بخشی از مقاله

چکیده

یکی از راهکارهای بسط فرهنگ نیکوکاری در جامعه اسلامی، تشریح آن در قالب ادبیات مفهومی جدید، جامع و جریانساز است. مسأله اصلی این پژوهش عبارتاستاز اینکه بهترین چارچوب نظری و مفهومی برای ترویج فرهنگ احسان و نیکوکاری در جوامع کدام است؟ برای پاسخ، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، به قرآن کریم و منابع و جوامع روایی استناد میگردد. تکافل اجتماعی به معنای یاری چندجانبه میان افراد جامعه مدنی برای تأمین نیازها و حل مشکلات یکدیگر در بستر نهادهای فعّال در حوزه تکافل است.

نهادهای فعّال در حوزهتکافل عبارت است از خانواده، خویشاوندی، عشیره، همسایه، دوستی و اخوّت و برادری دینی. هر کدام از این نهادها به طور خاص کارویژههای بیبدیل و اصیلی در ترویج احسان و نیکوکاری در جامعه اسلامی بر عهده دارند، به طوری که سایر نهادهای اعتباری و بروکراتیک عاجز از انجام خدمات این نهادها هستند. تکافل اجتماعی بر مبانی اصیل دینی بنا نهاده شده است؛ مهمترین مبانی تکافل اجتماعی عبارت است از: تراحم، تعاون، عدالت، احسان، مسئولیت همگانی، ایثار، سیادت و سروری، جود و انفاق. این مفهوم درست نقطه مقابل و معارض فردگرایی و اومانیسم، به عنوان مهمترین مبانی نیکوکاری در نظریه لیبرال-دموکراسی است.

تکافل اجتماعی با ارتباط وثیقی که با مفهوم »نیاز« برقرار میکند، از چند جهت به گسترش هدفمند امر خیر میانجامد؛اولاً بر اساس اقسام نیازهای انسان، تکافل اجتماعی به دو نوع تکافل مادی و تکافل معنوی تقسیم میشود، مفهوم نیکوکاری هم شامل خیرات مادی و معنوی میگردد. ثانیاً همانطور که نیازهای انسان میتواند به حقیقی و کاذب تقسیم گردد، تکافل اجتماعی و خیرات هم میتواند حقیقی یا کاذب باشد. بنابراین تکافل اجتماعی، میتواند بهترین چارچوب نظری و مفهومی برای ترویج امر خیر در جامعه اسلامی قرارگیرد.

مقدمه

تکافل اجتماعی که یک معنای خیلی والای اسلامی دارد، یکی از شاخصهای ممتاز و برجسته رشد دانشآموزان و مفهومی جریانساز و عملساز است - پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری - . فهم درست یک مفهوم، مقدّمه هرگونه اظهار نظر درباره آن است. به میزانی که مفهومی را به درستی تشریح نکنیم و ابعاد و زوایای مختلف آن را مورد بررسی و تدقیق قرار ندهیم، در عملیاتیکردن و گفتمانسازی آن دچار آفات و مشکلاتی میشویم. مفهوم خیر و نیکوکاری به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم اجتماعی اسلام، برای فهم و عملیاتیسازی به چارچوب مفهومی جامع و کاملی نیاز دارد.

واژه تکافل اجتماعی هرچند در قرآن کریم نیامده است ولی متفکران اسلامی، علیالخصوص متفکران عرب مجموعهای از دستورات قرآن کریم و فرامین ائمه هداه - علیهم السلام - در باب احسان و نیکوکاری را ذیل عنوان تکافل اجتماعی شرح و بسط دادهاند. متأسفانه این ادبیات در زبان فارسی به طور مستقل طرح و بسط نیافته است عمده آثار عربی موجود در این باب حتّی به زبان فارسی ترجمه نشده است. لذا پرداختن به مفهوم تکافل اجتماعی به عنوان یک ادبیات جامع و فراگیر در حوزه امور خیر و نیکوکاری امری ضروری است.

بنابراین سؤال اصلی این مقاله این است که بهترین چارچوب نظری و مفهومی برای فهم وگفتمانسازی فرهنگ احسان و نیکوکاری در جوامع کدام است؟ برای پاسخ به این سؤال مهم باید متعرًض پاسخ به سؤالات فرعی زیر شویم: یک. نیازهای انسان چگونه میتوانند بهترین چارچوب نظری برای فهم فرهنگ احسان و نیکوکاری در جوامع باشد؟ دو.تکافل اجتماعی چگونه میتواند با مبانی اصیل اسلامی، بهترین چارچوب مفهومی برای گفتمانسازی فرهنگ خیر و نیکوکاری در جوامع باشد؟ پرداختن به جایگاه نظری و مفهومی تکافل اجتماعی در حوزه امر خیر و نیکوکاری در نوع خود پژوهشی جدید و لازم محسوب میشود و ادبیاتی جامع و مانع برای تحقق این هدف محسوب میشود.

-1چارچوب نظری

لازمه تحقق یک هدف را نیاز مینامیم. به عنوان مثال برای رسیدن به هدف سیری، نیاز به غذا داریم. نیاز را میتوانیم مرادف خواسته، احتیاج یا حاجت بدانیم. فیالواقع هر فعل انسان برای تأمین یک نیاز صورت میگیرد.اگر امر خیر و نیکوکاری را به عنوان یکی از مهمترین عوامل تأمین نیازهای بشری بدانیم، میتوانیم برای تأمین نیازها چارچوبی نظری پیریزی کنیم. با مبنا قرار دادن مفهوم نیاز به موازین خوبی برای فهم و گفتمانسازی خیرات و مبرّات در جامعه دست مییابیم. یک نظریه برای تأمین نیازهای بشری باید ویژگیهای زیر را دارا باشد.

.1-2 حل نیازها در رابطهای همسو

تأمین نیاز یا حل مشکل نباید در رابطهای متعارض صورت پذیرد. نهاد مطلوب نهادی است که حل نیازهای محوله در آن، حتّی الإمکان باعث ایجاد نیازها و مشکلات جدیدی نشود. امر خیر و نیکوکاری در جامعه باید رویکردی »حل المسایلی« داشته باشد به نحوی که انجام یک امر خیر و نیکو، باعث ایجاد نیازها و مشکلات جدید نشود. به عنوان مثال کمک مادی به افرادی که توانایی کار دارند، میتواند باعث ایجاد مشکل جدیدی به نام تنبلی در این افراد شود.

.2-2 حل دایمی نیازها

أمینت برخی نیازها یا حلّ پارهای از مشکلات در نهادهای اجتماعی باید دایمی باشد نه موقتی و برای دوره زمانی خاص. تحقق این مهم معلول شناسایی دقیق مشکلات و علّت بروز آنهاست. امر خیر و نیکوکاری هم از این قاعده مستثنی نیست. بهترین خیرات، اموری هستند که به حل سرمنشأ بروز مشکلات و نیازها در افراد نیازمند منجر میشود. در این رویکرد به جای پرداختن به نیاز موجود فرد، عامل ایجاد نیازها و مشکلات جدید - مثل سبک زندگی غلط - در او از بین میرود. در صورت رعایت نکردن این اصل، امر خیررسانی به پدیدهای گذرا و موقت تبدیل میشود. در دستورات دینی هم به التزام خیرین به این اصل تأکید شده است که کمک نکردن به فرد نیازمند به مراتب بهتر از خیررسانی مقطعی به افراد نیازمند و محروم است.

.2-3 حل نیازهای حقیقی و سرکوب نیازهای کاذب

نیازها را میتوان از حیث میزان همسویی آنها با هدف یا اهداف غایی فرد به نیازها حقیقی و نیازهای کاذب تقسیمبندی کرد. هدف غایی به معنای آن هدفی است که وسیله تحقق هیچ هدف دیگری نیست و ارزش ذاتی دارد و به تمام وسایل پیشین خود، اعتبار میدهد. فرد تمام اقدامات و فعالیتهای خود را برای رسیدن به آن معطوف میکند و تنها با رسیدن به آن است که احساس آرامش و رضایتخاطر میکند. بر این اساس نیازهای حقیقی و کاذب را میتوانیم اینگونه تعریف کنیم:

یک. نیازهای حقیقی، نیازهایی هستند که در راستای تحقق هدف غایی انسان است. دو. نیازهای کاذب، نیازهایی هستندکه در راستای تحقق هدف غایی انسان نیست. از نتایج مهم این تقسیمبندی این است که هر نیاز یا خواستهای به رسمیت شناخته نمیشود. تنها نیازهایی به رسمیت شناخته میشوند که در راستای تحقق هدف غایی یا نیاز حقیقی فرد باشد. بنابراین نیازی به پاسخگویی به همه نیازهای بشر وجود ندارد. تکافل و خیررسانی در نیازهای کاذب یا به عبارت دیگر خواستههای نامشروع دیگران، مردود و مذموم است و نتایج ناگواری برای جامعه به ارمغان میآورد.

معصومین - علیهم السلام - به شدّت از یاری و نیکوکاری در حقّ ظالمین نهی کردهاند. از امام صادق - ع - نقل شده است که : »حتی در ساختن مسجد هم به ظالمان کمکی نکنید« - شیخ حر عاملی، 1409 ق، ج:17 ص. - 180 فقهای شیعه ذیل همین مبحث قاعده »حرام بودن یاری در گناه« را استنباط کردهاند. شیخ طوسی با استناد به این قاعدهفتوا، به حرمتِ بخشیدن زکات به فقیری که مرتکب گناهان است و حرمت کمک و نیکی درحقّ ظالمان و گرفتن دستمزد از آنها میدهند.

-2 چارچوب مفهومی

خداوند متعال انسان را موجودی نیازمند آفریده است. هر فرد برای داشتن حیاتی طیّبه نیازهایی دارد که برای رفع آنها تلاش میکند؛ اگر در این راه با مانع یا موانعی برخورد کند، اصطلاحاً دچار مشکل شده است. اولیّن سؤالی که مطرح میشود این است که چه کسی متکفّلأمینت تمام نیازها و و حلّ همه مشکلات وی میباشد؟ در پاسخ باید بگوییم که هر فرد در درجه اوّل به تنهایی مسئول ارضای نیازها و حل مشکلات خویش یا »خود یاری« استاسلام. خواهان تربیت افرادی صبور و حلیم، منظّم و دقیق، بابرنامه و هدفدار، امیدوار، پرکار و پرتلاش، قوی، مصمم و بااراده، محاسبهگر و آیندهنگر، اهل عبرت و تجربه و اهل اتقان در کار است.

دومین سؤالی که مطرح میشود این است که اگر فردی به هر دلیل نتوانست موفّق به خودیاری شود، چه کسی مسئولیت یاری او را دارد؟ در پاسخ، عدّهای چون اکثر قریب به اتّفاق اندیشمندان لیبرال براین باورند که اگر یکی از شهروندان موفق به خودیاری نشود، دولت مسئولیت اصلی خیررسانی و رفع نیازهای او را برعهده دارد. در نتیجه دوگانهای میان فرد و دولت بهوجود میآید؛ اگر فرد نتوانست، آنگاه دولت موظف به خیررسانی و جبران ناتوانی اوست. اسلام رویکردی جامع و کلان در زمینه عدالت اجتماعی و رفع نیازهای مختلف آحاد مردم در جامعه در ابعاد و سلسله مراتب مختلف دارد. مسئولیت رفع نیازهای مختلف اجتماعی و خیررسانی در ابعاد و مراتب گوناگون را وظیفهای عام، فراگیر و خداپسندانه معرفی میکند که از آن به تکافل اجتماعی یاد میکنیم.

.1-2 تعریف تکافل اجتماعی

.1-1-2 تعریف لغوی: »تکافل از ریشه »کفل« است که اصل معنای آن عبارت است دادن تعهد به تأمین نیازهای جاری و معاش شخص« - مصطفوی، 1430 ه.ق، ج:10 ص. - 96 در فرهنگ لغت عربیعامه و فرهنگ لغه عربی معاصر ذیل معنای تکافل آمده است:تکافَلَ» القوم به این معناست که با هم همزیستی و همیاری کردند و بعضی از آنها ضامن بعضی دیگر شدند. زمانی که فرزندان امتی با یکدیگر تکافل میکنند، تبدیل به قدرتی نفوذناپذیر میشون« - بستانی، :1375 ص. - 250 دو نفر بر تکافل متفق شدند نیز به معنای ضمانت و کفالت دوجانبه و همزیستی است. همچنین به معنای رابطه استوار و منفعتی دوجانبه میان موجودات زنده از گیاهان و حیوانات در تغذیه و تولید مثل و یاری و امثالهم است - المعانی - .

.2-1-2 تعریف مفهومی: متفکران اسلامی تعاریف متعدد و نزدیکی از تکافل اجتماعی ارایه داده اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید