بخشی از مقاله

چکیده

امروزه توجه به مسائل روانی، به خصوص انگیزه در تیم های توسعه نرم افزار از جایگاه ویژه ای برخودار می باشد به طوریکه انگیزه در مهندسی نرم افزار به عنوان یکی از فاکتورهای کلیدی موفقیت در پروژه ها شناخته شده است. از سوی دیگر روشهای چابک با توجه به انعطاف پذیری زیاد و ویژگیهای موثر آن، جهت توسعه و مدیریت پروژه ها، در سالهای اخیر به طور فزاینده ای در صنعت نرم افزار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگیهای متدولوژی چابک و انگیزه در تیم های توسعه نرم افزار می باشد.

در این تحقیق محرکهای انگیزشی ویژه مهندسی نرم افزار بر مبنای مدل MOCC1 در نظر گرفته شد و پس از تعیین برخی ویژگیهای برگرفته از اصول و بیانیه های متدولوژی چابک، رابطه بین این دو متغیر در شرکتهای تولید و توسعه نرم افزار در استان اصفهان که از این روش به منظور مدیریت پروژه های خود بهره می گیرند، بررسی شد و سپس داده های بدست آمده با روش تحلیل همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. بر این اساس مشخص شد که بین ویژگی های متدولوژی چابک نظیر شرایط مناسب همکاری، تعیین دقیق اهداف، سرعت پایدار و فشار ثابت کاری، و به رسمیت شناخته شدن و    استقلال با انگیزه رابطه وجود دارد. از سوی دیگر محرکهای بیرونی و    درونی انگیزه با متدولوژی چابک دارای رابطه می باشد.

مقدمه

صنعت نرم افزار از جمله صنایعی است که با توجه به ماهیت خاص آن، تحت تاثیر نقش بسیار مهم و حیاتی نیروی انسانی می باشد، در نتیجه توجه خاص به مسائل انسانی و فشارهای روانی تیم های توسعه دهنده نرم افزار امری الزامی به نظر می رسد. یکی از جنبه های با اهمیت مسائل انسانی، مباحث انگیزشی است. انگیزه به مجموعه عامل هایی که مردم را وا می دارد به روشی خاص رفتار و تلاش کنند تا به هدفهای مورد نظر دست یابند اطلاق می گردد. انگیزه نتیجه تعامل میان فرد و موقعیت است. [1]

منظور از MOCC یک مدل انگیزشی در مهندسی نرم افزار می باشد انگیزه یکی از پیچیده ترین مفاهیمی است که معمولا از شرایط محیطی، ویژگی های شخصیتی، باورها و نیازمندیها تاثیر می پذیرد.[13] فاکتورهای موثر در انگیزه به دو دسته مهم محرکهای درونی و فاکتورهای بیرونی تقسیم بندی می شوند. محرکهای درونی مربوط به ماهیت کار نظیر موفقیت، فرصت رشد و ارتباطات اجتماعی هستند، در حالیکه محرکهای بیرونی در رابطه با شرایط و اهداف کار همچون نیازهای اساسی انسان، حقوق، فضای دفتر کار و مسئولیتهای فرد می باشند.

با وجود عوامل و نکاتی که در هر یک از تئوری های عمومی انگیزشی وجود دارد، ماهیت کار در مهندسی نرم افزار به گونه ای است که توجه ویژه ای را نسبت به این امر می طلبد. می توان گفت انگیزه در مهندسی نرم افزار به طور مستقیم در کیفیت و بهره وری پروژه ها موثر است. از جمله نتایج ایجاد انگیزه در مهندسان نرم افزار عبارت است از بهبود بهره وری، بهبود زمان تحویل پروژه، پایبندی به بودجه، کاهش غیبت و موفقیت پروژه. [4] سایر جنبه های وجود انگیزه در افراد نیز شامل انتخاب سازمان جهت کار، کاهش ترک سازمان، کاهش ترک حرفه و شرکت در پروژه های منبع باز2 می باشد. [13]

درک پیچیدگی های مشکلات مهندسی نرم افزار از جنبه های تکنیکی و اجتماعی منجر به تلاشهای مهمی گشته و در سالهای اخیر پژوهشگران مختلفی به بررسی های دقیقتر و اختصاصی تر در این رابطه پرداخته اند. این تحقیقات به دنبال شناسایی فاکتورهای مرتبط با انگیزه در مهندسین نرم افزار است تا قادر به توضیح عواملی شود که در این قشر ایجاد انگیزه می کنند، در حالیکه این عوامل ممکن است در سایرین نتایج انگیزشی به همراه نداشته باشد.

در واقع کار مهندسی نرم افزار خود به عنوان یک عامل انگیزشی مهم محسوب می گردد. [2] علاوه بر آنکه مهندسین نرم افزار نیز دارای ویژگیهای منحصر به فردی می باشند. در پژوهشی که توسط بیچام و همکاران [4] انجام گرفت، ویژگیهای منحصر به فرد مهندسین نرم افزار به عنوان یکی از دلایل مهم تفاوت احساس انگیزه در این قشر با سایر افراد عنوان شد در نتیجه مهندسین نرم افزار نیازمند محرکهای ویژه ای جهت ایجاد و ارتقاء احساس انگیزه می باشند. ویژگی های مهندسین نرم افزار براساس یافته های فوق در جدول شماره 1 مشخص شده است.

ویژگی های مهندسین نرم افزار

رشد محور بودن - به عنوان مثال نیاز به چالش و یادگیری مهارت های جدید - درونگرایی - نیاز کم برای تعامل اجتماعی - ، خودمختاری - نیاز به استقلال - نیاز به ثبات - ثبات سازمانی - نیاز روابط اجتماعی / شناخت و آشنایی با گروه / سازمان شایستگی فنی نتیجه گرایی - به عنوان مثال به دنبال ارتقاء بودن - نیاز به تنوع نیاز به چالش در کار نیاز به داشتن سرپرستان شایسته نیاز به مشارکت و تسهیم سازی و همکاری نیاز به بازخورد - نیاز به رسمیت شناخته شدن - قابلیت عرضه در بازار - محصول تولیدی آنها باید در بازار مورد استفاده قرار گیرد -

خلاقیت نیاز به مشارکت در تعیین هدف های شخصی

نیاز به ثبات جغرافیایی

آنها همچنین بر اساس این ویژگی ها، مدلی تحت عنوان " مدل محرکها، نتایج، ویژگیها و زمینه " یا به عبارتی مدل MOCC را ارائه نمودند. این مدل محرکهای انگیزشی در مهندسی نرم افزار را به دو دسته محرکهای درونی و محرکهای بیرونی تقسیم بندی می نماید و در پژوهش های بسیاری مورد بررسی و استفاده قرار گرفته است. [4] از سوی دیگر چندی است که استفاده از متدولوژی چابک3 به دلیل تاثیرگذاری در سرعت، کیفیت، هزینه های تولید، انعطاف پذیری در برابر تغییرات، تعاملات موثر، کسب رضایت بیشتر مشتری و در نتیجه افزایش بهره وری، در سازمانهای مختلف به خصوص شرکتهای فعال در صنعت نرم افزار رواج بسیار یافته است.

متدولوژی چابک در توسعه نرم افزار به گروهی از متدولوژیهای توسعه نرم افزار مبتنی بر روش تکراری و افزایشی اطلاق می گردد به گونه ای که نیازمندیها و راه حلها از طریق همکاری و تعاملات بین افراد تیمی که خود سازمان ده و دارای مهارتهای گوناگون هستند، تکامل می یابند. [3] روشهای چابک گاهی " سبک وزن" 4 نامیده می شوند، زیرا آنها معمولا کمتر از روشهای سنتی، تجویزی هستند [2] و دارای اصول و قواعد کمتری نسبت به سایر روشها می باشند که این امر انعطاف پذیری و کارایی آنها را افزایش داده است.

چابک با تعیین دوره های تکرار کوتاه و افزایشی و با تاکید بر تعاملات، مشارکت و همکاری تیمی و تعیین اهداف روشن و شفاف برای هر بازه تکرار و ایجاد تعهد تیمی، در پایان هر دوره یک نرم افزار قابل تحویل به مشتری را ارائه می دهد. از جمله مزایای استفاده از این روش، افزایش بهره وری، ارتقاء کیفیت پروژه های نرم افزاری و کاهش زمان و هزینه های تولید و نگهداری محصول می باشد. [17] این اعتقاد وجود دارد که متدهای چابک به قدری قدرتمند هستند که از بسیاری از مشکلات پروژه نظیر بهره وری پایین، تاخیر در زمانبندی، هزینه های بالا و کاهش انگیزه افراد که بزرگترین مشکلات در حیطه فعالیتهای نرم افزاری هستند، اجتناب می کنند.

[4] اما از سوی دیگر برخی اصول نظیر انعطاف پذیری در برابر تغییرات در هر مرحله از پروژه، سرعت پایدار، فشار ثابت کاری و الویت های پیاده سازی از جمله مواردی است که ممکن است انگیزه افراد را تحت تاثیر قرار داده یا آنرا با کاهش مواجه کند. دی.او.ملو و همکارانش - 2012 - در مطالعات خود جهت درک بهتر اینکه چه چیزهایی در محیط های چابک، انگیزه توسعه دهندگان نرم افزار را تحت تاثیر قرار می دهد تحقیقی سیستماتیک بر روی مطالعات انجام شده بر روی مدل انگیزشی MOCC انجام داده و به این نتیجه رسیدند که تیم های چابک دارای انگیزه بیشتری در تیم نسبت به کار در سایر متدهای قبلی هستند.

برخی محرکهای عمومی در تیم های توسعه عبارتند از : کار تیمی، شناسایی وظایف، نیازمندیهای توسعه ای شناخته شده، خودمختاری، حل مسئله، مدیریت خوب، بازخورد، مشارکت کارکنان، احترام، چالشهای فنی در کار [5] اسپرونی - 2004 - با انجام مقایسه ای بین برخی فاکتورهای مهم انگیزشی و ویژگیهای مختلف روشهای چابک نظیر اهداف دقیق و روشن، ساختار نتیجه گرا، ارتقاء توانمندی تیمی، تعهد مشترک، محیط مناسب همکاری، استاندارد های عالی، حمایت و به رسمیت شناخته شدن خارجی و رهبری اصولی، دریافت از آنجا که امروزه بیشتر نرم افزارها توسط کار تیمی توسعه پیدا می کنند ارتباطی قوی بین روشهای چابک و افزایش انگیزه وجود دارد. [6]

فرانکا و سیلوا - 2010 - با استفاده از مدل MOCC سه استراتژی انگیزشی مختلف برای سه نوع تیم شامل تیم های تاکتیکی، خلاق و حل مسئله طراحی نمودند. [7] هاگ، کُنبُی و لانگ - 2011 - با انجام تحقیقاتی بر روی 2 مورد مطالعاتی سوئدی و ایرلندی که از روش اسکرام جهت مدیریت توسعه نرم افزار استفاده می کردند، به بررسی سه شیوه چابک یعنی جلسات برنامه ریزی ابتدای اسپرینت، جلسات ایستاده روزانه و جلسات بازنگری پایان اسپرینت در مدیریت پروژه های چابک پرداختند و دریافتند که ویژگی های چابکی نظیر تعیین اهداف روشن، تسهیم تسکها و وظایف و احساس همکاری تیمی سبب افزایش اعتماد، به رسمیت شناختن یکدیگر و کمک به ایجاد انگیزه در اعضای تیم می شود. [8]

وایت ورث و بیدل، جنبه های کار تیمی چابک مرتبط با رخدادهای شناختی- اجتماعی را مورد بررسی قرار دادند و نتایج حاوی پیوند عمیقی بین شیوه های چابک و خروجی های مثبت تیمی نظیر انگیزه و همبستگی بود. بدین ترتیب برخی ویژگیهای چابکی نظیر تعامل آسان، اهداف روشن، برنامه ریزی، تحویل تکراری منظم و جلسات روزانه سبب افزایش همبستگی در تیم می شود. [9]
مان، ویلیامز و کانینگام با بررسی دو تیم شرکت هواپیمایی که از روش 5XP جهت پیاده سازی متدولوژی چابک استفاده کرده بودند، ارتباط مثبتی میان متدولوژی چابک و کیفیت و بهره وری یافتند. آنها همچنین چهار فاکتور تاثیرگذار بر نتایج نمونه های موردی صنعتی معرفی نمودند که شامل داده های قابل دستیابی، ابزار پشتیبانی، همکاری پرسنل و وضعیت پروژه می باشد. [10]

مریت لنتی - - 2013 در تحقیقات خود که در سازمان های بزرگ توسعه نرم افزار در شرکت نوکیا انجام گرفت، دریافت که در تیم هایی که از متدولوژی چابک جهت توسعه نرم افزار بهره می برند، بهبود کارایی و سرعت پایدار با یکدیگر مرتبطند. تیم هایی که احساس می کنند تیم آنها توانمندتر شده است، استرس کمتری را احساس نموده و تیم هایی که احساس کارایی بالاتری به دلیل چابکی داشتند، تعادل حجم کار بهتری را گزارش می کنند. [11]

کاردازو و همکاران با استفاده از یک روش مروری سیستماتیک، دلایل روشنی مبنی بر وجود ارتباط قوی بین اسکرام به عنوان یکی از پرطرفدارترین متدهای چابک و بهره وری در پروژه های نرم افزاری یافتند. آنها همچنین نتایج خروجی استفاده از اسکرام را بهره وری، رضایت مشتری، کیفیت، انگیزه تیمی و کاهش هزینه ها تعیین نمودند. [12] این پژوهش به بررسی رابطه بین محرکهای بیرونی و درونی انگیزه با تداوم استفاده از متدلوژی چابک از یک سو و نیز رابطه ویژگی های متدلوژی چابک با انگیزه از سوی دیگر پرداخته و براساس داده های به دست رابطه ای مثبت بین این دو متغیر وجود دارد. به عبارت بهتر ویژگی های متدلوژی چابک سبب ارتقا انگیزه در تیم های توسعه دهنده نرم افزار شده و وجود انگیزه منجر به تداوم استفاده از این متدلوژی می گردد.

بدنه اصلی مقاله

پس از بررسی مطالعات انجام شده در زمینه انگیزه در مهندسی نرم افزار، مدل MOCC جهت انجام این پژوهش انتخاب گردید. این مدل، محرکهای انگیزشی در حوزه مهندسی نرم افزار را به دو دسته محرکهای درونی و محرکهای بیرونی تقسیم می نماید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید