بخشی از مقاله
چکیده
مقاله حاضر به بررسی رابطه بین جو تیم، رهبری توانمندساز و نگرش بر رفتار مشارکت دانش اعضای تیم های پرداخته است. مدل تحقیق براساس مطالعه مشارکت در دانش میان دانشجویان عضو انجمن های علمی- دانشجویی ترسیم شده است. داده های تحقیق از بررسی 135 دانشجو عضو انجمن های علمی- دانشجویی دانشگاه شهیدچمران اهواز به دست آمده است؛ دانشجویانی که برای انجام وظایف انجمن علمی، به کار تیمی نیاز داشته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری جهت آزمون مدل تحقیق استفاده شده است. نتایج نشان داد که جو تیم و رهبری توانمندساز تأثیر معناداری بر رفتار مشارکت در دانش افراد دارد و این بوسیله تحت تأثیر قرار دادن نگرش مشارکت در دانش ایجاد می شود. این دو سازه همچنین تأثیر مستقیم و معناداری بر رفتار مشارکت در دانش دارند.
کلمات کلیدی:کار تیمی، رهبری توانمندساز، رهبری، مدیریت دانش
مقدمه
در سالهای اخیر اهمیت مدیریت دانش به طور وسیعی مورد توجه قرار گرفته است. تمرکز اقتصادهای صنعتی از منابع طبیعی به سوی منابع فکری رفته است. عموم دانشمندان از - عدم وجود فرهنگ - به اشتراک گذاری مدیریت دانش در سازمان ها نگران هستند و این مساله در سال های اخیر توجه زیادی را به خود معطوف نموده است - تنگ و سانگ1، 2010، ص. - 2 به عنوان یک فرآیند سازمانی، مشارکت در دانش نقشی اساسی در ایجاد عقاید و خلق فرصت های جدید در عرصه کسب و کار دارد. ارتباطات اثربخش دانش برای ارتقای عملکرد افراد سازمان ارزشمند است و در عمل، مشارکت نامناسب برای اثربخشی مدیریت دانش یک مانع عمده است. بنابراین درک رفتار مشارکت در دانش کارکنان عنصر مهمی برای موفقیت سازمانی می باشد - اکسو، برادلی و لیانگ2، 2011، ص . - 2
اگرچه مدارک و شواهد تجربی بعضی از پویایی های پیچیدگی مشارکت عمومی در دانش را کشف نکرده است و تعداد تحقیقاتی که چگونگی مشارکت در دانش افراد سازمانی را شرح می دهند نادر می باشد. در حالت خاص، درک - عمیق - مشارکت در دانش تیم ها قابل ترسیم است، زیرا طراحی تیم ها به طور گسترده با سازمان های امروزی مطابقت دارد.تقریباً 82 درصد از شرکت ها، با 100 کارمند یا بیشتر مکانیزم های مبتنی بر تیم دارند. عملیات طراحی شده و مشاغل مبتنی برهمکاری به کار تیمی نیاز دارند. بنابراین درک عوامل وابسته به تیم بر رفتار مشارکت در دانش اثر می گذارند، همچنین این عوامل در موفقیت سازمان ها بسیار موثر می باشند. - اکسو، برادلی و لیانگ3، 2011، ص . - 2
محققاندریافته اند که این افراد هستند که واقعاً دانش را خلق، مشارکت و استفاده می کنند. سازمان ها نمی توانند دانش را بطور اثربخش بکارگیرند؛ مگر اینکه کارکنان آن ها قادر باشند دانش خود را به معرض مشارکت بگذارند و دانش دیگران را جذب کنند. بنابراین مشارکت در دانش با اعضای سازمان می تواند به عنوان یک فرایند متقابل باشد. فرآیند پیچیده ای که شامل پیچیدگی رفتار انسانی است. این امر نشان دهنده رفتار اختیاری افراد است؛ کسانی که در تبادل دانش تأثیر دارند؛ درحالی که فشار و اجباری وجود ندارد که شامل تبادل دانش فنی باشد که از کانال های رسمی نمی تواند گزارش شود و اجبار کردن آن مشکل است. به علاوه به نظر می رسد ابزار مناسب برای تبادل دانش، استراتژی نرم می باشد که به جو تیم و نیز نقش رهبری واحد سازمانی خاص وابسته است. دراین تحقیق، نویسندگان به بررسی مشارکت در دانش، تحت لوای دو عامل وابسته به تیم سرمایه گذاری کرده اند: جو تیم و رهبری توانمندساز.جو تیم، به چارچوبی ضمنی اشاره دارد و براساس چشم انداز شخصی، نگرش ها و رفتارهایی که در متن گروه دارند شکل می گیرد. این مورد مدت زمان زیادی به عنوان یکی از مهم ترین منابع تأثیر اجتماعی بود که رفتار افراد را در محیط تیم تحت تأثیر قرار می داد.
دوم، تحقیقات قبلی نقش رهبری را در فرآیند های سازمانی،خصوصاً در مدیریت دانش مشخص کرده بودند. رفتارهای مختلف رهبری مورد مطالعه قرار گرفته اند، در این میان، محققان دریافتند که رهبری توانمندساز بر ارتقای خودمختار شغل کارکنان موثر است. چنین خود مختاری برای هوشیاری در قبول مشارکت داوطلبانه در دانش کارکنان اساسی است - اکسو و دیگران، 2011، ص . - 2 به طور خاص، نویسندگان در این مقاله، تأثیر جو تیم و رهبری توانمندساز را بر رفتار مشارکت در دانش بررسی می کنند. این مورد به درک محققان کمک می کند تا درک کنندکه مشارکت در دانش در محیط تیمی توسط عوامل وابسته به تیم تحت تأثیر قرار می گیرد. هم چنین این مورد به سازمان درباره محیط تیم و رهبری تیم در زمان مشارکت در دانش سازمان کمک می کند. این مطالعه به دنبال بررسی موارد زیر است. در این بخش به مرور ادبیات تحقیق و توسعه مدل تحقیق می پردازیم. بهینه سازی سازه، جمع آوری داده و نتایج آزمون مدل در بخش روش تحقیق توصیف شده اند. بعد از آن نویسندگان نتایج و بحث هایی لازم برای تحقیق و عمل را بیان می کنند. در آخر، محدودیت ها و پیشنهاداتی هدایتگر برای تحقیقات آینده مورد بحث قرار می گیرند.
مبانی نظری تحقیق
یک تعریف واحد برای مدیریت دانش وجود ندارد. پلاتو دانش را به عنوان درک و قضاوت درست معرفی کرده است. دانش در دیکشنری آکسفورد انگلستان بدین صورت تعریف شده است:
- دانش و مهارتهای کسب شده از طریق تجربه یا یادگیری است.
- جمع تمام آنچه به عنوان دانش باشد.
-آگاهی یا آشنایی با تجارب کسب شده از حقایق یا شرایط - چونگ4، 2010، ص . - 2گریگوری رینگ: » مدیریت دانش برای سازمان « را مطرح میکند که؛ در برگیرنده فعالیتهایی می باشد که سازمان از تجربیات خود یا دیگران، کسب دانش نماید و برای انجام ماموریت سازمان این دانش را عاقلانه به کارگیرد.تام داونپورت - : - 1998 اظهارمی دارد که ؛» دانش اطلاعاتی است با ارزش، ناشی از ذهن انسان - برگرفته از اکولوژی اطلاعات« - فایرستون، 1387، ص . - 86-87
بسیاری از مدیران محققان مدیریت دانش میدانند که دانش به شکل آشکار و نهان است. اگرچه هر دو شکل آن ها مهم هستند، اما معمولا یکی بر دیگری مدیریت می کند - هرشل، نیماتی و استیسر5، 2011، ص . - 1الگوی مفهومی نوناکا و کونو - : - 1999 نوناکا و کونو دانش را به صورت عیان - آشکار - و نهان - پنهان - توصیف کرده اند. نوناکا - - 1994 به چهار حالت از دانش اشاره داشته است:
حالت اول: دانش نهان - پنهان - به دانش نهان: دراین حالت دانش پنهان از طریق اشتراک و تعامل بین افرادبه همدیگر منتقل می گردد. تجربه عامل مهمی در دستیابی به این دانش است، و از این رو توصیف و انتقال آن برای افراد به صورت طرحی مشخص دشواراست.
حالت دوم: دانش عیان - آشکار - به عیان. در این حالت دانش آشکار از طریق تعامل اجتماعی بین افراد مرتبا طبقه بندی، اضافه و مستندسازی می شود. اشتراک و تعامل بین افراد به همدیگر منتقل می گردد.
حالت سوم: دانش نهان - پنهان - به دانش عیان - آشکار - . در این زمینه کارکنان بر اساس آموزش ها و تجارب منتشر شده سازمان می توانند به بازنگری روش های کاری خود بپردازند.
حالت چهارم: دانش عیان - آشکار - به دانش نهان - پنهان - ، وقتی اتفاق میافتد که دانش صریح در کارکنان درونی شده و باعث گسترش و توسعه دانش شخصی آنان میشود - مهرعلی زاده، 1388، ص . - 41