بخشی از مقاله
چکیده
در نظر به عوامل وزمینه های گسترش بی حجابی وبد حجابی ابتدا واژه ی حجاب در لغت واصطلاح مورد بررسی قرار گرفت و به دنبال آن منظور از بی حجابی بیان شد تا روشن شود که آیا در شرع مفهومی به نام بد حجابی وجود دارد یا نه؟در تقسیم بندی عوامل،نظر به اینکه این پدیده در میان مسلمانان پدیده ای نوظهور است و نقش عوامل بیگانه در آن قابل اغماض نیست ازاین رو عوامل به دو دسته کلی خارجی وداخلی تقسیم شد.
در عوامل خارجی سعی بر این شد تا ریشه ی پیدایش این پدیده مورد بررسی قرار بگیرد و از سوی دیگر،تهاجمات خارجی که عمدتاً از سوی جامعه غرب القا می شود مورد واکاوی قرار گرفت.در عوامل داخلی نیز عواملی را که در داخل امم اسلامی موجب افزایش روند بی حجابی می شود بررسی گردید که در این راستا علل مختلفی نظیر عوامل فردی،اجتماعی،خانوادگی،فرهنگی و...از عواملی شناخته شد که به کمک عوامل خارجی در شیوع فرهنگ برهنگی نقش به سزایی داشته اند.
-1مقدمه
بدحجابی به عنوان یکی از معضلات ملت های مسلمان که بیشتر به صورت برهنگی زنان نمود پیدا کرده است و به عنوان چیزی که از چارچوب های اسلامی انحراف پیدا کرده است،مطرح است. برهمگان بدیهی است که یکی از راه های مبارزه با انواع بیماری ها،شناخت عوامل ایجاد کننده ی آن بیماری است،زیرا در قدم اول مبارزه این پیشگیری است که اهمیت بیشتری دارد وبا کمترین هزینه سود بیشتری عاید می شود.
بی حجابی هم وقتی به عنوان یک بیماری در ملل اسلامی بروز پیدا می کند اولین و بهترین راه مقابله و مبارزه با آن شناخت عوامل وزمینه هاست تا با صرف انرژی وهزینه کمتری نسبت به سایر روش های مقابله،روی عوامل مورد نظر کار شود واین به مراتب آسان تر می نماید تا اینکه پس از ابتلای جامعه به این هنجار،به وسیله ی زور یا دیگر روش ها درصدد درمان آن برآیند.از این رو در این نوشتار به عوامل بدحجابی پرداخته شده است تا اصل پیشگیری مقدم شمرده شود. مقاله ی پیش رو درصدد پاسخ گویی به سؤالات زیر است:
-1علل اصلی گسترش بی حجابی وبدحجابی در میان مسلمانان کدامند؟
-2منشأ اصلی تغییر نگرش ها به زن چیست؟
-3چرا بر خلاف تلاش های گسترده ی مخالفان حجاب،موفق نشده اند اصل حجاب را به طور صد در صد خنثی و محو بکنند؟ در رابطه با حجاب کتاب های فراوانی به رشته ی تحریر در آمده که در میان آنها شاید بتوان کتاب مسئله ی حجابِ شهیدمطهری را نقطه ی عطفی برای شروع نگارش های نوین در این رابطه دانست.از کتاب های دیگر نیز می توان به فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی تألیف دکتر غلامعلی حداد عادل و حجاب شناسی نوشته ی حسین مهدی زاده اشاره کرد.
-2حجاب در لغت و اصطلاح
در کتاب های لغت شناسی برای حجاب معانی ای ذکر شده که در اینجا به آن می پردازیم.
-1-2حجاب در لغت
حجاب جمع حُجُب وهم معنی ستر می باشد و به پرده وهر آنچه که فاصل میان دو چیز باشد اطلاق می شود و نیز هر آنچه را که با آن خود را بپوشانند وبه معنی پنهان کردن و منع از دخول است. - مهیار،بی تا،ص20؛ فراهیدی،1410،ج /3ص 86؛ابن منظور،1414،ج/1ص 298؛قرشی،1371، ج/2ص 103؛مصطفوی،1360،ج/2ص - 166
-2-2حجاب در اصطلاح
حجاب در اصطلاح به معنای مانع شدن از رسیدن است،خداوند در قرآن می فرماید:»وبََینهما حِجابٌ؛ ومیان آن دو - گروه - حایلی است - «اعراف - 46/ یعنی فاصله و مانعی که مانع رسیدن لذت اهل بهشت به اهل جهنم می شود و مانع از رسیدن آزار جهنّمیان به بهشتیان می شود. - راغب،1412،ج /1ص - 220 در واقع استعمال کلمه ی حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح جدید است و در قدیم و بیشتر در اصطلاح فقها ستر کاربرد داشته است که به معنای پوشش است. - مطهری،1379،ص - 73
-3-2بدحجابی در اسلام
خروج از حدّ ومعیار شرعی در پوشش را بی حجابی می نامند،نکته ی قابل توجّه در مورد این پدیده،عنوان»بد حجابی«می باشد.بد حجابی،عنوانی مسامحی است و ما چیزی به نام بدحجابی یا به تعبیر دیگر حجاب بد نداریم.حجاب در شرع،تعریف وحدّی دارد،اگر پوشش به آن حدّ برسد می گوییم حجاب دارد وگرنه آن که روسری اش تا نیمه ی سر عقب رفته است در آن قسمت حجاب ندارد یا آن که لباسی نازک بر تن کرده،گرچه عرفاً می گویند لباسی پوشیده است ولی از نظر شرع آنچه پوشیده حجاب به شمار نمی رود. - رهبری،1389،ص - 106