخیراً ماده محرک دیگری از ریشه سورگوم بدست آمده است . این ماده از نظر ساختمان شیمیایی شباهت نزدیکی با اسرتایگول دراد و سورگولاکتون Sorgolactone نامگذاری شده است. (شکل ۱-۵)
ثابت شده است که این ماده نه تنها روی S.asiatica و S.hermonthica مؤثر است بلکه گل جالیز Orobanche aegyptiaca و Alectra vogelii را هم تحریک به جوانهزنی میکند. (A)
ساختمان مواد تحریککننده. (a) استرایگول ؛ (b) سورگولاکتون ؛ (c) الکترون ؛ (d) CR24 : (e) سورگولئون
انتقال به میزبان:
پس از جوانهزدن بذر S.hermonthica در چند میلیمتری ریشه میزبان ضرورت دارد تا با میزبان تماس برقرار کند تا قادر به آلوده ساختن آن باشد هر گاه جهت رشد جوانه خارج شده از بذر کاملاً تصادفی فرض کنیم احتمال برخورد آن با ریشه نازک میزبان حدود ۱۰% برآورد شده است ولی مسلم است که در جریان تکامل گرایش شیمیایی (Chemtropisme) و یا سایر امکانات جهتیابی این شانس را افزایش داده است.
البته این تأثیر به تنهایی کافی نیست (مثلاً بذوری که دور از ریشه جوانه بزنند نمیتوانند واکنش نشان داده و در جهت مناسب رشد کنند ضمناً محققین دیگر نتوانستهاند این موضوع را هر چند که یکی از پدیدههای مهم طبیعت است با ثبات برسانند . (۱۹۶۱) Williams اظهار میدارد که گرایش شیمیایی میتواند نتیجه درجات متغیری از PH در اطراف ریشه باشد.
پس از تماس جوانه با میزبان رشد طولی ریشه چه متوقف و بلافاصله تشکیل اندامی نام مکینه (haustorium) آغاز میگردد این مرحله میتواند تحت تأثیر ماده ایجادکننده باشد.
کنترل استراگیا:
این یک روش است که اجرای آن برای همه زارعین ممکن است و بایستی در رأس مسایل ترویجی در مناطق آلوده قرار گیرد و هدف از اجرای آن که شامل دو مورد زیر است برای زارعین تشریح گردد. یکی جلوگیری از خسارت بیشتر انگلهای موجود و هدف دوم جلوگیری از بذر دادن آن و شدت
یافتن مسئله در اینده میباشد.
گرچه بیشتر خسارت انگل قبل از رویش گیاه وارد میشود ولی باز هم میتوان با کندن آن تا حدودی از خسارت جلوگیری کرد (Carson 1988) . کندن استراگیا در زمان رشد رویشی آن از نظر حفظ محصول مؤثرتر است (Ogborn , 1984) ولی تجربه نشان داده است که رویش مجدد از محل شکستگی قسمتهای زیرزمینی انجام میگیرد و زارعین نیز از رفت و آمد مکرر در مزرعه خود برای کندن انگل اکراه دارند . بنابراین کندن گیاه به منظور جلوگیری از خسارت در همان محصول نمیتواند کار همیشگی بوده و نباید این جنبه از فایده وجین دستی توصیه اصلی باشد.
تناوب، گیاهان میزبان و گیاهان تله
کشت گیاهان غیر میزبان و یا آیش گذاشتن مزارع آلوده یکی از سادهترین راههای کنترل انگل محسوب میگردد اما در عمل این کار آسان نیست و حتی در مواردی غیرعملی است . در گذشته معمول بود که اراضی آلوده برای مدت ۱۰-۲۰ سال بدون کشت رها میشد و در این مدت بسیاری از بذور انگل موجود در خاک از بین رفته و پس از آن زمین با آلودگی قابل قبول مجدداً تحت کشت غلات قرار میگرفت. امروز بدلیل افزایش جمعیت این کار بندرت عملی است و آیشهای کوتاه مدت و یا کشت گیاهان غیرمیزبان در دروههای کوتاهمدت برای نابودی بذور انگل در خاک کافی نخواهد بود.
کشت محصولات غیر میزبان در اراضی آلوده به دو صورت میتواند مؤثر واقع گردد. یکی عدم تحریک انگل و در نتیجه عدم افزایش بذور جدید به ذخیره موجود در خاک و دوم تحریک بذور موجود به جوانهزدن و در نتیجه کاهش بذر موجود در خاک.
تاریخ کاشت
در مکانهایی که بارندگی فصلی نباشد میتوان با تأخیر انداختن زمان کاشت میزان آلودگی به استراگیا را کاهش داد زیرا حداکثر رویش در اوایل فصل کاشت صورت میگیرد. بدیهی است تأخیر در کاشت خود میتواند منجر به کاهش محصول گردد و بهمین دلیل امکان عملی ساختن تغییر تاریخ کاشت را محدود میسازد. مگر آنکه آلودگی بحدی بالا باشد که چارهای جز تأخیر زمان کاشت بمنظور امکان بهرهبرداری از زمین وجود نداشته باشد. (G)
مصرف کوهای ازته
فراوانی و خسارت استراگیا روی غلات در خاکهلی فقیر بیشتر و در جلوگیری از خسارت آن ازت مؤثر است. ولی هنوز مشخص نیست که ازت چگونه از فعالیت استرایگا میکاهد. از عواملی که در این کار دخالت دارند میتوان به:
الف) کاهش ترشحات ریشه
ب) اثر مستقیم در از بین بردن جوانهها و بذور انگل در خاک.
ج) تغییر دادن نسبت ریشه به شاخ و برگ گیاه میزبان
د) کاهش فشار اسمزی در انگل نسبت به میزبان.
هـ ) اثر بازدارندگی ازت در توسعه و رشد انگل.
و) افزایش سایهاندازی میزبان.
سوزاندن
اتش زدن کاه و کلش در مناطق حاره چندان معمول نیست زیرا اینگونه بقایای گیاهی برای تعلیف دام مور استفاده قرار میگیرد. از طرفی در مزارع آلوده به استرایگا آنقدر کاه و کلش هم که بتواند آتش قابل توجهی بر پا کند وجود ندارد البته باز هم بعنوان یک روش برای از بین بردن بخشی از بذور انگل مطرح خواهد بود.
ارقام مقاوم و متحمل
ازقام مقاوم از دیرباز چاره اصلی مبارزه با استراگیا محصوب میشود. اگر چنین ارقامی از نباتات میزبان وجود داشته باشد مشکل زارعین براحتی حل خواهد شد. متأسفانه با تمام تلاشی که در این راه انجام گرفته است تنها ارقام نسبتاً مقاومی از سورگوم در اختیار گروه محدودی از زارعین قرار دارد. (G)
فصل پنجم
اکوفیزیولوژی گیاهان انگلی:
تعریف اکوفیزیولوژی : در اکوفیزیولوژی گیاهی فرآیندهای اکولودیکی براساس مبانی ف فیزیولوژیکی تشریح میشود و در حقیقت این دو شاخه از علوم در هم تلفیق شدهاند.(h)
پراکنش گیاهان انگلی:
در هر اکوسیستمی حداقل یک گیاه انگلی وجود دارد و این نکته بیانگر گسترش وسیع گیاهان انگلی در نقاط مختلف کره زمین میباشد. گیاهان انگلی خانواده Orobanchac
eae عمدتاً در عرضهای جغرافیایی شمالی، اقلیمهای مدیترانهای و شمال آفریقا پراکنده هستند و به نظر میرسد که انتشار آنها از خاورمیانه و شمال آفریقا به سایر مناطق جهان صورت گرفته است. گیاهان انگلی خانواده SCROPHULARICACEAE (گل میمون) که مهمترین آن Striga میباشد در مراتع و سیستمهای کشاورزی مناطق گرمسیری دیده میشوند.
گیاهان انگل خانواده Cuscutaceae در اغلب مناطق دنیا وجود دارند. اما ترجیحاً مناطق معتدل و نیمه گرمسیری را برای رشد و نمو انتخاب میکنند.
دارواشها (Mistletoes) هم از جمله گیاهان انگلی هستند که عمدتاً در مناطق گرمسیری کره زمین پراکنده هستند و فقط تعداد معدودی از گونههای آنها در مناطق معتدل معتدل یافت میشوند.
تقسیمبندی گیاهان انگلی از لحاظ نحوه عمل
الف) انگلهای کامل (Holoparasite): گونههایی که فاقد کلروفیل بوده و فتوسنتز نمیکنند و مواد فتوسنتزی را به صورت کامل از گیاه میزبان دریافت میکنند. از این گروه گیاهان میتوان به سس و گل جالیز اشاره کرد.
ب) گیاهان نیمه انگلی (Hemiparasaite): گونههایی که دارای کلروفیل بوده و قادرند به مقدار کمی فتوسنتز انجام دهند و میتوانند بخشی از چرخه زندگی را مستقل طی کنند. از این گروه گیاهان میتوان به دارواشهای خانواده Loranthaceae و Visicaceae اشاره کرد.
ارتباط بین انگل و میزبان
برای این که رابطه مناسبی بین انگل و میزبان برقرار شود باید مراحل نموی زیر انجام شود:
الف) جوانه زدن بذر گیاه انگل
ب) انتخاب میزبان
ج) اتصال به آن
د) نفوذ به درون بافت میزبان
ه) سازگاری بین گیاه انگل و میزبان
جوانه زدن
جوانهزدن انگلهای ریشه نظیر گل جالیز و استرایگا بسیار اختصاصی است. بذور این گیاهان زمانی جوانه میزنند که مواد محرک شیمیایی تولیدذ شده توسط ریشه گیاه میزبان را دریافت کنند (شکل ۵). مواد محرک جوانهزنی پس از تمایز ریشههای گیاه میزبان از آنها ترشح میشوند و بیشترین تأثیر آنها در ناحیه ۳ تا ۶ میلیمتری اطراف ریشه میباشد. بذور انگلهای ریشه قبل از اینکه به مواد محرک شیمیایی میزبان واکنش نشان دهند، یک دوره پیشآمادهسازی
را باید طی کنند. این دوره که طول آن در بین گونههای مختلف متفاوت است در دما و رطوبت خاصی انجام میشود و در واقع در طی این دوره بازدارندههای جوانهزنی از بذر خارج شده و توازنی بین آنها و مواد محرک جوانهزنی به وجود میآید. مدت زمان لازم برای تأثیرپذیری بذر گل جالیز از مواد محرک جوانهزنی ریشه میزبان پس از آماده سازی بین ۲۴ تا ۴۸/ ساعت میباشد.
تاکنون مواد شیمیایی که برای تحریک جوانه زدن بذر گل جالیز استخراج شده است ناچیز بوده که این مسئله به دلیل مقدار بسیار کم و فراریت این مواد می باشد. از این موارد می توان Alectrol و orbanchol اشاره نمود. در سال ۱۹۷۲ ترکیبی به نام strigol از ریشه گیاه پنبه استخراج شد که موجب جوانه زدن بذر استریگا شد(۱۹۷۲، Cook etal).
Sorgolactone وResorcionolترکیباتی دیگر هستند که می توانند موجب تحریک جوانه زنی بذر استریگا شوند و از ریشه گیاه سورگوم استخراجشده اند. بر اساس آزمایشاتانجام یافته بذور استریگا به مدت ۲۰ سال و بذور گل جالیز به مدت ۱۳ سال بدون دریافت مواد محرک، قوه نامیه خود را حفظ نموده بودند(۱۹۹۱، Link etal)
در انگل ساقه نظیر سس و دارواش فراهم بودن درجه حرارت و رطوبت مناسب برایجوانه زدن آنها کافی استو نیازی به جضور میزبان نمی باشد.
تاثیر نور:
در آزمایشات متعدد مشاهده شده که وجود نور یا تاریکی اثر چندانی در جوانه زدن بذور سس و گل جالیز ندارد و هر دو گیاه انگلی مذکور قادرند در شرایط نوری وتاریکی جوانه بزنند. کمیت و کیفیت نور بر پارازیت شدن انگلهای ساقه نظیر سس و دارواش تأثیر چشمگیری دارد. اما در انگلهای ریشه نظیر گل جالیز و استرایگا که پارازیت شدن در زیر خاک رخ میدهد، نور تأثیری ندارد.
شدت نور و کیفیت نور بر پارازیت شدن سس تأثیر دارد. باز شدن گیاهچه و پیچیدن به دور میزبان کاملاً وابسته به نور است. وجود نور قرمز (Red) و کاهش نور مادون قرمز (Far Red) که تحت تأثیر فیتوکروم انجام میشود در پارازیت شدن سس بسیار حیاتی است (۱۹۷۶ ، Kujawski Trucott).
در یک آزمایش دیگر وقتی بذرهای سس در گلخانه و در زیر نور فلورسنت تحت
آزمایش قرار گرفتند بذرها جوانه زدند ولی نتوانستند به دور میزبان بپیچند. علت این مسئله به کم بودن مقدار نور قرمز در نور فلورسنت نسبت داده شد (۱۹۷۵، Lane Kasperbauer) نتایج یک تحقیق دیگر حاکی از این بوده که بذور سس در زیر کانوپی یونجه سبز شدند، اما اتصال آنها به میزبان با یک تأخیر ۷ تا ۱۰ روزه و کاهش ۹۰ درصدی همراه بود. تعدادی از گیاهچههای سس هم که به دور میزبان پیچیده بودند نتوانستند با میزبان ارتباط برقرار کنند (۱۹۸۴ awson,).
تأثیر درجه حرارت
در جنس گل جالیز (Orobanche sp.) دهای مطلوب برای جوانه زدن ۵ تا ۱۵ درجه س
انتیگراد دمای خاک و دمای مطلوب ربای اتصال به میزبان ۱۰ تا ۲۰ درجه سانتیگراد دمای محیط گزارش شده اتس دماهای بالاتر از ۳۵ درجه سانتیگراد برای رشد گل جالیز مطلوب نمیباشد. شاید یکی از دلایل فراوانی حضور گل جالیز در مناطق معتدل همین مطلب باشد. دمای مطلوب برای جوانه زدن و اتصال به میزبان در جنس سس (Cuscuta sp.) 20 تا ۲۵ درجه سانتیگراد دمای محیط گزارش شده است. شاید هم به این علت باشد که سس در مناطق نیمه گرمسیری مشاهده میشوند. در استرایگا دمای مطلوب برای رشد این انگل ۳۰ درجه سانتیگراد گزارش شده است و یکی از دلایل حضور استرایگا در مناطق گرمسیری میتواند همین نکته باشد (۱۹۹۳ Parker and Riches, ) .
تأثیر رطوبت خاک
فراهم بودن رطوبت خاک در حد مطلوب (Field Capacity) شرط اولیه برای جوانهزدن بذور گیاهان انگلی است. اما بالا بودن رطوبت خاک موجب کاهش اکسیژن و اختلال در تنفس بذر میشود. علاوه باین در انگلهای ریشهای موجب رقیقشدن و حتی شسته شدن مواد محرک جوانهزنی هم خواهد شد. آزمایشات متعدد نشان داده است . که جوانه زدن گیاهان انگلی با شرایط رطوبتی کم سازگار میگردد. جوانه زدن برخی گیاهان انگلی در شرایطی که پتانسیل اسمزی خاک به مقدار ۲۹ Mpa /1- بود ، در حد مطلوب انجام شد.
انتخاب میزبان
الف) انگلهای ریشه: انتخاب میزبان در انگلهای ریشه تحت تأثیر ترشحات ریشه میزبان انجام میشود که به آن اصطلاحاً Chemotropism گفته میشود. در این پدیده انگلهای ریشه پس از جوانه زدن، میزبان را انتخاب نموده و در صورت سازگاریهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی با میزبان به آن اتصال مییابند (شکل ۸).
ب) انگلهای ساقه: انتخاب میزبان در انگلهای ساقه تحت تأثیر پدیده Thigmotropism انجام میشود و برخی تفاوتهای مورفولوژیکی موجب میشود که آنها روی گیاهان خاصی پارازیت شوند. به عنوان مثال در دارواش گونه Visicum album تفاوتهای موجود در شکل پریدرم یک عامل تعیین کننده در نفوذ یا عدم نفوذ انگل به درون میزبان است. (۱۹۷۹ Salle).