بخشی از مقاله

چکیده

کشور ایران داری منابع انرژی غنی و گسترده ای میباشد و در بین کشورهای جهان از موقعیت ممتازی برخوردار میباشد. استفاده از این پتانسیل توسط تولید کنندگان و کارگران ایرانی، میتواند به عنوان عاملی محرک برای تولید و رشد اقتصادی قرار گیرد؛ لذا ضرورت دارد، رابطه بین مصرف انرژی به عنوان یکی از نهادههای اصلی تولید و تولید هر کارگر به عنوان خروجی و محصول فرایند تولید، با هدف افزایش بازدهی در فرایند تولید مورد تجزیه و  تحلیل قرار گیرد؛ لذا این مطالعه به بررسی رابطه بلند مدت بین مصرف انرژی و تولید هر کارگر با استفاده از مدل خود توضیح با وقفههای توزیعی - ARDL - در بازه زمانی 1357 - تا - 1388 میپردازد.. همچنین برای بررسی رابطه علی بین متغیرها از آزمون علیت تودا و یاماماتو1 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که یک رابطه مثبت بلندمدت و  کوتاه مدت و علی دوطرفه بین مصرف انرژی و تولید هر کارگر وجود دارد.

کلمات کلیدی: مصرف انرژی، تولید هر کارگر، ARDL، علیت تودا یاماماتو

.1 مقدمه

کشور ایران در بین کشور های جهان از منابع انرژی فراوانی برخوردار می باشد. به طوری که ایران رتبه دوم منابع گاز و رتبه سوم منابع نفت جهان را در خود جای داده است؛ و این منابع زمانی می توانند به عنوان عاملی برای توسعه کشور باشند که بتوان از آن ها به طور بهینه و مناسب در امر تولید استفاده کرد؛ و استفاده غیر بهینه از این منابع نه تنها باعث توسعه نمی شود بلکه باعث ایجاد مشکلات فراوان از جمله مشکلات زیست محیطی خواهد شد.

در ادبیات اقتصادی، سه عامل نیروی کار، زمین و سرمایه عموما به عنوان عامل تولید مطرح می باشند. در مقابل، برخی از اقتصاددانان و نظریه پردازان توسعه، انرژی را نیز به عنوان یکی از عوامل تولید می دانند. از انجایی که هر یک از عوامل کار، زمین و سرمایه برای نگهداشت خود نیاز به انرژی دارند برخی از اقتصاددانان مانند کلیولند2 اهمیت بیشتری برای انرژی در تولیدات اقتصادی مطرح می کنند و انرژی را به عنوان عامل اصلی و مقدم بر سایر عوامل می دانند. طرفداران نظریه فوق بحث های خود را عموماً با فرض مهمتر بودن انرژی نسبت به سایر عوامل شروع کرده و سهم کمتری برای سایر عوامل تولید قایلند. - طاهری فرد -

پس نقش استراتژیکی انرژی در امر توسعه و رشد تولید هر کشور بر هیچکسی پوشیده نمی باشد. برای همین باتوجه به اینکه در چند سال اخیر با محدود کردن مصرف حامل های انرژی از جمله بنزین و گاز طبیعی، که به عنوان سوخت بعضی از کارخانجات کشور استفاده می شد، توجه به انرژی، مصرف بهینه از آن، امری مهم در پروسه تولید می باشد. ما در این مقاله با اهداف پیشرفته به بررسی رابطه کوتاه مدت و بلند مدت مصرف انرژی و تولید هر کارگر در کشور ایران طی دوره 1357-1388 میپردازیم. ادعای ما این است که مصرف انرژی از طریق کانالهای مصرف و تولید، فعالیت اقتصادی را تحریک میکند و باعث تولید بیشتر میشود ما یک روش جایگزین برای تخمین کشش انرژی ارائه میکنیم و علیت بین دو متغیرها را نیز بررسی میکنیم. در این مقاله در برآورد و تحلیل مدل ها از نرم افزار Microfit.4 استفاده شده است.

.2 مبانی نظری و بیشینه تحقیق:

در تئوریهای جدید رشد، علاوه بر دو نهاده نیروی کار و سرمایه انرژی را به عنوان یک نهاده تولید وارد مدلهای رشد کردهاند؛ و اقتصاددانان مختلف در اهمیت انرژی در مدلهای رشد اتفاق نظر ندارند. که باعث به وجود آمدن دو دیدگاه نئو کلاسیکی و بومی شناختی1 در رابطه با نقش انرژی در فرایند تولید شده است. استیگلتز2 که از طرفداران دیدگاه نئوکلاسیکی میباشد بیان میکند که پیشرفت تکنولوژی از طریق افزایش بهره وری در سرمایه و نیروی کار، نیاز به انرژی در فرایند تولید را کاهش میدهد. بنابراین رشد و تولید اقتصادی میتواند بدون وجود انرژی نیز صورت پذیرد. همچنین برنت و وود - 1979 - 3 تابع تولیدی را معرفی میکنند که در آن انرژی را به عنوان یک نهاده واسطهای معرفی میکنند که از طریق تأثیر روی سرمایه در فرایند تولید مورد استفاده قرار میگیرد.
Q=[G - K,E - ,L]  که در این تابع :Q تولید، :K سرمایه، :E انرژی و :L نیروی کار میباشد.

همچنین بیان میکنند که با افزایش بهره وری و تکنولوژی نقش نهاده انرژی در تابع تولید کاهش مییابد. بنابراین طبق این نظریه انرژی نقش موثر و ضروری در امر تولید و رشد ندارد. در مقابل، اقتصاددانان بومی شناختی معتقدند که انرژی در فرایند تولید کالا نقش بسزایی را ایفا میکند زیرا برای تشکیل سرمایه و نگهداشت آن به مقادیر فراوانی انرژی نیاز میباشد. آنها برای اثبات ادعای خود از قوانین ترمودینامیکی که انرژی ثابت میباشد، از بین نمیرود و نه به وجود میاید بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود استناد میکنند. از جمله طرفداران این نظریه میتوان به استرن4 و کلیویلند اشاره کرد.

مطالعات پیشین:

استرن - 1993 - ، با استفاده از مدل خود رگرسیون برداری به مطالعه رابطه بین تولید ناخالص داخلی و مصرف انرژی برای کشور امریکا طی دوره زمانی - 1947-1990 - در قالب یک الگوی چند متغیره پرداخت. به این نتیجه رسید که رابطه یک طرفه علیتی از مصرف انرژی به تولید ناخالص داخلی امریکا وجود دارد. سویتاس اقور و ساری رمضان - 2003 - 5، رابطه علی بین مصرف انرژی و GDP را در کشور های G-7 مورد بررسی قرار دادهاند؛ و به این نتیجه رسیدند که علیت دو طرفه در کشور آرژانتین وجود دارد و یک علیت یک طرفه از GDP به مصرف انرژی در ایتالیا و کره وجود دارد و همچنین علیت یک طرفه از مصرف انرژی به GDP در ترکیه و فرانسه و آلمان وجود دارد.

اوه و لی - 2004 - 1، به بررسی رابطه علیت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی در کشور کره با استفاده از دادههای سالهای 1970-1990 پرداختند. آنها از یک الگوی تصحیح خطای برداری چهار متغیره، شامل تولید ناخالص داخلی، مصرف انرژی، اشتغال و سرمایه استفاده کردند. آنها بیان میکنند که رشد مصرف انرژی با جایگزینی نیروی کار و سرمایه همراه است. بنابراین متغیر های نیروی کار و سرمایه را به صورت برون زا در نظر میگیرند. نتایج حاصل از آزمون علیت در کوتاه مدت و بلند مدت نشان داد که رابطه علی دوطرفه بین مصرف انرژی و تولید ناخالص داخلی در بلند مدت برقرار است. در کوتاه مدت ارتباط از طرف انرژی به تولید ناخالص داخلی است.

اردل گلستان و همکاران, - 2008 - 2 آزمون علیت را برای بررسی وجود رابطه علی میان مصرف انرژی اولیه و تولید ناخالص داخلی برای ترکیه در طی دوره 1970 - 2006 به کار بردهاند. آنها در این مطالعه با استفاده آزمونهای مختلف به این نتیجه رسیدند که مصرف انرژی اولیه و تولید ناخالص داخلی، هم انباشته هستند و رابطه علی دو طرفه میان مصرف انرژی اولیه و تولید ناخالص داخلی در ترکیه وجود دارد.

رونالد راوینش کومار و رادیکا کومار3، - 2013 - تأثیر مصرف انرژی روی تولید هر کارگر در کشور کنیا و افریقای جنوبی را طی دوره 1971 - 2009 برای کنیا و 1978 - 2009 برای افریقای جنوبی مورد بررسی قرار دادند. آنها در این مطالعه برای بررسی رابطه بلند مدت و کوتاه مدت بین متغیرها از روش ARDL و برای بررسی علیت بین متغیرها از آزمون تودا یاماماتو استفاده کردهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که کشش انرژی بلند مدت و کوتاه مدت 1.71 و 0.5 برای کنیا و 0.34 و 0.17 برای افریقای جنوبی میباشد؛ و نتایج علیت نیز نشان میدهد که یک رابطه علی از سرمایه به ازای هر کارگر و انرژی سرانه به تولید به ازای هر کارگر وجود دارد.

آرمن و زارع - 1384 - رابطه علی بین مصرف کل انرژی و حاملهای آن با رشد اقتصادی را طی دوره -1381 1346 مورد بررسی قرار دادند. آنها برای بررسی علیت از روش تودا یاماماتو و الگوی VECM، استفاده کردند. نتایج حاصل از روش تودا یاماماتو وجود رابطه یک طرفه از مصرف برق به رشد اقتصادی و نتایج حاصل از الگوی تصحیح خطای برداری رابطه دو طرفه میان مصرف برق و رشد اقتصادی را نشان می دهند.

آماده حمید و قاضی مرتضی, - - 1386 رابطه مصرف انرژی و رشد اقتصادی و اشتغال در بخشهای مختلف اقتصاد ایران طی دوره 1382-1350 مورد بررسی قرار دادند. آنها در این تحقیق، با استفاده از الگوی خود بازگشتی با وقفههای توزیعی - ARDL - و هم چنین الگوی تصحیح خطا - ECM - ، وجود رابطه بلند مدت و کوتاه مدت بین متغیرها را مورد بررسی قرار دادند. به این نتیجه رسیدند که یک رابطه علیت کوتاه مدت و بلند مدت یک طرفه از مصرف نهایی انرژی برق به رشد اقتصادی وجود دارد. یک رابطه علیت کوتاه مدت یک طرفه از رشد اقتصادی به مصرف نهایی گاز طبیعی و مصرف نهایی انرژی در بخش صنعت به رشد ارزش افزوده در این بخش وجود دارد. هم چنین یک رابطه علیت کوتاه مدت و بلند مدت یک طرفه از مصرف نهایی انرژی برق در بخش کشاورزی به رشد ارزش افزوده در این بخش وجود دارد.

حیدری حسن و پور لسیان سعید، - 1390 - آنها در این تحقیق رابطه کوتاه مدت و بلند مدت بین مصرف برق، قیمت برق و رشد اقتصادی را طی دوره 1351 - 1386 برای کشور ایران مورد بررسی قرار دادند. آنها برای بررسی این روابط از تکنیک اقتصاد سنجی رهیافت آزمون کرانهها استفاده کردهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که یک رابطه بلند مدت یک طرفه در طرف عرضه، از رشد اقتصادی به مصرف برق با ضریب منفی وجود دارد. نتایج کوتاه مدت نیز بر وجود رابطه دو طرفه و مثبت بین مصرف برق و رشد اقتصادی دلالت می کند. نتایج حاصل از مدل طرف تقاضا نیز بر عدم وجود رابطه بلند مدت میان قیمت برق با مصرف آن و رشد اقتصادی دلالت دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید