بخشی از مقاله

چکیده

انسانی که محور اجتماع و تمدن است. هویت و تمام ابعاد مختلف زندگی او را فرهنگ جهت میدهد. بنابر این ارزش هر اجتماعی به جایگاه فرهنگی او در سطح جهان بستگی دارد. از این رو میتوان گفت موضوع فرهنگ در برنامه کار انبیاء جهانی قرار دارد. قرآن مجید بر موضوع ارتباط و تبادل فرهنگی توجه داشته » یا ایها الذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا االله لعلکم تفلحون« و هم چنین اصلاح، ارتقاء و کارآمدي آن از دغدغههاي پیامبر اسلام بوده است.

در ضرورت این بحث، می توان به تحقق عملی آیه شریفه» قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا االله و لا نشرك به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون االله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون« در بین ادیان اشاره کرد و دیگر این که تمدن اسلامی- ایرانی مبتنی بر آموزههاي اسلامی در کشور ایران شگل گرفته و از طرفی نهضت بیداري کشورها در حال شکل گیري است. و الگو شدن ایران اسلامی براي کشورهاي نهضت بیداري اسلامی مطرح است.

در مقابل دنیاي غرب تجربه خود را در قالب برنامههاي دقیق فرهنگی، هنري، اقتصادي و سیاسی ریخته و با مدد تکنولوژي پیشرفته در صدد انزواي فرهنگی ایران اسلامی است. براي مقابله افزونتر و تحقق روابط فرهنگی مطلوب با ادیان دیگر به تعالیم قرآن کریم تمسک میجوییم. بنابراین سؤالات این است؛ مایز روابط فرهنگی مطلوب و غیر مطلوب چیست؟ اصول فرهنگی مطلوب و نامطلوب در روابط با ادیان و فرق از منظر قرآن مجید چیست؟ و روابط فرهنگی مطلوب چه آثاري به دنبال دارد؟ آسیب هاي ناشی از روابط فرهنگی چیست؟ ملاك کارآمدي فرهنگی چیست؟

مقدمه

واژه فرهنگ در زبان فارسی کلمهاي ترکیب یافته از» فر« و »هنگ«؛ فر به معناي جلو، پیش، بالا و هنگ به معناي کشیدن و اعتلا است - علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ج3، ص227، حرف»ف. - « فرهنگ با واژه Culture در زبان انگلیسی به معناي پروراندن}بعد معنوي حیات بشر{ است. در ایران واژه فرهنگ در معانی مختلفی از قبیل : آموزش، تعلیم و تربیت - Education - ، علم به کار رفته است - حسن عمید، فرهنگ عمید، ج2، ص766 ؛ برهان قاطع، ج3، ص. - 1481 و در معناي اصطلاحی آن تعاریف مختلفی بیان شده است.

در اینجا به ارائه چند نمونه اکتفاء میکنیم. فرهنگ مجموعه فراگیرهاي بشر براي خود یابی است - فرهنگ و تمدن و حقایق متمایز، ص. - 37 یا کلیترین بینش و نگرشی که یک جامعه نسبت به جهان دارد - غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص. - 7 یا فشرده تجربههاي بشري در طول زمان است که از راه تجربه و آموزش سر راست یا نا سر راست جهانی را به فرد بشري باز میرساند و او را در جهان ویژه خویش قرار میدهد که او در آن هویت بشري خویش را می یابد.

در مورد نقش فرهنگ و ضرورت توجه به آن گفته شده: ما فرهنگ را بستر اصلی زندگی انسان می دانیم، نه فقط بستر اصلی درس خواندن و علم آموختن. فرهنگ هر کشور، بستر اصلی حرکت عمومی آن کشور است. حرکت سیاسی و علمیاش هم در بستر فرهنگی است، فرهنگ یعنی خلقیات و    ذاتیات یک جامعه بومی یک ملت، تفکراتش و ایمانش، آرمانهایش، اینها تشکیل دهندة مبانی فرهنگ یک کشور است، این هاست که ملت را با شجاع و غیور و جسور و مستقل میکند، یا سر افکنده و    ذلیل و فرو دست و خاك نشین و فقیر میکند. فرهنگ، عنصر خیلی مهمی است. ما نمیتوانیم از فرهنگ و رشد فرهنگی و پرورش فرهنگی صرف نظر کنیم. فرهنگ هم مثل علم، فرهنگ هم گیاه خودرو نیست - سخنان اقاي خامنه اي در دیدار با وزیر علوم و رؤساي دانشگاه، . - 1383/10/17 کار فرهنگی یعنی پرورش و رشد دادن »عناصر فرهنگی«، مانند یک باغبان که به پرورش بذر و استعداد آن می پردازد تا گیاه مطلوب به وجود آید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید