بخشی از مقاله

چکیده

معماری جنبشی یک مفهوم طراحی در معماری معاصر است، که تغییر شکل فیزیکی یک ساختمان را با هدف باز تعریف استفاده های سنتی از تحرک از طریق نوآوری های تکنولوژیکی را بررسی می کند. بهره برداری از روباتیک، مکانیک و الکترونیک برای این رویکرد نوین ضروری است. معماران با استفاده از این تکنولوژی های جدید، بیش از این وابسته به ایده های سنتی از تعادل ساختاری نیستند؛ هم اکنون دیوار قابل حرکت است، سقف قابل تا شدن است و کل ساختمان قابل تغییر است. این مقاله در حال بحث درباره این گرایش نوین است و برخی پرسش ها را درباره اینکه این امر تا چه حدی می تواند راه حل های واقعی را به مشکلات معماری معرفی کند، تا چه گستره ای این راه حل ها می توانند حامی سیستم های کنترل محیطی باشند، و آن ها چگونه می توانند به توسعه تعامل دوجانبه بین ساختمان و زمینه کمک کنند، جواب می دهد.

.1 مقدمه

اگر یک ساختمان بتواند انعطاف پذیری و پایداری بدن انسان را داشته باشد، بنابراین می بایست همانند یک فرد ساخته شود - سیستمی از استخوان ها، ماهیچه ها، تاندون ها و مغزی که می داند چگونه پاسخ گو باشد . - Than, 2006: p.1 - اظهاریه پیشین توسط گای نوردنسن - Guy Nordensen - غایت نهایی این حرکت معماری معاصر را خلاصه می کند، که ایده سازه هایی را -برخلاف سازه های سنتی- که می توانند بصورت دینامیکی و نه استاتیکی متعادل شوند، ارتقا می دهد. این حرکت، معماران را دعوت می کند تا از توسعه عظیم در اطلاعات دیجیتالی، سیستم های حسگر و سیستم های کنترل الکتریکی، در جهت توسعه سیستم های مبتکرانه معماری شناخته شده با عنوان سیستم های جنبشی، بهره ببرند.

جنبش گرایی همیشه در معماری حضور داشته است. درب ها و پنجره های سنتی در واقع عناصر ابتدایی جنبشی هستند که این ایده را در ساختمان های اولیه نمایش داده اند. از آن پس این سیستم ها با توسعه های عظیمی، از سیستم های دستی به مکانیکی و سپس به الکترونیکی و هوشمند، مواجه شده اند. آن ها همچنین در اشکال مختلفی، بعنوان بخش های سیستم های سیرکولاسیونی، عناصر سیستم های خدماتی، یا بخش های سیستم های پوششی - envelop systems - - مترجم: پوشش ساختمان یک جدا کننده فیزیکی مابین محیط مناسب شده و غیر مناسب از یک ساختمان است که مقاومت در برابر جابجایی هوا، آب، گرما، نور و سر و صدا را در بر دارد - ظاهر شده اند.

مفهوم معماری جنبشی در سه دهه اخیر به شدت شروع به محبوب شدن و جلب توجه، با استقبال برخی از معماران و گروه های معماری مهم همانند سانتیاگو کالاتراوا، چاک هابرمن و موسسه ام.آی.تی، در هر دو زمینه تحصیلی و حرفه ای کرد. فرضیه این مقاله این است که این سیستم ها امکانات عملی و مبتکرانه ای را معرفی کرده اند که ممکن است برای توسعه برخی از راه حل های معماری پیشگامانه حساس به زمینه و زیست محیطی به کار بروند.

این مقاله در جهت اثبات این فرضیه، هدف دارد که انواع تکنولوژی های شامل در آن را مرور کند، طبقه بندی های مختلفی که برای دسته بندی این سیستم ها اعمال شده اند را بررسی مجدد کند، و سپس طبقه بندی جدیدی را برای این سیستم ها بر اساس عملکرد محیطی و امکانات ارائه شده توسط هر یک از این سیستم ها معرفی می کند. این مقاله منوط بر روش شناسی کیفی است، بطوریکه یک روش غیر کمی است که بستگی بر مطالعه های موردی تجربی و عملی، و نیز مطالعات مروری تاریخی در جهت جستجو برای پشتیبانی تجربی برای فرضیات پژوهش دارد. نمونه های مورد مطالعه/موردی در این روش به صورت تصادفی انتخاب نشده اند، بلکه ترجیحا هدفمند انتخاب شده اند، بر طبق اینکه چه آن ها نمونه شاخصه های ویژه یا موقعیت های زمینه گرا باشند چه نباشند.

این مقاله از چهار بخش اصلی تشکیل شده است: اولین بخش مروری کلی بر تکامل سیستم های جنبشی و توسعه آن ها دارد؛ دومین بخش برخی نمونه های موردی برای استفاده از سیستم های جنبشی در معماری را معرفی می کند؛ سومین بخش برخی از طبقه بندی های سیستم های جنبشی را به نمایش می گذارد؛ و چهارمین بخش یک طبقه بندی جدید از سیستم های جنبشی - توسط محققین - را بعنوان سیستم های کنترل محیطی پیشنهاد می دهد.

1؛-1 تکامل سیستم های جنبشی در ساختمان ها

سیستم های جنبشی از زمان های بسیار قدیم در تاریخ در معماری باستانی و تاریخی مشمول بوده اند. درب ها و پنجره های کرکره ای ساده ترین و معمول ترین مثال های این هستند. از آن پس، این سیستم ها در حال توسعه بوده اند تا به فاز سیستم های روباتیک و هوشمندی همانند آنچه که امروزه دیده می شوند رسیده اند. در ذیل برخی از آستانه های اصلی این توسعه شرح داده شده اند.

1؛1؛-1 سیستم های جنبشی نخستین - پیش از انقلاب صنعتی -

سیستم های بی خردانه نخستین و خیمه های سنتی، اولین مثال از معماری جنبشی را در دوره های تاریخی معرفی می کنند . - Mollaert, 1999: p. 2 - درب ها و پنجره های سنتی نیز مثال هایی از این چنین سیستم های اولیه بودند. بازشو های غیرقابل حرکت در ساختمان ها در حال حاضر تا سال 5000 قبل از میلاد مسیح شناخته شده بودند، اما بازشو های کشویی چرخان گامی چشمگیر به سوی آسایش انسان و کنترل محیطی در ساختمان بود . - Melki, 2006: pp. 2-3 - مثال های بعدی از معماری جنبشی اولیه همچنین شامل پل های متحرک چوبی، و نیز بالابرها یا آسانسورها بودند، به طوریکه در آن زمان حتی در زمان 300 قبل از میلاد مسیح در حال استفاده شدن بودند و در ابتدا توسط انسان یا نیروی حیوانی، و بعد از آن توسط سیستم های هیدرولیکی یا مکانیکی نیرو می گرفتند.

2؛-1 سیستم های جنبشی زود هنگام - انقلاب صنعتی -

فنون تحرک توسعه عظیمی را از زمان شروع انقلاب صنعتی به خود دیده است. ماشین آلات، موتورهای بخار و سپس موتورهای برقی در این خصوص توسعه انقلابی را ارائه دادند و با ایده های کاملا نوینی همانند معماری بلند مرتبه، که با اختراع آسانسور برقی در قرن نوزدهم توسط ورنر وان سیمنز ممکن شد، الهام بخش معماران بودند. گام چشمگیر دیگر، ظهور معماری فوتوریسم بود، بطوریکه همه مبانی آن درباره ارتقای حرکت، دینامیک و سرعت بود.

این ایده ها در تجسم سازی آن ها برای شهر آرمانی دیده شده در ترسیمهای آنتونیو سنت ایلیا برای سیتا نووا یا شهر نوین پدیدار شدند، که در آن ساختمان ها تقلیدی از ماشین ها می شوند. طرح های معرفی شده توسط معماری کانستراکتیویسم روسی، برخلاف اینکه در اغلب نمونه ها هرگز تحقق بخشیده نشدند، اما دارای نقش مهمی نیز در تکامل معماری جنبشی نه تنها در عناصر آن بلکه در کل ساختمان نیز بودند، همانند آنچه که در کارهای ولادیمیر تاتلین، نیکولای لادوفسکی، گریگوری کروتیکوف و کازیمیر مالیویچ دیده می شوند - Abu-Deya, 2001: pp.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید