بخشی از مقاله

چکیده:

مسئلهای که در این مقاله به دنبال پاسخگویی آن هستیم: سیستم پایه تامین اجتماع - گسترش تکافل عمومی - در فرآیند مدل چیست و چگونه تولید میشود؟ از آنجاییکه تشریع الهی مطابق تکوین الهی است، یکی از راههای کشف شرع، کشف قواعد و قوانین تکوین است؛ انسان لوخُلّی و طبعه، براساس فطرت الهی و ساختار تکوینی روح و ذهن و بدنش حرکت میکند؛ تعامل انسانها نیز در حالت عادی طبیعی، براساس ارتکازهای منبعث از فطرت و تکوین آنهاست و همین امر است که »عرف« و »سیره عقلائیه« را شکل داده است.

در مقاله حاضر به دنبال حالت طبیعی ،عادی، عرفی، فطری، عقلائی تامین اجتماعی میباشیم در واقع تاسیس اصل در سیستم تامین اجتماعی به دست آوردن حالت عقلائی در سیستم میباشد با به دست آوردن اصل و پایه سیستم تامین اجتماعی به یک رای واحد در بین عرف و سیره عقلاء میرسیم که با آن در جایی که ادله کافی برای کشف فرآیندهای پردازش سیستم نداریم از این حالت اولیه استفاده میکنیم.دومین استفاده ای که از سیستم پایه میشود جهت گسترش مفاهیم مرتبط، با مفهوم تامین اجتماعی و ایجاد پل ارتباطی بین موضوع و اَسناد منقول اسلامی میباشد.برای تولید این مقاله از روش تحلیل مفهومی استفاده شده است.

مقدمه:

تامین اجتماع یکی از بزرگترین دغدغههای انسان عدالتمند و از دستورات بزرگ شریعت میباشد در راستای همین ارزش، مقام معظم رهبری توصیهها و تاکیدات بسیاری دارند و علت اهمیت آن ایجاد زندگی عادی بشریت برای ایجاد تمرکز او بر هدف است به عبارت دیگر در راستای پیشرفت اجتماع به سمت الگوهای اسلامی و رشد و تعالی انسانی می باشد؛ راه رسیدن به این آرمان و آرمان شهر اسلامی با کشف مبانی و راهبردها و راهکارهای عملیاتی اسلامی میسر خواهد بود که در چند ساله اخیر به برکت وجود نام اسلام در این کشور، فعالیتهایی در این زمینه با تمام تلاش صورت پذیرفته است.

در این راستا موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام فعالیتهایی انجام داده که انشاءاالله این تلاشها در تحقق مقدمات ظهور منجی عالم مثمر ثمر واقع شود. از آن جایی که تولید سند بدون دستور عملیاتی کردن فاقد اعتبار علمی بوده و از دغدغهها بزرگ این مجموعه1 حداقل یک گام نزدیک شدن به واقعیت بوده و هست، در این مقاله به چیستیها و چراییهای سند الگو نپرداخته و به چگونگی پیادهسازی قسمتی از آن پرداختهایم و به یکی از راهکارهای عملیاتی ایجاد دولت اسلامی و عدالت در بخش گسترش تکافل عمومی قلم زدهایم.

در صدر مقاله گفته شد انسان عدالتمند، از آنجایی که اصل اولیه در رفتار انسانها اصالت النفع شخصی است یعنی فطرتاً به دنبال منافع شخصی خود میباشد و در شرایط عادی با تقسیم عادلانه منافع خود با دیگران مخالف است و شاهد بر آن، رفتار طبیعی انسانهاست که در هنگام وجود منفعتی در خارج به دنبال آن هستند و در صورت عدم مزاحم یا نفعی بالاتر حاضر به گذشت از آن نیستند و آن منفعت را به هر قیمتی که باعث ضرر به او نشود دنبال کرده، حتی اگر موجب از بین رفتن انسانی شود و این منفعت را برای احدی غیر خودش لایق نمیداند ولی گاهی آن را در ازای منفعتی بهتر به غیر واگزار میکند مثل معاملات و داد و ستدها، که حاضر است، از مال خود گذشته در ازای مال دیگری یا خود توانایی کشت و کار را ندارد ولی قدرت دامداری دارد حاضر میشود در مقابل دام، علوفه بگیرد تا بقای منفعت او در دامداری استمرار داشته باشد.

 در واقع این ماجرا شروع بوجود آمدن زندگی اجتماعی است والا زندگی اجتماعی بر اساس فطرت اولیه او معنا و مفهومی ندارد ولی چون نفع خودش را در زندگی فردی نمیبیند، دست به زندگی جمعی میزند البته باز در این زندگی جمعی هرگاه بتواند دیگران را به خدمت خود بگیرد این کار را میکند و نکتهای که باید تاکید شود این است که تا زمانی که منافاتی با منفعتی بالاتر از آن نداشته باشد؛ شاهد براین مدعاء اختلافاتی است که دائما در تمام ادوار تاریخ در بین مردم بوده اگر اصل اولیه در انسانها جلب منفعت خودشان نبود باید در اختلافات گذشت میکردند لکن تا منفعتی برای آنها نباشد هرگز گذشت نمیکنند. پس اصل اولی در طبیعت انسان، عدالتمندی نیست1 بلکه خودمحوری است اما به دلیل نفع خود تن به عدالت میدهد زیرا هدفی را برای خود میبیند که برای محقق شدن آن عدالت را تا جایی که به نفع خودش است قبول میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید